eitaa logo
کانون قرآن و عترت(ع) دانشگاه پیام‌نور قم
63 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
139 ویدیو
46 فایل
✨﷽✨ کانال قران وعترت(ع) حاوی اخبار و مسابقات قرآنی،تصاویر ناب مذهبی،اطلاعیه‌های دانشگاهی،تلاوت‌ها و تواشیح‌های بی‌نظیر ارتباط با مدیر کانال: @YGHP_9720 《کپی مطالب با ذکر #صلوات جایزاست❗》
مشاهده در ایتا
دانلود
...🌸 💠 مسيحی و زره علیه‌السلام در زمان خلافت عليه‌‏السلام در كوفه،زره آن حضرت گم شد.پس‏ از چندی در نزديک مرد مسيحی پيداشد. علیه‌السلام او را به محضر قاضی برد و اقامه دعوی كرد كه اين زره از آن من است؛نه آن را فروخته ‏ام و نه‏ به كسی بخشيده ‏ام.و اكنون آن را در نزد اين مرد يافته‏ ام. قاضی به‏ مسيحی گفت : خليفه ادعای خود را اظهار كرد،تو چه می‏گويی؟ او گفت : اين زره مال خود من است،و در عين حال گفته مقام خلافت را تكذيب نمی‏كنم ( ممكن است خليفه اشتباه كرده باشد ) قاضی رو كرد به علیه‌السلام و گفت : تو مدعی هستی و اين شخص منكر است،عليهذا بر تو است كه شاهد بر مدعای خود بياوری. علیه‌السلام خنديد و فرمود : قاضی راست می‏گويد،اكنون می‏بايست كه من شاهد بياورم ولی من شاهد ندارم. قاضی روی اين اصل كه مدعی شاهد ندارد به نفع مسيحی حكم كرد و او هم‏ زره را برداشت و روان شد. ولی مرد مسيحی كه خود بهتر می‏دانست كه زره مال چه کسی است پس از آنكه‏ چند گامی پيمود وجدانش مرتعش شد و برگشت،گفت : اين طرز حكومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نيست،از نوع حكومت انبياست و اقرار كرد كه زره از علیه‌السلام است. طولی نكشيد او را ديدند مسلمان شده و با شوق و ايمان در زير پرچم علیه‌السلام‏ در جنگ نهروان می‏جنگد... ✨ برگرفته از کتاب استاد 💠 کانون قرآن و (ع) 💠 --------------------------•● @ghoranetratqom ●•-------------------------
کانون قرآن و عترت(ع) دانشگاه پیام‌نور قم
...🌸 💠 مسيحی و زره #علی علیه‌السلام در زمان خلافت #علی عليه‌‏السلام در كوفه،زره آن حضرت گم شد.پس‏ ا
...🌸 💠 پیرمرد نصرانی، عمری کار کرده و زحمت کشیده بود، اما ذخیره و اندوخته‌ای نداشت، آخر کار کور هم شده بود.پیری و نیستی و کوری همه با هم جمع شده بود و جز گدایی راهی برایش باقی نگذارد،کنار کوچه می‌ایستاد و گدایی می کرد. مردم ترحم می‌کردند و به عنوان صدقه پشیزی به او می‌دادند و او از همین راه بخور و نمیر به زندگانی ملالت‌بار خود ادامه می داد.تا روزی علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام از آنجا عبور کرد و او را به آن حال دید. علیه‌السلام به صدد جستجوی احوال پیرمرد افتاد تا ببیند چه شده که این مرد به این روز و این حال افتاده است؟ ببیند آیا فرزندی ندارد که او را تکفل کند؟ آیا راهی دیگر وجود ندارد که این پیرمرد در آخر عمر آبرومندانه زندگی کند و گدایی نکند؟ کسانی که پیرمرد را می شناختند آمدند و شهادت دادند که این پیرمرد نصرانی است و تا جوانی و چشم داشت کار می‌کرد،اکنون که هم جوانی را از دست داده و هم چشم را،نمی‌تواند کار بکند،ذخیره‌ای هم ندارد،طبعا گدایی میکند. علیه‌السلام فرمود: عجب...! تا وقتی که توانایی داشت از او کار کشیدید و اکنون او را به حال خود گذاشته‌اید؟! سوابق این مرد حکایت می کند که در مدتی که توانایی داشته کار کرده و خدمت انجام داده است،بنابراین بر عهده حکومت و اجتماع است که تا زنده است او را تکفل کند،بروید از بیت‌المال به او مستمری بدهید... ✨ برگرفته از کتاب استاد 🔹کانون قرآن و (ع)🔹 @ghoranetratqom
کانون قرآن و عترت(ع) دانشگاه پیام‌نور قم
...🌸 💠 #بازنشستگی پیرمرد نصرانی، عمری کار کرده و زحمت کشیده بود، اما ذخیره و اندوخته‌ای نداشت، آخر
💠مرد شامی و امام حسین علیه‌السلام شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد.چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود.توجهش جلب شد.پرسید: این مرد كیست...؟ گفته شد: حسین ‌بن‌ علی‌ بن ‌ابی‌طالب است. سوابق تبلیغاتی عجیبی كه در روحش رسوخ كرده بود موجب شد كه دیگ خشمش به جوش آید و قربةًالی‌اللّه آنچه می تواند سبّ و دشنام نثار حسین‌بن‌علی علیه‌السلام بنماید. همینكه هرچه خواست گفت و عقده ی دل خود را گشود،امام حسین بدون آنكه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی كند،نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد و پس از آنكه چند آیه از قرآن مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض قرائت كرد به او فرمود:«ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو آماده‌ایم». آنگاه از او پرسید : آیا از اهل شامی...؟ جواب داد : آری فرمود :«من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه‌ی آن را می دانم». پس از آن فرمود :«تو در شهر ما غریبی،اگر احتیاجی داری حاضریم به تو كمك دهیم،حاضریم در خانه ی خود از تو پذیرایی كنیم،حاضریم تو را بپوشانیم،حاضریم به تو پول بدهیم». مرد شامی كه منتظر بود با عكس‌العمل شدیدی برخورد كند و هرگز گمان نمی كرد با یك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمین شكافته می شد و من به زمین فرو می‌رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی كردم.تا آن ساعت برای من در همه‌ی روی زمین كسی از حسین و پدرش مبغوضتر نبود و از آن ساعت برعكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست». ✨برگرفته از کتاب استاد 🔹کانون قرآن و (ع)🔹 @ghoranetratqom
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹یک انسان هایی عادت کردند...! پ.ن:مگه میشه که نشه...؟؟؟!!!! کانون قرآن و عترت(ع) @ghoranetratqom
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━═━⊰✾❀♡❀✾⊱━═━ 🌹 : 🌹 ✔️ انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود، ایده اش و هدفش قطعا در آینده پیروز است. 📚یادداشت های استاد مطهری، ج ۹، ص ۳۹۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚 💚 @ghoranetratqom