ـ✨﷽✨ـ
🍃🌼
ای فرزند آدم! رزق و روزی دو گونه است؛ روزیی که تو آن را میجویی و روزیی که تو را میجوید، که اگر به سراغش نروی به سوی تو آید. پس اندوه سال خود را بر اندوه روزت منه؛ که برطرف کردن اندوه هر روز از عمر تو را کافیست. اگر سال آینده در شمار عمر تو باشد، همانا خدای بزرگ در هر روز سهم تو را خواهد داد و اگر از شمار عمرت نباشد تو را با اندوه آن چه کار است؟ که هرگز جویندهای در گرفتن سهم روزی تو بر تو پیشی نگیرد، و چیره شوندهای بر تو چیره نگردد. آنچه برای تو مقدّر گشته بیکم و کاست به تو خواهد رسید.
🍃🌼
📚نهج البلاغهحکمت ۳۷۹
@gholch🌹
#کانال_گلچین_شده_ها
⚫️ تیر باران تابوت #امام_حسن_مجتبی علیه السلام و منع از دفن ایشان
روزی سوار بر شتر، و روزی سوار بر استر
🔻مروان لعنة الله علیه بر استر خود سوار شد و به نزد آن زن رفت و گفت: حسين «عليه السّلام» برادر خود حسن «عليه السّلام» را آورده است كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن كند بيا و مانع شو. گفت: چگونه مانع شوم؟ پس مروان از استر به زير آمد و او را بر استر سوار كرده به نزد قبر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله آورد و فرياد مى كرد و تحريص مى نمود بنى اميّه را كه مگذاريد حسن (عليه السّلام) را در پهلوى جدّش دفن كنند. ابن عبّاس گفت در اين سخنان بوديم كه ناگاه صداها شنيديم و شخصى را ديديم كه اثر شر و فتنه از او ظاهر است مى آيد. چون نظر كردم ديدم «فلانه» است با چهل سوار و مى آيد و مردم را تحريص بر قتال مى كند. چون نظرش بر من افتاد مرا پيش طلبيد و گفت: يابن عبّاس! شما بر من جرئت بهم رسانيده ايد، هر روز مرا آزار مى كنيد، مى خواهيد كسى را داخل خانه من كنيد كه من او را دوست نمى دارم و نمى خواهم. من گفتم: واسَوْاَتاه! يك روز بر شتر سوار مى شوى (جنگ جمل) و يك روز بر استر، و مى خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ كنى و حايل شوى ميان رسول خدا و حبيب و دوست او؟ پس آن زن به نزد قبر آمد و خود را از استر افكند و فرياد زد بخدا سوگند كه نمى گذارم حسن (عليه السّلام) را در اين جا دفن كنيد تا يك مو در سر من هست. و بروايت ديگر جنازه آن حضرت را تير باران كردند تا آنكه هفتاد تير از جنازه آن جناب بيرون كشيدند! پس بنى هاشم خواستند شمشيرها بكِشند و جنگ كنند. حضرت امام حسين عليه السّلام فرمودند: بخدا سوگند مى دهم شما را كه وصيّت برادرم را ضايع نكنيد و چنين مكنيد كه خونى ريخته شود. پس به ايشان خطاب كرد كه اگر وصيّت برادرم نبود هر آينه مى ديد چگونه او را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن مى كردم و بينى هاى شما را برخاك مى ماليدم؛ پس جنازه آن حضرت را برداشتند و به جانب بقيع حمل دادند.
📚 منتهی الامال، نشر دلیل ما، ۱/۵۵۸
#برعمروعمری_زاده_وعمری_دوست_وهرولدالزنایی_که_ازلعن_عمر_محزون_میشود_تاصبح_محشر_لعنت_لعنت_لعنت
🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
@gholch🌹
#کانال_گلچین_شده_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا❣
به حرمت این شبها🏴
بیماران راشفای عاجل
ودل دردمندان راشادکن
ان شاالله به واسطه
باب الحوائج علمدار حسین
حاجات شما روا بشه🏴
#شبتون_حسینی
@gholch🌹🏴
🕊🥀🕊
به دنبالِ دعا بودم برایت
که شد یک بیتِ پُر احساس پیدا
الهی نامِ تو باشد یکی از
" چهل " تا در قنوتِ " وِترِ " مولا...!!
🤲
سلااااااام
سحرتون مملو از عطر دعا و مناجات
نماز شب را به نیت فرج مولا صاحب الزمان عج بخوانیم
#التماس_دعای_فرج 🤲
🕊🥀🕊
این یک سنت
همیشگی است،
نیکیها و بدیها سرانجام
به خود انسان باز میگردد،
هرضربهای که انسان میزند
بر پیکر خویشتن زده است،
وهر خدمتی به دیگری میکند
درحقیقت به خودخدمت کرده است.
@gholch🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
🖤اَلسَّلامُ عَلَیک یا اباعبدالله الْحُسَيْنِ(ع)
🤍هر ڪه صبحش با سلامے برحسین آغاز شد
🖤حق بگوید خوش بحالش ، بیمه زهرا شد
🤍شروع روزتون پر برڪت
🖤ولحظه هاتون لبریز
🤍ازعشق به آقاامام حسین (ع)
@gholch🌹🏴
عشق فقط یک کلام
حسین علیه السلام
🌹🌹🌹
خلاق جهان هر کسه بیرگوهری وئردی
هر زرگره اوز ایستدیگیجن زری وئردی
شاه ائتدی سلیمانه قیزیل منبری ویردی
عیسای مسیحه دم جان پروری وئردی
ابراهیمه اسماعیل مه پیکری وئردی
یعقوبه باخوب یوسف خوش منظری وئردی
چون گوردی حسین باشدی جلالتده اولاردان
خلقتده قویوب سنگ تمام اکبری وئردی
🕌@karbalaye_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
💫گلچیــــ🌸ــــن شده ها💫
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام 🌹🌹🌹 خلاق جهان هر کسه بیرگوهری وئردی هر زرگره اوز ایستدیگیجن زری و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿ مادری رفته بود خانه سالمندان
بهش گفتم مادر
_چرا آوردنت اينجا...؟
_گفت:من خودم اومدم مادر...
_گفتم؛آخه مگه ميشه؟يه مادر با پاي خودش بياد جايي كه روزي هزار بار از خدا عزرائيل رو طلب كنه...؟
_گفت؛هر چيزي يه تاريخ انقضايي داره مادر...شايد منم ديگه تاريخم گذشته بود...
_گفتم؛چند وقت يه بار بهت سر ميزنن...؟
_گفت؛الان هفت سالي ميشه ازشون خبر ندارم...يه شماره دارم،كه هفت ساله خاموشه... بغضش تركيد...
پيشونيش رو بوسيدم و اومدم بيرون...
يادم ميومد كه خواهر برادرا وقتي دعواشون ميشد،ميرفتن دامنِ مادرشون رو سمتِ خودشون ميكشيدن و داد ميزدن "مامانِ منه...مامانِ خودمه..."
و حالا،مادرشون رو به هم تعارف ميكردن و هيچ كدوم حاضر نبودن تحويل بگيرن...
یه پیرزن بهم گفت؛پیر شی جوون ولی نوبتی نشی
سوال کردم حاج خانم نوبتی دیگه چیه ؟
گفت فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانت رو نداشتی
بین بچه هات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست. من نگهش نمی دارم، نوبت توست.
از خداوند درخواست دارم که به تمامی ما انسانها عمر با عزت عطا کند
و هیچ کدوم ما هیچ وقت نوبتی و محتاج نشیم
🍃🌺..موضوع👆🏻🙄🌺🍃
#داستان_مادر
#مادر
@gholch🌹