#لغت_نوشت
📖ریشه ق.د.ر
🔎از اندازه تا قدرت: بررسی معنا و کاربردهای ریشه ق.د.ر بصورت یکجا
🆔صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
گفتگو با قرآن | ghorangoft
💎#آیه_نوشت
📖يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ(فتح، ۱۰)
🔹این عبارت مشهور قرآنی، قسمتی از آیه ۱۰ سوره فتح است. آنچه با شنیدن این تعبیر معمولاً به ذهن ما خطور میکند، برتری قدرت خداوند بر قدرت دشمنان است و این حقیقت، مایه دلگرمی مؤمنانی است که خدا را پشتوانه خود میدانند.
اما بیایید با هم محتوای آیه و سیاق آن را بررسی کنیم.
🔹فارغ از مباحث ابتدایی سوره فتح، خداوند از آیه ۸ سوره اینگونه بیان میدارد: إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا ، لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا. خداوند در این دو آیه با اشاره به نقشها و وظایف پیامبر(ص) و هدف مبعوث کردن ایشان، جایگاه رهبری ایشان را نزد مؤمنین یادآوری میکند. پس از این مقدمه، آیه ۱۰ ذکر میشود.
🔹همانگونه که از ترجمه آیه پیداست، این آیه در امتداد تقویت جایگاه پیامبر(ص) در بین مؤمنین، بیعت آنان با پیامبر(ص) را بیعت با خدا میداند و آنگاه برای تأکید بر این موضوع، میفرماید: «دست خدا بالای دست آنهاست» و ادامه می دهد که نقض این عهد و وفای به این عهد چه نتیجهای دارد. بنابراین، در سیاق این آیه، بحثی از دشمنان نیست و ضمیر «هم» در ایدیهم به مؤمنان بیعت کننده برمیگردد. با این توضیح، برداشت مرسوم که ضمیر «هم» را به دشمنان بر میگرداند منتفی است.
🔹حال بار دیگر بیاندیشیم که معنای «دست خدا بالای دست آنها(بیعت کنندگان) است» به چه معناست؟!
چنانکه اشاره شد، جمله يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ، توضیح و بیان دیگری از جمله إِنَّ الَّذينَ يُبايِعونَكَ إِنَّما يُبايِعونَ اللَّهَ است و درحقیقت بیان میکند چرا این بیعت، بیعت با خداست. بنابراین فهم این جمله نیاز به تصویر روشنتر از «بیعت» دارد. در بیعت، دو طرف دست در دست هم میگذارند و با هم همپیمان میشوند. خداوند دست دادن مؤمنان با پیامبر(ص) را بیعت با خود میداند و برای توضیح این نکته میگوید: بدانید که خدا بر بالای دست پیامبر و مؤمنان، دست خویش را قرار داده است تا هم این پیمان را تأیید کند و هم بر یاری خود بر اهل ایمان تعهد دهد؛ چنانکه مثلاً میفرماید: كَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ (روم، ۴۷) و یا كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ (یونس، ۱۰۳).
🔹بنابراین بطور خلاصه جمله يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ بدین معناست که دست خدا بر بالای دستهای مؤمنان قرار دارد که با پیامبر(ص) دست بیعت دادهاند و این یعنی بیعتکنندگان با خدا بیعت میکنند.
🆔صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
🏴مکتب فاطمی، قرآن و آگاهی عمومی
▪️#خطبه_فدکیه خطابهای است، که دخت نبی اکرم(ص) پس از غصب باغ فَدَک توسط عوامل خلیفه اول، در مسجد النبیّ و در حضور مسلمانان ایراد کرده است. همگی کم و بیش، قسمتهایی از آن را شنیدهایم؛ اما کمتر سیرِ محتوایی این خطبه را دنبال کردهایم. در این نوشته، به دنبال تحلیل همه خطبه نیستیم ولی قصد داریم کلیدی بودن نقش «فهم عمومی قرآن» را در این خطبه بررسی کنیم.
▪️اولین چیزی که با دیدن متن خطبه، توجه مخاطب را جلب میکند کاربرد آیات قرآنی توسط حضرت زهراء(س) است. ایشان بعد از حمد الهی و ذکر نعمت بعثت، امت اسلامی را «پرچمداران امر و نهى خدا، حاملان دین و وحى، امانتداران خدا بر یکدیگر و مبلّغان خدا بسوى امّتها» می خواند و آنان را به قرآن کریم و تعالیم آن و ولایت اهل بیت(ع) توجه میدهد. سپس، نَسَب اختصاصی خود به پیامبر(ص) و نقش علی(ع) در پیشبرد هدایت الهی را به مردم یادآوری مینماید و پس از اشاره به غصب جایگاه حاکمیت علی(ع)، با پیش کشیدن مسئله فدک، به حاکم جدید اعتراض میکند که ظاهراً رویه او در حکمرانی، بر مبنای غیرالهی و غیرقرآنی استوار است. در حقیقت برای حضرت، مسئله فدک مثال و مصداقی است از ناحق بودن حکمِ حاکمان جدید و در نتیجه ناحق بودن اصل حاکمیت آنها.
▪️ابوبکر ادعا میکند که گرفتنِ فدک مستند بر شنیدهای از پیامبر(ص) است، مبنی بر اینکه: پیامبران ارث بر جای نمیگذارند و اختیار ارث مالی آنان بر خلیفه است. حضرت با اشاره به آیات قرآن درباره ارث، وی را توبیخ میکند که: مگر میشود پیامبر(ص) خلاف قرآن حکم کند؟! در این حال، خلیفه برای رفع اتهام از خود میگوید: مردم با من بیعت کردند و من نیز منافع فدک را به نفع عموم مردم و امور حکومت خرج خواهم کرد. در نهایت نیز حضرت زهراء(س) با مشاهده این پافشاری، مجدداً عموم مردم را خطاب قرار میدهند که: آیا شما در قرآن تدبر نمیکنید تا حقیقت را بفهمید یا قلبهایتان قفل زده شده که درک نمیکنید؟!
▪️در اینجا میخواهیم به دو نکته مهم اشاره کنیم که از سیر محتوایی خطبه قابل فهم بوده و از قضا مبنای استدلال حضرت زهرا(س) هستند، اما کمتر مورد توجه قرار میگیرند:
1️⃣قرآن معیاری برای ارزیابی خطوط کلی حرکت حاکمیت است.
▪️در خطبه، تأکید خاصی بر جایگاه قرآن وجود دارد و برای نشان دادن بطلان استدلال حریف، به آیات قرآن استناد میشود. همچنین در مقابل استناد قولی غلط به پیامبر(ص)، اینطور استدلال میشود که ایشان حرفی خلافِ قرآن نمیزند: ما كانَ اَبی رَسُولُ اللَّـهِ عَنْ كِتابِ اللَّـهِ صادِفاً، وَ لا لِاَحْكامِهِ مُخالِفاً، بَلْ كانَ یتْبَعُ اَثَرَهُ، وَ یقْفُو سُوَرَهُ، اَفَتَجْمَعُونَ اِلَی الْغَدْرِ اِعْتِلالاً عَلَیهِ بِالزُّور؟!
▪️این بیان، یعنی اصول اساسی دین در قرآن است و معیار تشخیص اینکه کسی حق میگوید یا نه، کتاب خداست. حتی اگر قولی به پیامبر خدا(ص) نسبت داده شد و خلاف قرآن بود، بیتردید دروغ است. بنابراین اگر سمت و سو و رویه حاکم خلاف خطمشیهای قرآنی باشد، نشانه ناحق بودن او بوده و باید مورد اعتراض قرار گیرد. معنای این حرف، ارائه یک دستگاه تشخیصی روشن برای ارزیابی رویّه حاکمان است. البته معیار بودن قرآن در مورد خطوط کلیِ دین است نه جزئیات و فروع که تبیین آن وظیفه رهبر الهی است.
2️⃣این معیار ارزیابی، قابل فهم برای عموم مردم است.
▪️جالب توجه است که مخاطب مراجعه به قرآن و مخاطب توبیخ حضرت(س) عموم مردم هستند، نه فقها و علمای جامعه. عموم مردم دعوت میشوند تا برای ارزیابی حاکمان جدید، به قرآن مراجعه کنند و در آن تدبر کنند: مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ! الْمُسْرِعَةِ اِلی قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیةِ عَلَی الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها؟ لذا ایشان مهاجرین و انصار را بابت سکوتشان در قبال این غصب سرزنش میکند، علیرغم اینکه کتاب خدا در میان آنها حاضر است: فَهَیهاتَ مِنْكُمْ، وَ كَیفَ بِكُمْ، وَ اَنَّی تُؤْفَكُونَ، وَ كِتابُ اللَّـهِ بَینَ اَظْهُرِكُمْ؟! با این توضیح میتوان دریافت که نه تنها خطوط اصلی و بنیادی حاکمیت در چارچوب قرآن تعریف میشود، بلکه این خطوط برای عموم مردم نیز قابل فهم است.
▪️خلاصه آنکه در مکتب فکری فاطمی، قرآن کریم معیاری عمومی برای آحاد مردم است تا بتوانند بواسطه فهم آن، حق را از باطل تشخیص داده، رهبر غیرالهی را بازشناسند و به یاری رهبر الهی بشتابند. در مکتب فاطمی، عموم مردم تنها به نخبگان جامعه -که ممکن است دچار انحراف بشوند- نگاه نمیکنند؛ بلکه خود در حدّ ارزیابی خطوط اصلی و بنیادی، صاحبتشخیصاند. اینگونه است که با گسترش فهم قرآن در جامعه، هیچ توطئهگری نمیتواند حرف ناحق را بجای حق جا بزند و حتی آن را به پیامبر(ص) منتسب کند و اینطور اهداف خود را پیش ببرد.
✍🏻سید محمدهادی میردهقان
@ghorangoft_ir
#لغت_نوشت
📖ریشه ح.ق.ق | قسمت اول
🔍از حقیقت تا تحقق
🔜 در ادامه سلسله پستهای لغت نوشت به ریشه ح.ق.ق رسیدیم.
با ما همراه باشید...
🆔صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
📝#یادداشت | آیا اعمال خود را در بارش باران مؤثر بدانیم؟
⏳زمان مطالعه: ۴ دقیقه
✍🏻تولید: اندیشکده قرآنگفت
🌧این روزها بارش باران به موضوعی بحثبرانگیز در فضای عمومی تبدیل شده است. عدهای کاهش بارش را نتیجه اموری مثل دروغگویی مسئولان، یا گناه مردم همچون بیحجابی و فاصلهگرفتن از معنویت میدانند و گروهی همهچیز را به تغییرات اقلیمی و برهمخوردن تعادلهای زیستمحیطی نسبت میدهند. از سوی دیگر نیز برخی بارشهای مقطعی را حاصل دعا و مراسمات معنوی تلقی میکنند و بعضی آن را امری طبیعی میانگارند.
با این حال، چند پرسش اساسی همچنان مطرح است:
❓آیا میتوان پدیده پیچیدهای مثل نزول رحمت الهی و بارش باران را به یک علت مشخص و عاملی معین نسبت داد؟
❓نسبت واقعی رفتارهای ما با رخدادهای طبیعی از چه سنخی است و چگونه باید آن را فهم کرد تا نه قواعد طبیعت نادیده گرفته شود و نه متن دین به حاشیه رانده شود؟
📑این یادداشت کوشیده است با تأمل در آیات قرآن، نگاهی سنجیدهتر برای تأمل در این پرسشها مطرح کند.
📄متن کامل یادداشت را در وبگاه اندیشکده قرآنگفت مطالعه کنید.
🆔 صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
گفتگو با قرآن | ghorangoft
📝#یادداشت | آیا اعمال خود را در بارش باران مؤثر بدانیم؟ ⏳زمان مطالعه: ۴ دقیقه ✍🏻تولید: اندیشکده قرآ
🌦آیا اعمال خود را در بارش باران مؤثر بدانیم؟
🔹دو رویکرد در تحلیل مسئله
▪️این روزها مسئله بارندگی به دغدغهای عمومی تبدیل شده است. گروهی بر این تأکید میکنند که در تحلیل این مسئله، نباید تنها به توضیحهای رایج مادی مانند دورههای خشکسالی و ترسالی اکتفا کرد؛ اما هنگامی که پای عوامل فرامادی را وسط میکشند، معمولاً رابطهای خطی و یکبهیک میان رفتارهایی خاص (مانند گناه/دعا) و پیامدهایی مشخص (مانند کاهش/افزایش بارش) برقرار میکنند. این شیوه را رویکرد تجزیهای یا انحلالی (۱) مینامیم؛ زیرا سعی میکند یک پدیده پیچیده را به عوامل مشخص مجزایی منحل کند.
▪️با اینکه نیت این افراد قابل تحسین است، اما غالباً در ارائه تحلیلی قانعکننده موفق نیستند؛ شاید چون پاسخ به این سؤال که «دقیقاً چه کردهایم که وضع بارش بد/خوب شده است؟» بشکل مصداقی دشوار است و در یک پدیده پیچیده، بسادگی نمیتوان اثر نهایی را به یک علت منفرد تقلیل داد.
▪️اما نگاهی دیگر نیز میتوان به موضوع داشت. از این منظر مجموعهای درهمتنیده از عوامل دست بدست هم داده و نتیجهای پدید میآورند که قابل تجزیه و فروکاستن به یک یا چند عامل مشخص نیست. این شیوه را رویکرد برآیندی یا انباشتی(۲) مینامیم؛ زیرا از این منظر، برآیند عوامل و انباشت آنها میتواند بر افزایش یا کاهش یک پدیده پیچیده چون بارش باران مؤثر باشد، اما تعیین اینکه کدام فعل خاص منشأ کدام پیامد شده، معمولاً ممکن نیست.
▪️در این رویکرد سؤالی مهمتر مورد توجه است: «مجموعه عملکرد ما باید چه تغییری کند که وضع بارش عوض شود؟». شاید پاسخ به این سؤال هم آسانتر باشد و هم مؤثرتر. رویکرد تجزیهای ما را به جستجوهای جزئی میکشاند و معمولاً نیز نتیجهای روشن ندارد. اما رویکرد برآیندی ضمن توجه دادن به اصل تأثیرگذاری رفتارها، بر اصلاح روند کلی رفتارها تأکید میکند.
🔹منطق قرآن
▪️منطق قرآن بیش از آنکه با رویکرد تجزیهای-انحلالی سازگار باشد، به نگاه برآیندی-انباشتی نزدیک است: قرآن معمولاً نمیگوید یک عمل خاص اگر انجام یا ترک شود، به صورت خطی و صرفنظر از سایر اعمال، موجب افزایش یا کاهش رزق میشود؛ بلکه نشان میدهد بهبود عمومیِ وضعیت جامعه و خداییتر شدنش، زمینهساز افزایش رزق آسمانی است. برای مثال در موارد زیر، نزول رزق به یک فعل خاص مرتبط نشده است:
▫️لَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ (اعراف، ۹۶)
▫️يا قَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا وَيَزِدكُم قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِكُم (هود، ۵۲)
▫️استَغفِروا رَبَّكُم إِنَّهُ كانَ غَفّارًا، يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا، وَ يُمدِدكُم بِأَموالٍ وَ بَنينَ وَ يَجعَل لَكُم جَنّاتٍ وَ يَجعَل لَكُم أَنهارًا (نوح، ۱۰-۱۲)
▫️لَو أَنَّهُم أَقامُوا التَّوراةَ وَالإِنجيلَ وَما أُنزِلَ إِلَيهِم مِن رَبِّهِم لَأَكَلوا مِن فَوقِهِم وَمِن تَحتِ أَرجُلِهِم (مائده، ۶۶)
▫️ضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً ... فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّٰهِ فَأَذَاقَهَا اللّٰهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ (نحل، ۱۱۲)
▪️البته در برخی موارد نیز دیده میشود که قرآن عمل خاصی را موجب وقوع عذاب/قطع رزق یا افزایش رزق دانسته است. مانند:
▫️فَعَقَروها [...] فَأَخَذَهُمُ العَذابُ (شعراء، ۱۵۷-۱۵۸)
▫️لَقَد عَلِمتُمُ الَّذينَ اعتَدَوا مِنكُم فِي السَّبتِ فَقُلنا لَهُم كونوا قِرَدَةً خاسِئينَ (بقره، ۶۵)
▪️اما این موارد را نباید با رویکرد تجزیهای فهم کرد، زیرا سیاق آیات نشان میدهد آن عمل خاص، حامل انباشتی از اعمال، رفتارها و زمینههاست و در حقیقت نماد و نمایندهای از پسزمینه خود است. برای مثال، ذبح شتر صالح عملی خاص است که مانند نوک کوه یخ از تکذیب قوم ثمود پدیدار شده است. در حقیقت آن فعل، نقطه پایان یک مجموعه از افعال بوده است، نه آنکه آن عمل مستقلاً اثر خاص داشته است.
🔹جمعبندی
قرآن همه علل را به چرخههای مادی فرونمیکاهد، اما در عین حال رابطه جهان طبیعی با علل را به شکل فرمولهای ریاضیوار سادهسازی نمیکند، بلکه پیامدها را نتیجه شبکهای گسترده و انباشته از عوامل میداند. موضوع بارش نیز همینطور است. قرآن دعوتمان میکند تا با بهبود کلیِ رفتارها (که یکی از آنها دعاست)، زمینهساز نزول برکات الهی و باران شویم؛ نه آنکه صرفاً به انجام/ترک افعالی خاص اشاره کند تا بواسطه اثر وضعی آن، بارش باران و نزول برکات را کنترل کنیم! بنابراین بهتر است بجای تجزیه و ارجاع صرف این پدیده به علتهای مصداقی و جزئی، به مجموعه عملکردهای خود توجه کنیم و سعی در اصلاح آن کنیم.
📑تبیین استنادات قرآنی و ابعاد بحث در نسخه تفصیلی یادداشت
۱. Reductionism
۲. Emergence
🆔 صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
گفتگو با قرآن | ghorangoft
#لغت_نوشت 📖ریشه ح.ق.ق | قسمت اول 🔍از حقیقت تا تحقق 🔜 در ادامه سلسله پستهای لغت نوشت به ریشه ح.ق.
#لغت_نوشت
📖ریشه ح.ق.ق | قسمت دوم
🔍معنای محوری حقق
⏮️جهت مطالعه قسمت قبل اینجا کلیک کنید.
🆔صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir
گفتگو با قرآن | ghorangoft
💎#آیه_نوشت
📖وَ كَذلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطاً لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَ يَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا(بقره، ۱۴۳)
🔹از این آیه مشهور گاه این برداشت میشود که مسلمانان امت میانرو هستند. یعنی به دور از افراط و تفریط حد اعتدال را نگه میدارند. در فضای اجتماعی-سیاسی نیز این آیه معمولاً زمانی به کار میرود که گروهی میخواهد گروهی دیگر را به تندروی متهم کرده و خود را امت میانهرو بداند. اما معنای واقعی امت وسط چیست؟ آیا اگر همیشه بین دو نظر سعی کنیم میانه را انتخاب کنیم (اصطلاحا وسطبازی) «امت وسط» هستیم؟
🔹مشکل برداشت مشهور این است که معنا را مستقل از بافت آیات میفهمد و در ادامه برای متصل کردن آن به آیات پیرامونی دچار تکلف میشود. در حالی که خود آیه معنی را شرح میدهد. در ادامه این را توضیح خواهیم داد.
🔹مرجع اشاره «كَذلِكَ» چیست؟ کذلک به «تغییر قبله» در آیه پیش اشاره دارد. در آیه ۱۴۲ سفیهانِ از مردم یعنی یهودیان، میگویند: «چه شد مسلمانان قبلهشان را تغییر دادند؟». آیه ۱۴۳ در جهت بیان فلسفه تغییر قبله است و اینکه به موازات تغییر قبله، امت مسلمان چه جایگاهی خواهند یافت.
🔹تغییر قبله چه چیزی را در مورد مسلمانان نشان میدهد؟ بر اساس آیه ۱۴۳ به موازات تغییر قبله، مسلمانان نیز «امت وسط» خواهند بود. با نگاهی به برخی از کاربردهای قرآنی میتوان فهمید که منظور از وسط بودن در اینجا، یعنی در میانه و مرکز بودن، محوریت و مرجعیت داشتن. به تعبیری امت وسط یعنی امتی مرجع و الگو. از این رو در ادامه میفرماید: لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَ يَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا. یعنی شما را امت وسط قرار دادیم تا بر مردم حقایق را گواهی دهید و رسول(ص) نیز بر شما حقایق را گواهی دهد. در حقیقت صحنهای را ترسیم میکند که رسول(ص) گواه بر مسلمانان است و آنها با شنیدن ندای وحیانی او، به حقیقت رهنمون میشوند و در ادامه خود آنها نیز با رفتار و کردار خود به باقی مردم حقیقت را شهادت میدهند. بنابراین، خداوند مسلمانان را به مرجعی برای مردم و الگویی در میانه مردم جهان تبدیل میکند تا حقیقت از طریق آنها منتشر شود.
🔹برای امت وسط شدن، چه لزومی داشت قبله تغییر کند؟ وقتی قبله مسلمانان همان قبله یهود بود، مسلمانان ادامه یهود به حساب میآمدند و همان هویت را داشتند. در این ساختار، یهود مرجع اصیل شناخت دین و شاهد بر مردم بود. اما کسانی باید شاهد بر مردم میشدند که خود رسول اکرم (ص) را شهید بر خود میگرفتند. اما یهود به جای پیروی از رسول و کمک به پیشبرد دین خدا، راه دشمنی با ایشان را پیش گرفتند. در این سوره قطعی میشود که قرار نیست یهود پای کار رسول بیاید و از این رو خداوند با تغییر قبله مرجعیت دینی بر مردم را از بنیاسرائیل میگیرد و به مسلمانان واگذار میکند.
🔹خلاصه آن که «امت وسط»، نقش مرجعیت، الگو بودن و شهادت بر عموم مردم جهان را به عهده دارد. خداوند با تغییر قبله، نقش گواهی دادن و شهادت به راه حق را از بنیاسرائیل گرفته و بر دوش امت اسلامی گذاشته است. آنان باید با پیروی از شهادت رسول اکرم، خود شهید و گواه بر مردم باشند.
✍🏻محسن رئیسی
🆔صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت
@ghorangoft_ir