💖✨
#خاطرات_شهدا
#شهید_کاظم_خائف🌸
✨✨
در فاصله چند متری با عراقیا درگیر شدیم
کاظم روی تپه بود که زخمی شد
رفتم کنارش و دیدم خون زیادی ازش رفته
خواستم بلندش کنم که گفت :
"برو و منو اینجا بزار "
بهش گفتم :
" تو رو می رسونم بیمارستان
اما کاظم" گفت :
" آقا در مقابلم نشسته .. "
آرام گفت :
🌹السلام علیک یا امام زمان'عج' و پر کشید🕊
....💖✨......✨💖.....
📚@gholch👈🌹🍃
💖✨
#خاطرات_شهدا
🌸
🍃 فوتبال یا قرآن👇
مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال، دو و شنا علاقه داشتم. از همان کودکی هروقت میخواستم با دوستان فوتبال بروم احمد را هم می بردم.
از همان جا عشق #فوتبال در احمد شکل گرفت آرام آرام فوتبالش خوب شد تا جایی که برای تیم منتخب استان قم دعوت شد.
آمد پیش من و گفت: بابا چه کار کنم؟
گفتن: تصمیم با خودته. اگه خواستی برو فوتبال، اگرم خواستی برو موسسه برای حفظ قرآن.
چون مسئله حفظ قرآن پیش آمد فوتبال را تعطیل کرد.
راوی: پدر شهید
....🖤✨......✨🖤.....
📚@gholch👈🌹🍃