وزیر خارجه آمریکا: به ایرانی ها اجازه ورود نمی دهیم! رشتی های خوش ذوق؛ خر چی گه بابا! سردار سلیمانی: اگر بخواهیم از این ( اطاق کار وزیر خارجه وقت آمریکا) هم بیشتر به شما نزدیک میشویم! @gholleye_ghaph

به نام خدا نظرسنجی از مردم ایران؛ هم وطن گرامی، از نظر شما کدام یک از دو شخصیت نام برده ی زیر، برای دفاع از موجودیت، شرافت و عزت ایران و ایرانیان در برابر سیاست های خصمانه کاخ سفید و دونالد ترامپ، شایسته ترند؛ الف) دکتر صادق زیباکلام             یا ب) سردار قاسم سلیمانی؟ مقدمه؛ در پی تحولات اخیر در عرصه سیاست خارجی کشور و تشدید همآوردی های کلامی میان روسای جمهوری ایران و آمریکا ( که با کلیدواژه هایی مانند قطع کامل صادرات نفت ایران، تهدید به بستن تنگه هرمز، بازی با دم شیر و ... شناخته می شوند)، و حمایت تمام عیار سردار قاسم سلیمانی از موضعگیربهای اخیر ریاست جمهوری کشورمان و نیز تهدیدهای صریح حاج قاسم بر علیه آمریکا و ترامپ، در سخنرانی چهارم مردادماه، آقای دکتر صادق زیباکلام، با انتشار یک یادداشت کوتاه در فضای مجازی ( اینستاگرام و تلگرام )، خطاب به سردار سلیمانی، به ایشان پیشنهاد کرد تا در مورد میزان حمایت ایرانیان از سیاست دشمنی حاج قاسم و همفکران وی نسبت به آمریکا، به یک نظرسنجی اقدام نماید! دکتر زیباکلام با طرح این پیشنهاد، در واقع بر آن بوده تا با استناد به نتایج احتمالی مورد توقّع از یک روش تحقیقِ میدانی، به سردار سلیمانی و طیف فکری حامی او، بگوید که نگرش و مشی اتخاذی توسط وی و حامیان وی ( = تقابل با سیاست های آمریکا ) از پشتوانه و حمایت مردمی، بهره ای ندارد.  یادداشتی که هم اینک پیش روی شما قرار دارد، پاسخی است از طرف مهدی کوچک پور ( دانش آموخته جامعه شناسی، منتقد و فعال رسانه ای و مدیر اندیشه سرای مجازی  " قله قاف قلم " 👈 @gholleye_ghaph  به ایده مطرح شده توسط جناب دکتر زیباکلام.  من در این یادداشت، ضمن تشریح مختصر ایرادات شکلی و محتوایی وارده بر طرح نظرسنجی چهره شهیر عرصه ی رسانه ای ایران (= آقای دکتر صادق زیباکلام )، شما عزیز هم وطن  ایرانی و تمامی ایرانیان شرافتمند را به مشارکت در یک نظرسنجی جایگزین، دعوت می نمایم.  و اما بعد: آقای دکتر صادق ( و نه سعید!!!) زیباکلام، سلام. با احترام، پرسش مطرح شده توسط آن والاجایگاه را در قالب ایده ی نظرسنجی پیشنهادی به سردار سلیمانی گرامی ، به دلیل ( سوگیری ) آشکارِ معطوف به نتیجه، و نیز عدم انطباق محتوایی با واقعیات عینی، فاقد وجاهت علمی می دانم، زیرا حضرتعالی در پرسشی که مطرح کردید، از طریق یکسان پنداری و یکسان نماییِ دو مقوله متفاوت، یعنی؛ دشمنیِ ماهیتی ، تهاجمی ، ابتدا به ساکن و علی الدوام ( حاکمیت ) آمریکا با ( حاکمیت _ ملت ) ایران ، از یک طرف و سیاست ها و برنامه های علکس العملی، خویشتن بانانه و غیرتهاجمی مردم و نظام اسلامی در قبال کارکردهای متجاسرانه کاخ سفید، از دیگر طرف، به ارتکاب خبطی بزرگ و ویرانگر، گرفتار آمده اید. آقای دکتر! دشمنی متجاسرانه ی مستاجران کاخ سفید ( به عنوان نماد ماهیت و ساختار سرمایه داری جهانی ( = امپریال _ کاپیتال  ) با ملت _ دولت ایران ( = جمهوری اسلامی )، به دلایل زیر، امری بدیهی و قابل فهم است ؛ الف) استیلاطلبی ( معمولا و نه لزوما نرمِ )! و توسعه هرچه بیشتر حوزه تحت تسلط، ویژگی ذاتی نظام سرمایه داری است؛ بدون تحقق این نیاز حیاتی، سرمایه داری، امکان دوام و بقاء نخواهد داشت و در کوتاه زمانی، نیست میشود. در واقع شرط دوامِ نگرش و نظام سرمایه داری، عالمگیری و جهان شمولی آن است. در غیر اینصورت، امکان تحقق و تعیّن انگاره های حیاتی این نظام، یعنی تولید بیشتر، مصرف بیشتر ، سودافزونتر و ... از مسیر دستیابی به منابع بیشتر، فراهم نمی آید.  ( بعید نیست از میان دلایل نظری و عینی فراوانی که میتوان برای اثبات ادعای مطروحه، ارائه نمود، طرح پرسش زیر، برای اثبات داعیه ی پیش گفته، کفایت کند؛ _ اگر نظام سرمایه داری صرفا در آمریکا و یا حتی صرفا در قاره اروپا مستقر میگردید و از گسترش حوزه تسلط خود در مناطق و کشورهای دیگر،( به عنوان بازار صرف و تامین کننده مواد اولیه و ..) چشم پوشی میکرد، آیا می توانست و می تواند باقی بماند ) ؟! پاسخ روشن است؛ یقینا خیر!!! ب) جهانشمولی نگرش کایپتالیسم، ( موضوع بند الف )، ماهیتی ناعادلانه، تهاجمی، غیرانتخابی و ناگزیر دارد. به عبارت دیگر، این ویژگی اقتضاء میکند که مناطق و کشورهای هرچه بیشتری به هر روش ممکن، در جریانِ جهان شمولیِ تمامیت خواهانه کاپیتالیسم، جذب و هضم شوند. همانگونه که گفتیم این تمامیت خواهی حدناشناسانه و بی توقّف، ویژگی ذاتی کاپیتالیسم است و بدون آن، امکان تحقق الزامات حیاتی این نظام نظری_ نگرشی و عملی ( = دسترسی به منابع جدید و متنوع برای تولید بیشتر، تولید بیشتر برای مصرف بی مهار و تحریک شده، مصرف افزونتر برای کسب سود و لذت بیشتر و ...‌) وجود نخواهد داشت. در نتیجه کاپیتالیسم، نگرشی جهانشمول است که بی مهابا به تسخیر حوزه های نفوذ افزونتری می اندیشد. در نتیجه مناطق و کشورهایی که به هر دلیل در حوزه نفوذ و شمول این نگرش قرار

نگرفته باشند ( و یا قصد خروج از این حوزه را در سر بپرورانند = ایران بعد از انقلاب ) بدون کوچک ترین اغماض و با بهره گیری از انواع روش های کارآمد، ( از جمله بهره برداری ابزاری از مفاهیم مقدسی مانند آزادی و..) به میدان نفوذ و اقتدار سرمایه داری جهانی، کشانده می شوند و متمردین و مدعیان خروج از این حوزه، نیز از طریق هجمه و مقابله همه جانبه، در مسیر تسلیم و انقیاد تام و تمام قرار میگیرند. با این توضیح، فهم این بدیهیِ بی ابهام، که چرا ملت و حاکمیت ایران از نگاه سردمداران کاپیتالیسم جهانی، کشوری منفور و مغضوب، محسوب می شود که سزاوار انواع برخوردهای خصمانه و مزوّرانه می باشد، چندان سخت نخواهد بود . ( = تا پیش از انقلاب اسلامی ، ایران مِلک طلق آمریکا و بخشی مهم از حوزه نفوذ و تسلط نظام سرمایه داری آمریکا و از ابزارهای کارآمد برای اقتدار فرامرزی کاپیتالیسم آمریکایی محسوب می گردید. از نگاه سردمداران کاخ سفید، انقلاب اسلامی مردم ایران، در واقع خروج متمرّدانه و سرکشانه ی یک سرباز از حوزه تسلط شاهِ مقتدر صفحه شطرنج جهانی است. و بدیهی است که این تمرّد، قابل اغماض نتواند بود و نیست! ج) با توجه به آنچه که آوردیم، واقعیت ناخوشآیندی به نام پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت حکومتی غیروابسته و نامطیع در گستره بومِ منخصر به فردی به نام ایران، حداقل از سه جهت و به سه دلیل برای اردوگاه سرمایه داری به سردمداری آمریکا، قابل پذیرش نیست. این دلایل عبارتند از ؛  ۱ _ این انقلاب یکی از حوزه های مهم اقتدار و انتفاع آمریکا را از یوغ سلطه این دولت استیلاطلب، خارج کرد. ( = محرومیت آمریکا و نظام کاپیتالیسم از مزایای بی شمار مربوط به سرزمین ایران، شامل منابع عظیم نفت و گاز و ..... و بازار انبوه مصرف، و موقعیت فوق العاده و راهبردی آن از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی )،  ۲ _ متولیان نظام اسلامی با طرح داعیه ی ( صدور انقلاب)  = به معنای عرضه ی گفتمان نهضت اسلامی _ مردمی ایران به دیگر کشورها ، بخش های گسترده تری از حوزه نفوذ کاپیتالیسم در منطقه مهم خاورمیانه و افق های دوردست تر را در معرض حرکت های گُسایشی و استقلال خواهانه قرار داد،  ۳ _ انقلاب اسلامی ایران و نظام برآمده از آن، ماهیتی دینی دارد و این دین مداری اجتماعی _ سیاسی، با ماهیت سکولار و غیردینی نظام لیبرال _ دموکراسی غربی به سیادت آمریکا، معارض و ناهمخوان است‌. بنابراین و با استناد به دلایل پیش گفته ، و نیز با استناد به کارنامه عملی حاکمیت عیان و نهان آمریکا در قِبال مردم ایران، و به طور مشخص از  کودتای شوم بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ تا هم اینک، موضوع دشمنی ذاتی آمریکا با مردم و نظام اسلامی، امری بدیهی و کتمان ناپذیر می نماید. آقای دکتر زیباکلام! باتوجه به آنچه که گفتیم ( و نگفتیم! ) ، سخن راندن از خصومت آمریکا و کاپیتالیسم با جریان استقلال طلب برآمده از اراده مردم ایران، امری بدیهی است، اما نکته انحرافی موجود در پرسش جنابعالی از سردار نام آور، حاج قاسم سلیمانی، این است که شما بدون توجه به وجود تفاوت ماهیتی موجود میان (دشمنی آمریکا با مردم و حاکمیت ایران)، از یک سو و (دشمنی بازتابی و عکس العملی جمهوری اسلامی در برابر حاکمیت آمریکا) از سوی دیگر، و یکسان پنداری این دو کارکرد ماهیتا متفاوت، دشمنی ماهیتی، تهاجمی و استیلاجویانه آمریکا ( نظام سرمایه داری جهانی ) با ایران و ایرانیان را با سیاست های خویشتن بانانه ی حاکمیت ایران برای رفع و دفع خصومت های دشمن مهاجم ، هم تراز، قلمداد نموده اید و این البته کارکرد سزاواری نیست! با این توصیف، به نظر می رسد که اگر پرسش نظرسنجی از ایرانیان در مورد نحوه مقابله با سیاست های ترامپ، اصلاح گردیده و به صورت زیر مطرح شود، ضمن قرابت بیشتر با واقعیت های میدانی، به نتایج صادقانه تری نیز منجر خواهد شد. ( هرچند که به احتمال فراوان، این نتایج صادقانه، خاطر دکتر (صادقِ )!گرامی را مکدّر خواهد کرد!!! و اینک پرسش تغییر یافته مربوط به نظرسنجی؛ جناب سردار قاسم سلیمانی بزرگوار؛ آقای ترامپ در سیاست هایش پیرامون ایران، از حمایت بخشی از مردم آمریکا برخوردار است، آیا جنابعالی و همفکرانتان هرگز از مردم ایران نظرسنجی کرده اید که در قِبال دشمنی های همیشگی و ماهیتی آمریکا با ملت _ حاکمیت ایران، و کاهش پیامدهای منفی این دشمنی ها، طرفدار کدام یک از راهبردهای زیر هستند؟ الف) راهبرد مقابله ی هوشمندانه، تسلیم گریزانه و مقتدرانه با این سیاست ها، مانند سیاستی که در قضیه ی داعش به اجرا درآمد؛ ب) قبول این پندار که بهرحال آمریکا ابرقدرتی بلامنازع در جهان امروز است و ما در برابر این قدرت برتر، جزء تسلیم و قبول سیادت و آقایی آن، گزینه ی دیگری برای انتخاب نداریم. بنابراین ناگزیریم با اتخاذ سیاستی مداراجویانه، سیادت آمریکا را بپذیریم و سپس در چهارچوب تعیین شده توسط کدخدای دنیا، در مورد جایگاه خود در صفحه شطرنج جهانی، به ع

نوان یک سرباز، مراسم تمنا و التماس به شاه و کدخدا را برگزار نمائیم و بکوشیم تا از سفره گسترده موجود، سهم بیشتری را به خود اختصاص دهیم. مانند دیدگاه های دکتر صادق زیباکلام، فائزه هاشمی و یکصد نفری که نامه مذاکره بی قید و شرط با آمریکا را امضاء کردند و .... کلام آخر؛ آقای دکتر صادق زیباکلام! احتمالا جنابعالی خود از میزان محبوبیت حاج قاسم سلیمانی در میان ایرانیان آگاهید. به نظر شما محبوبیت بی مانند این سرباز صادق و بصیرِ ( مولا و ملّت )، خود بهترین پاسخ به نظرسنجی حضرت عالی نیست و با وضوحی بی ابهام، گرایش غالب ایرانیان را بازتاب نمی دهد؟ در ضمن آیا عالیجناب زیباکلام خود از این مقایسه ی چندش آور، بدحال نمی شوند؛ مقایسه بین مشی فکری و عملی خداباورانه ی  نیک مرد با مرامی چون حاج قاسم سلیمانی با پندارها و گرایش های ابلیسیِ روان پریش جنایتکاری به اسم ترامپ؟! در پایان این قلم تراوه، سوال نظرسنجی موضوع یادداشت حاضر را یک بار دیگر به شکلی مُجمل ، تکرار میکنم؛ هم وطن پاک آئینم؛ برای دفاع عاقلانه، هوشمندانه و مقتدرانه از شرافت، استقلال و عزّت ایران و ایرانیان در برابر سیاست های خصمانه ی ترامپ و کاخ سفید، کدام یک از دو شخصیت زیر را سزاوارتر می دانید ؟! الف) دکتر صادق زیباکلام ب) سردار حاج قاسم سلیمانی  لطفا برای شرکت در این نظرسنجی مهم، از مسیر  آی دی زیر اقدام نمائید؛ @Mahdi_15201348        پنجم مردادماه ۱۳۹۷      ایران _ گیلان _ لنگرود        مهدی کوچک پور لینک پرواز تا فرازِ قله قاف: @gholleye_ghaph

به نام خدا ■■■ یک نظرسنجی مهم ■■■ ♡ هم وطن آگاه و اندیشمند من، سلام ♡ بدین وسیله از شما دعوت می شود تا در یک نظرسنجی مهم کشوری مشارکت فرمائید. هدف از این نظرسنجی، ارزیابی میزان گرایش و اقبال ایرانیان نسبت به دو گرایش فکری موجود در کشور ، در موضوع چگونگی مقابله با سیاست ها و دشمنی های ایالات متحده ( عموما) و اقدامات دونالد ترامت ( خصوصا )، بر علیه ( حاکمیت _ ملت ) ایران می باشد. میخواهیم بدانیم که اکثریت ایرانیان، از نگرش مبتنی بر مقاومت و عدم تسلیم، حمایت می کنند، یا این که طرفدار سیاست مدارا و تسلیم هستند. برای ارزیابی میزان پشتوانه مردمی هریک از این دو طیف فکری، ما دو شخصیت شناخته شده کشوری را به عنوان نماد هریک از دو گرایش فکری و عملی مورد نظر، در معرض داوری و انتخاب شما قرار داده ایم. بدین قرار که می آید: ###################### ###################### هم وطن گرامی، از نظر شما کدام یک از دو شخصیت نام برده ی زیر، برای دفاع از موجودیت، شرافت و عزت ایران و ایرانیان در برابر سیاست های خصمانه کاخ سفید و دونالد ترامپ، شایسته ترند؟ الف) دکتر صادق زیباکلام یا ب) سردار قاسم سلیمانی ■■■■■■■■■■■■■■■ انجام این نظرسنجی در واقع عکس العمل نقادانه ایست از طرف مهدی کوچک پور به نظرسنجی پیشنهادی دکتر صادق زیباکلام به سردار سلیمانی. چون از نگاه نگارنده، نظرسنجی پیشنهادی دکتر زیباکلام، فاقد وجاهت علمی می باشد ، از همین رو طرح فعلی را به عنوان جایگزین نظرسنجی دکتر زیباکلام به در معرض داوری شما هم وطن نیک اندیش قرار داده ایم.. در صورت تمایل به هم نشینی مجازی با ما در (قله قاف قلم) و مطالعه متن کامل توضیحات مربوط به این نظرسنجی و دیگر قلم تراوه های مهدی کوچک پور، از طریق لینک 👇 @gholleye_ghaph بر فراز قله قاف، مستقر شوید!!! شما همچنین میتوانید برای نقد و اعلام نظر در باره این یادداشت و دیگر قلمی های منتشر شده در قله قاف قلم، از مسیر آی دی زیر اقدام فرمائید؛ @Mahdi_15201348 بریده هایی از یادداشت پیش گفته: آقای دکتر صادق زیباکلام، با انتشار یک یادداشت کوتاه در فضای مجازی ( اینستاگرام و تلگرام )، خطاب به سردار سلیمانی، به ایشان پیشنهاد کرد تا در مورد میزان حمایت ایرانیان از سیاست دشمنی حاج قاسم و همفکران وی نسبت به آمریکا، به یک نظرسنجی اقدام نماید! دکتر زیباکلام خطاب به سردار سلیمانی؛ جناب سردار قاسم سلیمانی بزرگوار؛ آقای ترامپ در سیاست هایش پیرامون ایران، از حمایت بخشی از مردم آمریکا برخوردار است، آیا جنابعالی و همفکرانتان هرگز از مردم ایران نظرسنجی کرده اید که تا چه میزان از سیاست دشمنی شما با آمریکا حمایت می کنند؟! @@@@@@@@@@@@@@ پرسش قله قاف از مردم ایران: در قِبال دشمنی های همیشگی و ماهیتی آمریکا با ملت _ حاکمیت ایران، و کاهش پیامدهای منفی این دشمنی ها، طرفدار کدام یک از راهبردهای زیر هستند؟ الف) راهبرد مقابله ی هوشمندانه، تسلیم گریزانه و مقتدرانه با این سیاست ها، مانند سیاستی که در قضیه ی داعش به اجرا درآمد؛ ب) قبول این پندار که بهرحال آمریکا ابرقدرتی بلامنازع در جهان امروز است و ما در برابر این قدرت برتر، جزء تسلیم و قبول سیادت و آقایی آن، گزینه ی دیگری برای انتخاب نداریم. بنابراین ناگزیریم با اتخاذ سیاستی مداراجویانه، سیادت آمریکا را بپذیریم! ●●●●●●●●●●●●●●! شما ایرانی عزیز، طرفدار کدام راهبرد برای مقابله با آمریکا هستید؟ الف) مدارا و مذاکره بدون قید و شرط با دولت ایالات متحده و سازش و صلح با این کشور و پذیرش انفعالی تمامی شرایط اعلامی توسط آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی ( = دیدگاه دکتر زیباکلام ) ب) عدم تسلیم در برابر زیاده خواهی های دولت آمریکا و مقابله ی هوشمندانه و مقتدرانه و البته پُرهزینه و سراسر سختی با این قدرت زیاده خواه با ایمان به ایده ی ما می توانیم( = دیدگاه سردار سلیمانی) لطفا ضمن شرکت در این نظرسنجی، با ارسال این پیام به افراد و گروه های دیگر، امکان مشارکت تعداد بیشتری از هم وطنان را در این نظرسنجی فراهم آورید. عضویت در قله قاف: @gholleye_ghaph شرکت در نظرسنجی: @Mahdi_15201348

بسم الله در خبرها آمده بود که: 《 برق شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... همانند ده ها موسسه و نهاد دولتی و غیردولتی دیگر، از جمله وزارت اقتصاد و شرکت نفت، به دلیل مصرف زیاد قطع شد 》! ●●●●●●●●●●●●●●● ■■■ نکته و نظر: وقتی در اوج نیاز به اصلاح انگاره های فرهنگی ناصواب به مقوله مصرف و رفع رویه های ناروا، برق شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل کارکردی ضدفرهنگی و نابهنجار، ( اتلاف منابع و اسراف در مصرف برق ) ، قطع می شود، این یعنی فغان و وای از نااهلان مسندنشین و صد فغان و وای بر مسند نشستگان نااهل و هزار افسوس بر حال انقلاب و نظامی که قرار بود اسلامی باشد!!! 😡😡😡😡😡😡😡😡 مردادماه ۱۳۹۷ مهدی کوچک پور قله قاف قلم @gholleye_ghaph

بسم الله دکتر ظریف ( وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ) : آمریکایی ها به تحریم، " معتاد " شده اند!!! ●●●●●●••••••••●●●●●● نکته و نظر: چه جالب فرمودید آقای وزیر! فقط اگه جسارت نباشه،یه دو سه نکته ی کوچولو موچولو رو خدمتتون عرض میکنم؛ اول این که بفرمایید این اعتیاد یانکی ها، مثل اعتیاد معتادان عزیز و عزیزان! معتاد خودمون، یه جور مرض و بیماریه یا این که نه، یه جورایی، ( جرم ) به حساب میاد؟! حتما میدونید که اگه اعتیاد به تحریم رو، مرض بدونیم و تحریم کنندگان رو مریض، اونوقت باید این مرض و مریض رو درمان بکنیم، اما اگه اعتیاد به تحریم جرم تلقی بشه، اونوقت تکلیفمون، مقابله با مجرمه و مجازات کردنش! لطفا معلوم بکنید شما مشغول درمان یانکی های کاخ سفید هستید یا دست اندرکار مجازاتشون؟! •••••••●●•••••• دوم این که بفرمایید این (بیماری یا جرم)، یه ویژگی عارضی جدیده، یا یه خصوصیت ذاتی قدیمی؟ اگه جدیده بارک الله به شما که کشفش کردید، اما اگه قدیمیه، لطفا معلوم کنید که در قضیه برجام، شما، آمریکائی هارو مریضِ نیازمند درمان می دیدید یا مجرمی که سزاوار مجازاته؟! و دیگه این که با نسخه برجام ، شما یانکی ها رو درمان کردید یا مجازات؟ آیا این درمان یا مجازات شما، بر روی سوژه مورد نظر اثری هم برجای گذاشته؟ اگه جوابتون، مثبته، بفرمایید چه تاثیری؟ ••••••••••••••●●•••••••••••• سوم این که این اعتیاد به تحریم، مثل بقیه اعتیادها، به ضرر معتاد تموم میشه یا به نفعش؟ اگه به ضررشه، به نظر میرسه که ما برای نجات و درمان یانکی های زبون نفهم، به اندازه کافی خودمونو به آب و آتیش زدیم، دیگه بسّمونه و بسشونه و بهتر اینه که به حال خودش رهاش بکنیم، تا شاید سرش به سنگ بخوره و سرِ عقل بیاد و از خودزنی دست بکشه، اما اگه این نوع اعتیاد ( اعتیاد به تحریم ) به ضرر خودِ معتاد نیست و در عِوَض به تیم معالج آسیب میزنه، در اینصورت بازم صلاح اینه که کار درمان رو تعطیل بکنیم! اما اگه اعتیاد به تحریم به نفع معتادِ تحریم کننده (= آمریکا)، و به ضرر تحریم شونده(= ایران ) تموم میشه، اونوقت میشه از شما پرسید که این چه جور اعتیادیه که به نفع معتاد تموم میشه؟! و اصولا چنین اعتیادی میتونه وجود خارجی داشته باشه؟! ••••••••••●●•••••••••• و حرف آخر این که: این یانکی ها هیچی شون به آدمیزاد نمی مونه!! لعنتی ها! اعتیادشونم یه جور دیگه س!!!😳😳😳😳 ■■■■■■ نکته اخلاقی؛ معتاد جماعت، از هر سنخ و نوعش، قابل اعتماد نیستن. لطفا و حتما هم از فرجامِ برجامی که با معتاد جماعت بسته اید، هراسناک ( به تعبیر جناب رئیس جمهور= دلواپس ) باشید. راستی؛ شلام یانکی ژون! میگما اوژاع میژونه نامیژون؟ اژ کیک ژرد ایرانی چه خبر؟!! نفشتون در بیاد الهی تا ما یه نفش راحت بکشیم، بکشیم، بکشیم!!! @@@@@@@@@@@@@@ مردادماه ۱۳۹۷ ایران _ گیلان _ لنگرود مهدی کوچک پور قله قاف قلم اینجاست👇👇 @gholleye_ghaph برای اعلام نظر در باره این مطب، از مسیر زیر اقدام نمائید؛ @Mahdi_15201348

به نام نامیِ نامی ترین نامی ●●●●●●● از خوزستان آمده بود، سلام كرد و پشت اسليت نشست جواب سلامش را گفتم و به معاينه مشغول شدم ديد چشم چپش در حد درک نور، كاتاراكتی بسيار پيشرفته . -سن ات چقدره؟! چه مدتيه چشمت اینجوری شده؟! -١٦ سالمه، از بچگي ديابت داشتم چندماهيه كه كلا نميبينم. به جوان همراهش كه ده سالي بزرگتر از او بود رو كردم : - چرا اينقدر دير؟ سرش را پايين انداخت : -حالا ميشه كاري براش كرد ؟! -عملش ميكنم، موفقيت در درمان بستگي به وضعيت شبكيه دارد ، زودتر اورده بوديد شانس موفقيت بيشتر بود. نگاهي حسرت بار به پسرك كرد و نگاهي به پذيرشي كه برايش مينوشتم، سوالش را از چشمان نگرانش خواندم: -پذيرشش را برای بيمارستان دولتی نوشتم، هزينه زيادی ندارد نگران نباشيد. -انگار دنيا را به او داده باشند، خدا خيرت بده اقاي دكتر -فقط عمل ايشان خاص است و بايد برای عمل رضايت مخصوص بدهيد، خودش و ولی او ... -غير از من كسي همراهش نيست. -خواستم بپرسم نسبت شما .....چشمم به پسرك افتاد كه با پشت استين اشكش را پاك ميكرد، نپرسيدم پسرك را برای ريختن قطره و اماده شدن جهت معاينات تكميلی به اطاق مجاور فرستادم تا با خيال راحت پاسخ سوالات و فضولی های گل كرده ام را بجويم: -عمل شروع درمان است، بخاطر ديابتش بايد تحت نظر باشد و كارهای لازم روی شبكيه انجام شود...چرا اينقدر دير مراجعه كرديد؟! پدر و مادرش؟! نسبت شما با او....؟! -اين پسر در فقر مطلق است، پدرش به سختی توان سير كردن شكم فرزندانش را دارد...نسبت قومی با او ندارم، چند روزی مرخصي گرفتم تا پی درمان او باشم ... -هزينه اش؟! -با خودم... بر دلم تحسين همت بلند اين جوان بود و بر دستانم شرمی كه قلم را روی برگ پذيرش به حركت در اورد " رايگان " ... فردا روز عمل شد و از اقبال خوبش لنز مرغوبی كه از قبل داشتيم و مناسبش بود در چشمش گذاشتم ذهنم مشغول او بود و فكرم در گرو روح بزرگ انسانهايی گمنام و امروز عصر كه پانسمان از چشمش برميدارم.. پانسمان را برداشتم، آرام و با ترس چشمانش را باز كرد سری در اطاق گردانيد و بعد آن نگاهي به من و نگاهي به جوان همراهش: اقا داريم ميبينيم، اقا داريم ميبينيم. اشك اقا معلم سرازير شد، با سر و چشم نگاهی به سقف انداخت و زيرلب خدايا شكرت، پسرك را بغل كرد و سرش را بوسيد. موقع رفتن گفت خدا رو شكر كه شما رو سر راه ما گذاشت تا چشم اين پسر.... اشتباه ميكرد، در اين وانفسايی كه كمتر خبر خوبی از جايی ميرسد خدا او را سر راه معلمش گذاشته بود تا منجی چشم پسرك باشد دكتر سيد محمد ميرهاشمی جراح و متخصص چشم ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ نکته و نظر" ########## سلام و هزاران هزار درود بر منش علوی این اهورایی مرد. عزیزی که به رسم و عمل، یک ( معلم ) است و نه به اسم و حکم اداری. در فیش حقوقی زاهدانه این ابرمرد، سِزد که بندی باشد با عنوان حقّ شرافت با رقمی خودخواسته و اختیاری!!! اگرچه بامرام مردی چون این ( آقا معلم )، یقینا ( شرافتِ ) خدایی خود را به ننگ فیش و ردیف های علوّت سوزش، نخواهد فروخت !!! با همه وجودم به او تعظیم میکنم. خدایا؛ گر مرد عمل نَئیم چون او، کرم نما و منّتی نِه و این حالِ (حسرت بردن به او و غبطه ی چون او بودن ) را از ما نگیر. آمین مردادماه ۱۳۹۷ ایران ( در مسیر اصفهان ) مهدی کوچک پور قله قاف قلم👇👇👇 @gholleye_ghaph اعلام نظر در مورد این مطلب👇 @Mahdi_15201348

روحانی: در مجلس حقایق را برای مردم می‌گویم https://www.khabaronline.ir/detail/794716/Politics/government 💥 یکی از نمایندگان سوال کننده از رییس جمهوری: 🔹 اگر رییس جمهور تاکنون حقایق را نگفته خطای بزرگی کرده است!!! 👇👇 8deynews.com/318409 مدیر قله قاف قلم: خدا کند ( حقیقت ) مورد نظر آقای رئیس جمهور، ( دولت قبل ) نباشد!!!. 🔐🔐❗️ آقای رئیس جمهور ! لطفا و حتما، تمامی حقیقت را شفّاف و عیان به مردم بگویید❗️❗️❗️ ●☆●☆●☆●☆● برای شنیدن حرف های ( مگو )!!! با ما همراه باشید. وعده ی دیدار: فرازِ (( قله قاف قلم )) موعِد دیدار: هر وقت که شما اراده کنید👇👇👇👇👇👇👇👇 @gholleye_ghaph

به نام آفریدگار قلم و به نام خدایی که فرمود؛ ( ن و القلم و ما یسطرون ) ●☆●☆●☆●☆● عزیز هم وطنم سلام. گر مقدّر باشد از امروز، قلم نگاشتی چند بخشی و یکسره چالشی، با عنوان ⚛ سرانجامِ جمهوری اسلامی⚛؟! را از مسیر کانال اختصاصی 🔺 ( قله قاف قلم )🔺 به مسلخ!!! اندیشه ی نقّادتان عرضه می دارم تا آنچه نگاشته ام را به تیغ نقدِ عالمانه، مجال پختگی و وزانت افزونتر، فراهم آورید. لطفا این سلسله نگاشته ها را عمیقا بخوانید و از آن، عمیق تر، به نقد بکشید. سپاسِ پیشاپیش از لطفی که بی گمان دریغش نمی دارید! مرداد ۱۳۹۷ قله قاف قلم 🔻 ########### 🔻 یادداشتی با عنوان؛ ( سرانجامِ جمهوری اسلامی ؟! ) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 به قلم : مهدی کوچک پور ( قسمت اول ) ✅ نکته خیلی خیلی مهم؛ در پایان آخرین قسمت این یادداشت، نگارنده یک پیشنهاد حیاتی، چالشی و کاربردی را به ملت ایران و حاکمیت مستقر، عرضه خواهد کرد. پیشنهادی متفاوت ، صلاح جویانه و گره گشا که از نظر صاحب این قلم، هم استقبال ( ملت ) را سزاوار است و هم اقبال( حاکمیت ) را . و اما بعد؛👇👇 چهل سال پیش از این، ایرانیان در ایستگاه دوگانه ( ۲۲ بهمن ۵۷ و ۱۲ فروردین ۵۸ )، سوار بر کشتی نوساخت و دریا ندیده ای! به نام ( جمهوری اسلامی )، به اقیانوس موّاج و طوفانی آینده زدند تا با همّت و اراده جمعی خود ( = جمهوری ) و فرمانفرمایی و ناخدایی عالمان دینی و زعامت ولی فقیه ( = اسلامی ) ، و در قالب ساختار بدیعِ ( جمهوری اسلامی ) به سوی ساحلی آرمانی و اتوپیایی ره بسپارند که با ویژگی های شوق آفرین و فَرحت زایی چون، حاکمیت الهی _ مردمی ، آرامش، پیشرفت همه جانبه و پایدارِ مادی _ معنوی، زندگی دین مدار و اخلاقی، عدالت، آزادی، استقلال و عزت ملّی و فراملّی، رفاه و برخورداری، مردمی بودن حکومت و حاکمان و ..... توصیف و تصویر می شد. اما اکنون و بعد از چهل سال، طوفان نوردی سخت ، پُرهزینه و مملو از صدمه و مرارت ( و البته با دستآوردهایی بزرگ و گاهی شگرف)، بسیاری از مردم ایران به پرتگاه ( چه فکر می کردیم، چه شد؟! ) رسیده اند و سودای خروج از کشتی نظام اسلامی و حتّی غرق کردن آن را در سر می پرورانند! آنان به شکلی کاملا جدّی، به ( درستی و روایی مقصد = ساحل رویایی پیش گفته ) و ( کارآمدی و صداقت ناخدایان و ملوانان = متولّیان جمهوری اسلامی ) و ( استحکام و ایمنی کشتی = حاکمیت دینی و حضور دین در عرصه ی سیاست و اجتماع = نظام مردم سالاری دینی ) ، تردید کرده و چه بسا به این یقین رسیده اند که سرانجامِ ( این ره که می رویم به ترکستان است! ) ، در نتیجه استقرار در چنین موضعی است که درصد قابل اعتنایی از مردم ایران، خصوصا نسل نوپاتر و جوان تر، برای ( ایجاد یک دگرگونی اساسی )، در وضعیت موجود، عزمشان را جزم کرده اند. این گروه از ایرانیان اخیرا در تعقیب هدف خود ( براندازی نظام اسلامی )، با حضور در همآیش های خیابانی و طرحِ بی مهابانه شعارهای رادیکالی و ساختارشکنانه، اعلام می کنند که از وضعیت موجود ( ناامید ) گردیده و فرداهای متفاوتی را جستجو می کنند، فردا و فرداهایی که در آن از ( حکومت آخوندها ❗️ ) نشانه و اثری نباشد!!! بدبینی درصد مهم و فزاینده ای از ایرانیان نسبت به حاکمیت دینی و تنفّر آنان از حکومت آخوندها، ( وفق تعریفی که این طیف از مردم از نظام اسلامی در ذهن دارند و بر زبان جاری می کنند!) ، تا بدان حدّ گسترش یافته که اخیرا شماری از روحانیون نیز بدین امر اعتراف می کنند. به عنوان نمونه ای از این نوع اعترافاتِ تامّل آفرین و معنی دار، میتوان به دیدگاه منتشر شده روحانی سرشناس و متشخّص، جناب حجه الاسلام دکتر مصباحی مقدم، اشاره کرد که گفته اند: 《《 تنفّر مردم از روحانیون به حدی رسیده است که اگر امروز کسی به هر شکل، آسیبی به یک روحانی برساند، به قهرمان ملی تبدیل می شود》》!!! به راستی چرا نظام اسلامی به این حال و روز گرفتار آمده است و چرا عاقبتِ نهضت مردمی و انقلاب پیروزِ ایرانیان به اینجا رسیده است؟ در این شرایط، تکلیف ما (= مردم ) و نخبگان و متولّیان، در قبالِ انقلاب و نظام برآمده از اراده دین مدار مردم ایران، چیست؟ بایدها و نبایدهایِ اکنون، کدامند؟ و .... پاسخ های شما، هم وطن نیک اندیش، به این پرسش ها، کدامند؟ ( پایان بخش نخست ) مسیر اعلام نظر درباره این یادداشت👇👇👇👇👇 @Mahdi_15201348 برای پیوستن به ( قله قاف) ی ها، انگشت اشارتی ز تو ما را بس👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gholleye_ghaph 📣📣📣📣📣📣📣📣لطفا با ارسال این یادداشت به دوستان و گروه های دیگر، برای تحقق آرمان هایی بزرگ و سزاوار عنایت، همدلانه با ما همراه و همپا شوید و دیگران را به این سرسرای همدلی اندیشمندانه، دعوت نمائید.

به نام خداوندگار قلم یادداشت؛ ( سرانجامِ جمهوری اسلامی ) ؟! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ( قسمت دوم ) به قلم؛ مهدی کوچک پور ☆☆☆☆☆☆☆ ضمن گرامیداشت روز خبرنگار و با تعظیم در برابر مقام اهورایی خبرنگاران شهید. ❌❌❌❌❌ در بخش پایانی قسمت نخست آوردیم که : در حال حاضر،درصد قابل اعتناء و فزاینده ای از ایرانیان، خواهان یک دگرگونی اساسی در عرصه حاکمیت کشور (= سکولاریزه شدن نظام حاکم و با اقبال کمتر، سرنگونی آن ) هستند. نگاه این طیف از مردم به نهاد روحانیت و حاکمیت عالمان دینی که خود آن را حکومت آخوندها می نامند، به شدّت منفی و تنفّرآمیز است. خوشآیند حاکمان باشد یا نه، آنچه که گفتیم، واقعیتی کتمان ناپذیر است. اما پرسش مهم این است که چه عواملی در پیدایش وضعیت غیرقابل توجیه موجود ( رویگردانی تنفّرآمیز بسیاری از مردم از نظام جمهوری اسلامی ، و بی تفاوتی بسیاری دیگر از آن ها در قبال سرانجام این نظام)، موثّر بوده اند و این سوال اساسی که در شرایط بغرنجِ اکنون، هر یک از سه طیف ( آحاد مردم ) و ( نخبگان ) و ( متولّیان )، چه تکلیف و مسئولیتی در قِبال نظامی داریم که چهار دهه قبل تر به ( بهایی سنگین ) و با ( آرمان هایی بزرگ و همچنان مقدّس و ارجمند) و ( اراده ی سترگ و مجاهدت جمعی قاطبه ی ایرانیان)، مستقر گردیده ، اما اکنون و در چهل سالگی خود، با آنچه که باید می بود و می باید باشد، فاصله ای فراوان دارد؟! و اینک پاسخ این پرسش ها از نگاه نگارنده: پرسش اول؛🔔🔔🔔 به چه دلایلی درصد مهمی از ایرانیان، ضمن رویگردانی از نظام اسلامی ( یا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت آن )، از روحانیون و نهاد روحانیت، متنفّر شده اند؟! پاسخ : دلایل حال و روز نابسامانِ امروزِ نظام اسلامی در عرصه مشروعیت و مقبولیت همدلانه مردمی ، و افت شدید پایگاه اجتماعی روحانیون، از نگاه نگارنده، عبارتتد از : الف) انقلاب اسلامی به سردمداری و زعامت روحانیون، منادی آرمان های بسیار بزرگی بوده است. آرمان هایی چون؛ دین مداری ، اخلاق گرایی و معنویت محوری در دو عرصه فردی و اجتماعی، عدالت خواهی، آزادی ، استقلال و عزّت همه جانبه و فراگیر، صلح و دوستی، تنعّم مادی و معنوی و ..... و در یک کلام، حیات طیبه یا آرمانشهر اسلامی. همچنین این داعیه که متولّیان نظام اسلامی و روحانیون، مشی و معاشی، علوی خواهند داشت. اکنون اما در چهل سالگی جمهوری اسلامی ، کارنامه ی این نظام و سردمداران آن ( با اغماض از مواردی محدود، مانند مشی و منش زاهدانه ی امام روح الله " ره " و رسم و روش حضرت سیدعلی تا همیشه عزیز )، در تحقق آرمان های بزرگی که وفق هویت ذاتی خود، داعیه دار آنها بوده است، به دلیل تاثیر ترکیبی و پیچیده ی مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونیِ بازدارنده ، کارنامه موفق و سزاوار دفاعی، نمی نماید! اگرچه از یک منظر ، صِرف بقاء و دوام این نظام و استواری پیروزمندانه آن در برابر هجوم انبوهه ای از عوامل مهاجم برانداز داخلی و خارجی، خود یک موفقیت بزرگ و افتخار آمیز، تلقّی می شود و حقیقتا نیز چنین است، اما با نگاهی دیگر، نظام اسلامی، اگرچه همچنان مانا و پایدار مانده است و از اقتدار ، نفود و قدرت تاثیرگذاری فراوان فرامرزی نیز برخوردار است، اما واقعیت امر این است که این نظام، به بلیّه مهلکِ ( اضمحلال از درون ) دچار گردیده و در یک ( قلب ماهیتیِ دگرساز و کاملا قابل فهم = الیناسیون ) گرفتار آمده و از حقیقت آن، جزء( نام ) آن، مانده ای، نمانده است!!! از بارزترین جلوه های این قلبِ ماهیتی، همانا ( کژکارکردِ روندی ) و مستمرّ نهاد روحانیت و متولیان نظام اسلامی در جدایی گزینی از عامه مردم و سیر بر سیاقِ شرافت سوزِ اشرافیگری است! نهادی که قرار بود با ( بقاء بر زیّ طلبگی) نمادِ مشی و مرام علوی باشد، اما در عمل، جزء محدودی از این قشر، که بر عهدِ هویتی _ ماهیتی خود باقی مانده اند، دیگران با وانهادن زندگی زاهدانه، زینت پرستی و تجمل خواهی و اشرافیگری را پیشه کردند! به عبارت دیگر عدم همخوانی موجود میان داعیه ها و ادّعاهای حاکمان و روحانیان با عملکرد واقعی آنان، در کنار تاثیر تخریبی عوامل دیگر ( بیرونی و درونی )، مردم را با یک ( دوگانگی باورسوزِ ) مستمر ، مواجه کرده که رفته رفته آنان را به این باور رساند : 《 واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند 》! (پایان قسمت دوم) ادامه دارد...‌.. مسیر اعلام نظر درباره این یادداشت👇👇👇👇👇 @Mahdi_15201348 برای پیوستن به ( قله قاف) ی ها، انگشت اشارتی ز تو ما را بس👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gholleye_ghaph 📣📣📣📣📣📣📣📣لطفا با ارسال این یادداشت به دوستان و گروه های دیگر، همدلانه با ما همراه و همپا شوید و دیگران را به این سرسرای همدلی اندیشمندانه دعوت نمایید.

به نام پروردگار قلم 🔻 ########### 🔻 یادداشتی با عنوان؛ ( سرانجامِ جمهوری اسلامی ؟! ) یا 《 سرنوشت حکومت آخوندها 》؟! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 به قلم : مهدی کوچک پور ( قسمت سوم ) ✅ نکته خیلی خیلی مهم؛ در پایان آخرین قسمت این یادداشت، نگارنده یک پیشنهاد حیاتی، چالشی و کاربردی را به ملت ایران و حاکمیت مستقر، عرضه خواهد کرد. پیشنهادی متفاوت ، صلاح جویانه و گره گشا که از نظر صاحب این قلم، هم استقبال ( ملت ) را سزاوار است و هم اقبال( حاکمیت ) را. قسمت سوم👇👇👇👇👇 ب) مردم ایران و رهبران انقلاب پیروز ۵۷، با طرح ایده ی حضور دین در عرصه اجتماع و تشکیل حکومتی براساس آموزه های دینی در دنیایی یکسره سکولار و لائیک، به استقبال شناکردن در خلاف جریان تندآب پرقدرت سکولاریسم، شتافتند. در واقع تاکید مصرّانه و پُرصلابت ایرانیان بر ایده دین مداری در عرصه سیاست و اجتماع، در زمانه ای که بسیاری از کشورهای دنیا ( خصوصا کشورهای قدرتمند و پیشرفته صنعتی = موسوم به جهان اول )، با استناد به سابقه سیاه و کارنامه تاریک کلیسایی شدن سیاست و حکومت، در دوره قرون وسطی، دینی شدن سیاست را عامل تباهی و فلاکت و عقب ماندگی کشورها و غیردینی شدن سیاست را دلیل پیشرفت و آزادی ملت ها می دانستند و میدانند و بر سکولاریزه شدن عرصه سیاست و اجتماع و حذف دین از همه زمینه های غیرفردی به عنوان یک ضرورت محتوم، تاکید داشتند و دارند، نوعی اعلان جنگ به دنیا تلقّی گردید! این تقابل تام و تمام، زمانی شکلی حادتر به خود گرفت که داعیه های ایدئولوژیکی نظام اسلامی در زمینه های استقلال طلبی ، حق خواهی و عدالت جویی در مناسبات بین المللی و.... نیز از عوامل ایجاد اصطحکاک بین طرفین این همآوردی ، به ایفای نقش پرداخت. ضمن آنکه خروج یک کشورِ برخوردار از ویژگی ها و داشته های طبیعی و جغرافیایی فراوان از حوزه تسلط دولت های مقتدر امر غیرقابل تحملی بود که توجه به این مهم هم، در تحلیل شرایط ایجاد شده، ضرورتی حتمی است. و چنین شد که ملت ایران و حاکمیت دین بنیاد و بدیعِ مستقر در این کهن پوم، بدون آن که چنین قصد و غرضی داشته باشند، دنیای قدرتمند و صاحب امکانات و نفوذ و سرمایه را در مقابل و بر علیه خود، و خود و نظام نوپای خود را در مقابل آنان یافتند! و بدین گونه بود که سلسله مداوم و بی انقطاعی از کارکردهای مقابله جویانه، تهاجمی، دردسرساز و براندازانه، توسط قدرت های مسلط جهانی برعلیه ایران انقلابی و حاکمیتِ دین مدار آن، از همان دوره نوپایی تا هم اکنون، طرّاحی و اجرایی شدند و میشوند. اقداماتی که تمامی ما کم و بیش از کمّ و کیف آن ها خبردار هستیم، از همین رو به نظر میرسد ضرورتی برای بازگویی این اقدامات ظالمانه وجود نداشته باشد. اما نکته مهمی که توجه عمیق به آن، در تحلیل سزاوارترِ روند تحولات چهل ساله بعد از انقلاب و فهم وضعیت موجود جامعه ایرانی، به ویژه در درک چرایی کاهش همراهی همدلانه درصد فزاینده ای از ایرانیان با حاکمیت دینی مستقر، نقش درخوری دارد، این است که این تقابل ترکیبیِ تمام عیار و مداوم، با کارکردهایی تاثیرگذار خود در دو عرصه همآوردی نرم و سخت، در پیاده کردن درصد زیادی از ایرانیان از کشتی جمهوری اسلامی موفق بوده است. پیاده شدگان از کشتی جمهوری اسلامی، در نتیجه کارکردهای مقابله جویانه قدرت های بیرونی، دو گروه زیر را شامل میشوند؛ _ گروهی که به دلیل تاثیرپذیری از عملکرد نرم رسانه های فرهنگی و نیز مشاهده برخی از واقعیت های میدانی، در موضعی قرار گرفته اند که عدم همراهی با نظام اسلامی و یا مقابله با آن را، بر همراهی با حکومت روحانیون، ترجیح میدهند. اینان به حقانیت جمهوری اسلامی باورمند نیستند. _ گروهی که به دلیل سختی ها و مرارت های برآمده از تقابل طولانی مدت قدرت های جهانی با نظام دینی، به اصطلاح کم آورده و در نتیجه ی فرسودگی حاصل از پیمودن یک مسیر طولانی و صعب و سخت، از ادامه این مسیر پُردردسر که ظاهرا نه تمامی دارد و نه به دستآوردهای ملموسی، ختم میشود، چشم پوشی کرده اند. ( پایان قسمت سوم ) ادامه دارد اعلام نظر در باره یادداشت ( سرانجام جمهوری اسلامی )؟! @Mahdi_15201348 ما اینجا، شما را چشم انتظاریم؛ (( قله قاف قلم!!! )) 👇👇 با نشانی های زیر : پیام رسان"" سروش ""؛ https://sapp.ir/gholleye_ghaph پیام رسان "" ایتا "": http://eitaa.com/gholleye_ghaph پیام رسان "" گپ "": https://gap.im/gholleye_ghaph و پیام رسان تلگرام؛ https://t.me/gholleye_ghaph قله قاف قلم!!! 👆👆👆👆👆👆👆 لطفا با ما همراه باشید تا👆👆👆👆👆👆👆

سلام به مردان و بانوان نیک اندیش هم وطن. بانوی جوانِ مطلّقه و آبرومندی اهل یکی از شهرستانهای شرقی کشور،که سایه پدر هم بر سرشون نیست و دو فرزند خردسال هم داره، در شرایط سخت مالی گرفتاره. ایشون به کمک و دستگیری افراد خیّر نیازمنده. در صورتی که رغبتی برای کمک به این بانو داشته باشید، میتونید کمک های خودتونو ( هر مبلغی که باشه ) به این شماره کارت واریز بفرمایید: 6037997388456320 بانک ملی به نام مهدی کوچک پور

به نام طبیب طبیان تقدیم به طبیبی که طبیب است و طبابت می کند، در روزگاری که طبابت از سودمندترین تجارت هاست!!! ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❇️ دکتر ولی الله نوروزی ❇️ 《 فوق تخصّص بیماری های بزرگسالان و سرطان 》_ اصفهان به صورت اتفاقی در مسافرت هنوز ناتمام به اصفهان، دورادور با بزرگمردی آشنا شدم که مرام تحسین برانگیزشان، برآنم داشت که در بابِ سجایای اخلاقی و رفتاری ایشان، چند جمله ای را قلمی کنم. طبیبِ محبوب، عالیجناب ( ولی الله مهرزاد ) فوق تخصّص بیماری های خون و سرطان، علاوه برآنکه به عنوان پزشکی حاذق و توانمند ، از شهرتی فراگیر برخوردار هستند، همچنین از نظر بهره مندی از سجایای اخلاقی و تقیّد به آموزه های عالی انسانی، پزشکی کم نظیر و ( ناهمرنگ ) با جماعتِ طبیبانِ نوعا تاجر مسلک امروزی، به حساب می آیند. کارآمدی و حُسن خُلق دکتر مهرزادِ بزرگ و مشی حمیده ی این شُهره مردِ نیکوخصال، به گونه ایست که شاید هیچ یک از بیماران دردمند وی و همراهان معمولا بی آرامشان، از عهده انکار خصوصیات مثبت تخصّصی و اخلاقی جناب طبیب برنمی آیند و خاطره تلخی از ایشان را در دل و ذهن ندارند و این در حرفه چالشی پزشکی، آن هم در مورد بیماری های خطرناکِ و سخت درمانی چون بیماری های خون و سرطان، یقینا یک استثناست!!! و کلام آخر این که پزشکِ والاجایگاهِ ارجمند موصوف، حتی از احداث مطب، اجتناب کرده و تمام وقت در دو مرکز درمانی دولتی اصفهان با تعرفه های کم مقدار دولتی، به مداوای بیماران، مشغول هستند. ☆●☆●☆●☆●☆ هم وطن گرامی! حتما همه شما مانند نگارنده، شیوه اخلاقی و رفتاری این پزشک گرانقدر ایرانی را ستایش می کنید. بیائیم به شکرانه وجود خدایی این چنین گرامیانی، یکایک ما نیز متعهد شویم که در موقعیت شغلی خود، به گونه ای عمل نمائیم که شرمسار خدا و خلق نباشیم. 🔺🔻🔺🔻🔺🔻 کلام آخر: پزشکان محترم ایرانی! لطفا از در هم آمیزی حرفه مقدّس و آسمانی طبابت با سودای تجارت، دستِ کم در محدوده مکانی و زمانی طبابت، پرهیز بفرمائید! مراجعین شما، بیمارانی دردمندند، نه "بیزینس من " هایی ثروتمند!!! 👇👇👇👇👇👇👇👇 درود بر شرافت عالیجناب مهرزاد و تمامی طبیبان شریف این آب و خاک 👏👏👏👏👏👏👏👏 @gholleye_ghaph ما اینجا، شما را چشم انتظاریم؛ (( قله قاف قلم!!! )) با نشانی های زیر :👇👇👇 پیام رسان"" سروش ""؛ https://sapp.ir/gholleye_ghaph پیام رسان "" ایتا "": http://eitaa.com/gholleye_ghaph پیام رسان "" گپ "": https://gap.im/gholleye_ghaph و پیام رسان تلگرام؛ https://t.me/gholleye_ghaph قله قاف قلم!!!

به نام پروردگار خور و نور ❇️کلام حکیمانه، آرامش عارفانه❇️ 🖌: 《نه جنگ می شود، نه مذاکره می کنیم》!!! رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب، در دیدار مردمی بیست و دوم مرداد ۹۷، در سخنان بسیار مهمی، از جمله فرمودند؛📣📣 نه جنگ می شود و نه مذاکره می کنیم❗️❗️❗️ ایشان با این عبارت کوتاه و آرامش بخش، با صراحتی بی ابهام، دوگانه ی ( جنگ و درگیری نظامی ) و ( مذاکره و مصالحه ) میان ایران و آمریکا را، مردود اعلام کردند. از نظر معظّم له، احتمال جنگ میان ایران و آمریکا به طور کلی مردود است، زیرا نه ایران ( وفق محاسبات عاقلانه و مصالح عالی ) به آمریکا حمله می کند، و نه آمریکایی ها، آن قدر چیز !!( = خر و احمق 😂😜 )، هستند که به حمله ی نظامی بر علیه ایران، اقدام نمایند. به استدلال فخرآمیز ایشان توجه کنید؛ ( نقل به مضمون )؛ اگر حمله کنند، ( ضربه ای ) می زنند، اما می دانند که پاسخ ما ( ضربه ای بزرگ تر ) خواهد بود.👏👏👏 بنابراین، آمریکا یی ها ( علیرغم همه نفهمی ها 😜😜😜 ) آن قدر می فهمند که مرتکب چنین خریت و حماقتِ هستی سوزی نشوند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 اما در مورد مذاکره و گفتگو میان حاکمیت ایران و آمریکا: می دانیم که این روزها و در پی پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط ( ترامپ ) به ایران، این بحث قدیمی، دوباره بر سرِ زبان ها افتاده و شماری از صاحب نظران و کرسی نشینان داخلی نیز با حرص و ولع به استقبال این پیشنهاد شتافته و حتی مذاکره با آمریکا را ( واجب شرعی )!!! 😳😳 اعلام کردند. حضرت ولیّ امر اما با استدلالی بی خلل، هوشمندانه، واقع گرایانه و غایت نگرانه، مذاکره با دولت ایالات متحده را ( در شرایط فعلی ) یک بازی خطرناک و بدثمر دانسته و آن را ( ممنوع ) اعلام نمودند. به قوّت استدلال رهبری عظیم الشان دقت کنید؛ (نقل به مضمون و برداشت آزاد) مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی مردود است، زیرا ؛ الف) دولت آمریکا، دولتی عهدشکن، بداخلاق و غیرقابل اعتماد است که برخلاف ماهیت مذاکره که عبارتست از ( داد و ستد )، میکوشد تا زیر عنوان مذاکره، خواسته ها و تمنیات متجاسرانه خود را با استفاده هم زمان از قدرت اقتصادی ، پولی و رسانه ای خود بر طرف مقابل تحمیل می کند. آنها با سوءاستفاده از اهرم های قدرتی که در اختیار دارند، حداکثر ( ستاده ) را از طرف مذاکره به صورت ( نقدی ) می ستانند، و در عِوضِ ستانده های نقدی بی شمار، ( داده ) هایشان به (وعده های) صریح و پُرآب و تابِ ( آینده و نسیه ) محدود می شود و قتی به هدف خود ( ستاده های فراوان نقدی بدون معوّضی مشخص و مستتد)، رسیدند، آنگاه با استفاده از شگردهای تبلیغاتی و دیگر اهرم های قدرت خود، وعده های پُرطمطراق و دهن پر پُرکن خود را ماست مالی کرده و به محاق فراموشی می برند، و اگر طرف مذاکره، با پافشاری بر مبانی عقلانی یک مذاکره منطقی و اصولی ( = بُرد _ بُرد )، سهم عادلانه خود را مطالبه کند، او را در هجمه رسانه ای کارآمد خود، منکوب و در افکار جهانیان، مقصر و محکوم جلوه می دهند. ( همان خباثتی که در قضیه ی شوم برجام مرتکب شدند ). ب) مذاکره با آمریکا، فقط در شرایطی میتواند به نتایجی قابل قبول ختم شود، که ما در عرصه هایی مانند اقتصاد، رسانه، فرهنگ و .... به سطح بالاتری از اقتدار دست یافته و در این زمینه ها، آسیب پذیری کمتری داشته باشیم و از عهده یک همآوردی مقتدرانه دیپلماتیک با حریف زیاده خواه خود برآئیم. در غیر اینصورت، با ورود به چرخه مذاکره، گزینه ای جزءتسلیم بلاشرط، پیش روی ما نخواهد بود. نکته مهم و حیاتی؛👇👇👇 ✅مذاکره با آمریکا، در ( شرایط فعلی )، محکوم و مردود است، اما با تغییر شرایط، چنین امکانی، دور از ذهن نیست. در نظرگاه رفعت نگرِ حضرت سیدعلی تا ابد عزیز، ورود ایران به بازی بدفرجام و از پیش باخته ی ( مذاکره و مصالحه ) با آمریکا، در شرایط فعلی اقتصادی، فرهنگی و .... امری نامعقول و ممنوع است، زیرا به نتیجه ای جزء خفّت و باخت تمام عیار، ختم نخواهد شد. اما با تغییر شرایط داخلی و تقویت اهرم های اقتدار درونی، از جمله تقویت پشتوانه مردمی نظام با حل مشکلات اقتصادی، مبارره با فساد، مقابله با تبعیض و بی عدالتی، گسترش حاکمیت قانون، توسعه آزادی های مشروع و قاونی و ...‌ ، مذاکره با آمریکا، ( همچنان به عنوان ورود به یک بازی خطرناک !!! ) موضوعی قابل بررسی ، خواهد بود. کلام آخر؛ امید آن است که ( شیپورچی ها و مبلّغان رسانه ای شُوی مذاکره با آمریکا )، با تامّل آزاداندیشانه در فرمایشات حکیمانه ی رهبری فرزانه انقلاب، دهانه ی گشاد شیپور خود را تا زمان تغییر شرایط درونی و مساعد شدن زمینه برای مذاکره با آمریکا، ببندند و به جای آن، دربِ بسته ی اندیشه و تعقل خود را پس از مدت ها رخوت و تعطیلی، بازگشایی فرمایند😜 چنین باد و غیر از آن، نه!. آمین ایران _ اصفهان مهدی کوچک پور مرداد ۱۳۹۷ @gholleye_ghaph

به نام خدای فهم و فرقان 🔻❗️🔻❗️🔻❗️🔻 بیست و هشتم مرداد و نامُرادی رادمردانی که از نامردی نامردان غافل شدند!!! 👇👇👇👇👇 ( آمریکا، ۲۸ مرداد ، آیت الله کاشانی ، هشدار، دکتر مصدّق ، غفلت ، کودتا ، شعبان بی مخ ، بازگشت دیکتاتور ، تزویر ، دموکراسی ، مذاکره ، برجام ، ترامپ ، صدای بی بی سی ، فضای مجازی ..) 👌🔎👌🔎👌🔎👌 عزیز هم وطن سلام. امروز سالروز کودتای بیست و هشت مرداد است. کودتایی که با طراحی ، همآهنگی و همکاری آمریکا و انگلستان و در سایه اختلاف و غفلت سران نهضت مردمی _ ملی ایرانیان و با میدان داری ( شعبان بی مخ ) های مزدور، نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران را ناکام گذاشت و دیکتاتور روان پریش و بی خاصیت پهلوی دوم را مجددا بر اریکه ی قدرت، مستقر و راه را برای تداوم سیادت بیگانگان بر کهن بوم ایران و چپاول بی مهار همه داشته ها و منابع طبیعی و نیز سرکوب استعدادها و ظرفیت های بی بدیل انسانی ایرانیان تا ۲۵ سال بعد از این واقعه شوم، ( تا بهمن ماه ۱۳۵۷ )، هموار کرد. در این باره گفتنی ها فراوان است. اما نکته مهمی که از نظر نگارنده، توجه به آن در جهت دهی مطلوب به کنش ها و واکنش های امروز ما در قِبال حوادث و رخدادهای زمانه، اهمیت حیاتی دارد، این است که بدانیم و باور کنیم که ماهیت مزوّرانه و ابلیسی آمریکا و انگلستان و همه قدرت های خارجی استیلاطلب، در زمان ما، همانست که بود و از این نظر تفاوت و تغیُّری روی نداده است. پس سزاوار آن است که هم متولیان و هم آحاد مردم، هر چه بیشتر هشیار باشیم و به آن بیراهه که اسلافمان در غائله بیست و هشت مرداد ۳۲ رفتند، نرویم. از مصادیق کج سلیقگی و کج بینی در دنیای سیاست، یکی هم این است که امروز طیفی از سیاسیون ایران، با شعار ملی گرایی و مصدّق خواهی، مذاکره و مصالحه با آمریکا را اقدامی حیاتی در جهت تامین منافع ملی می دانند!!! به عبارت دیگر ، اینان همآوایی با دولت متجاسر و زیاده خواه آمریکا را حرکت بر مدار منافع ملی، و همآوردی عزّتمندانه با زیاده خواهی های این دولت حدناشناس را کارکردی صرفا ایدئولوژیکی و بر خلاف مصالح ملت و مُلک میدانند!!! کاش این حضرات به جای شعارهای سُست و عوام پسند، برای این پرسش اساسی ، پاسخی سزاوار فراهم آورند که؛ 《 چگونه با نام مصدق و به اسم هواخواهی از این شخصیت ملی ، مدیحه گوی نظام و نگرشی هستند که دکتر مصدق مرحوم ( و دهها دولتمرد استقلال طلب و وطن دوست همچون او را در شماری دیگر از کشورهای دنیا ) به جرم حمایت از منافع مشروع ملت خود در صنعت نفت ، با کودتای شوم ۲۸ مرداد ۳۲، از حکومت ساقط کرده و لابد در مسیر دفاع از آزادی و دموکراسی ( به عنوان مسئولیت جهانی خود 😂😂😂 )، یک دیکتاتور فراری از وطنِ وطن فروشِ نوکر صفت را برخلاف خواست و اراده ملت، مجددا بر کرسی سلطنت ، مستقر کرد 》؟! . از نظر این آقایان، آیا نظام ( امپریال _ کاپیتال = امپراطوری سرمایه سالار ) حاکم بر آمریکا، از آن زمان تا اکنون، دچار قلب ماهیتی _ هویتی گردیده و مثلا سودای تسلط تام و تمام بر جهان را در سر نمی پروراند؟!! آیا در نظر این گرامیان، دولت آمریکا و نظام و نگرش لیبرال _ کاپیتال، همانگونه که ادعا میکند، نماد ، مدافع و مروّج دموکراسی و آزادی و حقوق مردم است؟!! آیا کودتای ۲۸ مرداد هم در جهت تحقق این اهداف مقدّس!!! طراحی و اجرایی شد؟ و آیا با این نگاه، دکتر مصدق به عنوان کسی که خواستار ملی شدن صنعت نفت و قطع تسلط آزادی بخش !!! دولت های غربی بر شاهرگ اقتصاد ایران بود، به عنوان یک شخصیت ارتجاعی و ضد آزادی و مخالف پیشرفت، قابل سرزنش و نکوهش نیست؟! و آیا نباید محمدرضا پهلوی را به دلیل تمهیدِ بازحضورِ تمدن آفرینِ!!! آمریکا و انگلیس در ایران، ستایش نمود؟!! آیا با کودتای ۲۸ مرداد، و تکیه مجدد پهلوی پسر بر سریرِ سلطنت و تمدید تسلط غرب بر سرزمین کوروش کبیر، ایران و ایرانیان به آزادی و شکوه و استقلال رسیدند؟ یا آن که آمریکا و انگلستان و .... از پهلوی پسر، پالانی خوش نقش و نگار ( با برچسب هایی از جنس تمدن بزرگ !! و ... ) ساختند و نشیمن نجس خود بر آن نهاده و ۲۵ سال دیگر از ملت ستمدیده ی ایران، سواری گرفتند؟!! کلام آخر: کدام یک از دو گزینه زیر را نشانه عزّت و عظمت ملت ایران می دانید؛ ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲ و یا ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ ؟! راستی کدام یک از این دو تاریخ برای آمریکا و انگلستان و .... خوشآیند و کدام یک ناخوشآیند است ، چرا؟!! ایران _ اصفهان مردادماه ۱۳۹۷ مهدی کوچک پور مسیر اعلام نظر نقّادانه در باره این مطلب؛👇 @Mahdi_15201348 پرواز بر فراز " قله قاف قلم "👇👇 @gholleye_ghaph پیام رسان"" سروش ""؛ https://sapp.ir/gholleye_ghaph پیام رسان "" ایتا "": http://eitaa.com/gholleye_ghaph و پیام رسان تلگرام؛ https://t.me/gholleye_ghaph

بسم الله القوی العزیز امروز سی ام مردادماه ۱۳۹۷؛ 📣📣 ایران هواپیمای جنگنده کاملا بومی ، پیشرفته و مافوق صوت " کوثر " را با حضور آقای رئیس جمهور ، رونمایی کرد. ✅ فرمانده ارشد سپاه پاسداران: _ صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران علیرغم تحریم های ۴۰ ساله، غیروابسته ترین صنعت کشور است. _ جمهوری اسلامی ایران امروز در صنایع دفاعی ( تولید موشک، سیستم های راداری، ماهواره و ....) جزء کشورهای پیشرو در دنیا محسوب می شود. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 _ همزمان "پراید" ، اتومبیل غیربومی و مونتاژ ایرانی، به دلیل کیفیت بسیار پایین، مضحکه ی عوام الناس شده است. ( مانند موارد پُرشمار دیگر ). 🙃🙃🙃😡😡😡 نکته و نظر : تفاوت سطح و کیفیت موجود میان ( کوثر ) و ( پراید )، با وضوحی بی ابهام، فاصله ی دو دیدگاه ( ما می توانیم ) از یکسو و ( ما نمی توانیم پس باید با کدخدا بسازیم )، از دبگر سو را به تصویر می کشد!!! 👌👌👌👌👌👌👌 ( ما می توانیم ) ؛👇👇 _ یعنی سرآمدی در نانوفنآوری، _ یعنی ماهواره امید، _ یعنی سلول های بنیادی، _ یعنی موشک های نقطه زن قاره پیما، _ یعنی پیشرفت حماسه گونه در انرژی هسته ای، _ و یعنی هواپیمای جنگنده " کوثر " _ یعنی موسسه رویان و پیشرفت های عظیم پزشکی، _ یعنی کارکردهای درخشان جوانان نخبه ایرانی در " مپنا " ، _ یعنی قرارگاه خاتم الانبیاء ( ص )، _ یعنی شرکت های دانش بنیان، _ یعنی رسول خادم، علی دایی، حمیدسوریان، حسن یزدانی، هادی ساعی و ..... _ یعنی جوان نخبه سیستانی و یعنی ...... ❗️❗️❗️❗️❗️❗️ و ما نمی توانیم یعنی👇👇👇 _ پراید، -یعنی واردات آب معدنی از فرانسه، _ یعنی عکس افتخار با هواپیمای مسافربری خریداری شده از فرانسه، _ یعنی تسخیر بازار کشور توسط کالاهای خارجی، _ یعنی بتن ریزی شادمانه ی باورمندانِ ( ما حقیریم ) بر روی ماحصل کار خودباوران و مصادیق ( ما می توانیم ) در تاسیسات هسته ای اراک و ... _ یعنی فخرفروشی خودتحقیرگرانه و تهوّع آور خانواده و جوان ایرانی به برند خارجی و مسافرت فلان ژن برتری بی خاصیت برای خرید لباس و کیف به اروپا ، _ یعنی ناآقازاده های انگل صفت ساکن غرب، _ یعنی فخرفروشی نوعروس ایرانی به جهیزیه غیرایرانی، _ یعنی پیشنهاد دهندگان مذاکره بدون قید و شرط با آمربکا، _ یعنی پزشکی که با ژسنی تحمل سوز، کیفیت برتر داروی خارجی را به بیمار خود تلقین و تحمیل میکند!، و یعنی ........ 🔎🔎🔎🔎🔎🔎 ❇️ خدایا به باورمندان ایده ی ( ما میتوانیم ) توانی ده تا به خودکم بینان معتقد به ( ما نمی توانیم ) بفهمانند که ( ما می توانیم ) !!! آمین مهدی کوچک پور قله قاف قلم مسیر اعلام نظر در باره مطلب حاضر: @Mahdi_15201348 ما اینجا، شما را چشم انتظاریم؛ (( قله قاف قلم!!! )) با نشانی های زیر 👇👇 پیام رسان"" سروش ""؛ https://sapp.ir/gholleye_ghaph پیام رسان "" ایتا "": http://eitaa.com/gholleye_ghaph پیام رسان "" گپ "": https://gap.im/gholleye_ghaph و پیام رسان تلگرام؛ https://t.me/gholleye_ghaph قله قاف قلم!!!👆👆

به نام پروردگار قلم 🔻 ########### 🔻 یادداشتی با عنوان؛ ( سرانجامِ جمهوری اسلامی ؟! ) یا 《 سرنوشت حکومت آخوندها 》؟! ( وفق تعبیر مخالفان ) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 به قلم : مهدی کوچک پور ✅ نکته بسیار مهم؛ در پایان آخرین قسمت این یادداشت، نگارنده یک پیشنهاد حیاتی، چالشی و کاربردی را ( با موضوع همه پُرسی )، به ملت ایران و حاکمیت مستقر، عرضه خواهد کرد. پیشنهادی متفاوت ، صلاح جویانه و گره گشا که از نظر صاحب این قلم، هم استقبال ( ملت ) را سزاوار است و هم اقبال( حاکمیت ) را. قسمت پنجم👇👇 ادامه بند ( پ )؛ همه میدانیم که این روش و منش تبعیض آمیز در تار و پود ساختار حاکمیتی و اداری کشور نفوذ کرده و امروزه بسیاری از رده های میانی حاکمیت نیز بر چنین سبیل ناصوابی طی طریق میکنند! مشاهده این ناروایی های روندی و مستمر، باعث گردید تا این ذهنیت تاریخی، ریشه دار و ریشه سوزِ! ایرانیان که ( حکومت ها و حاکمان، از هر طیف و صنف که باشند، همواره بر علیه مردم هستند )، بازاحیاء شود. ذهنیتی که به یُمن استقرار نظام مردم خواست اسلامی و به دلیل همدلی عمیق موجود میان متولیان و مردم، در سال های آغازین استقرار جمهوری اسلامی، به محاق رفته بود، و افسوس که چندان در محاق باقی نماند و چون شعله های پنهان در زیر خاکستر، دوباره زبانه کشید و چنین بود که شماری از هم وطنان سابقا انقلابی، از همراهی همدلانه با نظام اسلامی، منصرف و از اینان، برخی بر موضع تنفّر و تقابل با حاکمیت و حاکمان و روحانیون، مستقر گردیدند. ❇️❇️❇️❇️❇️ ت ) نقش ویژه حوادث سال ۸۸ در رویگردانی درصدی از ایرانیان از روحانیون و حاکمیت دینی؛ از نگاه نگارنده حوادث و فجایع بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، زخمی کاری، ماندگار و پیش رونده را بر مشروعیت و عقبه مردمیِ جمهوری اسلامی، وارد آورد. من در این مقال و مجال، بررسی چرایی و ابعاد وقوع این حوادث و اعلام نظر در باره موثرین و مقصرین این حوادث را قصد نکرده ام. نکته مهم و حیاتی برای صاحب این قلم در این مجال، آن است که جریانات سال ۸۸، پیامدهای منفی پُرشماری را در ابعاد مختلف، بر حاکمیت و ملت ایران تحمیل نمود. رهبری معظم انقلاب در تعبیری به حق فجایع مذکور را ( فتنه ) نامیدند، از آن رو که درهم آمیزی حق و باطل و غبارآلودگی فضای فکری، امکان شناخت ( سره ) از ( ناسره ) را به شدت، سخت کرد. این سختی و شبهه ناکی بدان حد بود که بسیاری از پیشگامان و بزرگان انقلاب اسلامی را به مخالفان نظام حاکم تبدیل کرد! رازآلودگی و فتنه گونگیِ فجایع سال ۸۸، علاوه بر پیاده کردن شماری از سرآمدان و نام آوران از قطار حاکمیت مستقر ، دارای بُعد بسیار خطیر دیگری نیز بوده است و آن این که مجموعه فعل و انفعالات روی داده، باعث قداست زدایی از حاکمیت ولایی در نگاه بخش مهمی از ایرانیان و ورود آسیب های جدی مشروعیتی و به دنبال آن کاهش تاسف بار مقبولیت مردمی نظام جمهوری اسلامی گردیده است. این اختلال مشروعیتی به شکلی قهری ، برخی از نهادهای حاکمیتی را به ارتکاب برخی از کارکردهای بدثمر وادار نموده که این کارکردها نیز به نوبه خود، باعث تشدید اختلالات موجود در عرصه مشروعیت و مقبولیتِ نظام حاکم، شده اند. از جمله ی کارکردهای مشروعیت سوز و دردسرساز برای نظام اسلامی، میتوان به بعضی از جهت گیریهای شبهه آمیز و گاه بی توجیه شورای محترم نگهبان در جریان فرآیندهای انتخاباتی، ذیل مستمسک هایی مانند نظارت استصوابی و .... خصوصا بعد از جریانات مجلس ششم و فجایع سال ۸۸، و نیز دخالت نامبارک و بدثمرِ ( و البته مبتنی بر پندارهای خیراندیشانه ی ) برخی دیگر از ارگان های حاکمیتی به حوزه هایی که وفق تصریحات قانونی، مجاز به ورود و دخالت تشکیلاتی در آن عرصه ها نیستند و موارد دیگری از این دست، اشاره نمود. نیت های خیری که به نتایجی شرّ منتهی گردیده اند، به گونه ای که در سال های اخیر و خاصه در چهار انتخابات انجام شده از سال ۹۲ به بعد؛ ( = انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی و دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری، و نهایتا انتخابات دوره دوازوهم ریاست جمهوری) ، فضای فکری جامعه توسط این باور مخرّب که شماری از کاندیداهای حاضر در عرصه انتخابات، در حقیقت به عنوان گماشتگان حاکمیت، در برابر اراده ملت، قد علم کرده و برآنند تا با استفاده ابزاری از ظرفیت انتخابات، اراده حاکمیت را بر مردم، تحمیل نمایند، تسخیر گردید! ( این مبحث ادامه دارد ) اعلام نظر؛👇👇 @Mahdi_15201348 《 قله قاف قلم》👇👇 https://t.me/gholleye_ghaph قله قاف قلم!!!

❇️به نام خداوندگار غدیرِ قدیر❇️ ✳️✳️✳️✳️✳️ به بهانه ی پُر بهای غدیر، 🌹🌹🌹🌹🌹 🖍یادداشتی با عنوان؛ امام علی "ع"، مردم و حکومت!! ⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ چند سوال و جواب ساده و چالشی!!! پرسش اول؛ _ آیا شان ( امامت ) و (ولایت) امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم (ع ) ، برآمده از رای مردم است ؟ چرا ؟ پاسخ:👇 یقینا خیر، زیرا فلسفه وجودی امامت و ولایت همانند اصل دین و شریعت، ( هدایتگری ) است، بنابراین امام و ولی، به این دلیل که امام و ولی است، نمی تواند شان هدایتگری خود را مدیون اراده و انتخاب کسانی باشد که برای جهت دهی به اراده و اِکمال آگاهی آنان، منصوب شده است! همانگونه که مثلا راهنمای راه بلد و مقصد شناس یک تیم کوهنوردی یا یک تور گردشگری، در انتخاب مسیر و تعریف مقصد حرکت، دست به دامان کسانی نمیشود که خود چشم به راهنمایی او دوخته اند! ###### پرسش دوم؛ _ آیا امام و ولی، ملزم و مامور به تشکیل حکومت است؟! ( آیا حکومت و حاکمیت از شئون حتمی امامت و هدایت محسوب می شود ؟) پاسخ؛👇 از نگاه نگارنده اجتماع (دو) شان "ولایت" و "حاکمیت" در یک فرد ( یا ساختار حکومتی = حاکمیت دینی ) ؛ اولا باعث تسهیل و تقویت کارکرد هدایتگری حاکم یا حاکمیت دینی میشود و حوزه تاثیرگذاری او را فزونی می بخشد، ثانیا؛ این اجتماع و ملازمت، همچنین میتواند به برخی از پیامدهای منفی در حوزه باورهای دینی و مدیریت مُلک ، منتهی گردد. مانند دین زدگی مردم، استفاده ابزاری از دین و ... ثالثا؛ اگرچه تشکیل حکومت دینی و رسمیت بخشیدن به نقش آفرینی دین در امور فردی و اجتماعی مردم، باعث ایراد آسیب هایی به ساحت دین میشود ( مانند مدعیات مطرح شده در متن منسوب به مرحوم آخوند خراسانی )، اما باید توجه داشت که؛ 🔻🔻🔻 الف) برای ارزیابی این مهم که حضور اجتماعی دین، در مجموع امری مثبت است یا منفی، باید ثمرات و تبعاتِ نقش آفرینی اجتماعی دین را با مشی و منشی علمی و منصفانه و غیر احساسی و به صورت، توامان بررسی نمود، ب) در این بررسی نباید از یک نکته مهم غافل شد و آن این که اگر رسمیت بخشیدن به دین به عنوان سرچشمه حکومت، احتمالا و نه ضرورتا، به برخی پیامدهای منفی ختم میشود، این امر، اختصاصی دین و شریعت نبوده و حوزه های مهم دیگر را نیز شامل میگردد. مثلا رسمی و اجباری شدن (آموزش) و (ورزش) نیز در کنار همه ثمرات مثبت، از میزان مطلوبیت این حوزه ها به شدت کاسته است. 🔺🔺🔺 رابعا؛ در مجموع و با توجه به همه موارد پیش گفته، صاحب این قلم، تشکیل حکومت دینی و جلوس امام و ولی بر کرسی حاکمیت و صدارت را از مختصات ماهیتی و هویتی امامت نمیداند، یعنی اگرچه اولیای الهی برای تشکیل حکومت، سزاوارترینانند، اما امام و ولی، میتواند حاکم باشد یا نباشد. او حاکم هم اگر نباشد، شان امامتش همچنان پابرجاست. ##### پرسش سوم: _ آیا امام و ولی می تواند بدون همراهی همدلانه مردم، با استفاده از قوه قهریه، بر آنان اِعمال حاکمیت کند؟ پاسخ؛👇 بدون تردید امام و ولی برحق، برای نشکیل یا بقای حکومت و حاکمیت خود، به به کارگیری قوه قهریه بر علیه مردمی که قرار است بر آنان حکومت کند، متوسل نمی شود، زیرا تشکیل حکومت توسط ولی، صرفا با هدف تسهیل در کارکرد هدایتگری او انجام میشود و بدیهی است که هدایتگری، ماهیتی غیرِقهری دارد. ###### پرسش چهارم؛ _ اگر امام و ولی، وفق خواست مردم به تشکیل حکومت اقدام نماید، آیا استمرار حاکمیت امام نیز مشروط به همراهی همدلانه اکثریت مردم ( امت) است ؟ پاسخ؛👇 معتقدم هیچ ولی برحقی ( حتی امام معصوم "ع ") ، بدون بهره مندی از همراهی قاطبه مردم به تداوم تحمیلی حاکمیت خود، اصرار نمیکند. ##### پرسش پنجم؛ آیا مردم ( مختارند ) که از تبعیت از امام و حاکم برحق، استنکاف نمایند؟ پاسخ؛👇 مردم به شرط آنکه در اکثریت باشند، به عدم تبعیت از امام و حاکم برحق، مختارند و حاکم برحق باید به اراده هرچند ناحق اکثریت، تمکین نماید. یعنی تمکین حاکم و حاکمیت برحق در برابر اراده اکثریتِ ناحق، خود امری حق است. ##### پرسش ششم؛ _ آیا مردم (حق دارند) که از حکومت مشروع و برحق، تبعیت نکنند؟ ( آیا اکثریت امت به نافرمانی از امامت و حاکمیت برحق، محقّ است ؟) پاسخ👇 خیر. اکثریت مردم به عدم همراهی با حاکم و امام برحق، نامحق اند. بدین معنا که اگرچه مردم ( می توانند ) همراهی خود را از حکومت برحق، دریغ کنند و حکومت برحق نیز به پیروی از این عدم همراهی ناحق، ملزم می باشد، اما کارکرد مختارانه اکثریت مردم در عدم همراهی با یک حکومت برحق، خود امری ناحق و ناسزاوار است. ایران _ گیلان _ لنگرود شهریور ۱۳۹۷ شب عید غدیر مهدی کوچک پور @gholleye_ghaph

اعتراض میترا خانم (از نوع حجّار!) به حذف حجم گوش در سیما! میگم میس میتی! TV چی های امل رو ولش! مهم اینه که ملت، حالشون خوشه از نمایش زنده و سه بعدی کل جوارح حجمی جماعت سلبرتی در عروسی و عزا و همه جا !

ارسال شده از سروش+: sapp.ir/gholleye_ghaph

👌تفسیر "خیر کثیر" با "عقل قلیل"!!! آقای فرهاد ظریف؛ تربت و آستان فرزندان حضرتش دارلشفاء لاعلاج هاست! به تمنای کرامت بی حدشان، داخل شو و دخیل ببند و شفا و شفاعت بجو، باشد که به یمن عنایت عامشان، فرجی بشود و تبع حضیضت، رفعت گیرد! و یک سوال از جناب والیبالیست خُرد خِرَد! با معیار و عیار شما جرم و مجازات حضرت مریم(س) که بی شوی و ازدواج چون عیسایی(ع) زایید؛ چیست؟!!! مهدی کوچک پور قله قاف قلم @gholleye_ghaph https://eitaa.com/joinchat/1500250114Cd5910838b8

خرمگس به سیمرغ گفت: اگر جای تو بودم..... بلبلی چون این گزافه شنید به اشارت گفت: .... دیگر خرمگس نبودی!!! آقای علی کریمی! عرصه ی سیمرغ نه جولانگه ی تست!!! مهدی کوچک پور قله قاف قلم @gholleye_ghaph https://eitaa.com/joinchat/1500250114Cd5910838b8

✅ مهندس مهدی چمران در توجیه حقوق نجومی دخترک ۲۰ ساله!!! چون رئیس دفتر وظایفی خاص دارد، جایگاهش از یک کارمند معمولی بیشتر است!!! 👌از شهید مصطفی چمران پرسیدند: تعهد بهتر است یا تخصص؟ ایشان در پاسخ می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آ نرا می پذیرم،اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست!!! آقای مهندس مهدی چمران! شما که کاغذبازی یک دختر ۲۰ ساله در دفتر کار مامی جانش را مهم تر از کار شرافتمندانه و تخصصی قاطبه کارمندان شریف و تحصلیکرده، بازنشستگان عزیز، کارگران سخت کوش و فرهنگیان نجیب و .... می دانید که حقوقشان به ثلث دریافتی این نورچشمی هم نمیرسد!؛ نه تقوا و تعهد دارید و نه تخصص و دانایی! شما و شمایان همان نااهلانی هستید که این انقلاب عظیم قرار نبود به دستشان بیافتد ولی افتاد و هزاران درد و آه که چنین شد!!! مهدی کوچک پور قله قاف قلم @gholleye_ghaph 💐قله قاف قلم در پیام رسان ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1500250114Cd5910838b8 👌ارسال دیدگاه و ارتباط با مدیر کانال👇 @mahdi_15201348