#تلنگر
شخصی وارد مغازهای شد، صاحبمغازه قرآن گوش میداد، از او پرسید کسی مرده است که قرآن را روشن کردی؟
▪صاحب مغازه گفت: بله، قلبمان مرده است
▫زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی درآید ...
▪مریض در ...
#خدایا_کمک_کن_مؤمن_شویم
#خدایا_دوستت_دارم
@Allah_Almighty
●➼┅═❧═┅┅───┄
💠 ویژگیهای شخصی پیامبر(ص)
🌱 پیامبر مهربان ما مزاح میکرد اما به بهانه خنداندن، حرف لغو و باطل نمیزد.
👆🏼محتوای #اینفوگرافیک برگرفته از روایات است.
@TebyanOnline
💠 اخلاق مردمی پیامبر(ص)
🌱 پیامبر پیرها را بسیار اکرام میکرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
👆🏼محتوای #اینفوگرافیک برگرفته از روایات است.
@TebyanOnline
💌 رسول رحمت صلواتالله علیه فرمودند: اگر کسی بر تو ظلم کرد، ببخش. اگر کسی تو را نسبت به چیزی محروم گرداند، کمکش نما. اگر کسی با تو قطع دوستی کرد، تو قطع نکن و اگر شخصی به دیدار تو نیامد تو به دیدارش برو
📜 امالی طوسی ج ۲ ص ۹۲
@TebyanOnline
💠 تواضع و فروتنی پیامبر(ص)
🌱 پیامبر با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
👆🏼محتوای #اینفوگرافیک برگرفته از روایات است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سیستم الکترال نمونه ای از مصادیق رد صلاحیت برای کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا
⭕️ رد صلاحیت آخر در نظام انتخاباتی آمریکا، سیستم الکترال است که به همین واسطه با وجود برتری آرای سه میلیونی خانم کلینتون در انتخابات سال 2016 م.، رقیب او دونالد ترامپ به واسطه آرای الکترال کالج پیروز کارزار انتخابات معرفی می شود. همین اتفاق در رقابت میان ال گور و بوش در انتخابات سال 2000 م. نیز مشاهده می شود.
قبول اعمال
در کتاب اصول کافی نقل شده است که شخصی در«مدینه»پیدا شده و مدعی علم و دین شده و طرفداران زیادی هم پیدا کرده بود.
مردم او را به نیکویی میشناختند و وی رامی ستودند.
روزی امام صادق«علیه السلام»تصمیم گرفت کذب بودن ادعایش را نزد مردم روشن نماید. بنابراین دنبال او به راه افتاد، به طوری که او متوجه نبود که امام پشت سرش قرار دارد واعمال او را میبیند. مردپس از مدتی به مغازه ای رسید و بدون اینکه به صاحبش چیزی بگوید، دودانه انار در جیب گذاشت و ردشد.
پس از لحظه ای دیگر، به مغازه نانوایی رسید و باز دو عدد نان بدون اطلاع نانوا برداشت و به راه خود ادامه داد.
در راه به فقیری رسید و آنچه را برداشته بود به او داد وگذشت.
امام صادق«علیه السلام»که حالات وی را مشاهده فرموده بود، اورا فراخواند و ماجرا را سؤال نمود. مرد ابتدا از امام«علیه السلام»خواست خود را معرفی فرماید.
امام«علیه السلام»فرمود: «بنده ای از بندگان خدا. »
پرسید: «از چه خانواده ای؟ »
فرمود: بنی هاشم
سوال کرد: «ساکن چه شهری هستی؟ »
فرمود: مدینه
مرد گفت: «شایدجعفر بن محمد«علیه السلام»هستی؟ »
فرمود: آری
وقتی حضرت را شناخت، با بی شرمی هر چه بیشتر گفت: «باآن خانواده اصیلی که داری، چرا از قرآن بی اطلاعی؟! »
امام«علیه السلام»با لحنی آرام فرمود: «از کدام آیه قرآن بدون اطلاع هستم؟ »
گفت: « آیا مگر نخوانده ای که «من جاء بالحسنة فله عشرامثالها [سوره انعام آیه۱۹۰] »کسی که یک کار نیک انجام دهد، خداوند ده برابر او پاداش میدهد. وهمچنین«من جاء بالشیئة فلایجزی الآ مثلها [سوره انعام آیه۱۹۱] »کسی که یک کار زشت انجام دهد، جز همان یک گناه، جزائی نمی بیند.
اکنون من دو عدد انار و دو عدد نان را به فقیری دادم وچهل ثواب بردم. حال اگر گناهانم را از حسناتم کسر کنند، سی و شش ثواب برای من محسوب میشود! »
امام«علیه السلام»که وی را در ضلالت و گمراهی میدید، پاسخ فرمود: « آیا این آیه از قرآن را خوانده ای؟ »« انما یتقبل الله من المتقین [سوره مائده-آیه۲۷] »خداوند اعمال را فقط از بندگان صالح و با تقوی میپذیرد.
اگر تقوی نباشد، حسنه ای هم وجود نخواهد داشت. کاری که تو انجام داده ای، هرگز با تقوی موافقت ندارد. خطایی که تو در آن کار مرتکب شده ای، فقط با پس دادن آنها به صاحبانش جبران شود. نه با انفاق آن به فقیران. »
مرد که همچنان در اشتباه خود غوطه ور بود، بدون اینکه فرمایش حضرت را بپذیرد، با بیشرمی نگاه تندی به امام کرد و از آنجا دور شد [بندگی راز آفرینش، جلد اول-صفحه۲۲۵] .
📚 [داستانهای شهید دستغیب (اخلاق و احکام) - قبول اعمال - صفحه ۳۱۶]
#متنخواندنی
خبر شادی بخش
«صفیه»پس از آن که پدرش«حی بن اخطب»از بزرگان یهود، در قلعه«خیبر»کشته شد، مسلمان گردید و خود داوطلب ازدواج بارسول خدا«صلی الله علیه وآله»شد و این افتخار هم نصیب او گردید.
ازهنگامی که صفیه به خانه پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله»پا گذاشت، «عایشه»و«حفصه»همسران دیگر پیامبر«صلی الله علیه وآله»، اورا«یهودی»خطاب میکردند.
صفیه که از تمسخر و استهزاء آندو بسیار ناراحت بود، خدمت پیامبر«صلی الله علیه وآله»شکایت نمود.
پیامبر«صلی الله علیه وآله»با شنیدن این مسئله، بسیار ناراحت شد و او را دلداری دادو فرمود: («چرا به آنان نگفتی که پدرت هارون و عمویت موسی است وهمسر محمد مصطفی«صلی الله علیه وآله»هستی؟ »)
پیامبر با این خبر افتخارآفرین او را شادمان کرد و تمسخر آندورا
بی اثر نمود [آدابی از قرآن-صفحه۱۷۴] .
📚 [داستانهای شهید دستغیب (اخلاق و احکام) - هدیه - صفحه ۳۲۷]