eitaa logo
قرآن وسنت
242 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
802 فایل
#‌ترتیل‌و‌تفسیر‌قرآن #عترت_ولایت_معصومین #روایات‌و‌داستانهای‌جذاب‌و‌کوتاه #تحلیل_سیاسی #گلچین‌نکات #سیره‌علما #شهدا گاهی#طنز @ghoranvasonat کانال دوم: @dastanezibaa #کانال_داستان_زیبا🌺🌷🌸 کانال سوم: #روانشناسی @ravan110 🌺🌸 تبلیغ و تبادل نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ✍رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم. ☘ غیبت نکرده بودم،هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین ها و ها به عنوان کار ثبت شده بود. ☘با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام علیه السلام می فرماید: برترین اعمال بعد از اقامه نماز است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد.. ☘خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده! به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم. گفت:ثواب ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با امام رضا علیه السلام و... ☘ اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم. ☘یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود و نابودی اعمال خوب انسان میشود... به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد می شود!! ☘سری به نشانه ناامیدی و این که نمی‌توانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند. همینطور می‌زدم و اعمال خوبی را می‌دیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی می‌شد... ❌فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دِق کنم... ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم... ✍ادامه دارد۰۰۰۰۰ •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ☘خیلی ناراحت بودم،ای کاش کسی بود که می‌توانستم گناهانم را گردن او بیاندازم و اعمال خوبش را بگیرم. اما هرچی میگذشت میشد.. ☘جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی بدهد پیش خدا هیچ ندارد. اعمال خالصت را نشان بده تا کارت سریع حل شود. ☘ همانطور که با را ورق می زدم ناگهان دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده: ❌🔅نجات یک انسان🔅❌ خوب به یاد داشتم که ماجرا چیست. به خودم افتخار کردم وگفتم: خدا را این کار را برای خدا انجام دادم. ☘ ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای شنا کردن اطراف سد زاینده رود رفته بودیم. رودخانه پر از آب بود. ☘ناگهان صدای جیغ و داد یک زن و مرد همه را میخکوب کرد. یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد. ☘ من شنا و نجات بلد بودم. آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم شدن آنها گفتند اینجا نزدیک سد است و خطرناک... ☘ اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توی آب. خدا را که توانستم این بچه را نجات بدهم .او را به آوردم و با کمک بیرون آمدیم. ☘پدر و مادرش از من تشکر کردند و شماره تماس و آدرس من را گرفتند. این خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود.خوشحال بودم که یه با پیدا کردم. ☘اما یکباره کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شده است!! ❗️ با ناراحتی گفتم:مگر نگفتی فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشد می‌شود؟؟ من این کار را فقط برای خدا انجام دادم،پس چرا دارد پاک میشود؟؟ ☘️جوان لبخندی زد و گفت: درست می‌گویی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟ ☘یکباره فیلم آن را دیدم.. نیت درونی من بود! من با خودم می گفتم: خیلی کار مهمی کردم.. اگر جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر می دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت. ☘اگر من جای مسئولین استان بودم یک تهیه می‌کردم و مراسم ویژه می گرفتم اصلا باید خبرنگاری ها و روزنامه ها با من مصاحبه کنند.. ☘خلاصه فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد، روزنامه‌ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک برای من آوردند. ☘جوان پشت میز گفت: اول برای خدا کار کردی اما بعد خرابش کردی! آرزوی اجر دنیایی کردی و را هم گرفتی درسته؟ گفتم راست می گویی.. همه اینها درست است. بعد با گفتم: چه کار کنم دستم خیلی خالیه. ☘️جوان پشت میز گفت:خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام می‌دهند اما باید کنند تا آخر این را حفظ کنند. بعضی ها کارهای را در همان دنیا می‌کنند! •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕 🌕 ☘حسابی به مشکل خورده بودم.. اعمال خوبم به خاطر شوخی ها و صحبت های پشت سر مردم و غیبت‌ها نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند. ☘البته وقتایی که یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت می‌شد،چرا که در قرآن آمده بود: ان الحسنات یذهبن السیئات..کارهای نیک گناهان را‌ پاک میکند. ☘زیارت های اهل بیت در نامه عمل من بسیار تاثیر مثبت داشت.البته زیارت های با معرفتی که با گناه آلوده نشده بود. اما خیلی سخت بود! هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی می‌شد کوچکترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت. ☘به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم اواسط دهه هشتاد! یکدفعه جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله الحسین ۵ سال از اعمال شما را بخشیدیم و این ۵ سال بدون حساب طی می شود. ☘با تعجب پرسیدم یعنی چی؟ گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی می ماند. ❌❄️نمیدانید چقدر خوشحال شدم.۵ سال بدون حساب و کتاب!! گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟ همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند.. ☘بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم. دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت: میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟ ☘خیلی دوست داشتم‌ تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم. ☘پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا‌ گم نشود.تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد. ☘حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمی‌گشت چون باید مراقب این پیرمرد میبودم. ☘روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت راچند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم:چه می‌گویی آقا؟ این آقا زائر مولاست،این لباس قیمتش خیلی کمتر است... 🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم. ☘ با خودم گفتم:عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد... ☘یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. ☘جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند. باید در آن شرایط قرار می‌گرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم. ☘ صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود. •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝ 💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱 ‌ترتیل و تفسیر قرآن . . روایات و داستان های جذاب وکوتاه عکس ،گیف، استیکر، نماهنگ https://eitaa.com/joinchat/1418985474C8453b3ce78 @ghoranvasonat
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ✍در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم. ☘ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم. ☘یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان بره و برگردد؟ ☘ گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. ☘ صدای خس خسِ پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم... ☘ یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد. ☘فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند! می خواستم برگردم اما با خودم گفتم که اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. ☘ برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. ☘ تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. ☘وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با بیرون رفت . حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم! ☘نمی دانید چه بود وقتی یا را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را کرده بودم از $درون_عذاب می کشیدم. ☘از طرفی در این مواقع از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر نداشت. ☘ همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا کرد و ترساند. من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در دارد می کند. ☘ جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم... ☘خلاصه پس از من، دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود... را دادم به و یک ...! ادامه دارد ... •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ✍اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم: بالاتر است. ☘ در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم،کسی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی داشتیم و همدیگر را سرکار می گذاشتیم. ❌ یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و بدجوری ضایعش کردم. موقع خداحافظی از او عذرخواهی کردم او هم چیزی نگفت. ☘روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم: فلانی به تو خیلی کردم تو را یک بار ضایع کردم .بعد در مورد عمل جراحی گفتم تا گفت: حلال کردم،ان شاالله که سالم برمیگردی. 👌آن روز در نامه عمل همان ماجرا را دیدم. ☘ جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد، اگر را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی. ‼️مگر شوخی است را بردی!! ☘می خواستم همانجا زارزار گریه کنم.برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم. برای یک غیبت بی‌مورد بهترین اعمال خوب من محو می‌شد... ☘چقدر حساب خدا دقیق است،چقدر کارهای را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید بخوریم... ☘ در این زمان جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که ۴ سال منتظر شماست، این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود اما معطل شماست. ‼️با تعجب گفتم:از کی حرف میزنی؟ ☘ناگهان یکی از پیرمرد های مسجد مان را دیدم که در مقابل هم و در کنار همان جوان ایستاد. خیلی و گفت کجایی،چند سال منتظر تو هستم. ☘بعد از کمی صحبت پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع به شما زدم،برای همین آمدم که حلالم کنید. آن صحنه برایم یادآوری شد که مشغول فعالیت در بودم،کارهای بسیج‌ و... ❌این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند و پشت سر من حرف می زدند که واقعیت نداشت. به من بدی زد و نیت ما را زیر سوال برد... ☘آدم خوبی بود،اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود. ☘به جوان پشت میز گفتم: درسته ایشان آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشان نمی گذرم ،دست من خالیست هرچه می توانی ازش بگیر. ☘تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم: "هر کسی در روز برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و این نیست که به باشد." ☘جوان هم رو به من کرد و گفت:این بنده خدا یک انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش می‌آید. ☘یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند. اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از اومی گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تو او را ببخشی. ☘با خودم گفتم: ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟؟خیلی خوبه. بنده خدا پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد اما چاره‌ای نداشتیم. بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت . ☘تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر به یک نوجوان یک چنین را از دست می دهد پس ما که هر روز و هر شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه خواهیم داشت.. ❌⛔️ما که به راحتی پشت سر افراد جامعه و دوستان و آشنایان خود هر چه می خواهیم می گوییم... ادامـــــه دارد.... •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ✍ باز جوان پشت میز به اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند: □ کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان رواج یابد برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است. ❌امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه میفرمایند: هرکس آنچه را درباره ببیند یا بشنود برای دیگران بازگو کند از این آیه است. ☘ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه میکردم. یکی آمد و دو سال نمازهای من را برد. دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی.... ☘ بلاتشبیه شبیه یک گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه می کند من هم نگاه می‌کردم. چون هیچ گونه در مقابل دیگران نمی شد کرد. ☘در دنیا انسان در از خود می‌کند و خود را تا حدودی از می‌کند اما اینجا مگر می‌شود چیزی گفت؟ حتی آنچه در بوده برای همه نمایان است چه برسد به اعمال... ☘در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این بود آش نخورده و دهن سوخته! ☘ شخصی در میان جمع کرده یا تهمت زده و من هم که بودم در گناه او شریک شده بودم... چقدر گناهانی را دیدم که هیچ برایم نداشت و فقط برایم گناه ایجاد کرد! خیلی سخت بود خیلی... ☘حساب و کتاب خود به دقت ادامه داشت اما زمانی که را می‌دیدم، چپ گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد حرارتی که نزدیک بود و تمام بدنم را ! 🔥همه جای بدنم می سوخت به جز و و ! ‼️برای من جای تعجب بود چرا این سمت بدنم نمی‌سوزد.. جواب سوالم را بلافاصله فهمیدم. ☘از نوجوانی در مسجد حضور داشتم. پدرم به من می‌کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا و اهل بیت علیه السلام اشک میریزی ☘قدر این اشک را بدان و به و خود بکش من نیز وقتی در مجالس اهل بیت گریه می‌کردند خود را به صورت و سینه می کشیدم. ❌حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدن نمی‌سوزد ☘نکته دیگری که در آن واحد شاهد بودم به به درگاه الهی بود و دقت کردم که برخی از در کتاب اعمال نیست. آنجا خدا را به خوبی حس کردم... بعد از اینکه انسان از کند و دیگر سمتش نرود گناهانی که قبلاً مرتکب شده بود کاملا از اعمالش می شود. ☘ حتی اگر کسی الناس بدهکار است،اما از طلبکار خود بی اطلاع است با دادن برطرف می‌شود. ☘ اما الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند... اگر یک بچه از ما _طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد باید در آن کنیم تا بیاید و حلال کند۰ ✍ادامه دارد۰۰۰۰۰ •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝ 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺 @ghoranvasonat
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕 🌕 ✍از ابتدای جوانی به بیت المال بسیار اهمیت می دادم. ☘ لذا وقتی در مشغول به کار شدم سعی می‌کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام می‌دادم. با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. این موارد را در نامه عمل می دیدم.. ☘ جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردی! اتفاقا در همانجا کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار تمام مردم،گرفتار بیت‌المال! ☘این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت. ☘ من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. یا اگه کسی را می‌دیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. ☘ چقدر افرادی را دیدم که با و المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند می طلبیدند!! ☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم! ☘یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به! واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند. ☘ کتابهای بود،یک سال روی تاقچه بود. سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده می‌کردند. بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتاب‌ها را هم بردم. ☘ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند. ☘️لذا را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده می‌شود. جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتاب‌ها کرد و گفت: این کتاب‌ها جزو بیت‌المال و برای آن مکان بود. ☘چون آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمی‌آوردی باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت می‌طلبیدی. ☘خیلی ! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتاب‌ها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیت‌المال را ملک شخصی خود کرده‌اند! درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم. ☘ مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت، ☘ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر می‌کنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند. تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا برای من کاری بکن. ☘ تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند! راست می گویند که نمی کند. ✍ادامه دارد ۰۰۰۰ •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺باز کارم شده گدایی دلم شده هوایی شدم امام‌رضایی عشق یه حس فوق العاده❤️ توی باب الجواده 🌺 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 6⃣ دوستان خود را در تماشای های ارزشمند این کانال شریک کنید. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat 💐🌱🌺💐🌱🌺💐🌱🌺 ‌ترتیل و تفسیر قرآن . . روایات و داستان های جذاب وکوتاه . . عکس ،گیف، استیکر، نماهنگ. https://eitaa.com/joinchat/1418985474C8453b3ce78
✍امام صادق(علیه السلام): چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به سجده گاه خود رود و دو رکعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟ مگر نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: «از صبر و نماز مدد بگيريد»؟ 📗تفسير عياشى ج١، ص ۴٣ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: حرم مطهر حضرت امام رضا علیه‌السلام نعمت بزرگ و گران‌قدری است که در اختیار ایرانی‌هاست، عظمتش را خدا می‌داند. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص ٣٢٨ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی 🎬موضوع: خاطره استاد قرائتی از نماز علامه طباطبایی ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔴 💠 طبق آموزه‌های دینی باید برای رشد فکری و همسر و فرزندان خود برنامه داشته باشیم. گاهی می‌توان با دیدن یک ارزشی و تماشای دسته جمعی آن در منزل به اهل خانه، روحیه تزریق کرده و در آنها انگیزه معنوی و هدف الهی ایجاد کنید! 💠 چه بسا ممکن است جرقّه‌ای در آنها ایجاد شود تا برخی باورهای در زندگیشان اصلاح گردد! 🍃❤️ @SabkeZendegi6