#تجویدسطح ۲
#التقاء ساکنین..
هرگاه #تنوین که در حکم نون ساکن است به حروف #ساکن دیگری برسد" #التقاء ساکنین" ایجاد میشود (یعنی دو ساکن به هم رسیده است).
🌺 مانند: #عاداً الْاُولی که در این کلمه نون ساکن تنوینی (عاداً) به لام ساکن (الْاولی) رسیده است و چون ادای دو حرف ساکن پهلوی هم سخت است لذا قاعدة #التقاء ساکنین جاری میکنیم،
یعنی یکی از #حرکتهای تنوین را به #نون کوچک مکسوره تبدیل میکنیم، یعنی «عاداً» می شود «عادَنِ» پس آن را این جور می خوانیم (عادَنِ الْاُولی) و اما این جور نوشته شده است (عاداًنِ الْاُولی یا عاداً اْلاولی) و همچنین است:
🌺غُلامٍنِ اسْمُهُ یَحْیی ـ کَرَمادٍنِ اشْتَدَّتْ ـ اَموالٌنِ اقْتَرَ فْتُمُوها
🌺که میخوانیم:
غُلامِنِ اسْمُهُ یَحْیی ـ کَرَمادِنِ اشْتَدَّتْ ـ اَموالُنِ اقْتَرَ فْتُمُوها.
#تجویدسطح۲
#ادغام و احكام تنوين-
#نون و ميم ساكنه نزد حروف هجاء
#ادغام
#ادغام یعنی کوبیدن و یا داخل نمودن حرفی در حرف دیگر و یا چیزی در چیز دیگر و در اصطلاح تجویدی، داخل نمودن حرف ساکن در حرف متحرک ما بعد آن میباشد که حرف اول را مُدْغًم و دومی را مُدْغَم فیه گویند
(مدغم یعنی کوبیده شده و مدغمٌ فیه یعنی کوبیده شده در آن).
#احکام تنوین و نون ساکن نزد حروف هجاء
به طور کلی #نون ساکن و تنوین نزد حروف هجاء چهار حکم پیدا میکند:
اول: ادغام می شود نزد حروف #یرملون «ی- ر- م- ل- و- ن» که مثالهای آن به ترتیب عبارتند:
از: من یرزقکم- من رزق- ان منکم- من لدنا- من وال- لن نرسل- منادیا ینادی- توبة نصوحا که بدین صورت تلفظ میشوند:
میرزقکم- مرزق- امنکم- ملدنا- موال- لنرسل.
#چهارم:
#اخفاء میشود نزد حروف مابقی (یعنی بقیه حروف تهجّی) که پانزده حرف است (ت- ث- ج- د- ذ- ز- س- ش- ص- ض- ط- ظ- ف- ق- ک)،
که قاری باید #نون ساکن نزد این حروف را به طوری ادا نماید که صدای آن کر شود و در واقع کاملاً آشکار نشود.
#مانند: و من توکل- من ثواب- من جاء- من زکوٰة- من قادر- من فعل- من ضل- فانطلق- من دون.
#تذکر1:
اگر ما قبل #نون ساکن در اخفاء مُرَقَّقْ حرفی مضموم باشد اخفاء ما بین تفخیم و ترقیق انجام میگیرد
مانند: اُنْثی – یُنْجی – حَکیمٌ ذلِک، که به این اخفاء بینٌٌالبین گوییم.
#تذکر2:
در مورد اخفاء«میم» نزد «باء» به طور کلّی لبها باید با یکدیگر فاصله داشته و هر دو اندکی به داخل دهان رفته و پس از ادای میم، کر شده بلافاصله بیرون آمده و حرف «باء» را ادا نمود.
کشش و چگونگی آن (بدون تفخیم و ترقیق، بلکه حالتی بین این دو) در این جا نیز صادق است.