eitaa logo
" قُلوب | GHOLOOB "
17 دنبال‌کننده
17 عکس
4 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و نور✨🌱 عیدتون مبارک. ان‌شاءالله همیشه در پناه مهر و محبت آقا جانمون اميرالمؤمنين (ع) باشیم:) حرم امام رضا (ع) دعاگوتون هستم🌿...
" قُلوب | GHOLOOB "
*.* بسم الله الرحمن الرحیم *.* پیامبر اکرم "صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم" میفرمایند: هر کس به نوشته‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم نتیجه کاری که حدود یه ماه قبل تصمیم گرفتیم برای عید غدیر انجام بدیم🌻. مرسی از همه کسانی که پیام و منتشر کردند و یا کمک مالی کردن🌿✨ اجرتون با خود آقا:)
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و ادب خدمت همگی رفقای مشتی! بعد مدت ها یه منبر بریم😅 یه تلنگر بزنیم به خودمون! به نظر من یکی از مشکلات اصلی ما اینه که میشینیم حرکتی نمیکنیم تصمیم محکمی نداریم و از خدا توقع داریم همه نعمت ها رو به ما بده و بعد هم مشکل رو از خدا میبینیم که چرا دعای ما رو مستجاب نمیکنه؟! چرا حاجت ما رو نمیده؟! چرا ما رشد نمیکنیم؟! خصوصا در رابطه با حاجت خواستن از ائمه اینطور هستیم که ما دائما متوسل میشیم چله میگیریم اما حاجت نمیگیریم و بعد میگیم امام حسین ما رو نمیخواد امام زمان هم ما رو فراموش کرده و و و و .... تا حرکتی از جانب ما نباشد کاری انجام نمیشود! در قرآن هم به این امر اشاره شده که آقا! إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىَ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ قطعا خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند حالا ما هی بگیم آقا کربلا بده و با عمل مون هی به امام حسین پشت کنیم چه کربلا خواستنیه؟! لپ مطلب اینکه آقا تا وقتی خودمون نخوایم هیچ تغییری اتفاق نمی افته! ما نشستیم میگیم رشد کنیم! با نشستن که چیزی تغییر نمیکنه! شما یه قدم بردار! بعد میبینی خدا چطوری هلت میده تو مسیر درست! چه جوری کربلا برات مینویسه! والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته😅
بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری، و یسرلی امری، واحلل عقده من لسانی، یفقهوا قولی سلام رفقا🌿✨ عیدتون مبارک طاعات و عباداتتون قبول موافقید با هم معنی یه سری آیه از جزء ۴ که برای دیروز بود و بخونیم؟
اول از همه آیه ۱۱۸ سوره آل عمران اون بخشیش که میگه "مسلمانان! سفره دلتان را پیش هر کس و ناکسی باز نکنید" حقیقتا خیلی زیباست :) این آیه در مورد دوستی مؤمنان با کافران هست ولی برای من تداعی کننده معنای فراتری بود من یاد کلیپ ما صاحب داریم افتادم که میگفت "لازم نیست تو به کسی بگی حالم بده امام می‌دونه ما صاحب داریم به غریبه ها نگید حال بدتون رو تو خلوتتون به صاحبتون بگید اهل بیت دوست دارن به خودشون بگی :) "
آیه ۱۵۳ سوره آل‌عمران "اینجا بود که خدا از لطف خودش کاری کرد که برای همه سهل‌انگاری‌هایتان حسابی غمگین و پشیمان شوید تا ... سرخورده نشوید" شما لطافت و ببینید :) توی همه‌ی غم‌هاتون یادتون باشه که خدا یه وقتایی یه سری غم‌هایی رو به دلمون می‌اندازه تا حالمون بدتر نشه! یعنی با یه غمی جلوی یه غم خیلی بزرگ‌ و می‌گیره. بعد تازه دقت کنید. میگه از سر لطف خود! آیه در مورد چیه؟ در مورد یک سری مومن که در جنگ احد ترسیدن و فرار کردن. بعد خدا همینقدر مهربانانه میگه جلوی سرخوردگی‌تون و میگیرم :) همینقدر لطیف...
آیه ۱۴۱ سوره آل‌عمران "تا مؤمنان را خالص کند" یاد اون حدیث آخرالزمانی افتادم که می‌گفت "هیهات هیهات، هرگز این فرج رخ نخواهد داد؛ مگر اینکه غربال بشوید، سپس غربال بشوید، سپس غربال بشوید." چند بار غربال؟ یک بار نه، دوبار نه، سه بار! مانند آردی که الک می‌شود...
پاورقی دوم درباره آیه ۱۶۴ سوره آل‌عمران "تزکیه مقدم بر تعلیم و تعلیم مقدمه تزکیه" جمله سنگینه یک دقیقه سکوت😅!
آیه ۱۹۶ و ۱۹۷ سوره آل‌عمران "پیشرفت مادی ملت‌های بی دین ... مبادا تحت تاثیر قرارت دهد!" حقیقتا شرح حال دوران الان و عده‌ای غرب پرست هست
صلواتی بفرستید🌱 التماس دعا
- از سخنان رسول خدا این‌گونه فهمیدم که وقتی می‌گوید علی، انگار گفته قرآن! و وقتی می‌گوید قرآن، انگار گفته علی! جوری از علی و قرآن سخن گفت که باورم شد این دو در هم تنیده شده‌اند و علی قرآن ناطق است! ماهان با تعجب رطب را از دست پیرزن می‌گیرد و در دهان می‌گذارد. پیرزن ادامه می‌دهد: - بیراه نگفته‌ام اگر بگویم اکنون که در برابر تو نشسته‌ام اعتقادم این است، قرآن سرشار از فضائل علی است! - کتاب مخفی -
- دین محمد علی‌ست! من جزء مدح علی از این مرد نشنیدم! حرف از این عجیب‌تر؟! یکبار میان ما نشسته بود که علی وارد شد. محمد به احترام علی از جای برخاست! می‌فهمید؟! محمد که تمام عرب به احترامش از جای برمی‌خیزند، برای علی از جایش بلند شد و تمام قد ایستاد! او را به آغوش گرفت و گفت: "اگر کسی خدا را به اندازه نوح عبادت کند! و به اندازه سنگینی کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند، و اگر هزار بار با پای پیاده به حج برود و میان صفا و مروه مظلومانه کشته شود! دین او پذیرفته نیست اگر که علی را نخواهد و نپذیرد!" - کتاب مخفی -
یکبار من و چند نفر دیگر در گوشه‌ای نشسته بودیم و سخن از علی می‌گفتیم! نمی‌دانم محمد از کجا پیدایش شد. جوری در چهره‌های ما دقیق شد که انگار می‌دانست چه گفته‌ایم و چه در سر و دل داریم! آمد میان ما. سلام کردیم و او به سردی جواب داد. به تک‌تک ما خیره شد و گفت: "مبادا با علی دشمنی کنید! گناه و بدی به همه ضرر می‌رساند، جز به کسی که علی را دوست بدارد و او را بپذیرد! و عمل نیک و ثواب برای هر بنده‌ای فایده دارد، جز برای کسی که با علی دشمن باشد و او را نپذیرد! اگر نمی‌ترسیدم که غالیان او را خدا بنامند، درباره او سخنانی می‌گفتم که مردمان خاک زیر پای علی را برای تبرک و شفا بردارند!" - کتاب مخفی -
- علی بشر نیست! این‌را بارها گفته‌ام و خندیده‌اید! علی بشر نیست! او از ما جداست! با ما یکی نیست! چشمانِ او پشت دیوارها و درها و درونِ سینه‌ها را می‌بیند! دستانِ او کوه را مثل پیاله‌ای سفالین جا‌‌به‌جا می‌کند! زبانِ او بُرنده و گزنده و اعجاب‌آور است! شیر را می‌ترساند و فولاد را نرم می‌کند! علی بشر نیست! یتیمان عرب دوستش دارند و پهلوانان عرب از او می‌هراسند! این‌ها قصه نیست خالد. من جنگاوری علی را دیده‌ام! من رجز خواندنِ او را شنیده‌ام. من درباره جنگِ خونین او با اجنه شنیده‌ام! - کتاب مخفی -
سلیمان سری تکان می‌دهد. - دو عمویِ من نیز در حُنین کشته شدند! در بدن یکی از آن‌ها جایِ هیچ زخمی نبود! نه تیر. نه خنجر. نه نیزه و کمان! ابوحامد با تعجب می‌پرسد: - پس چگونه مرد؟! سلیمان لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید: - از ترس. خالد و ابوحامد با تعجب نگاهش می‌کنند. سلیمان ادامه می‌دهد: - از غضبی که میانِ چشمان علی دیده بود گریخت و بر خاک افتاد و مرد! آنان که شاهد بودند، می‌گفتند علی هنوز دستش را به ذوالفقار نبرده بود. فقط نگاهش کرده بود! - کتاب مخفی -
.وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَميدِ. حج، آیه ۲۴. امام باقر (ع): به خدا قسم! مقصود، همین امر ولایت است که شما (شیعیان) به آن اعتقاد دارید.
- رنج است و صبر بر رنج که منزلت آدمی را بالا می‌برد. هر کسی را یارای تحمل رنج نیست. رنج را به اهلش می‌دهند. به آنان که جز به رضای محبوب نمی‌اندیشند. آنان که به اندازه قدمی از راه حق دور نشده، جفای خلق را به جان می‌خرند اما پا بر روی فرامین الهی نمی‌گذارند. آسیه دست بر چانه‌ام می‌گیرد، سرم را بلند کرده، به چشمانم می‌نگرد: "انسان چگونه به قرب خداوند می‌رسد؟ مگر نه اینکه با زهد و تقوی و صبر بر رنج؟ سهم هر کس از اندوه و رنج به اندازه تاب‌ و‌ توانش است و مرتبه هر کس با صبر است که بالاتر می‌رود." - طلوع روز چهارم -
- هیچ می‌دانی که او هزار سال پیش از تولد آدم ابوالبشر متولد شده؟ متحیر به چشمانش می‌نگرم. می‌گوید: "او و محمد - درود خداوند بر آنان باد - خداوند او و محمد را هزار سال پیش از آنکه سایر خلایق را به وجود آورد آفرید. آن دو را از نور عظمت و بزرگی خود، زمانی که هیچ تسبیح و تقدیسی وجود نداشت خلق کرد. سپس نور محمد (صلی الله علیه و الیه و سلم) را شکافت و از نور او آسمان‌ها و زمین را آفرید و چون نور علی (علیه‌ السلام) را منتشر ساخت، عرش و کرسی از نور او خلق شد" - طلوع روز چهارم -
.فَكَأَين مِن قَرْيَة أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَة فَهِيَ خاوِيَة عَلی‌ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيد. حج، آیه ۴۵. امام علی (ع): خداوند تعالی در جایی دیگر از کتابش درباره‌ی نبوت حضرت محمد (ص) و ولایت من فرموده: وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ. منظور از «قصر» حضرت محمد (ص) و منظور از «بئر معطّله» ولایت‌ من است که دیگران، آن را رها کرده و انکارش نمودند. هرکس به ولایت من اعتراف نداشته‌ باشد اعتراف به نبوّت حضرت محمد (ص) سودی برایش نخواهد داشت. این‌دو با هم قرین و همراهند؛ زیرا رسول‌خدا (ص) پیامبری فرستاده شده و پیشوای مردم است و پس از او، علی (ع) پیشوای مردم و جانشین حضرت محمد (ص) است. چنانکه پیامبر (ص) به او فرمود: «تو نسبت به من، همچون هارون (ع) نسبت به موسی (ع) هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود». هرکس به‌طور کامل، مرا بشناسد او بر دین پایدار و استوار است.‌
.قَدْ أَفْلَحَ المُؤْمِنُونَ. مؤمنون، آیه۱. امام صادق (ع): عبّاس‌بن‌عبد‌المطلّب و یزیدبن‌قعنب در مکانی روبروی خانه‌ی کعبه، در جمع هاشمیان و قبیله‌ی عبدالعزی نشسته ‌بودند که فاطمه‌بنت‌اسد، مادر امیرمؤمنان، علی (ع) وارد شد. آن روز، روزی بود که نه ماه دوران بارداری ایشان تکمیل شده ‌بود و مقابل خانه‌ی خدا ایستاده بود. دیدیم که شکافی در پشت خانه‌ی کعبه ایجاد شد و فاطمه از آن شکاف وارد خانه‌ی کعبه شد و از دید ما پنهان‌ گشت. سپس دوباره به‌ اذن خداوند یکتا، دیوار به حالت اوّل خود بازگشت و شکاف از بین ‌رفت. پس از آن هرچه سعی‌کردیم در را باز کنیم تا یکی از زنان به کمک او برود موفّق‌ نشدیم. در این‌ هنگام بود که دانستیم این یک امر الهی است. فاطمه سه روز در خانه‌ی کعبه ماند، پس از سه روز مجدّدا همان شکاف باز شد و فاطمه درحالی‌که علی (ع) را در آغوش داشت از داخل خانه بیرون آمد. ابوطالب با دیدن او خشنود گشت. علی (ع) به او فرمود: «سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو باد ای پدر»! سپس رسول خدا (ص) وارد شد در این هنگام علی (ع) تکانی خورد و به روی او لبخندی ‌زد و فرمود: «درود و رحمت خداوند بر تو باد ای پیامبر خدا (ص)»! سپس به‌اذن خداوند سرفه‌ای کرد [و به سخن در آمد] و این آیات را تلاوت‌ کرد: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، قَدْ أَفْلَحَ المُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ. پیامبر (ص) فرمود: «مؤمنان به‌واسطه‌ی تو رستگار شدند». و تمام آیات را تا آنجا که می‌فرماید: أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ، الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ قرائت نمود. سپس فرمود: «به خدا سوگند! امیر آن‌ها تویی؛ علم خود را در خدمت آن‌ها قرار می‌دهی و آنان از علم تو بهره ‌می‌گیرند. به خدا سوگند! تو راهنمای آنهایی و آن‌ها به‌واسطه‌ی توست که راه خود را می‌یابند».‌
هدایت شده از ذوالجــــناح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا محمدرضا شهبازی، مجری پاورقی از صدا و سیما رفت؟ «کار ایشون به معنای واقعی، تعریفِ کلمه‌ی غیرته!» پ.ن: پونزده دقیقه ویدیو بود که براتون خلاصه‌ش کردم و پدرم درومد سر ادیتش؛ لطفا وقت بذارید و این یک دقیقه رو ببینید. هرکی از دستش برمیاد بده.
.بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا. فرقان، آیه ۱۱. امام صادق (ع): شب، دوازده ساعت است و روز نیز دوازده ساعت است و تعداد ماه‌های سال نیز دوازده است و ائمّه‌ی ما نیز دوازده نفرند و نقیبانی هم که در قرآن در سوره‌ی مائده ذکر شده، دوازده نفر هستند، و علی (ع) نیز ساعتی از دوازده ساعت می‌باشد و منظور از این آیه: بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن کَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیرًا همان علی (ع) است.‌
آرام در کوچه راه میرفت و فرشتگان، خود خاک زیر پایش شده بودند... به سمت مسجد میرفت، مسجدی که پس از پیامبر، محل تجمع کفر آمیز مردم شده بود... میرفت تا برای مردم سخن بگوید، تا آنان را از خواب غفلت بیدار کند... اما خود میدانست که این مردم، خود این خواب را انتخاب کرده اند. قدم در مسجد گذاشت... نفس در سینه همگان حبس شد... ستون های مسجد، خود به جای مردمان بی غیرت و پوست بر استخوان از شرم زانو زدند و سلامش دادند... دقایقی به سکوت گذشت و یکباره بانو آه کشیدند صدای ناله و ضجه از هر چه در مسجد بود برخاست.... لب به سخن گشود و خدا خود، در کلامش تجلی کرد.
(شکر خدا را بر آنچه نعمت داد و حمد و ثنای او به خاطر همه نعمت ها و الطاف هایی که پیوسته بشر را احاطه کرده و پیوسته بر انسان نازل شده نعمت هایی که شماره اش از حوصله عدد بیرون است و آنقدر بزرگ و عظیم است که فراتر از جبران و از حیطه درک بشر خارج است بزرگ است خدایی که ندا داد شکر کنید تا نعمت های شما فزونی یابد... شهادت میدهم به "لا اله الا الله" کلمه ای که تاویل آن اخلاص است و دلها به آن گره خورده خدایی که چشم ها را توان دیدنش نیست و زبان قدرت وصف او را نه) سکوت است و سکوت... فقط صدای شماست که در مسجد میپیچد و این ملائکند که زیر لب دائم لاحول و لا قوه الا بالله میخوانند (شهادت میدهم به "محمد رسول الله" رسولی که خدا او را انتخاب کرد و برگزید پیش از آنکه مبعوث شود پس او با امت هایی فرقه فرقه مواجه شد و کمر به هدایتشان بست و خدا با محمد تاریکی ها را روشن کرد و مردم را به وسیله او به صراط مستقیم سوق داد تا روزی که خدا او را با رٵفت به سوی خود برد و او را از شر این دنیا رهایی داد) این شیاطین و جنیانند که انگشت بر دهن تو را تماشا میکنند و از تحکم سخن های تو بی اختیار سر بر خاک گذاشته اند و تسبیح خدا میگویند و این مردمانند که شده اند مصداق آیه صٌمٌ بُکْمٌ عُمْیا...