#ارزش_چادر_خواهران
رگ هایش پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت. وقتی دکتر #مجروح را دید به من گفت: بیارش داخل اتاق عمل ..
بعد هم به من اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جا به جا کنم ، مجروح که فهمیده بود ، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده گفت :
من دارم می روم تا تو #چادر خودت رو در نیاوری ؛ ما برای این چادر داریم می رویم ، چادرم داخل مشتش بود که شهید شد
راوی: خانم موسوی از پرستاران زمان جنگ . کتاب #خانم ها حتما بخوانند ، صفحه بیست و چهار
🏴 نکته های ناب کـوتاه
@noktehayenabekotah
#ﻟﺎ_ﺗَﺤْﺰَﻥْ_ﺇِﻥ_ﺍﻟﻠﻪَ_ﻣَﻌَﻨﺎ
بعضی ﻭقتها ﺣﻖ ﺁﺩﻣﻮ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﯽکنند، ﺍﺫﻳﺖ ﻣﯽ کنند ، ﺍﻟﮑﯽ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯽ ﺯنند ، ﺑﺮﺍﺕ ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺩﺭﺳﺖ می کنند ، ﻣﺪﺭﮎ ﺳﺎﺯﯼ می کنند ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺖ #ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯽ ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ ﺣﻘﺖ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪﻩ
ﺍﻳﻦ مواقع ﻳﻪ ﺁﻳﻪ رو به یاد بیار، ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻮﻧﻴﺶ، ﻧﺠﺎﺗﺖ ﻣﯽ ﺩﻩ، ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ #ﺳﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﻩ.
ﻟﺎ ﺗَﺤْﺰَﻥْ ﺇِﻥ ﺍﻟﻠﻪَ ﻣَﻌَﻨﺎ ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ. ﺁﻳﻪ ۴۰ سوره ﺗﻮﺑﻪ
🏴 نکته های ناب کـوتاه
@noktehayenabekotah
🗓 سهشنبه ٣٠ مهر ماه ١٣٩٨
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
فکر میکردم سالخوردهتر که شود، از عبادتش کم میشود. مقداری استراحت خواهد کرد. ٩٠ ساله شد، اما عبادتش کم نشد که هیچ، انگار عاشقتر هم شده بود. اگر کار روزمرهای پیش میآمد، محال بود از عبادتش بهخاطر آن کار بکاهد. از خوردن و خوابیدن میزد تا به عبادتش برسد. یکیدو ساعت پیش از فجر بیدار بود و به مناجات و استغفار مشغول میشد.
تا صبحانه، بهاختلاف فصل حدود ۵ یا ۶ ساعت، عبادت میکرد. نماز ظهر و عصر با تعقیباتش دو ساعت و نیم طول میکشید. سه ساعت و نیم هم وقتش صرف نماز مغرب و عشا، دعاها و نافله میشد. بعد از رحلتشان، حساب کردم دیدم یازده ـ دوازده ساعت در روز بهعبادت مشغول بود.
به مطالعهاش، به تدریسش، بهکارهای خانواده هم میرسید و از هیچکدام باز نمیماند. خوب که فکر میکردم، میدیدم بیراه نبود وقتی میگفت: «در طول شبانهروز وقت کم دارم.»
بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
📚 این بهشت، آن بهشت، ص۶١
🔻مناسبتها:
🔹 درگذشت آیتالله شیخ محمدباقر آقانجفی اصفهانی؛ ١٣١٠ق.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir🌿💐🌿💐🌿
@ghoranvasonat🌿💐🌿💐
✅خالصانه و متعهدانه کار کنیم....
🌺وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجَْعَل لَّهُ مخَرَجًا
🌺وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحتَسِب
هر كس تقواى الهى پيشه كند، #خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى كند، و او را از جايى كه #گمان ندارد روزى مى دهد.
🔰[ الطارق آيه 2 و 3 ]
🌷 #داستان_کوتاه :
بین اهل ایمان معروف است که یکی از علمای اهل سنت، که در بعضی از فنون علمی، استاد علامه حلی است کتابی در رّد مذهب #شیعه امامیه نوشت و در مجالس و محافل آن را برای مردم میخواند و آنان را به شيعه بدبين مي كرد، و از ترس آن که مبادا کسی از علمای شیعه #کتاب او را ردّ نماید، آن را به کسی نمیداد که نسخهای بردارد.
🌸علامه حلی همیشه به دنبال راهی بود که کتاب را به دست آورد و ردّ کند.
👌ناگزیر رابطه استاد و شاگردی را وسیله قرار داد و از عالم سنی درخواست نمود که کتاب را به او #امانت دهد.
آن شخص چون نمیخواست که دست ردّ به سینه علامه حلی بزند، گفت:
👌« #سوگند یاد کردهام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم.»
مرحوم علامه همان مدت را نیز غنیمت شمرد.
کتاب را از او گرفت و به خانه برد که در آن #شب تا جایی که میتواند از آن نسخه بردارد.
🌷مشغول نوشتن بود كه درب خانه به صدا در آمد و هنگامي كه علامه حلي در را باز كرد شخصي گفت :
🌺مي خواهم امشب #مهمان شما باشم
علامه حلی گفت :
👌بفرماييد ؛ اما امشب نمي توانم پذيرايي كنم و انشاء الله فردا در خدمتم.
💟آن شخص را به اتاقي راهنمايي كرد و خود مشغول نوشتن شد، شب به نیمه آن رسید، #خواب بر ایشان غلبه نمود.
👌وقتی از خواب بیدار شد، كتاب را كاملا نوشته شده ديد كه آخر آن نوشته شده بود:
کَتَبَه بخط الحجه [این نسخه را حجت نوشته است.]
🔰منبع :نجم الثاقب ؛ باب هفتم ؛ حكايت 15 ؛ صفحه 452 [با تصرف و استفاده از متون ديگر]
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
هدایت شده از ره توشه مبلغین
ویژگی های امام حسن مجتبی(علیه السلام)
عبادت
امام صادق(ع) در بیان حال معنوی امام حسن(ع) می فرمود: امام مجتبی(ع) عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه بجای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا را می شنید، پاسخ می گفت: لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک (خداوند! گوش به فرمان توام.)[1]
آن امام همواره در قنوت نمازش، بسیار دعا می کرد و خدا را این گونه می خواند:....بارخدایا! تو خود می دانی که من از تلاش خود فروگذار نکرده ام تا هنگامی که برش تیغم از میان رفت و تنها شدم. در آن وقت از گذشتگان خودم پیروی کردم (صبر کردم) تا جلوی این دشمن سرکش و ریختن خون شیعیان را بگیرم تا اینکه حفظ کردم آنچه را اولیای من حفظ کردند. خشم خود را فرو بردم و به خواسته آنها تن در دادم. به راهی رفتم که می خواستند و هیچ نگفتم تا یاری تو فرا برسد که تو تنها یاور حق و بهترین پشتیبان آن هستی؛ گرچه این یاری تأخیر افتد و نابود شدن دشمن اندکی به درازا کشد.[2]
ترس از خدا
هرگاه امام مجتبی(ع) وضو می گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می لرزید و رنگ چهره اش زرد می شد. وقتی از او در این باره می پرسیدند، می فرمود: بنده خدا باید وقتی برای بندگی به درگاه او، آماده می شود، از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد.»[3]
هرگاه برای نماز به مسجد می رفت، کنار در می ایستاد و این گونه زمزمه می کرد: إِلَهِی ضَیفُک بِبَابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاک الْمُسِی ءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک یا کرِیم؛[4]خدایا! مهمانت به درگاهت آمده است. ای نیکوکردار! بدکار به نزد تو آمده است. پس از زشتی و گناهی که نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاینده!»
امام صادق(ع) فرمود: وقتی (امام حسن(ع)) به یاد مرگ می افتاد می گریست. هرگاه به یاد قبر می افتاد، گریه می کرد. وقتی به یاد قیامت می افتاد، ناله می کرد، هرگاه به یاد گذشتن از [پل] صراط می افتاد، می گریست. هرگاه به یاد عرضه اعمال بر خداوند می افتاد، ناله ای می کرد و از هوش می رفت. وقتی به نماز می ایستاد، بدنش در مقابل پروردگارش می لرزید. هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد، مانند مارگزیده، مضطرب می شد و از خدا بهشت را می خواست و از آتش جهنم به او پناه می برد.[5]
هنگامی که آثار مرگ در چهره اش آشکار شد، او را دیدند که می گرید. پرسیدند: چرا می گریید؛ در پاسخ می فرمود: إِنَّمَا أَبْکی لِخَصْلَتَینِ: لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِرَاقِ الْأَحِبَّهْ[6] دو دلیل می گریم: از ترس روز قیامت و از دوری دوستانم.»
همنشینی با قرآن
آن بزرگوار، صوتی زیبا در قرائت قرآن داشت و علوم قرآن را از کودکی به نیکی می دانست. همواره پیش از خوابیدن، سوره کهف را تلاوت می کرد و سپس می خوابید. گفته اند در دوران زندگانی پیامبر اکرم(ص) شخصی وارد مسجد شد و از کسی درباره تفسیر شاهد و مشهود[7] پرسید؛ آن مرد پاسخ داد: شاهد، روز جمعه است و مشهود، روز عرفه. از مرد دیگری پرسید؛ ولی او گفت: شاهد روز جمعه و مشهود روز عید قربان است.
سپس نزد کودکی رفت که گوشه مسجد نشسته بود. او پاسخ داد: شاهد محمد (ص) رسول خدا و مشهود روز قیامت است؛ مگر نخوانده ای که خداوند [درباره رسولش] می فرماید: ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم.[8] و نیز درباره قیامت می فرماید: ذلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِک یوْمٌ مَشْهُود»؛[9]آن روز، روزی است که مردم را برای آن گرد می آورند و روزی است که (جملگی در آن) حاضر می شوند.»
راوی داستان می گوید که پرسیدم: فردی که اول پاسخ داد که بود؟» گفتند: ابن عباس. پرسیدم: دومی که بود؟ گفتند: ابن عمر. سپس گفتم: آن کودک که از همه بهتر و درست تر پاسخ داد که بود؟ گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب بود.[10]
مهربانی
مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. اَنس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: برو تو آزادی! من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آنگاه شما او را آزاد می کنید؟ امام در پاسخم فرمود: خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْها؛[11]هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گوئید. سپس امام فرمود: پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود.[12]
گذشت
امام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد.
در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکافی پیدا کرده و نجاست از منزل
هدایت شده از ره توشه مبلغین
او به خانه امام نفوذ کرده بود. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا اینکه روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت آمد و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد.
امام برای اینکه او بیشتر شرمنده نشود، فرمود: از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که به همسایه مهربانی کنید. یهودی با دیدن گذشت، چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.[13]
فروتنی
امام مانند جدش رسول الله(ص) بدون هیچ تکبری روی زمین می نشست و با تهیدستان، هم سفره می شد. روزی سواره از محلی می گذشت که دید گروهی از بینوایان روی زمین نشسته اند و مقداری نان را پیش خود گذارده اند و می خورند. وقتی امام را دیدند، به ایشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خویش خواندند. امام از مرکب خویش پیاده شد و این آیه را تلاوت کرد: إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْتَکبِرین»؛ خداوند خود بزرگ بینان را دوست نمی دارد (نحل/23).» سپس سر سفره آنان نشست و مشغول خوردن شد. وقتی همگی سیر شدند، امام آنها را به منزل خود فرا خواند و از آنان پذیرایی فرمود و به آنان پوشاک هدیه کرد.[14]
آن حضرت همواره دیگران را نیز بر خود مقدم می داشت و پیوسته با احترام و فروتنی با مردم برخورد می کرد.
میهمان نوازی
آن گرامی، همواره از میهمانان پذیرایی می کرد. گاه از اشخاصی پذیرایی می کرد که حتی آنان را نمی شناخت؛ بویژه، امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت، آنان را به خانه خود می برد و به گرمی پذیرایی می کرد و به آنها لباس و مال می بخشید.[15]
بردباری
از سخت ترین دوران زندگانی با برکت امام مجتبی(ع)، دوران پس از صلح با معاویه بود. ایشان، سختی این سالهای ستم را با بردباری وصف ناشدنی اش سپری می کرد. در این سالها، از غریبه و آشنا سخنان زشت و گزنده می شنید و از خدنگ بی وفایی، زخم می خورد. بسیاری از دوستان به ایشان پشت کرده بودند. روزگار، برایشان به سختی می گذشت. ناسزا گفتن به حضرت علی(ع) شیوه سخنرانان شهر شده بود. هرگاه امام را می دیدند می گفتند: السَّلَامُ عَلَیک یا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِین؛[16]سلام بر تو ای خوار کننده مؤمنان. در حضور ایشان، به هتک و دشنام امیرالمؤمنین(ع) زبان می گشودند و امام با بردباری و مظلومیت بسیار، هتاکیها و دشنامها را تحمل می کرد.
روزی ایشان، وارد مجلس معاویه شد. مجلسی شلوغ و پر ازدحام بود. امام، جای خالی نیافت و ناگزیر، نزدیک پای معاویه نشست که بالای منبر بود. معاویه با دشنام به حضرت علی(ع) سخنش را آغاز کرد و درباره خلافت خودش سخن راند و گفت: من از عایشه در شگفتم که مرا در خور خلافت ندیده است و فکر می کند که این جایگاه، حق من نیست. سپس با حالتی تمسخرآمیز گفت: زن را به این سخنان چه کار؟ خدا از گناهش بگذرد. آری! پدر این مرد [با اشاره به امام مجتبی(ع)] در کار خلافت با من سرستیز داشت، خدا هم جانش را گرفت.
امام فرمود: ای معاویه! آیا از سخنان عایشه تعجب می کنی؟ معاویه گفت: بله به خدا! امام فرمود: می خواهی عجیب تر از آن را برایت بگویم؟ گفت: بگو. آن حضرت پاسخ داد: عجیب تر از اینکه عایشه تو را قبول ندارد، این است که من پای منبر تو و نزد پای تو بنشینم. [17]
بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران
می توان گفت که بارزترین ویژگی امام مجتبی (ع) که بهترین سرمشق برای دوستداران او است، بخشندگی بسیار و دستگیری از دیگران است. ایشان به بهانه های مختلف، همه را از خوان کرم خویش بهره مند می ساخت و آنقدر بخشش می کرد تا شخص نیازمند بی نیاز می شد؛ زیرا طبق تعالیم اسلام، بخشش باید بگونه ای باشد که فرهنگ گدایی را ریشه کن سازد و در صورت امکان، شخص را از جرگه نیازمندان بیرون کند.
روزی حضرت مشغول عبادت بود. دید فردی در کنار او نشسته است و به درگاه خدا می گوید: خدایا! هزار درهم به من ارزانی دار. حضرت به خانه آمد و برای او ده هزار درهم فرستاد.[18]
پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج43، ص331.
[2] مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب،ج4، ص14 و بحار الانوار، ج43، ص3399.
[3] مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب،ج4، ص14 و بحار الانوار، ج43، ص3399.
[4] مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص17 و بحارالانوار، همان.
[5] بحارالانوار، همان
[6] همان، ص332.
[7] بروج/3.
[8] احزاب/45.
[9] هود/103.
[10] بحارالانوار، ج43، ص345.
[11] نساء/86.
[12] مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص18.
[13] تحفة الواعظین، ج2، ص106.
[14] بحارالانوار، ج43، ص352.
[15] مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص16 و 17
[16] همان، ج75، ص287
[17] ناسخ التواریخ،ج2، ص293
[18] مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص17.
#تلنگر
👈اسلام دینی است که…
🌷صدای تو را تنظیم می کند:
"ﻭَﺍﻏْﻀُﺾْ ﻣِﻦْ ﺻَﻮْﺗِﻚ"
(و از صدای خود بکاه و هرگز فریاد نزن)
🌸و راه رفتن تو را تنظیم می کند:
"ﻭَﻟَﺎ ﺗَﻤْﺶِ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻣَﺮَﺣًﺎ"
(و مغرورانه در زمین راه مرو)
🌷و نگاه تو را تنیظیم می کند:
"ﻟَﺎ ﺗَﻤُﺪَّﻥَّ ﻋَﻴْﻨَﻴْﻚ"
(پس هرگز چشم خود را ندوز)
🌸و گوش تو را تنظیم میکند:
"ﻭَﻟَﺎ ﺗَﺠَﺴَّﺴُﻮﺍ"
(و تجسس نکنید)
🌷و غذای تو را تنظیم میکند:
"ﻭَﻟَﺎ ﺗُﺴْﺮِﻓُﻮﺍ"
(و اسراف نکنید)
🌸و سخن گفتن تو را تنظیم می کند:
"ﻭَ ﻗُﻮﻟُﻮﺍ ﻟِﻠﻨَﺎﺱ ﺣُﺴْﻨَﺎ"
(و با مردم به نیکی سخن بگو)
🌷ﺍﺳﻼﻡ برنامه ی ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻨﻈﻴﻢ می ﻛﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪﻯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﭘﺪﻳﺪ می آورد.😊
☝️بزرگترین افتخار ما دین ماست...
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
گلچین کتاب زیر باران ؛ آیتی و محمودی.pdf
252.7K
﷽ 🌸 گلچین #کتاب نمازی «زیر باران» ؛ اصغر آیتی و حسن محمودی 🌸
#pdf
مناسب برای معلمان و مبلغان و یاوران #نماز
🍒مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍒
✨
🔹#سؤال❓
آیا #دوستیهای قبل از ازدواج برای #شناخت بیشتر یکدیگر اشکال دارد؟
📝#پاسخ ✅
#دوستیهای پیش از ازدواج، افزون بر مشکلاتی که برای #دختر و پسر ایجاد میکند و سبب اختلال در نظام زندگی آنان میشود، #اشکالات دیگری را نیز دارد:
1⃣ #خطرهایی را بهویژه برای #دختر پدید میآورد. با توجه به اینکه دو جوان، سرشار از #عواطفند و در اوج غرایز جنسی قرار دارند (به گونهای که وقتی کنار هم قرار میگیرند، #فعل و انفعالات هورمونی در وجودشان شکل میگیرد و کشش فراوانی در آنها ایجاد میشود)، احتمال بسیاری وجود دارد که به هم #نزدیک شوند و #گوهر عفت دختر در معرض خطر قرار گیرد.
2⃣ موضع #تهمت است؛ زیرا دیگران در صورت #مشاهده دختر و پسر با هم نمیدانند که ارتباط آن دو برای شناخت ازدواج است و گمان میکنند #رابطهای نامشروع دارند و این مطلب بر ازدواج آنان بهویژه دختر (در صورت منتهی ۸نشدن رابطه به ازدواج) اثر منفی خواهد داشت.
3⃣ در اینگونه #ارتباطات، شناخت جدی امکانپذیر #نیست؛ زیرا دو طرف #مراقب خود هستند و طبیعی است که فهرستی از #معایب خود را در اختیار دیگری قرار نمیدهند.
4⃣ اگر این دوستیها به ازدواج بینجامد، با توجه به ویژگی #غیرت در مرد، ممکن است سؤالاتی در ذهن او شکل گیرد که چرا همسرم پیش از محرمیت با من رابطه برقرار کرد و نکند #مشابه این رابطه را با دیگران نیز داشته است و #اعتمادش از وی سلب میشود و هرقدر رابطه دوستی تنگاتنگتر بوده باشد، میزان این سؤالات و سلب اعتماد نیز افزونتر خواهد شد.
5⃣ در صورتی که این دوستیها به ازدواج منتهی #نشود که در موارد بسیاری هم به دلیل تغییر شرایط طرفین یا #مخالفت خانوادهها چنین میشود، آثار منفی بسیاری بهویژه بر دختر خواهد داشت که احساس سرخوردگی و شکست روحی، افسردگی، نفرت از جنس مخالف و ازدواجگریزی و در مورد دختران، از دست دادن #خواستگاران، برخی از این آثار است؛ پس توصیه میشود برای دوری از این مشکلات و پیامدهای #منفی، همسر آینده خود را در فرآیند خواستگاری بشناسید.
📗منبع: کتاب گلبرگ زندگی
پرسش و پاسخهای حاج آقا دهنوی
🌺🍃❤️🌷❣🌷❤️🍃🌺
@entkhab7eshgham
#این_روایتو_حتما_بخونید❗️
#بانک_حب_الحسین...
🍃روایتی که از جانب خدا توسط جبرئیل بر پیغمبر نازل شد : أَلَا وَ مَنْ أَنْفَقَ دِرْهَماً عَلَی عَزَائِهِ وَ زِیَارَتِهِ تَاجَرَتْ لَهُ الْمَلَائِکَهُ إلَی یَوْمِ الْقِیامَهِ فِیما یُنْفِقُهُ، وَ یُعْطِی بِکُلِّ دِرْهَمٍ سَبْعِینَ حَسَنَهً، وَ بَنَی اللَّهُ لَهُ قَصْراً فِی الْجَنَّهِ.
🍃آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیه السلام به مقدار درهمی انفاق نماید، ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند و به ازای هر درهم هفتاد حسنۀ به وی می دهند و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد...
💢 خاطرات شیرین حاج اقا قرائتی
کراوات نشانه هیچ
ماه رمضان سال 70 برای تبلیغ به چند کشور اروپایی سفر کردم. در کشور اتریش مقالهای را به من نشان دادند که درباره کراوات بود. در این مقاله آمده بود که بیخاصیتترین و بیمعناترین لباس، کراوات است، چون نشاندهنده هیچچیز نیست، نه نشاندهنده تحصیلات است، نه شغل، نه گرم میکند و نه سرد. جالب اینکه اروپا در حال برگشت است، اما بعضی در ایران آرزو میکنند که ولو نیم ساعت هم شده برای حضور در یک جشن، کراوات بزنند.
#مجله_آشنا
#حکایت
🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره عجیب و جالب رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر پایتخت رو بشنوین.
لطفاً بیشتر مراقب بچههاتون باشید
#تلنگر
#نه_دنیا_داره_نه_آخرت
✍ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺗﻮ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﺁﺧﺮﺗﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻧﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﺁﺧﺮﺕ. ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺁﺧﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﺴﺘﻦ. ﻃﺮﻑ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻼﻑ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ، ﻣﻘﺎﻡ، ﯾﺎ ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺳﻪ، ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻧﻤﯽﺭﺳﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺧﺮﺗﺸﻮ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ، ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ. ﺧﺪﺍ ﻣﯽﮔﻪ:
🍃ﺧَﺴِﺮَ ﺍﻟﺪُّﻧْﯿﺎ ﻭَ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓَ🍃
ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ
(ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﻪ 11 ﺣﺞ)
(ﺻﻔﺤﻪ 108)
💠 @harrozbaqoran 💠
#نه_دنیا_داره_نه_آخرت
✍ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺗﻮ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﺁﺧﺮﺗﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻧﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﺁﺧﺮﺕ. ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺁﺧﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﺴﺘﻦ. ﻃﺮﻑ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻼﻑ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ، ﻣﻘﺎﻡ، ﯾﺎ ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺳﻪ، ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻧﻤﯽﺭﺳﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺧﺮﺗﺸﻮ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ، ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ. ﺧﺪﺍ ﻣﯽﮔﻪ:
🍃ﺧَﺴِﺮَ ﺍﻟﺪُّﻧْﯿﺎ ﻭَ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓَ🍃
ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ
(ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﻪ 11 ﺣﺞ)
(ﺻﻔﺤﻪ 108)
💠 @harrozbaqoran 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد.
✅ @qome_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همخوانی دانش آموزان ... من غلام نوکراتم ... عاشق کربلاتم ... تا آخرش باهاتم ...
🔴کودتا در عراق در پوشش تظاهرات؛ طراحی در امارات، پول از عربستان
🔸 از زمانی که عبدالمهدی مأمور تشکیل کابینه در عراق شد، تلاشهایی برای بسترسازی سرنگونی آن صورت گرفت.
🔸 طرح کودتا در آمریکا، امارات و عربستان سعودی پایهریزی و امارات، مرکز ایدهپردازی شد.
🔸 هزینه مالی این کودتا که حدود ۱۵۰ میلیون دلار است، بر عهده عربستان سعودی قرار گرفت.
🔸 «ثامر السبهان» سفیر پیشین سعودی در عراق تابستان گذشته گفته بود اکتبر در عراق، با ماههای گذشته متفاوت خواهد بود.
🔸 عوامل بسیاری باعث شد که آمریکا تصمیم بگیرد دولت عبدالمهدی را مجازات کند.
🔸 نخست، موضع وی در قبال تحریمها علیه ایران؛ دوم، گسترش نفوذ الحشدالشعبی در نهادهای حکومتی و سوم، بازگشایی گذره مرزی «قائم-بوکمال» بین سوریه و عراق.
🔸 یک منبع امنیتی بلندپایه هم تأکید کرد، هدف از این تظاهرات، تحقق چهار هدف بود: ایجاد درگیری شیعی-شیعی، متزلزل کردن دولت، ایجاد چند جبهه در چند منطقه و مشخص نکردن رهبر این اعتراضات.
🔸 او میگوید طراحان این نقشه فکر میکردند که دولت فقط طی چند روز سرنگون خواهد شد، ولی این اتفاق رخ نداد.
🔸برای عبدالمهدی مبرهن شده است که برخی از افسران قصد دارند از اعتراضات بهرهبرداری کنند و دست به کودتا بزنند.
🔸آنها دو مسیر را در پیش گرفتند: شایعهپراکنی درباره اینکه الحشد، تظاهراتکنندگان را هدف قرار میدهد و تحریک عبدالمهدی برای وارد کردن الحشد در اعتراضات، به بهانه اینکه سرویسهای امنیتی نمیتوانند مردم را کنترل کنند./ روزنامه الاخبار لبنان
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش