eitaa logo
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
1.5هزار دنبال‌کننده
870 عکس
459 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟ تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم ترويج و تجويز کرد تا تبدیل به قانون شد، چرا که معضل تورم را صرفا ناشی از عرضه غافلگيرانه پول توسط دولت برای تامین کسری بودجه می‌داند. در حالی که عرضه پول صرفا بابت كسری بودجه نيست، بلكه بخش قابل توجهی از آن مربوط به (به ويژه بانك‌های خصوصی) بوده است. 👈نئولیبرالیسم نوشداروی ادعایی معضل تورم را «مستقل كردن ماشين عرضه پول (بانك مركزی) از دولت» می‌داند. در حالی که 13 متغير اقتصادی بر روی تورم تاثيرگذارند كه رتبه نخست آن مربوط به و حامل‌های انرژی است، پس این ادعا که تنها دليل تورم، عرضه پول توسط دولت است، پذيرفتنی نيست. 👈اساساً هيچ‌گونه رابطه‌ علّی ميان استقلال بانك مركزی و كاهش نرخ تورم وجود ندارد. نئولیبرال‌های ایرانی ریشه تورم را از پولی شدن کسری بودجه می‌دانند و بر این اساس، بانک مرکزی را از دولت مستقل کردند. آن زمان خطاب به طراحان طرح گفتیم فرضاً بانک مرکزی را مستقل کردید. کسری بودجه که رفع نخواهد شد! را چگونه می‌خواهید رفع کنید؟ وقتی کار به این سوال می‌رسد، دوباره نئولیبرال‌ها می‌گویند و حذف یارانه‌های تولید و افزایش قیمت ارز را افزایش دهید تا کسری جبران شود! در حالیکه همین‌ها که اینها عاملان اصلی تورم در ایران هستند. می‌خواستند با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت، کسری بودجه را جبران کنند تا دولت، از بانک مرکزی استقراض نکند و نقدینگی ایجاد نشود تا تورم درست نشود. الان می‌گویند ارز و سوخت را گران کنید تا کسری بودجه جبران شود! 👈 استقلال بانك مركزی يعنی انفكاك ماشين تجهيز و تخصيص منابع از نقشه پيشرفت و 👈اهميت مديريت تسهيلات بانكی توسط دولت و هدايت تسهيلات به بخش‌های اولويت‌دار آنقدر زياد است كه تسهيلات بانكی نقش سوخت برای حرکت لوكوموتيو دولت را دارند و استقلال بانك مركزی، قطار پيشرفت را بدون سوخت خواهد گذاشت و دولت را عملا بدون سرمايه رها خواهد كرد. 👈مجله فارين پاليسی مقاله مبسوطی در خصوص استقلال بانك مركزی نوشته است و خواهان كنارگذاشتن اين تفكر غلط شده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢 استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟ تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم
💢علت تورم در ایران 👈نقش دولت در اقتصاد نه رهاسازی نئولیبرالیستی است و نه دولت گرایی کمونیستی، بلکه دولت باید از تصدی‌گری به حامی، هادی و ناظر بر بخش خصوصی تغییر نقش دهد. 👈 دولت باید بین منافع بخش خصوصی و تامین منافع عمومی پیوند برقرار کند و آنها را در یک امتداد قرار بدهد. 👈از الزامات تثبیت جایگاه دولت در نقش حامی، هادی و ناظر، داشتنِ سیاست صنعتی و اشراف بر جریان پول، کالا و فعالیت‌های اقتصادی است. 👈"اسلام فعالیت اقتصادی را آزاد می‌داند منتهی برای دولت در اشراف و نظارت بر این حرکت آزاد، اختیارات بی حد و حصر قائل است". (مقام معظم رهبری-۱۳۶۴) 👈 و نقدینگیِ ناشی از هر دو آدرس غلطیست که در خصوص علت تورم می دهند، زیرا تحریم برای آسیب زدن به درآمدهای ارزی کشور و اختلال در تجارت خارجی وضع شده، ولی می‌بینیم از سال ۹۰ ما مثبت بوده و مشکلی در تامین ارز برای واردات نداشتیم. 👈نقدینگی و کسری بودجه معلول تورم هستند، نه علت آن! زیرا دولت بزرگترین مصرف کننده است و با تورم روزبه روز دولت کسری بودجه بیشتری پیدا می‌کند. 👈تورم دو نوع است. جاذبه تقاضا و فشار هزینه علت تورم ناشی از جاذبه تقاضا همان است؛ پول زیاد در دست مردم تقاضا ایجاد میکند، اما وقتی میزان عرضه کالا ثابت است تورم ایجاد می‌شود. حال آنکه نسبت نقدینگی به در ایران ۷۴ درصد است و میانگین جهانی ۱۴۳ درصد است. پس پول در دست مردم زیاد نیست بلکه بالعکس تولید ما از رنج می برد. 👈تورم در ایران ناشی از فشار هزینه است، که در اثر بالا رفتن هزینه تولید ایجاد می‌شود. به عبارتی هزینه مواد اولیه و عوامل تولید افزایش می‌یابد، قیمت کالا بالا رفته و تورم ایجاد می شود. 👈دو محرک اصلی در ایران نرخ ارز و قیمت مواد اولیه است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢علت تورم در ایران 👈نقش دولت در اقتصاد نه رهاسازی نئولیبرالیستی است و نه دولت گرایی کمونیستی، بلکه
💢پدیدارشناسی تا سال ۱۳۸۶، نفت خام تحویلی به پالایشگاه‌ها به قیمت صفر لحاظ می‌شد، فرآورده‌های پالایشی و پتروشیمی به‌صورت ریالی قیمت‌گذاری می‌شد و به صنایع داخلی فروخته می‌شد. از سال ۱۳۸۶ به بعد نفت به قیمت دلاری فوب خلیج فارس به پالایشگاه‌ها فروخته شد و آنها فراورده‌هایشان را با همین روش قیمت‌گذاری کردند و چون دلار وجه رایج کشور نیست، نرخ تسعیر(تبدیل دلار به ریال) در این معادله مهم شد، قیمت جهانی محصولات به دلار مشخص شد و در نرخ تسعیر دلار ضرب شد تا قیمت ریالی برای فروش به داخل معین شود و افزایش قیمت و ایجاد تورم در ایران چندین برابر شد. در دنیا در اثر افزایش قیمت جهانی نفت و قیمت دلار تورم ایجاد می‌شود، در ایران دو عامل دیگر به این دو عامل اضافه می‌شود، با بالا رفتن قیمت نفت، قیمت تمامی محصولات پالایشی و پتروشیمیِ داخلی که بر اساس قیمت جهانی به داخل فروخته می‌شود، بالا می رود و عامل دوم، با بالا رفتن در ، قیمت دلاری ضرب در دلار می‌شود و افزایش می‌یابد. راهکار برون‌رفت از این فاجعه در زندگی اقتصادی مردم ایران با استفاده از تثبیت نرخ ارز در یک عدد معقول، اجرای سیاست پیمان‌سپاری ۱۰۰درصد، قیمت‌گذاری ریالی و بومی مواد اولیه و محصولات پتروپالایشی و معدنی، در یک کلام حذف رقبای ریال از اقتصاد است. در حال حاضر متاسفانه ضریب جایگزینی ریال عدد ۵ است، یعنی با یک درصد افزایش نرخ ارز تقاضا برای ریال ۵ درصد کاهش می‌یابد و مردم به دنبال جایگزینی ریال با ارز، سکه و طلا هستند. 👈 سیاست سیاست غلطی نبود ولی در عمل اجرا نشد بلکه دولت چند نرخ را به رسمیت شناخت و نرخ ۴۲۰۰ را صرفا به ارز نفتی محدود کرد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢پدیدارشناسی #سقوط_ریال تا سال ۱۳۸۶، نفت خام تحویلی به پالایشگاه‌ها به قیمت صفر لحاظ می‌شد، فرآورده
💢 ارز و عدالت يكی از مهم‌ترين منابع عمومی كشور ارز است، درآمدهای ارزی همچون ساير منابع عمومی، بايد صرف پيشرفت كشور شود. زمانی حاصل می‌شود كه يك طبقه خاص الگوی مصرف متفاوت با متعارف ايجاد كنند. منشا الگوی مصرف متمايز نیز مصرف اختصاصی اراضی عمومی كشور و منابع ارزی كشور است و اين الگوی ناصواب با امكان قانونی پديدار شده است. برای توليد هر كالایی در کشور نيروی انسانی، منابع، امكانات و سرمايه ملی صرف شده است. این کالای تولیدی اگر در داخل مصرف شود، به مردم و دولت ياری می‌رساند: تامين حقوق كارگر و استفاده از كالاهای توليد شده. ولی اگر اين كالا صادر شود و كشور ديگری آن را مصرف كند و مردم از آن هيچ بهره‌ای نبرند یعنی ارز حاصل از صادرات آن تولیدات به مصرف کشور نرسد، عدالت اجرا نشده است، مردم و دولت در اين صادرات سهم دارند چون در تولید آن کالا سهیم بوده‌اند. ✅بنابراين ارز حاصل از صادرات به صورت تام متعلق به شخص صادر كننده نيست و او نيز بايد مانند ديگر آحاد مردم به ارزش ريالی از صادرات خود دست يابد، نه نرخ ارزی كه در معاملات متفاوت است. 👈استفاده عادلانه از منابع عمومی: استفاده عادلانه منابع عمومی مانند ارز چگونه بايد انجام گيرد؟ مكانيزم قيمت روش ليبرالیست در این روش هركس قيمت بالاتری برگزيند می‌شود و در نتیجه شكاف طبقاتی ایجاد می‌شود؛ حال آنكه حضرت آقا می‌فرمایند: اولا ، دوما ، سوما منابع و امكانات عمومی بايستی عادلانه توزيع شود، رابعا بايد تلاش شود كه منابع و امكانات عمومي موجود بيشتر شود تا به همه بيشتر برسد. مراد ايشان روش كمونيستی نيست بلكه برخورداری عمومی و بالارفتن جامعه ست. ✅درآمدهای ارزی بايد صرف ارتقای الگوی توليد كشور شود، صرف تحصيل فناوری و عوامل توليد، يا صرف واردات كالاهايی شود كه نيازهای اساسی عموم مردم هستند. الگوی فعلی توزیع ارز توان پاسخگويی به اين نياز عمومی را ندارد و اين امكان بايد در اختيار حاكميت باشد با هدف صيانت از و افزايش رفاه اجتماعی 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢 ارز و عدالت يكی از مهم‌ترين منابع عمومی كشور ارز است، درآمدهای ارزی همچون ساير منابع عمومی، بايد
💢 در نظام سرمايه‌داری، اقليتی كارفرما و مالك ابزار توليد هستند و اكثريت جامعه به‌عنوان كارگر و مزدبگير به استخدام اقليت درمی‌آيند، الگوی توليد انبوه و متمركز است. اين اقليت منابع عمومی را در اختيار دارند. 👈«جان رالز» از اين مدل به شرط افزايش رفاه محروم‌ترين افراد جامعه دفاع كرد، ولی اين مهم حاصل نشد و شكاف طبقاتی عميقی شكل گرفت. جمله آغازين مقاله «دارون عجم اوغلو» در مجله فارين افرز این است: «جهان در چنگال يك بحران فراگير اسير شده است. شكاف ميان فقير و غنی در بسياری از كشورها عميق‌تر شده است». 🔸مردم قصد و انگيره مشاركت در امر اقتصادی دارند ولی بستر آن مهيا نیست. 👈توزيع سهام عدالت و سهامدارشدن كارگران در كارخانه شايد توفيقاتی مانند دولت رفاه داشته باشد ولی تغييری در سيستم کلی نابرابری ایجاد نمی‌كند. ما برای مشاركت آحاد مردم در اقتصاد به يك «سیستم توليد كوچك مقياس و غيرمتمركز» كه مردم امكان مالكيت، توام با مديريت بر ابزارهای توليد خود داشته باشند، نيازمنديم. 🔸برای اين تحول بنيادین تغيير در چهار سطح ، ، و ضروری است. 🔸برای اين مهم بايد از آغاز زنجیره شروع كرد و آلات توليد كوچك مقياس را با آلات توليد انبوه جايگزين كنيم. توليدكنندگان به جای رابطه‌ی هرمیِ حاكم در توليد سرمايه‌داری به رابطه شبكه‌ای و وابستگی متقابل می‌رسند و كل كشور به شبكه ای هم‌افزا از افراد مولد تبديل خواهند شد و دولت به عنوان حامی، هادی و ناظر در مركزيت اين شبكه قرار می‌گيرد. 👈فناوری ارتباطات امكان بی‌سابقه‌ای را برای توزيع فراهم كرده است و شبكه‌های اجتماعی بسياری برای ايجاد هم بستگی بين حلقه‌ها ايجاد شده است. ✅پیشنهاد تدوین سیاست‌های کلی اصل ۴۳ قانون اساسی حاكميت برای مردمی‌سازی اقتصاد و تحقق عدالت از طریق تقویت مدل توليد كوچك مقياس باید اقداماتی انجام دهد: _ايجاد زيرساخت‌های ملی توليد (مادی و معنوی) _تحقيق و توسعه بر روی فناوری‌ها و آلات مدرن توليد متناسب با توليد كوچك مقياس _جهت دهی و نظارت بر روند توسعه فناوری _بازمهندسی نهادها و فرايندها برای توليد كوچك مقياس _اشراف كامل بر جريان پول و كالا در كشور _ترسيم چشم انداز، تعيين اهداف، برنامه‌ريزی و تقسيم كار _حمايت مالی-فنی-اجرایی از توليدكنندگان محصولات كشاورزی با سوددهی كمتر _گسترش جغرافيایی بازار داخلی و خارجی _توزيع عادلانه منابع ملی بين مردم _ از فعاليت‌های غيرمولد _صيانت از بازار ملی برای توليدكننگان داخلی در موارد استثنا نظير صنايع بالادستی و انحصارات طبيعی، چاره‌ای جز تن دادن به الگوی توليد متمركز و انبوه نيست. 👈رهبر معظم انقلاب: «برای اينكه بتوانيم كشور را از لحاظ ثروت ملی به حد استغنا و بی‌نيازی برسانيم بايد سرمايه‌گذاری و فعاليت اقتصادی و توليد ثروت در معرض انتخاب همه آحاد فعال كشور قرار بگيرد يعنی همه بتوانند در اين زمينه فعاليت كنند». 👈در اصل 43 قانون اساسی «قرار دادن وسايل كار در اختيار همه كسانی كه قادر به كارند ولی وسايل كار ندارند» تصريح شده است. اين الگو پیشنهادی برای تدوین " قانون اساسی" است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢 #مردمی‌سازی_اقتصاد در نظام سرمايه‌داری، اقليتی كارفرما و مالك ابزار توليد هستند و اكثريت جامعه به
💢افزايش نرخ ارز و صادرات نئوليبرال‌های ایرانی افزايش نرخ ارز را عامل افزايش صادرات معرفی می‌کنند و برای مقابله با واردات كالای مشابه داخلی نیز افزایش نرخ ارز را تجويز می‌كنند. 👈سوال این است که آیا افزايش نرخ ارز باعث افزايش صادرات می‌شود؟ در كتب اقتصادی كه در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود آمده است که كاهش ارزش پول ملی به افزايش صادرات منجر می‌شود ولی حقیقت این است که اين فرمول برای كشورهای در حال توسعه نظير ايران كه 80 درصد صادرات غيرنفتی‌اش مواد نيمه خام (فولاد، محصولات پتروشيمی و معدنی) است، صادرات نسبت به كاهش ارزش پول ملی كاملا بی كشش است. علت کاربرد سیاست برای افزايش صادرات این است که قیمت تمام شده تولید در داخل کشوری بالا باشد و صادرکننده امکان رقابت در بازار جهانی را نداشته باشد. در این مواقع کشورهای توسعه یافته با ۲درصد کاهش ارزش پول ملی، قیمت را پایین می‌آورند تا توان رقابت به وجود آید و به این روش تا ۲۰ درصد افزایش صادرات ایجاد کنند. ولی در کشور ما می‌تواند اتفاق بیوفتد بدون اینکه ارزش پول ملی را پایین بیاوریم. صرفا لازم است مواد اولیه داخلی به تولید کننده داخلی به ریال فروخته شود. در این صورت تولید در کشور پا می‌گیرد و هم مردم منتفع شوند و هم تولیدات ارزان ایرانی می‌تواند بازارهای مطلوب خود را در بازارهای جهانی پیدا کند. مشکل فعلی ما این است که تولید‌کننده داخلی، مواد اولیه داخلی را در بهترین حالت به قیمت جهانی خریداری می کند بلکه گران‌تر از قیمت جهانی. به این صورت که تولید کننده قیمت جهانی را وقتی بخواهد تبدیل به ریال کند، باید دلار بازار آزاد که هر روز بالاتر می‌رود را در نظر بگیرد و علاوه بر این باید مواد اولیه مورد نیاز خود را از حراج بورس خریداری کند. یعنی رقابتی هم در بورس شکل می‌گیرد برای خرید که هر کس قیمت بالاتری بدهد، برنده حراج است. پس تولید‌کننده ایرانی مواد اولیه مورد نیاز خود را خیلی گران‌تر از قیمت جهانی دریافت می‌کند. به این ترتیب تولید در کشور ما فوق‌العاده گران است. هم برای مصرف کننده ایرانی گران است و هم قدرت رقابت در بازارهای جهانی را ندارد. تولید‌کننده هم انگیزه‌های تولیدش را روز به روز از دست می‌دهد. پس: 👈هرچه تولید داخلی کاهش یابد تقاضای داخلی برای مواد اولیه فولاد، پتروشیمی، مس و آلومینیوم کاهش خواهد یافت و این شرکت‌ها می توانند محصولات خود را نیمه خام صادر و درآمد ارزی بيشتری کسب کنند ولی به تولید و اشتغال و دولت و مردم و استقلال کشور ضربه بزنند. وقتی ارزش پول ملی حفظ شود، قدرت خرید مردم حفظ می شود و وقتی تولید کننده داخلی مواد اولیه داخلی را با قیمت معقول بر مبنای ریال بدست آورد، می تواند بیشتر و بیشتر تولید کند و جنس ارزان به دست مردم برساند و همچنین در بازارهای جهانی رقابت کند و باعث افزایش صادرات شود. پروژه شبکه نفوذ در جریان این جنگ اقتصادی کاملا روشن است: ایجاد یک طبقه الیگارشی غرب گرای مسلط بر منابع ایران که قدرت خرید مردم و تولید را نابود و دولت را حقیر و ضعیف کنند تا صادرات مواد خام از ایران تسهیل و تشدید شود. ✍دولت ضعیفِ خام‌فروش 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢افزايش نرخ ارز و صادرات نئوليبرال‌های ایرانی افزايش نرخ ارز را عامل افزايش صادرات معرفی می‌کنند و
💢 پیمان‌سپاری صددرصد یعنی چه؟ 👈 آیا افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت ریالی کالاهای وارداتی می شود؟ و کاهش واردات غیرضروری را به دنبال دارد؟ ذی‌نفعان گرانی نرخ ارز به همه استدلال‌ها چنگ می‌زنند تا افزایش نرخ ارز را توجیه کنند. ذی‌نفعان یعنی صادرکنندگان عمده غیرنفتی و تولیدکنندگان مواداولیه (۸۰ درصد صادرات غیرنفتی ما همین مواد اولیه است). صاحبان دلار همان صاحبان مواد اولیه‌اند. می‌گويند: اگر نرخ ارز پایین باشد، واردات به صرفه می شود و تولید داخل آسیب می بیند. در حالی که علاوه بر تدابیر گمرکی و تعرفه‌ای برای اعمال ممنوعیت واردات کالای مشابه داخلی، راه‌کار در مسدود کردن واردات قاچاق از طریق کورکردن منابع مالی واردات است. 🔸واردکننده کالای مشابه داخلی و قاچاقچیان نیاز به ارز دارند و ارز خود را از صاحبان ارز ( ) تامین می کنند. پس راهکار مبارزه با این نوع واردات و قاچاق، است. پیمان سپاری صد‌در‌صد یعنی دولت باید تمام ارز حاصل از صادارت را به نرخی عادلانه و معقول که صادر کننده و مصرف کننده ضرر نکنند از صادرکنندگان خریداری کند و صرفا به واردات ضروری و اولویت دار تخصیص دهد. چرا که ارز جزو منابع عمومی کشور است و باید در اختیار حاکمیت باشد تا عدالت تحقق یابد. 👈بورس در ایران مکانیسم مطلوب اقتصادی حالتی است که در آن انگیزه سودآفرینی و انتفاع شخص به انتفاع اجتماعی منجر شود و نفع شخصی به زیان عمومی منجر نشود. در هیچ تناسبی میان افزایش شاخص سهام و تولید ناخالص داخلی کشور دیده نمی‌شود، عمده‌ی آنچه در بورس اتفاق می افتد نه ارتباطی به جذب نقدینگی در تولید دارد و نه رشد قیمت سهام، تابعی از سودآوری شرکتهاست، بلکه ناشی از فعالیت سفته‌بازانه‌ی بازیگران موثری است که یا در پی منافع خویش یا به جای اعمال صحیح مدیریت بر اقتصاد، در حال تحمیل هزینه‌های مدیریت خود به مردم‌اند. 👈بنابراین در بورس ما آنچه ارزش سهام را بالا می برد، و عملکرد مکانیسم بازار است که هیچ نسبتی با سودآوری فعالیت تولیدی ندارند، چون حتی شرکت‌هایی که ورشکسته شده‌اند می‌بینیم ارزش سهام‌شان به‌جای پایین آمدن روبه افزایش است. 🔸خرید سهام شرکت‌های ورشکسته و زیان‌ده سرمایه گذاری نیست بلکه سفته‌بازی است و نام آن شدن است. سودآوری بدون تولید شاخصه‌ی مالی شدن است و هر چند دارندگان نقدینگی‌های کلان و سفته‌بازان حرفه‌ای را به سود کلان می‌رساند، اما در سوی دیگر تولید را از نقدینگی محروم می‌کند و شکاف گسترده درامدی ایجاد و موجب می‌شود. 👈در چنین شرایطی وظیفه دولت قبض بازارهای غیرمولد از طریق کاهش سطح سود آنها به زیر سطحِ سودِ توليد است که اجازه هدایت دولت را سلب کرده‌اند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢 پیمان‌سپاری صددرصد یعنی چه؟ 👈 آیا افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت ریالی کالاهای وارداتی می شود؟ و
💢اثر استعمار فراحاکمیت بر تولید و بازار به سبب آمیختگی مجاز و واقعیت، " " معادل همان اشغال نظامی در دوره استعمار کهنه است. استعمارگر به تک تک افراد جامعه دسترسی دارد و بسیار نافذتر از قبل عمل می کند و ما با پدیده " " مواجه هستیم. به این معنا که هنجارهای استعماری به‌باور و مطالبه افراد تبديل می‌شود و مستعمره آنچه را استعمارگر صلاح ببیند تولید یا استفاده می کند. 🔸مسیر مواجهه با استعمار کهنه، استقلال سرزمینی است، مواجهه با استعمار نو، استقلال سیاسی است، مواجهه با استعمار فرانو، استقلال فکری_فرهنگی است و مواجهه با استعمار فراحاکمیت، استقلال مجازی است یک تدبیر دقیق و حیاتی برای دستیابی به استقلال مجازی و رهایی از تهدید استعمار فراحاکمیت است. فضای مجازی کشور مانند مرزهای فیزیکی باید مستقل و تحت مدیریت و اشراف کامل حاكمیت باشد وگرنه با همین استعمار تولید تضعیف شده و بازار تصرف می شود. 👈رابطه قدرت و رفاه ملی/ ژاپن چه کرد؟ قدرت ملی شرط لازم رفاه ملی و مولد رفاه است و هیچ کشور مرفهی در جهان نیست که قدرتمند نباشد. میان قدرت و رفاه تغارض و تباین وجود ندارد، قدرت شرط لازم رفاه است و همه کشورهای مرفه جهان قدرتمند نیز هستند. 🔸قبلاها آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کردند که "ژاپن مصداق حرکت گفتمان قدرت محور به‌ گفتمان رفاه محور است، ژاپن مجازات شد که نیروی نظامی نداشته باشد و آنها پول‌هایی که خرج نظامیان می کردند صرف علم و صنعت کردند و پیشرفت کردند." این تصور اشتباه است. 🔸 انحلال نیروی نظامی ژاپن به معنای صفر شدن هزینه نظامی نبود بلکه امریکا ژاپن را وادار کرد که در قانون اساسی جدید حق داشتن نیروی نظامی را از خودش سلب کند و امریکا حق استقرار نیروی زمینی، هوایی، دریایی در خاک ژاپن داشته باشد. 🔸سپس امریکا هزینه حضور نظامی خود را از ژاپن گرفت و دولت ژاپن آنرا به نام " " ناميد و ۷۵درصد هزینه‌های نظامی امریکا را ژاپن پرداخت كرد و این بودجه سال به سال افزایش می یابد!! 🔸 پس پیشرفت ژاپن ناشی از حرکت از گفتمان قدرت محور به گفتمان رفاه محور نبود. بلکه ناشی از کنار گذاشتن همان سیاست‌هایی بود که جریان لیبرال آنها را در ایران نمایندگی می‌کنند و هرگاه به قدرت رسیده‌اند با تمام توان اجرا کرده‌اند. 🔸پس از جنگ جهانی دوم امریکا به ژاپن تکلیف کرد را سرلوحه کارشان قرار دهند. ولی نخبگان سیاسی و اقتصادی ژاپن پیشنهاد امریکا را تلاش برای تضعیف اقتصاد و فناوری ژاپن دانسته و سیاست قبل از جنگ خود را اجرا کردند. 🔸دولت ژاپن نقش محوری توسعه اقتصادی را به دست گرفت و در عین استفاده از ظرفیت بخش خصوصی داخلی، حمایت از تولید داخلی را اصل لایتغیر اقتصاد خود قرار داد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢اثر استعمار فراحاکمیت بر تولید و بازار به سبب آمیختگی مجاز و واقعیت، " #اشغال_مجازی " معادل همان ا
💢سياست‌های حمايتی ژاپن را ژاپن کرد دورانی که آقای هاشمی رفسنجانی مشق نئولیبرالیسم را از رو می‌نوشت و دستورالعمل بانک جهانی را توسعه می‌داد و کارگزاران ایشان دنبال مصرف انبوه، استقراض خارجی، تعدیل ساختاری، تضعیف دولت و گشودن دروازه های اقتصادی کشور به کالاهای خارجی بودند، ژاپن از تولید داخلی حمایت می کرد. 🔸مهم‌ترین سیاست‌های حمایتی ژاپن از صنایع داخلی به گفته رابرت گیلپین اقتصاددان سیاسی كه در فصل هفتم كتابش به نام اقتصاد سیاسی جهان به رشته تحرير درآورده است از این قرار است: ۱. سیاست های مالیاتی که سبب پس انداز های فوق العاده و سرمایه گذاری بالا می شود ۲. سیاست های مالی در راستای افزایش درآمدهای شرکت های تولیدی و کاهش مصرف گرایی به ویژه مصرف کالاهای خارجی و لوکس ۳. سیاست های تجاری راهبردی و محدودیت واردات با هدف حمایت از صنایع نوپا در مقابل کالاهای وارداتی و لوکس ۴. حمایت دولتی از صنایع مادر، نظیر فولاد و فناوری‌های مولد ۵. سیاست های رقابتی و همکاری های بین شرکتی 🔸برخلاف دولت آقای هاشمی که توجهی به عدالت اجتماعی نداشت و فقرا را قربانیان توسعه ایران می‌دید و تشدید شکاف طبقاتی دستاورد نئولیبرالیسم دوران سازندگی بود. ژاپن همواره بر کارآمدی و بازده اقتصادی به منظور برابری اجتماعی و نظم داخلی توجه داشته است. 👈بیراهه‌ی شاخصِ رشد اقتصادی : شاخص تولید ناخالص داخلی چیزی جز محاسبه تراکنش‌های مالی در یک کشور نیست و چنین محاسبه‌ای هرگز نمی‌تواند رشد رفاه یک ملت را نمایندگی کند. شاخص رشد اقتصادی یک کشور به معنای ارتقای سطح رفاه مردم آن کشور نیست. 🔸 رابرت کندی:تولید ناخالص ملی GDP همه چیز را به طور خلاصه اندازه می‌گیرد جز هر آنچه که زندگی را ارزشمند می‌سازد. 🔸 رفاه کشور باید با GPI اندازه‌گیری شود که هزینه و فایده سرمایه‌های انسانی، اجتماعی، طبیعی و... را محاسبه می‌کند. 🔸 شاخص واقعی پيشرفت(GPI) با هزينه‌های مصرفی فرد/خانوار شروع می‌كند و سپس آن را براساس نابرابری درآمدی تعديل می‌كند؛ ارزش كار در خانه، مراقبت از فرزندان و كار داوطلبانه را به آن اضافه مي‌كند، ارزش دريافت خدمات از زيرساخت‌های موجود در خانه‌ها را اضافه می‌كند، ارزش دريافت خدمات از خيابان‌ها و بزرگراه‌ها را اضافه می‌كند، هزينه‌های زمان از دست‌رفته برای تفريح، فروپاشی خانواده‌ها، زمان صرف شده برای رفت‌و‌آمد و كم كاری‌ را كسر می‌كند، هزينه‌های جرائم، تصادفات و استهلاك كالاهای مصرفی بادوام را كسر می‌كند، هزينه تخريب محيط زيست، آلودگی هوا، تخليه لايه اوزون، آلودگی صوتی، از دست رفتن زمين كشاورزی و ...را كسر می كند و در نهايت اين محاسبه را با تشكيل سرمايه خالص و استقراض خارجی خالص تعديل می كند. 🔸 در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی اقتصاد و رفاهِ مردم یک اولویت اساسی بوده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 راز سردرگمی اقتصادی 👈مجری‌ها(دولت‌ها) به سیاست‌های نظام تعهد لازم را ندارند. الگوی متناسب با سیاست‌ها برای ایفای نقش دولت در اقتصاد طراحی و پیاده‌سازی نشده است. 🔸شرط لازم پیشرفت اجتناب از سیاست‌های لیبرالیسم تجویزی است. اساسی‌ترین مشکل طیف فکری لیبرال اين است كه بر تجربه غرب چشم می‌بندند و کورکورانه تجویزش را می‌پذیرد! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈و اما اضمحلال هژمونيك آمريكا در عرصه اقتصادی خانم«آرایانا هافینگتون» تصویر دقیق وضع اقتصادی آمریکا در قرن ۲۱ را شرح می‌دهد. زیرساخت‌های فرسوده و ناکارآمد، عدم سرمایه‌گذاری‌ برای نوسازی و به روز شدن زیرساخت‌ها، اضمحلال طبقه متوسط به عنوان نيرویی كه باعث قدرت گرفتن امریکا شده بود، فساد سیاسی و اقتصادی، ناکارآمدی نظام آموزشی و این لیست در کتاب آمریکای جهان سومی مفصلا ادامه دارد. 👈آمریکا ۱۹ هزار میلیارد دلار بدهی دارد که ۳۵ درصد آن به ساير کشورها است. فعلا آمریکا به واسطه ارزش دلار در دنیا واردات ارزان انجام می‌دهد اما این بدهی زمانی معنادار خواهد شد که دلار جايگاه خود را به عنوان ارز رایج از دست بدهد، آمريكا دیگر قادر به واردات نخواهد بود و وارد بحران تورمی خواهد شد. زمانی اعلام می‌شد کشورها باید عضو WTO باشند در غیر این صورت از تجارت جا خواهند ماند ولی به خاطر ناکارآمدی WTO حتی کشورهای عضو به سمت ترتیبات تجاری دوجانبه و چند جانبه و منطقه ای رفته اند. بانک سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیا به دلیل مقاومت آمریکا برای حفظ حق وتوی خود جایگزین IMF شده است. این صندوق هنجارهای IMF را تحمیل نمی‌کند و با اقبال قابل توجهی مواجه شده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 خصال ملی برترساز آمریکا از طریق نهادهای اقتصادی بین المللی مثل سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان های امنیتی مانند ناتو و ارزش های سیاسی لیبرال منافع خود را به عنوان قدرت هژمون تامین کرد. اخیرا موسسه رند(rand) به سفارش و تامین مالی پنتاگون پژوهشی درباره دلایل صعود و افول ملتها، موفقیت و شکست آنها در عرصه بین الملل انجام داده. در این پژوهش ۱۲ مورد تاریخی بررسی شده که عبارتند از: امپراتوری‌های روم، چین، اسپانیا، اتریش-مجازستان، عثمانی، ایتالیا، بریتانیا، سوئد، فرانسه، ژاپن، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا. یافته این پژوهش نشان می دهد آنچه عامل زیربنایی و بنیادینِ برتری و موفقیت برخی ملتها در رقابت بین المللی بوده که ۷ ویژگی اساسی ملت‌ها است که خصال ملی برترساز نام دارد. این خصال به ترتیب از این قرارند: ۱. بلندهمتی و عزم و اراده ملی در نمایش برتری فرهنگ ملی به جهان. ۲. هویت ملی متحد و انسجام اجتماعی ۳. فرصتهای برابر در جامعه، برای همه‌ی آحاد مردم و بروز استعداد و خلاقیت در جامعه ۴. دولت فعال و پرکار و آینده نگر و قدرتمند ۵. نهادهای موثر خصوصی و عمومی (غیر دولتی) که خلاهای دولت را برای جامعه پر کند ۶. جامعه علاقه مند به یادگیری و سازگار با تحولات ۷. تنوع رقابتی و تکثر در تحصیلات، شغل و... هر کدام از این به تنهایی موجب برتری ملتی نبوده بلکه باید مقوم یکدیگر باشند و در حد تعادل وجود داشته باشد. در ادامه این پژوهش جامعه آمریکا از نظر واجد بودن این ویژگی‌ها مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایج حاصل نشان دهنده تحلیل رفتن این مولفه در آمریکاست. هر چند آمريكا در حال حاضر فاقد قدرت نيست،‌ اما كارایی خود را برای پاسبانی و توسعه در جهان از دست داده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 رژیم صهیونیستی عضو تصمیم‌گیر FATF در مبارزه با تروریسم و تسلیحات کشتار جمعی نهاد متشکل از ۳۷ عضو اصلی و ۲ عضو ناظر کار خود را با استانداردسازی برای مبارزه با پولشویی آغاز کرد و سپس به موضوعات مبارزه با تامین مالی تروریسم و تامین مالی تسلیحات کشتار جمعی رسید. اصلی‌ترین تامین‌کنندگان مالی تروریسم بین‌المللی یعنی آمریکا و شورای همکاری خلیج‌فارس‌ عضو اصلی، و عربستان‌سعودی و رژیم صهیونیستی اعضای ناظر آن بودند و بعدها رژیم صهیونیستی و سعودی به عضویت دائم آن درآمدند! آنچه برخی در تلاشند به جمهوری‌اسلامی ایران قالب کنند این است که مجریِ تجویزِ تصمیم‌گیرانِ اصلی این نهاد باشد، نه تصمیم‌گیر و عضوی از اعضا. می‌خواهند تمام مراودات مالی کشور برای دشمنان ما که بارها در همین برجام دشمنی خود را اثبات کرده‌اند، روشن شود. انتظار دولت حسن روحانی آن بود که پس از اتمام همه تعهدات هسته‌ای ایران، برجام اجرایی شده و تحریم‌ها رفع شوند ولی آمریکا دقیقا در روز اجرا، متنی ۴۴ صفحه‌ای بر روی سایت وزارت خزانه‌داری خود بارگذاری کرد و رفع تحریم‌ها را بی اثر کرد. در تمام بندهای رفع تحریم ایران بندی اضافه شد که عملا تحریم‌ها را حفظ کرد: "به شرطی که تراکنش‌ها شامل افراد و نهادهایی که در لیست تحریم آمریکا(SDN) باقی مانده‌اند نشود." 👈👈 مسائل FATF مهمترین و اساسی‌ترین مسئله ایران با FATF حضور نداشتن در حلقه تصمیم‌گیری این نهاد است که این امر باعث می‌شود در تعاریف مفاهیمی مانند تروریسم، پولشویی، استانداردها نظرات تهران لحاظ نشود و این امر خلاف امنیت ملی است. 🔸در توصیه‌های ۶ و ۷ FATF ذکر شده است: ایران باید نهادها و افرادی را که به‌موجب قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با تروریسم، تامین مالی تروریسم و تامین مالی اشاعه تسلیحات کشتارجمعی تحریم شده‌اند، در داخل مرزهای خود نیز تحریم کنند. هم‌اکنون براساس شورای امنیت ۲۳فرد و ۶۴ نهاد ایرانی به بهانه اشاعه تسلیحات تحریم شده‌اند (در زمان چاپ کتاب) در نتیجه ایران باید نهادهای مهم از جمله ، و افرادی چون فرمانده‌هان ارشد سپاه و سردار احمدیان را در لیست تحریم خود قرار دهد. به طور خلاصه اجرای این توصیه‌ها زیرساخت لازم برای امتداد تحریم‌های بین‌المللی، چندجانبه و یکجانبه به داخل مرزهای ایران خواهد بود و زمینه را برای تحریم داخلی سپاه، جریان مقاومت و هر فرد و نهادی که از سوی امریکا و اروپا حامی مالی تروریسم و پولشویی شناخته می‌شود، فراهم می کند. اگر مسئولین دولت نگاه ساده‌انگارانه دارند شورای عالی امنیت ملی، مجلس شورای اسلامی و دیگر دستگاه‌های مسئول باید در مقابل این تهدیدات هوشمندانه عمل کنند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─