#پرسش_پاسخ_مذهبی
سوال:اهل بیت آقا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا چرا از شیر شتر استفاده نکردند یا آنها که در فاصله نزدیک علقمه بودند و با حفر یک چاه میتوانستند به آب برسند ؛ پس چرا اینهمه در عطش بودند و شرایط سختی داشتند؟؟
📝 پاسخ:
✍️ در موردِ شیر شتر، مگر آن چند نفر شُتر، مجموعاً چقدر شیر داشتند که بتوانند کاروانِ 200 نفرهی امام حسین را سیراب کنند؟ تازه اگر همهی شترانِ همراه، ماده باشند!
👌 در موردِ آب، بله کربلا در کنارِ رود فرات قرار دارد و قاعدتا باید با کندنِ سه متر، زمینَش آب داشته باشد. کما اینکه امام حسین در محدوده اردوگاه، اقدام به حفرِ چاه هائی کرده بودند طبقِ نقلِ تاریخ.
✍️ اما عمرِ سعد مانع شد و با اعمالِ فشارِ بیشتر، از برداشتِ آب از چاه جلوگیری کرد. سپاهِ 72 نفره حسین، دائما رصد میشد توسطِ 3 هزار نظامیِ یزید و امام تحتِ محاصره، دست و بالش بسته بود. منبع: فتح الفتوح/ص91
📢 اجمالا ما از متونِ تاریخی می فهمیم که آب تا خودِ شب عاشورا بوده است. حتی علامه مجلسی در جلد 44 بحار/ص317 میگوید صبحِ عاشورا اصحاب وضو گرفتند، غسل کردن و لباسهایشان را شستند. بعد از این بود که دسترسی امام و اصحاب و اهلبیت به آب، ممنوع شد در آن هوایِ گرمِ عراق.
⛏ وقتی خبرِ حفرِ چاه به عبیدالله زیاد رسید در ضمن نامه ای به عمرسعد نوشت: "به من چنان رسانیده اند که حسین و یاران او چاه ها حفر کرده و آب بر می دارند، به همین جهت امکان هیچ شکستی برای ایشان نیست، چون بر مضمون نامه مطلع شوی باید که حسین بن علی (ع) و یاران او را از کندن چاه منع کنی و نگذاری که دنبال آب بگردند". نقلِ از کتابِ فتوح/ص893:
🗣از کتابِ مناقب نیز نقل شده که اهل بیت امام حسین در سه شبانه روزی که از آب ممنوع بودند، گاهی برای استعمال آبِ غیر شرب چاه حفر می کردند که دشمنان آنرا پر کردند. و گاهی حضرت ابوالفضل (ع) شجاعانه محاصره شریعه فرات را شکسته و آب می آوردند. حتی در شب عاشورا، حضرت علی اکبر با 50 نفر به شریعه رفت و آب آورد ولی از صبح عاشورا دیگر ممکن نشد که آبی به حرم امام حسین برسد
👈 عاشورایِ سالِ 61 هجری، مصادف با 20 یا 21 مِهر هست. عزیزانی که پائیز کربلا تشریف بُردند میدانند که سوزِ گرمایِ تابستانیِ عراق، تا پائیز ادامه دارد. بنابراین تشنگیِ نیم روزه برای مَرد جنگی طاقت فرساست چه برسد به زنِ بچه. بگذریم از این که طبق برخی نقل ها جنگ، طرفِ عصر رخ داده و اگر اینگونه باشد، امام و اهلبیت و یاران از صبح تا عصر تشنه بودند.
❗️البته شکی نیس که برخی مداحانِ کم سواد بحثِ عطش را بیش از حدِ واقعی بزرگنمائی میکنند. خلاصه آن که حتی اگر دریائی از آب دورِ امام باشد ولی امام نتواند از آن استفاده کند، تشنه می مانَد.
السلام علی العطشان یا اباعبد الله الحسین... .
.
@ghoranetratqom
👉1👈 #پرسش_پاسخ_مذهبی
⭕️ لذّت عبادت
❓چگونه میل به عبادت را در وجودمان تثبیت کنیم؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
✍️ اشتها به گناه یا خدا توسطِ خودِ ما ایجاد میشود. پس با دست روی دست گذاشتن، مشکل حلّ نمیشود. خداوند در سورهی شرح میفرماید: "إنّ مع العُسرِ یُسراً".
☝️یعنی تا به خودمان سختی ندهیم و تلخیِ تکالیفِ دینی را به جان نخریم، شیرینیِ اطاعت خدا را درک نخواهیم کرد. عبادت، ابتدائا برای غالبِ انسانها شیرین و لذتبخش نیست. اما تن دادن به سختیِ عبادت، تدریجاً ما را لایقِ دریافتِ هدیهای بنامِ "لذت عبادت" از جانبِ خدا خواهد کرد.
➕مثلِ دانشآموزی که امروز محنت و دشواریِ درس خواندن را میکشد تا فردا شیرینیِ قبولی در کنکور را درک کند. یا ورزشکاری که سنگینیِ وزنه را تحمل میکند تا به شیرینیِ قهرمانی برسد. معنویتِ ما باید رویِ 3 رکن استوار باشد:
👈 1. مراقبتِ معنوی، برنامهی عبادی و داشتن یک سیر مطالعاتی. در این لینک یک نمونه برنامهی سلوک را آوردهایم.
👈 2. ارتباط با جماعت و جمعهای مذهبی
👈 3. ارتباط با یک استاد و کارشناس دینی
☝️اگر بتوانیم زندگیمان را در سه ضلعیِ فوق، تثبیت و استوار کنیم گذشته از احساسِ رشد و آرامش، ذائقهمان نیز با عبادت خو میگیرد نه معصیت. حلاوتِ ذکر و نماز و قرآن به دلمان چشانده میشود.
❌ البته در این مسیر از عجله باید پرهیز کرد. از راه نرسیده حالا چه عجلهای داریم برای رسیدن به مرتبهی لذت عبادت؟ یک سلوک و حرکتی اول داشته باشیم! بقولِ شاعر: به هوس کار نیاید به تمنا نشود / کاندر این راه بسی خون جگر باید خورد. اگر اهل زحمت کشیدن نباشیم، چیزی به ما نمیدهند. سنتِ خدا این است که متناسب با حرکت، برکت میدهد.
🗣امیر المؤمنین میفرماید: "إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض". یعنی: همانا دلها نشاط و کسلی دارد. پس آنگاه که با نشاط است وادارَش کنید به نافلهها و وقتی بینشاط است، اکتفا کنید به فرائض.
☝️در این حدیث، از ادبار در مسیرِ بندگی با عنوانِ عیب و مانع نام نبرده شده است. در سورهی ضحی اتفاقا خداوند ادبار و قطع شدنِ لذت و نشاطِ عبادت را یک فرایندِ تکاملی و طبیعی معرفی میکند!!
➕ نافله به اضافهی بر واجبات گفته میشود. فریضه اما شاملِ عباداتِ الزامی میشود؛ حالا چه عبادتی که توسط خدا الزامی شده و چه عبادتی که خودَم آنرا اخلاقاً بر خودَم الزام کردهام.
👌مولا در حدیثِ مزبور در صدد بیان این نکته است که در ایامِ اقبال تا میتوانیم از ظرفیتِ موجود استفاده کنیم؛ علاوه بر واجبات، اعمالِ غیر واجب را هم در برنامهی عبادیمان بگنجانیم. مثلا نمازِ شب و دعای عهد.
✍️ نمازِ واجب + دعای عهد + نماز شب در ایامِ اقبال در برنامهی شما وجود دارد تا اینکه دچار ادبار میشویم. در این حال اگر شما نمازِ شب و دعای عهد را حذف کنید که همیشه باید درجا بزنید!! در حالتِ ادبار، آنچه در حالت اقبال کسب کردهاید زیر مجموعهی "فرائض" قرار گرفته.
👌بعبارتِ روشنتر نمازِ واجب، به الزامِ الهی و نمازِ شب و دعای عهد به الزامِ خودِ شما در ایام اقبال، جزء فرائضِ شما در آمده. در ایام ادبار باید به این سه فریضه مقیّد باشید و از آن نگهداری کنید تا اینسه به حالتِ تثبیت برسند.
🔔ایامِ اقبال برای افزایشِ کمی و کیفیِ عبادت است؛ ایامِ ادبار برای تثبیتِ عباداتی است که در دورانِ اقبال بدست آوردهاید. در ایامِ اقبال شما هر آنچه بدست آوردهاید را باید در ایامِ ادبار از آن پاسبانی کنید. ادبار، دست کم سه فایده دارد:
1️⃣ ارتقاء خلوص: کسانی که در حالِ اقبال و نشاط به سراغِ عبادت میروند، هدفشان لذت بُردن و کیف کردن ـ که نوعی شرک است ـ میباشد و نه عبادت! در واقع لذتپرستند و نه خدا پرست! اینجا خدا برای افزایشِ خلوصِ عبادت، لذت و نشاط را حذف میکند تا این بنده فقط و فقط بخاطرِ خدا خیز بردارد سمتِ عبادت و نه بخاطرِ لذت.
2️⃣ تثبیت عبادت: رفتن به سمتِ عبادت در ایامِ نشاط، ثبات ندارد. ثُبات وقتی حاصل میشود که در ایامِ سختی و فشار و با زحمت یک چیزی را بدست بیاوریم. موفقیتی که با سختی و در فضایِ فشار بدست بیاید، ماندگاری و ثُباتش بیشتر است. عبادت و معرفتی که در دورانِ ادبار از آن مراقبت شود، عضوی از وجودِ انسان و ملکه ی وجودش میشود.
@ghoranetratqom
👉2👈 #پرسش_پاسخ_مذهبی
3️⃣ عُجب: اگر انسان، همواره و همیشه در مقامِ لذتِ عبادت بماند، به مرور دچار غرور و عُجب (خود خوبپنداری) میشود! تصور میکند بهترین بندهی خداست!! این غرور، با روحِ عبادت که خضوع و افتادگی است، منافات دارد. ادبار، این عُجب را میشکند.
➕ پس ادبار، یک فرصت است. اما ما در حالتِ ادبار معمولا سرخورده میشویم و فکر میکنیم خدا با ما قهر کرده! و همین تصورِ غلط باعث دوری از خدا و سقوط میشود. از سورهی ضحی استفاده میشود که حتی پیامبر نیز در مقوله وحی، با ادبار مواجه بود. بخاط همین خدا برای تقویتِ روحیهی ایشان میفرماید خدا با تو وداع نکرده و بر تو خشم نگرفته: "ما ودّعک ربُک و ما قَلی".
☝️ در حالتِ اقبال، خدا دانه می پاشد تا ما را سمتِ خود جذب کند. لذا اغلبِ مردم میگویند: "یادِ گذشتهها بخیر، چه حالِ خوشی داشتیم برای عبادت". حالتِ اقبال، برای اضافه کردنِ عبادتِ جدید به لیستِ برنامهی عبادی است و حالتِ ادبار، برای تثبیتِ عبادت هایِ دورانِ اقبال است. بعبارتِ دیگر، حالتِ اقبال برای بارگزاریِ عبادتهای جدید و حالتِ ادبار برای تثیبت و خالص سازیِ عبادت هاست. عبادتی که در دوران ادبار با همه سختیهایش استمرار یافت، تثبیت میشود.
🔔 کسی که در دورانِ ادبار با وجودِ همهی سختیها، سنگینیِ عبادت را به تنش بمالد و عقب نشینی نکند، اینجا بفرمودهی آیهی "إنّ مع العُسرِ یسرا"، پس از مدتی لذت و شیرینیِ عبادت هم از جانبِ خدا به او داده خواهد شد.
❓یکبار محضرِ آیت الله جوادی آملی بودم و همین سوال را از ایشان پرسیدم. فرمودند سالکانِ راه حق سه دسته اند:
👈 1. مجذوب محض: نگار مكتب نرفته است و با دیدن جذبهی الهی می رود. این مخصوص انبیاء و معصومین است.
👈 2. سالك مجذوب: تلاش خود را میكند آنقدر جلو می رود تا در اواخر عمر مجذوب و واله جمال الهی میشود.
👈 3. مجذوب سالك: ابتدا عبادت برای او لذتی دارد اما پس از مدتی این لذت از او گرفته می شود و باید قدم به قدم پیش برود. كه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشكلها.
✍️ ماها عمدتا از طائفه ی سوم هستیم. خلاصه آنکه روزگارِ اقبال را غنیمت بدانیم برای افزایشِ کمّی و کیفیِ برنامهی عبادی؛ روزگار ادبار و بیحوصلگی و بیمیلی را غنیمت بشماریم برای تثبیت، خلوص و خضوعِ بیشتر.
📌 سابقا در مورد لذت عبادت، مقالهای نسبتاً مفصل هم نوشته بودم که از این لینک قابل مطالعه است.
@ghoranetratqom
#پرسش_پاسخ_مذهبی
⭕️ #خداشناسی
❓خدا را چگونه میتوان شناخت؟
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
📣 خدا جزء ملموسات و محسوسات نیست تا بتوان مستقیماً با حواسِ پنجگانه او درک کرد و شناخت. پس باید او را با آثارِ بجا مانده و کتابَش شناخت. آنچه ما را به خدا رهنمون میکند اصطلاحاً "آیه" یا نشانه نام دارد. آیات و نشانههایی که میتوان به آن خدا را شناخت، سه نوع است:
1️⃣ آیاتِ أنفُسی
✍️ معرفتِ أنفُسی یعنی خودشناسی و شناختِ ویژگیها و شگفتیهای جسم و روحِ انسان. معرفتِ نفس، که سودمند ترین معارف است چهار بُعد دارد:
👈 1. جسم انسان: ما با دیدنِ یک ساختمانِ زیبا یا خودرویِ مدرن چشممان میرود سمتِ سازندهاش. برای فرزندتان از عجایبِ خلقت انسان بگوئید یا کتابهایی با این موضوع در اختیارشان قرار دهید.
❓آیا با دیدنِ انسان و دقتهای بکار رفته در خلقتِ او، پِی به عظمتِ خدا نمیبریم؟ تازه این بُعدِ جسمانی انسان است. اینکه گفته میشود هر کس خود را بشناسد خدا را شناخته، یکی از معنایَش همین است: "مَن عَرَفَ نفسَهُ فَقد عَرَفَ ربَّهُ".
👈 2. روح انسان: خدا وقتی انسان را خلق کرد، ملائکه را به سجدهی آدم وا داشت. ماجرای سجده به آدم و تمردِ شیطان را برایِ فرزندِ دلبندتان تعریف کنید. انسان، مسجود ملائکه، گُلِ سر سبدِ هستی و اشرفِ مخلوقات است. در نظامِ هستی بعد از خدا، والاتری و بالاترین، انسان است.
➕ وقتی عظمتِ روحیِ انسان و ظرفیتهای وجودیاش را با زبانِ کودکانه به فرزندتان منتقل کنید طبیعتا فردا خود را در حدّ یک عروسکِ آراسته تنزل نمیدهد. میفهمد که خدا او را برای هدفی والا آفریده و این معرفتِ نفس باعث میشود در کوچه پس کوچههای زندگی گم نشود.
👈 3. تهذیب انسان: تا دل انسان از آلودگیِ گناه و رذائل اخلاقی پاک نشود، معرفتِ الهی حاصل نمیگردد. پس باید فرزندمان را نسبت به کارهایی که روح را خراب میکند نیز آگاه کنیم. گناه و ثواب را به او بشناسانیم و به آنان کمک کنیم که ثواب را کسب و از گناه، اجتناب کنند.
👈 4. استعداد انسان: بزرگترین خدمتِ والدین به فرزند این است که استعداد او را شناسایی کنند؛ و بعد مبتنی بر استعدادَش برایِ او برنامهی زندگی بچینند. مثلا پسری که ذهنِ فنی مهندسی ندارد را نباید وادار کرد به حفظِ طوطیوار. یا دختری که روحیهی هنری دارد را نباید گسیل داد به سمتِ کارِ فیزیکی و صنعتیِ خشن.
2️⃣ آیاتِ تشریعی [قرآن]
✍️ انس و ارتباط با مفاهیم قرآن باعث میشود خدا را همانگونه هست بشناسیم. یا در دعایِ جوشنکبیر پیگیری کنیم ویژگیها و صفات خدا را.
3️⃣ آیاتِ آفاقی
✍️ نیمههای شب در دلِ کویر که از آلودگیهای نوری خبری نیست به کیهان، جهان و آسمان بنگریم. آنگاه خود بخود عظمتِ خدا در دلِمان میافتد و به سجده میافتیم در برابرِ کبریائیِ خدا.
☝️در کنارِ این سه نشانه، سعی کنیم با انجامِ واجبات و ترکِ محرمّات و نیز ممتد کردنِ رشتهی یادِ خدا در زندگی، ارتباطِ موثری با آن ذاتِ مقدس بر قرار کنیم. تزکیهی نفس و تعلیمِ معارفِ دینی، روز بروز شناختِ ما را نسبت به خدا بیشتر میکند.
➕ البته طی کردنِ مراحلِ شناختِ خدا، یک فرایند زمانبَر است و باید زحمت کشید: کاندرین راه بسی خونِ جگر باید خورد. پس باید صبر و استقامت داشت و از عجله و بیحوصلگی جداً پرهیز کرد.
@ghoranetratqom 🌸🌸🌸