#شعرنشانه_آ
آموزش نشانه آ داستان آب
آ تشنه اش بود. رفت لب چشمه، آب بخورد. چشمه، خشک بود. رفت لب دریا، آب دریا شور بود.رفت کنار رودخانه، خم شد که آب بخورد، افتاد توی آب.
آب، آ را با خودش برد. ماهی گیر، آ را دید. او را از آب گرفتو به خونه برد، داد دست بچه اش و گفت : ” بگیر… این هم آ که می خواستی! مواظب باش که دیگر گمش نکنی.بچه، خوش حال شد. آ را گرفت. آ سردش بود. از سرما می لرزید. بچه آ را برد کنار آتش.
آ گرم شد. بچه برایش آش درست کرد. آ آش را خورد. بعد هم توی دفتر مشق، کنار دوستانش خوابید.
#نشانه_آ
#فارسی_اول
#پايهي_اول_ابتدايي
https://eitaa.com/joinchat/2361262942C484f9dfbbe