eitaa logo
کانون قرآن و عترت(ع) دانشگاه پیام‌نور قم
63 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
139 ویدیو
46 فایل
✨﷽✨ کانال قران وعترت(ع) حاوی اخبار و مسابقات قرآنی،تصاویر ناب مذهبی،اطلاعیه‌های دانشگاهی،تلاوت‌ها و تواشیح‌های بی‌نظیر ارتباط با مدیر کانال: @YGHP_9720 《کپی مطالب با ذکر #صلوات جایزاست❗》
مشاهده در ایتا
دانلود
💠⚜ خلاصه ی متن ⚜💠 موسی (ع) 📃 را دریافت کرد و برای بنی اسرائیل آورد اما آنان به سبب اینکه فکر 💭 میکردند آن است ❎ کردند. 💠⚜ درسنامه ⚜💠 موسی (ع) الواح تورات را در ⛰ دریافت کرد و برای بنی اسرائیل آورد و به آنها اعلام فرمود که کتابی 📖 آورده ام ، حاوی 🙏 و و خداست و شما هستید به آن عمل کنید.بنی اسرائیل فکر میکردند که دستورهای آن است؛ از این رو زیر بار عمل به آن نرفته و بنای را گذاشتند. خدای سبحان را مأمور کرد تا قطعه بزرگی از کوه طور ⛰ را جدا کردند و بالای سر آنها گرفتند ، به طوری که همچون بود.آنگاه موسی به آنها فرمود : اگر ببندید که به دستورهای تورات عمل کنید این از شما برطرف خواهد شد وگرنه همگی خواهید شد.آنها که وضع را چنین دیدند 👐 کردند و عذاب برطرف شد. بنی اسرائیل در آن حال به افتادند ولی صورت هایشان را بر گذاشتند و با کوه را مینگریستند 👀 که بر سر آنها نیافتد و این عمل میان دین شد که اکنون هم بر یک طرف صورت سجده میکنند. اما از آنجا که بنی اسرائیل طبعا مردمانی بودند طولی نکشید که پیمان خود را .❌ این داستان در سوره های بقره (آیات ۶۳ و ۶۴ ) ، نساء (آیه ۱۵۴ ) و اعراف ( آیه ۱۷۱ ) نقل شده است . 🔖📚منبع : کتاب تاریخ انبیا نوشته ی آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی کانال سروش sapp.ir/ferestadeh_soroush 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 @ghoranetratqom
💠⚜ خلاصه ی متن ⚜💠 که پسر عموی موسی(ع) بود روز به روز به 💰 خود می افزود و این ثروت باعث شد که به با موسی برآید.موسی(ع) به علت با کار های قارون میکرد اما زمانیکه دستور بر موسی(ع) نازل شد و موسی این دستور را به قارون کرد،قارون نشد که زکات اموال 💵 خود را بدهد و به های بیشتر با حضرت موسی(ع) پرداخت‌.موسی(ع)که آزرده شده بود به دستور داد تا قارون و ثروتش را . 💠⚜ درسنامه ⚜💠 آنچه در درباره داستان قارون و او با حضرت موسی (ع) بیان شده چنین است که :همانا از قوم موسی بود که برآن ها و سرکشی 👊 می کرد و آن قدر ها 💰 به او دادیم که حمل کلیدهای 🗝 آن مردهای 💪 را خسته میکرد. قومش به او گفتند آنقدر شادمان نباش و که خداوند آدم های مغرور را دوست ندارد . و به آنچه خداوند به تو کرده توهم نیکی کن و جویی نکن ،قارون گفت :این 💵 که پیدا کردم روی و خودم بوده است . ما قارون را با تمام دارایی اش به فرو بردیم و در آن وقت گروهی نداشت که دربرابر 💢 خدا او را کند و یاری نشد .گروهی که روز گذشته آرزوی او را داشتند گفتند ای وای گویی خداوند هر کدام از بندگان خود را خواهد اش را کند یا بسازد....(قصص ۷۶تا۸۲) اما خلاصه آنچه درباره ی قارون در روایات آمده است : قارون موسی و از بنی اسرائیل بوده و پس از موسی و هارون کسی در و همانند او نبود و 📖 را از همه بهتر میخواند و گرم و زیبایی داشت ،برخی مفسران گفته اند وی به علم آگاه بوده و با این علم هر روز به ثروت خویش می افزوده. و ثروت قارون اندک اندک باعث شد تا به مقابله با موسی بر آید و او گروهی را تشکیل دهد به همین منظور خانه ای با تمام و خوراکی 🍱 ها برای سران بنی اسرائیلی به وجود آورد و به این صورت بود که در برابر موسی پدیدار شد . موسی به علت خویشاوندی با قارون بر کارهای او میکرد تا زمانی که دستور بر موسی نازل شد و موسی به قارون گفت که باید زکات اموال 💰 خود را بدهد ولی قارون هر چه حساب کرد نتوانست خود را کند که زکات بدهد و شروع کرد به مخالفت کردن با موسی، روزی از مردم خواست تا جمع شوند و گفت موسی شمارا فرمان داده و شما میکنید حال میخواهد اموال شما رابگیرد ،مردم گفتند هر چه میگویی ما گوش به فرمان تو هستیم قارون گفت :فلان زن را پیش من آرید و عده ای گفتند تشتی از طلا را⚱ به او داد تا در اجتماع بنی اسرائیل برخیزد و موسی را به زنای با خود متهم سازد. موسی در برابر خداوند کرد که قارون وی را آزرده و از خدا خواست که او را بگیرد و این چنین خداوند زمین را به فرمان موسی قرار داد و موسی به زمین دستور داد تا قارون و یارانش را در خود فرو ببرد و زمین قارون و تمام دارایی هایش را . 🔖📚منبع : کتاب تاریخ انبیا نوشته ی آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی کانال سروش sapp.ir/ferestadeh_soroush 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 @ghoranetratqom
💠⚜️ خلاصه ی متن ⚜️💠 (علیه السلام)👳‍♂️ در راه ترویج رنج فراوان کشید و با وجود سالیان زیاد به دلیل رواج 🗿بین مردم به جز چند تن 👨کسی بدو ایمان نیاورد.. از این رو نوح سال ها به کوه🗻 و پناه برد تا اینکه 😇 نازل شد و فرمان ✊ داد. 💠⚜️ درسنامه ⚜️💠 از جمله پیغمبران بزرگواری که در راه ترویج خداپرستی رنج فراوانی کشید، (ع)👳‍♂️ بود که با وجود و سالیان بسیاری که میان 🗿زیست و مجاهدت های فراوانی که در راه متحمل شد، به جز چند تن انگشت شمار 🧔🧔کسی بدو نیاورد و دعوتش را نپذیرفت. شاید یکی از علل آن این بود که 🗿، به تازگی میان مردم رسوخ کرده و دام تازه ای بود که 😈 سر راه گسترده بود و مانند بسیاری از شیوه های باطل🚫 و رسوم غلطی❌ که ابتدا مشتری های زیادی پیدا میکند ، طرفداران بت پرستی نیز با تلاش فراوان مشغول ترویج این مرام باطل بودند و از بتهای «»، «»، «»، «» و «» که خدای تعالی نامشان را در 📜 نیز ذکر کرده، به سختی دفاع می کردند. به ویژه که اشراف و اعیان 👑نیز روی اغراض شخصی و استفاده هایی که از این راه عایدشان میشد، آنها را حمایت می نمودند. طبیعی است که با چنین وضعی، نوح پیغمبر(ع) 👳‍♂️که یاوری نداشت، برای با آن با چه مواجه شد و تا چه حد تحمل و بردباری به خرج داد. در آن زمان مردم به 🗿 و 🙏🤲 آنها علاقه پیدا کرده بودند که بر طبق بعضی تواریخ📖📚، نوح(ع)سال های زیادی از آنها کناره گرفت و در 🗻و غارها به ⛺️ و دور از آن به عبادت و پرستش 🤲حق مشغول بود. تا اینکه پس از گذشت مدتی، 😇 نزد وی آمد و گفت: چرا از مردم کناره گیری کرده ای؟ نوح(ع) گفت: قوم من خدا را نمی شناسند، از این رو من از ایشان کناره گیری اختیار کرده ام. جبرئیل گفت: با آنها ! نوح(ع) گفت: این کار را ندارم و اگر عقیده ام را بدانند، مرا خواهند کشت🔪. جبرئیل گفت: اگر نیروی این کار به تو داده شود با آنها جهاد میکنی؟ نوح(ع) گفت: این است. در این وقت نوح پرسید: تو کیستی؟ جبرئیل 😇😇 را صدا زد و هنگامی که فرشتگان نزد وی جمع شدند، نوح(ع) بیمناک😓 گردید. سپس جبرئیل خود را معرفی نموده و سلام را به وی ابلاغ کرد و را به او بشارت 📃داد و دستور داد که پس از ابلاغ نبوت خود با 🧕، دختر ، نخستین کسی که بعدا به وی ایمان آورد، ازدواج کند. نوح(ع) به دنبال به میان مردم 👨👨رفت و در دست داشت که با آن از ضمير مردم خبر می داد. آن روز، روز عید آن مردم بود. سرکرده های قوم نوح(ع) هفتاد نفر بودند که آن روز نزد بتهای🗿🗿 خویش اجتماع کرده بودند. وقتی نوح(ع) به میان آنها آمد، صدای🗣 خود را به «لا اله الا الله» بلند کرد و خویش و دعوت پیامبران قبل و بعد خود را به مردم ابلاغ فرمود📃. در این وقت بود که بت ها لرزیدند و آتشهایی که روشن کرده بودند، خاموش شد و مردم را وحشتی😰 فراگرفت. بزرگان و سرکرده ها پرسیدند که این مرد کیست؟ نوح(ع) فرمود : من هستم که او مرا به عنوان نزد شما فرستاده تا شما را از او بیم دهم.در این زمان بود که 🧕 با وجود سرزنش های پدرش به خدای نوح ایمان آورد و سرانجام با حضرت نوح(ع) ازدواج کرد و 👶از وی به دنیا آمد.البته در مورد ازدواج حضرت نوح و نام همسر ایشان اختلاف است. 🔖📚منبع : کتاب تاریخ انبیا نوشته ی آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی کانال سروش sapp.ir/ferestadeh_soroush 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
💠⚜️ خلاصه ی متن ⚜️💠 (علیه السلام)👳‍♂️ در راه ترویج رنج فراوان کشید و با وجود سالیان زیاد به دلیل رواج 🗿بین مردم به جز چند تن 👨کسی بدو ایمان نیاورد.. از این رو نوح سال ها به کوه🗻 و پناه برد تا اینکه 😇 نازل شد و فرمان ✊ داد. 💠⚜️ درسنامه ⚜️💠 از جمله پیغمبران بزرگواری که در راه ترویج خداپرستی رنج فراوانی کشید، (ع)👳‍♂️ بود که با وجود و سالیان بسیاری که میان 🗿زیست و مجاهدت های فراوانی که در راه متحمل شد، به جز چند تن انگشت شمار 🧔🧔کسی بدو نیاورد و دعوتش را نپذیرفت. شاید یکی از علل آن این بود که 🗿، به تازگی میان مردم رسوخ کرده و دام تازه ای بود که 😈 سر راه گسترده بود و مانند بسیاری از شیوه های باطل🚫 و رسوم غلطی❌ که ابتدا مشتری های زیادی پیدا میکند ، طرفداران بت پرستی نیز با تلاش فراوان مشغول ترویج این مرام باطل بودند و از بتهای «»، «»، «»، «» و «» که خدای تعالی نامشان را در 📜 نیز ذکر کرده، به سختی دفاع می کردند. به ویژه که اشراف و اعیان 👑نیز روی اغراض شخصی و استفاده هایی که از این راه عایدشان میشد، آنها را حمایت می نمودند. طبیعی است که با چنین وضعی، نوح پیغمبر(ع) 👳‍♂️که یاوری نداشت، برای با آن با چه مواجه شد و تا چه حد تحمل و بردباری به خرج داد. در آن زمان مردم به 🗿 و 🙏🤲 آنها علاقه پیدا کرده بودند که بر طبق بعضی تواریخ📖📚، نوح(ع)سال های زیادی از آنها کناره گرفت و در 🗻و غارها به ⛺️ و دور از آن به عبادت و پرستش 🤲حق مشغول بود. تا اینکه پس از گذشت مدتی، 😇 نزد وی آمد و گفت: چرا از مردم کناره گیری کرده ای؟ نوح(ع) گفت: قوم من خدا را نمی شناسند، از این رو من از ایشان کناره گیری اختیار کرده ام. جبرئیل گفت: با آنها ! نوح(ع) گفت: این کار را ندارم و اگر عقیده ام را بدانند، مرا خواهند کشت🔪. جبرئیل گفت: اگر نیروی این کار به تو داده شود با آنها جهاد میکنی؟ نوح(ع) گفت: این است. در این وقت نوح پرسید: تو کیستی؟ جبرئیل 😇😇 را صدا زد و هنگامی که فرشتگان نزد وی جمع شدند، نوح(ع) بیمناک😓 گردید. سپس جبرئیل خود را معرفی نموده و سلام را به وی ابلاغ کرد و را به او بشارت 📃داد و دستور داد که پس از ابلاغ نبوت خود با 🧕، دختر ، نخستین کسی که بعدا به وی ایمان آورد، ازدواج کند. نوح(ع) به دنبال به میان مردم 👨👨رفت و در دست داشت که با آن از ضمير مردم خبر می داد. آن روز، روز عید آن مردم بود. سرکرده های قوم نوح(ع) هفتاد نفر بودند که آن روز نزد بتهای🗿🗿 خویش اجتماع کرده بودند. وقتی نوح(ع) به میان آنها آمد، صدای🗣 خود را به «لا اله الا الله» بلند کرد و خویش و دعوت پیامبران قبل و بعد خود را به مردم ابلاغ فرمود📃. در این وقت بود که بت ها لرزیدند و آتشهایی که روشن کرده بودند، خاموش شد و مردم را وحشتی😰 فراگرفت. بزرگان و سرکرده ها پرسیدند که این مرد کیست؟ نوح(ع) فرمود : من هستم که او مرا به عنوان نزد شما فرستاده تا شما را از او بیم دهم.در این زمان بود که 🧕 با وجود سرزنش های پدرش به خدای نوح ایمان آورد و سرانجام با حضرت نوح(ع) ازدواج کرد و 👶از وی به دنیا آمد.البته در مورد ازدواج حضرت نوح و نام همسر ایشان اختلاف است. 🔖📚منبع : کتاب تاریخ انبیا نوشته ی آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی کانال سروش sapp.ir/ferestadeh_soroush 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰