داستان شماره ۸
در مورد ناشکری طایفه ای از قوم سبأ ، ساکنین ثرثار 👇
#داستانها_قصه_های_قرآنی
#داستان_شماره_۸
#لذت_قرآن
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ / نحل ۱۱۲
🔹 موضوع داستان شأن نزول : #ناشکری ، #کفران_نعمت ، #اسراف
🔺 مخاطب داستان: تمام سنین
🔸 از #امام_صادق علیهالسلام نقل شده که این آیه نورانی درباره طایفه ای از قوم #سبأ نازل شده که در کنار نهرى به نام #ثرثار زندگانى میکردند و یا این که در شهرى به نام ثرثار زندگى مینمودند و در کمال امنیت و نعمت و خوشگذرانى و فراخى بودند ،خداوند نعمت هایش را بر این قوم تمام کرد. این مردم آنقدر در ناز و نعمت به سر می بردند که برای پخت نان از مغز گندم استفاده می کردند
تا جائى که از اثر کفران نعمت با نانى که از گندم درست میکردند، استنجا نموده و خود را با آن تمیز مینمودند 😔 و از نانهائى که استنجا میکردند تپه اى عظیم ایجاد شده بود ،
تا این که مردى صالح و نیکوکار بر آنها گذشت و این کفران نعمت آنها را دید و حتی دید زنى مشغول استنجاء بچه خود با نان گندم بوده است. 😔
این مرد گفت: شما را چه شده است؟ چرا از عذاب خداوند نمى ترسید و به این کیفیت کفران نعمت خداوند را مینمائید. آن زن گفت: چگونه ما را از عذاب و گرسنگى میترسانى در حالتى که نهر ثرثار همیشه در جریان است و ما از آن بهره برمى گیریم و هیچ کمبودی نداریم.
چیزى نگذشت بخاطر اعمال آنها و کفران نعمات الهی عذاب نازل گشت و آب آن نهر خشکیده شد و باران قطع گردید و نباتات زمین سوخت و وضع اهالى به بدبختى و گرسنگى و بیچارگى کشانیده شد و این آیه نازل گردید.
(استنجاء : یعنی پاک کردن نجاست بول و مدفوع 🤢🤐 )
#قصه_های_قرآنی
#تربیت_الهی
#مربیان
#والدین
👌داستان را با درسهایی که میشود از آیه گرفت، برای مخاطبین ، دانش آموزان و... تعریف کن، 😊🌺
درسهای آیه: یکی از مهمترین صفات بندگی خداوند ، شاکر بودن است، شکر کنیم نعمت افزوده میشود، کفران کنیم گرفته میشود ، مواظب باشیم نعمات الهی را کفران نکنیم و ناشکر نباشیم ،
نعمت امنیت ، سلامت ، ولایت و... مهمترین نعمت خداوند متعال ولایت اهل بیت علیهم السلام است،
____________
انتشار این پست و مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است ... 👇
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313
داستانهای قرآن هیچ وقت کهنه نمیشوند ... 😊
واقعا جالب بود ، شما شنیده بودید؟
و اما تفسیر آیه بالا 👇
16.Nahl.112.mp3
2.66M
#داستانها_قصه_های_قرآنی
#داستان_شماره_۸
#لذت_قرآن
🔹 موضوع داستان شأن نزول : #ناشکری ، #کفران_نعمت ، #اسراف
تفسیر آیه فوق از استاد قرائتی عزیز
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313
#السلام_علیکِ_یا_ام_البنین(س)
وقتی «بشیر»، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وى گفت: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِى، اَخْبِرْنِى عَنْ اَبِى عَبْدِ اللَّه علیهالسلام اَوْلادِى وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ كُلُّهُمْ فَداءً لِاَبِى عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَین علیها السلام...»؛
اى بشیر! با این خبر ناگوار، بندهاى دلم را پاره كردى. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان كبود است، فداى اباعبداللّهالحسین (ع) باد ...
⚫️ وفاتش تسلیت باد ...
😔😔
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313
#یک_آیه
#یک_تحول
شروع روز با قرائت یک آیه ...
وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا/ اسرا ۲۳
ترجمه :
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!
ثواب تلاوت قرائت آیه : تقدیم به روح عظیم الشأن بانو ام البنین (س)
🌱🌺🌱
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313
#داستانها_قصه_های_قرآنی
#داستان_شماره_۹
#لذت_قرآن
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۚ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ /عنکبوت ۸
🔹 موضوع داستان شأن نزول :#احترام_به_والدین ، عدم اطاعت والدین در مخالفت اوامر الهی ،
🔺 مخاطب داستان: تمام سنین
🔸 نقل کرده اند سعد وقاص زهرى یکی از اصحاب رسول الله ( ص ) همراه با جوانانی دیگر به دین پیامبر ایمان آوردند.
مادرش گفت: اى پسر این چه دین و آیینی است که اختیار کردهاى و دین پدران خودت را رها کردی ؟ 😳
لذا بخاطر اعتراض به فرزند خود ، از خانه بیرون آمد و در آفتاب بسیار داغ اعتصاب کرد ، قسم خورد که از آفتاب به سایه نروم و نخورم و نیاشامم تا از این دین برگردى و به آیین پدران خودت دوباره معتقد باشی
یا اینکه بمیرم و تو به بدنامی مشهور شوی که مادر خودت را به کشتن دادی .
پس یک روز چیزی نخورد، روز دیگر همین را گفت. سعد ( در کمال محبت و احترام به شخصیت مادر ) گفت: اى مادر اگر صد جان داشته باشى و ببینم یک یک از بدن تو بیرون مىآید من ترک دین پیغمبر را نکنم، خواه غذا بخورى یا نخورى، هر دو در نزد من مساوى است.
این خبر به سمع مبارک حضرت رسول رسید؛ آیه شریفه نازل شد
#قصه_های_قرآنی
#تربیت_الهی
#مربیان
#والدین
👌داستان را با درسهایی که میشود از آیه گرفت، برای مخاطبین ، دانش آموزان و... تعریف کن، 😊🌺
درسهای آیه: رعایت ادب و احترام به والدین ، حتی زمانی که بر خلاف دستورات خداوند حرفی میزنند واجب است، اما حق اطاعت از خداوند همیشه مقدم بر اطاعت والدین است،
____________
انتشار این پست و مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است ... 👇
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313