eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
879 دنبال‌کننده
774 عکس
411 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢پرچم‌های فرهنگیِ برافراشتۀ دشمن علوم انسانیِ غربی اشاره: رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خویش گفتند رزمندگان ما در دفاع مقدس برای این‌که «پرچم دشمن» در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربان کردند؛ امروز نمی‌شود ملّت ایران قبول کنند که همان پرچم‌ها به وسیلۀ افراد «نفوذی» یا «فریب‌خورده»، در داخل برافراشته شوند. پرچم « » و « »، نباید در داخل کشور و در دستگاه‌ها برافراشته بشود؛ باید مراقبت کرد و در این باره، همه موظّف هستند(آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار پیشکسوتان و فعّالان دفاع مقدّس، ۱۴۰۳/۷/۴). این چند عبارت، دربردارندۀ دلالت‌ها و اشارت‌های مهمی دربارۀ "پرچم‌های فرهنگیِ دشمن" است که به برخی از آنها می‌پردازیم. جا دارد در اینجا از این حقیقت تلخ نیز سخن بگوییم که محافل فکری و رسانه‌های ما، به‌شدّت تهی از چنین تدقیقات و تأمّلاتی هستند و این نکته‌ها، بسط و شرح نمی‌یابند و به‌سادگی فراموش می‌شوند. اوّل. نخستین و زیربنایی‌ترین ، «علوم انسانیِ غربی» است که دهه‌هاست در مراکز دانشگاهی و حتی حوزویِ ما، تدریس و در واقع، ترجمه و تقلید و تکرار می‌شود و ما با این اقدام، تجدّد فرهنگی را در درون خویش، تولید و بازتولید می‌کنیم. علوم انسانیِ غربی، نه به این جهت که غربی است، بلکه به این دلیل که ماهیّت مادّی و سکولار دارد و حاصل اعراض از دین است، در برابر غایات انقلاب اسلامی قرار دارد و به همین دلیل نیز در همان سال‌های آغازین پیروزی انقلاب، امام خمینی در قالب ، در مخالفت با آن موضع‌گیری کردند. آموزشِ گستردۀ علوم انسانیِ تجدّدی در ایران پساانقلاب، انبوهی از دگراندیشان و التقاطی‌ها و تجدیدنظرطلبان را پدید آورده که ناشی از عدم‌عقلانیّت در نظام آموزش عالی است. بسیاری از دانشکده‌های علوم انسانی، در حال تهی‌کردن هویّت اسلامی و انقلابی از جامعه هستند و جامعۀ ایران، در حال رقیق‌شدن و کم‌مایه‌شدن است. ظرفیّت‌ها و بضاعت‌های گذشته، کاهش یافته‌اند و علوم انسانیِ تجدّدی، اینک در جان ما نشسته است. جریان اجتماعیِ تجدّد، فربه‌تر و فراخ‌تر شده است و با گردن‌کشی، به زیاده‌خواهی خیابانی رو آورده است. عجبا که ساختار آموزشیِ رسمی، با دست خویش در حال ایجاد و تثبیت هویّت‌ها و خودفهمی‌های ضد خویش در جامعه است و به آینده‌ای که در آن، این بحران هویّتی و معنایی، متراکم و علاج‌ناپذیر خواهد شد، اندیشه نمی‌کند. دوّم. دهه‌هاست که تولید علوم انسانیِ اسلامی به‌عنوان یک «طرح تمدّنی»، در تعلیق به سر می‌برد و نیمه‌کاره و ناتمام، رها شده است. که باید به‌مثابه نیروی پیشران این طرح باشد، بسیار منفعل و سرگردان و ضعیف بوده و از عهدۀ اجرای آن برنیامده است. کاری که در شورای تحوّل به دست گرفت، در عمل، شکست خورده و به جایی نرسیده است. او از آغاز نیز انتخاب خوبی نبود؛ نه‌فقط او، بلکه دیگرانی نیز هستند که هر چند در متن این طرح نشانده شده‌اند، اما در باطن، اعتقادی به آن ندارند. بی آن‌که نقشۀ راه بنگارند، خط تولید را فعّال کرده‌اند؛ روشن است که حاصل این نسنجیده‌کاری چه خواهد شد. یک دهه است که هشدار و انذار داده شده، ولی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، گوش شنوایی نیست. اعضای شورا نیز یا دچار تعارف و مداهنه هستند و یا با این طرح، ندارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم وجه معرفتی‌اش را باخته و از انقلابی‌گری به محافظه‌کاری عبور کرده است. سوّم. اندک اتّفاق‌های خوشایندی نیز که اکنون رخ می‌دهند، حاصل اراده‌های شخصی و غیررسمی هستند، نه برآمده از شورای عالی انقلاب فرهنگی. نیروهای فکریِ غیررسمی که در طلب علوم انسانیِ اسلامی هستند، با دشواری می‌کوشند تولید و تأمّل کنند، اما در حاشیه‌اند و قدرت و ساختار در اختیار دیگران است. مغزهای متفکّری که می‌توانند ره صدساله را یک‌شبه طی کنند و به پدران علوم انسانیِ اسلامی تبدیل بشوند، مهجور و منزوی‌اند و ضعفا و متوسطانِ بی‌خاصیّت و ساده‌اندیش، صدرنشین و در همه‌جا هستند. مسألۀ اصلی، اراده است که در ساختارهای رسمی نیست؛ بلکه در متفکّران غیررسمی است. البته اینان نیز زخم‌خورده‌اند و دچار دلسردی شده‌اند و احساس می‌کنند اگر قدمی بردارند، گرهی گشوده نمی‌شود. کارِ به‌تأخیرافتاده را کسی گردن نمی‌گیرد و همگان ترجیح می‌دهند که به دغدغه‌های روزمرّۀ خویش بپردازند و برافراشته‌بودن پرچم علوم انسانیِ تجدّدی را به رسمیّت بشناسند. اصحاب علوم انسانیِ تجدّدی، دانشگاه را به تسخیر خود درآورده‌اند و هیچ مخالفتی را برنمی‌تابند و مجال ساخت‌شکنیِ نظری نمی‌دهند. هر آنچه که باید رخ بدهد، در نهایت، در جغرافیاهای معرفتیِ غیررسمی رخ خواهد داد و دانشگاه، حکم مصرف‌کنندۀ آموزشی را خواهد داشت. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─