🎁هدیه نوروزی پیرمرد فقیر ایرانی به امام کاظم(ع)!
🔺لشکریان عباسیان را عمدتا ایرانی ها تشکیل می دادند و خلیفه عباسی برای رضایت آنها #نوروز را جشن میگرفت.
جشن او یک سفره هفت سین ساده نبود، احیای سنت کسراها بود. مثل شاهان ساسانی می نشست و امراء و فرمانداران و تیول داران برایش هدایای قیمتی می آوردند.
🔺اینبار به اصرار و به اکراه، امام کاظم(ع) را هم کنار خود نشاند!
هدایای گرانبها در نوروز تقدیم و بالای تالار چیده میشد؛ تا اینکه پیرمرد فقیری وارد شد. به جای شاه عباسی، امام کاظم(ع) را خطاب کرد:
مرد فقیری هستم که وضع مالی ام خوب نبود تا برای شما هدیه بیاورم اما سه بیت شعر که جدم درباره جدت -سیدالشهداء(ع)- سروده را بعنوان هدیه نوروز تقدیم میکنم:
"تعجبم از شمشیرهای آبدار، چگونه بر پیکرت فرود آمدند؟
با اینکه غبار غریبی چهره عزیزت را گرفته بود!
در شگفتم از تیرها، در مقابل چشم بانوان حریمت!
که با اشکهای جاری جد خود را می طلبیدند.
چگونه نشکستند؟! و چرا بزرگواریت مانع فرورفتن آنها در بدنت نشد؟!"
🔺فضای شاهانه عوض شد؛ زودتر از دعبل و امام رضا(ع) در کاخ مٲمون، پیرمرد ایرانی نزد امام کاظم(ع) روضه خوان سید مظلومان شد!
امام نیز هدایا را با اجازه سلطان جور به پیرمرد فقیر پیشکش کرد.
(تفصیل ماجرا را درمناقب ابن شهرآشوب ج۴ص۳۱۸و۳۱۹بخوانید).
🔅امسال نوروز، همه بر آستان موسی بن جعفریم!
اینبار او وردست سلطان حقیقی عالم، خالق مرگ و حیات، بیماری و بهار نشسته است!
ما هم آن ایرانی فقیر و گرفتاریم!
از اجداد پاکت، شعری بخوان و صله ای بستان!
(این خاطره را به کسانی که دوستشان دارید، هدیه دهید)
#شهادت_امام_کاظم
#نوروز۹۹
#کرونا
📝محسن قنبریان ۹۸/۱۲/۲
✨﷽✨
✍راه غلبه بر نفس، #محاسبه است.
بعضی اولیای خدا یک دفتری همراه خود داشتند
و هر کاری که می کردند می نوشتند، در آخر روز
هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند
که ما در این روز چه کردیم،چه مقدار اطاعت
خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی
و نافرمانی کردیم.
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند:
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود
نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خــدا را
شـکـــر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر
و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده
بود استغفار و توبه نماید.
📚بحار الأنوار، ج۷۲
حضرت رسول اکرم (ص ) فرمودند:
انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب
نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با
شریکش و مولی با بنده اش
📚بحار الأنوار، ج۷۲
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
##ایده_معنوی
👈 هدف: کمک به نزدیک شدن ظهور حضرت مهدی(عجل الله فرجه)
🔹 برگرفته از حدیث امام کاظم علیهالسلام
جهت تعجیل در ظهور آخرین حجت خدا و بالا بردن سطح معنویت و ایمان و بیشتر نزدیک شدن به خدا، کافیه #روزی_فقط_پانزده_دقیقه از شبانه روز را وقت بذاریم تا به خدا بیشتر نزدیک و به اهل بیت و امام زمان علیهمالسلام بیشتر شبیه بشیم. 😍❤️
😍تازه هرچقدرم گناه ها کمتر بشه دعاهامون بیشتر مستجاب میشه.😍
💎 فقط کافیه این ایده رو انجام بدیم خیلی هم ساده هستش.
همچنین اگه خواستین تو ثواب این کار خیر هم شریک باشین، میتونین علاوه بر انجام اون، برای بقیه هم ارسال کنین😊
اجرتون با امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
برای توضحیات بیشتر به تصاویر مراجعه کنید
#التماس_دعا
#عاشقانه_مهدوی
🍃ارسالی از طرف یکی از سروران🍃
4_6025856364876662298.mp3
3.07M
#پنج_حاجت_از_امام_کاظم
🎙استاد رفیعی
1⃣🔺زن میخوام
2⃣🔺اولاد میخوام
3⃣🔺خانه میخوام
4⃣🔺مرکب میخوام
5⃣🔺پنجاه حج میخوام
#امام_کاظم
💕🌿💕🌿
#رهایی_از_زودرنجی
شخصی میگفت:"من چیزهای زیادی بخشیدم و در عوض فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم."
بیایید به فرد نبخشیم به شخص نبخشیم ،بلکه آن شخص را به عنوان تصویری از خدا بدانیم و آنچه را که به او میبخشیم به خدا بدهیم.
آن شخص فقط مانند یک صندوق پست است.
وقتی که نامه ای را پست میکنید مهم نیست که صندوق پست کهنه است یا نو ،فقط نامه را در آن می اندازید و اطمینان دارید که نامه به مقصد خواهد رسید.
مقصد ما خداست.
با چنین اعتقادی ببخشید و بدهید آنگاه حالتاڹ خوبه خوب میشود بعد از هر بخششی...
#اسرار_الهی_آرامش 🌺🍃👇
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستان #متنی
امام کاظم علیه السلام و زن بدکاره
♦️مرحوم مجلسی نقل کرده است: که هارون، خلیفه مقتدر و بیحیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود).
🔷امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶)؛ این شما هستید که با هدایای خود شادمان میشوید»؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم.
🔶هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند.
🔖مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد.
خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب میگوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ،
جریان را به هارون گزارش داد.
🔲هارون گفت:
به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است،
کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد.
هارون پرسید: تو را چه شده؟
🔷گفت: خبر تازهای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز میخواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند میشود.
به او عرض کردم:
مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟
فرمود: با تو چه کار دارم؟
عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آوردهاند.
آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کارهاند؟!
🔶نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرشهای نفیس در آن گسترده بود و حوریههای بسیار زیبا با لباسهای آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم.
👈با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد.
هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟
گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم.
♦️هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد.
از او پرسیدند: چرا چنین میکنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهماالسلام) را چنین یافتم … .
✍راوی این داستان میگوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد.
📚پایگاه عرفان /بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۳۸.
#داستان_ائمه #امام_کاظم علیه السلام #نامحرم