🌺🌼🌺:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.🌺🌼🌺
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره زمر آیه۵۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت،لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.🍃..🍃..🍃.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
آیه۵۱) فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَٰٓؤُلَآءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ
🌼.🌺.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.🌺.🌼.
آیه۵۱) سپس بدیهای اعمالشان به آنها رسید؛ و ظالمان این گروه [= اهل مكّه] نیز بزودی گرفتار بدیهای اعمالی كه انجام دادهاند خواهند شد، و هرگز نمیتوانند از چنگال عذاب الهی بگریزند.
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.🍃..🍃..🍃.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
تفسیر آیه۵۱) پس از آن، مى فرماید:
سیئات اعمالشان دامان آنها را گرفت (فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا).
و هر کدام، به نوعى از عذاب هاى الهى، طوفان، سیلاب، زمین لرزه، و صیحه هاى آسمانى، گرفتار شدند، و از میان رفتند.
و مى افزاید: این سرنوشت، منحصر به آنها نبود این مشرکان و ظالمان (مکّه) نیز به زودى گرفتار سیئات اعمالشان خواهند شد، و هرگز نمى توانند از چنگال عذاب الهى بگریزند (وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ).
بلکه، از آنها نیز فراتر مى رود، و همه ستمگران مغرور و بى خبر از خدا را، در تمام اعصار و قرون شامل مى شود.
در این که، منظور از جمله سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا عذاب دنیوى است، یا اخروى؟ دو احتمال داده شده است، اما به قرینه فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا (پیشینیان آنها گرفتار سیئات اعمالشان شدند) تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد.
تفسیر نمونه)
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.🌺 @ghorun
🍀🌸--------------------------------------------🌸🍀
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره زمر آیه۵۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🍀==========================🍀
آیه۵۲) أَوَلَمْ يَعْلَمُوٓا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَآءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
----------------------------🌸----------------------------
آیه۵۲) آیا آنها ندانستند كه خداوند روزی را برای هر كس بخواهد گسترده یا تنگ میسازد؟! در این، آیات و نشانههایی است برای گروهی كه ایمان میآورند.
🍀==========================🍀
تفسیر آیه۵۲) قرآن در پاسخ این سخن که مى گفتند: نعمت هاى ما مولود آگاهى و توانائى خود ما است، به آنها گوشزد کرده که سرى به تاریخ گذشتگان بزنید، و ببینید همین سخن را دیگران گفتند، و به چه مصائب و عذاب هائى گرفتار شدند، این یک جواب تاریخى است.
سپس، در آیه بعد، به یک جواب عقلى، پرداخته، چنین مى گوید: آیا آنها ندانستند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده، یا تنگ، مى سازد ؟! (أَ وَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ).
چه بسیارند، افراد شایسته اى که در زندگى، محروم و منزوى هستند، و چه بسیار افراد ضعیف و ناتوانى، که از هر نظر متنعم اند، اگر پیروزى هاى مادى، همگى در سایه تلاش و کوشش خود افراد، و لیاقت هاى آنها به دست مى آمد، نباید شاهد چنین صحنه هائى باشیم.
این خود، مى رساند که در پشت عالم اسباب، دست نیرومند دیگرى است که آن را طبق برنامه حساب شده اى اداره مى کند.
درست است که انسان باید در زندگى تلاش و کوشش کند، درست است که جهاد و کوشش، کلید حل بسیارى از مشکلات است، اما این اشتباه بزرگى است، که ما مسبب الاسباب را فراموش کنیم و تنها چشم به اسباب بدوزیم، و مؤثر واقعى را خودمان بدانیم.
یکى از اسرار ناکام ماندن جمعى از آگاهانِ لایق، و کامیاب شدن جمعى از جاهلان بى کفایت همین است که: هشدارى براى همه مردم باشد، تا در عالم اسباب گم نشوند، و تنها بر نیروى شخصى خود تکیه نکنند.
لذا، در پایان آیه، مى افزاید: در این، آیات و نشانه هائى است براى گروهى که ایمان مى آورند (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یُؤْمِنُونَ).
نشانه هائى براى ذات پاک خدا، همان گونه که
🔸امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ: من خدا را به وسیله بر هم خوردن تصمیم ها، گشوده شدن گره ها، و در هم شکستن اراده ها شناختم.
و نشانه هائى است از ضعف و ناتوانى انسان، تا خود را گم نکند و گرفتار غرور و خودبینى نگردد.
تفسیر نمونه)
====================🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
911c7b4f7930239793221d3882bfb80fbb22d70a.mp3
91.2K
سوره زمر:۵۲
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
🔹:🔸:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔸:🔹
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره عصر آیه۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۱) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ
:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:
آیه۱) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. به عصر سوگند
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۱) تنها راه نجات
در ابتداى این سوره، با قَسَم تازه اى روبرو مى شویم، مى فرماید: به عصر سوگند ! (وَ الْعَصْرِ).
واژه عصر در اصل، به معنى فشردن است، و سپس به وقت عصر، اطلاق شده، به خاطر این که: برنامه ها و کارهاى روزانه در آن پیچیده، و فشرده مى شود.
آن گاه، این واژه به معنى مطلق زمان و دوران تاریخ بشر و یا بخشى از زمان، مانند عصر ظهور اسلام و قیام پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، و امثال آن استعمال شده است، لذا در تفسیر این سوگند، مفسران احتمالات زیادى گفته اند:
✨۱ ـ بعضى آن را اشاره به همان وقت عصر مى دانند، به قرینه این که: در برخى دیگر از آیات قرآن به آغاز روز، سوگند یاد شده است مانند: وَ الضُّحى
ـ یا ـ وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَر.
این سوگند به خاطر اهمیتى است که این موقع از روز دارد; چرا که زمان، زمان دگرگونى نظام زندگى و حیات انسان ها است، کارهاى روزانه پایان مى گیرد، پرندگان و حیوانات به لانه هاى خود بازمى گردند، خورشید سر در افق مشرق فرو مى کشد، و هوا تدریجاً رو به تاریکى مى رود.
این دگرگونى، انسان را متوجه قدرت لا یزال الهى ـ که بر این نظام حاکم است ـ مى سازد، و در حقیقت، نشانه اى از نشانه هاى توحید و آیتى از آیات پروردگار است، که شایسته سوگند مى باشد.
✨۲ ـ بعضى دیگر، آن را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت دانسته اند، که مملوّ از درس هاى عبرت، و حوادث تکان دهنده و بیدارگر است، و روى همین جهت، آن چنان عظمتى دارد که شایسته سوگند الهى است.
✨۳ ـ بعضى، روى قسمت خاصى از این زمان، مانند: عصرِ قیامِ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) یا عصر قیام مهدى(علیه السلام) که داراى ویژگى و عظمت خاصى در تاریخ بشر بوده و هست، انگشت گذارده، و سوگند را ناظر به آن مى دانند.
✨۴ ـ بعضى نیز، به همان ریشه لغوى این واژه برگشته، و سوگند را ناظر به انواع فشارها و مشکلاتى مى دانند که در طول زندگى انسان ها رخ مى دهد، آنها را از خواب غفلت بیدار مى کند، به یاد خداوند بزرگ مى اندازد، و روح استقامت را پرورش مى دهد.
✨۵ ـ بعضى دیگر، آن را اشاره به انسان هاى کامل مى دانند، که عصاره عالم هستى و جهان آفرینشند.
✨۶ ـ بالاخره، بعضى آن را ناظر به نماز عصر شمرده اند، به خاطر اهمیت ویژه اى که در میان نمازها دارد، زیرا آنها صلاة وسطى را که در قرآن روى آن تأکید خاصى به عمل آورده، نماز عصر مى دانند.
با این که تفسیرهاى فوق، با هم تضادى ندارد و ممکن است همه در معنى آیه جمع باشد و سوگند به تمام این امور مهم یاد شود، ولى در میان آنها از همه مناسب تر، همان عصر به معنى زمان و تاریخ بشر است; چرا که بارها گفته ایم: سوگندهاى قرآن، همواره متناسب با مطلبى است که سوگند به خاطر آن یاد شده، و مسلّم است که خسران انسان ها در زندگى، نتیجه گذشتن زمان عمر آنها است، و یا عصر قیام پیغمبر خاتم(صلى الله علیه وآله)، به خاطر این که: برنامه چهار ماده اى ذیل سوره، در چنین عصرى نازل گردیده.
از آنچه گفته شد، عظمت آیات قرآن و گستردگى مفاهیم آن به خوبى روشن مى شود، که یک کلمه از آن، تا چه حدّ پر معنى و شایسته تفسیرهاى عمیق و گوناگونى است.
تفسیر نمونه)
...:.:.:.:...:.:.:.:...:.:.:.:...:.:.:.:.:... 🔹@ghorun
~🔸~🌻~🔸~~~~~~~~🔸~🌻~🔸~
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره عصر آیه۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.🔸.🔸............................................🔸.🔸.
آیه۲) إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ
..............................🌻🌻............................
آیه۲)كه انسانها همه در زیانند؛
.🔸.🔸............................................🔸.🔸.
تفسیر آیه۲) آیه بعد، اشاره به چیزى مى کند که این سوگند مهم براى آن یاد شده است، مى فرماید: به طور مسلّم همه انسان ها در زیانند (إِنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْر).
سرمایه هاى وجودى خود را چه بخواهند یا نخواهند، از دست مى دهند، ساعات، ایام، ماه ها و سال هاى عمر به سرعت مى گذرد، نیروهاى معنوى و مادى تحلیل مى رود، و توان و قدرت کاسته مى شود.
آرى، انسان همانند کسى است که سرمایه عظیمى در اختیار داشته باشد، و بى آن که بخواهد، هر روز بخشى از آن سرمایه ها را از او بگیرند، این طبیعت زندگى دنیا است، طبیعت زیان کردن مداوم!
یک قلب، استعداد معینى براى ضربان دارد، وقتى آن استعداد و توان پایان گرفت، قلب، خود به خود مى ایستد، بى آن که عیب و علت و بیمارى در کار باشد، و این در صورتى است که، بر اثر بیمارى قبلاً از کار نیفتد، همچنین سایر دستگاههاى وجودى انسان و سرمایه هاىِ استعدادهاىِ مختلف او.
خُسْر (بر وزن عسر) و خسران چنان که راغب در مفردات مى گوید: به معنى کم شدن سرمایه است.
گاه به انسان نسبت داده مى شود و مى گویند: فلان کس زیان کرد.
و گاه به خود عمل، نسبت داده مى شود و مى گویند: تجارتش زیان کرد، این واژه غالباً در سرمایه هاى برونى مانند: مال و مقام به کار مى رود.
و گاه در سرمایه هاى درونى مانند: صحت، سلامت، عقل، ایمان و ثواب، و این همان است که خداوند متعال به عنوان خسران مبین: زیان آشکار از آن یاد فرموده، آنجا که مى گوید: اِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ:
☀ زیانکاران واقعى کسانى هستند سرمایه وجود خود و خانواده خویش را در قیامت از دست مى دهند، بدانید خسران مبین همین است.
🌿فخر رازى در تفسیر این آیه، سخنى نقل مى کند که حاصلش چنین است: یکى از بزرگان پیشین مى گوید: معنى این سوره را من از مرد یخ فروشى آموختم، او فریاد مى زد و مى گفت: اِرْحَمُوا مَنْ یَذُوبُ رَأْسُ مالِهِ اِرْحَمُوا مَنْ یَذُوبُ رَأْسُ مالِهِ!:
به کسى که سرمایه اش ذوب مى شود رحم کنید، به کسى که سرمایه اش ذوب مى شود رحم کنید !
پیش خود گفتم، این است معنى اِنَّ الاِنْسانَ لَفِى خُسْر عصر و زمان بر او مى گذرد، عمرش پایان مى گیرد، و ثوابى کسب نمى کند و در این حال زیانکار است.
به هر حال، از نظر جهان بینى اسلام، دنیا یک بازار تجارت است، همان گونه که در حدیثى از امام هادى(علیه السلام) على بن محمّد النقى مى خوانیم: الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فِیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ:
دنیا بازارى است که جمعى در آن سود مى برند و جمع دیگرى زیان.
آیه مورد بحث مى گوید: همه در این بازار بزرگ زیان مى کنند، مگر یک گروهى که برنامه آنها در آیه بعد بیان شده است.
تفسیر نمونه)
~~~~~~~~~~~~~~~~~📖 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
662b611e8de13515b1452782a63986f40bacfda8.mp3
22.6K
سوره عصر:۲
شهریار پرهیزگار
📖 @ghorun
✨.<><><><><><><><><><><><><>.✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره عصر آیه۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... .. ... ... ... ... ... ...
آیه۳) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
.<><><><><><><><><><><><><><><>.
آیه۳) مگر كسانی كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یكدیگر را به حق سفارش كرده و یكدیگر را به شكیبایی و استقامت توصیه نمودهاند!
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
تفسیر آیه۳) آرى، تنها یک راه براى جلوگیرى از این خسران عظیم و زیان قهرى و اجبارى وجود دارد، فقط یک راه که در آخرین آیه این سوره به آن اشاره شده است، مى فرماید: مگر کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، و یکدیگر را به طرفدارى و انجام حق سفارش کردند، و یکدیگر را به صبر و استقامت توصیه نمودند (إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ).
و به تعبیر دیگر، چیزى که مى تواند جلو این زیان بزرگ را بگیرد و آن را به منفعت و سودى عظیم مبدل کند، آن است که در برابر از دست دادن این سرمایه، سرمایه اى گران بهاتر و ارزشمندتر به دست آورد، که نه تنها جاى خالى آن سرمایه پر شود، بلکه ده ها و صدها و هزاران بار از آن بیشتر و بهتر باشد.
🍃هر نفسى که انسان مى زند، یک گام به مرگ نزدیک تر مى شود، چنان که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در آن عبارت نورانیش فرمود: نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إِلى أَجَلِهِ: نفس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ است.
بنابراین، هر ضربانى که قلب انسان مى زند، او را یک قدم به پایان عمر نزدیک تر مى سازد، و به این ترتیب، باید در برابر این زیان قطعى کارى کرد، که جاى خالى پر شود.
*گروهى، سرمایه هاى نفیس عمر و زندگى را از دست مى دهند و در برابر آن مالى مختصر یا بسیار، خانه اى محقر یا کاخى زیبا، فراهم مى سازند.
*گروهى، تمام این سرمایه را براى رسیدن به مقامى از دست مى دهند.
*و گروه هائى، آن را در مسیر عیش و نوش و لذات زودگذر مادى.
مسلماً، هیچ یک از اینها نمى تواند بهاى آن سرمایه عظیم باشد، بهاى آن فقط و فقط رضاى خدا و مقام قرب او است.
🍃یا همان گونه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرموده: إِنَّهُ لَیْسَ لاِ َنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ فَلا تَبِیعُوها إِلاّ بِها: براى وجود شما، بها و قیمتى جز بهشت نیست، مبادا آن را به کمتر از آن بفروشید.
🌱و یا همان گونه که در دعاى ماه رجب از امام صادق(علیه السلام) آمده است: خابَ الْوافِدُونَ عَلى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاّ لَکَ: آنها که بر غیر تو وارد شوند، مأیوس خواهند شد، و آنها که به سراغ غیر تو آیند، زیانکارند!
و بى جهت نیست که، یکى از نام هاى قیامت یوم التغابن است، همان گونه که در آیه ۹ سوره تغابن آمده است: ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُن: آن روز معلوم مى شود چه کسانى مغبون شده و زیان کرده اند .
حسن مطلب، و لطف مسأله، اینجا است که: از *یکسو، خریدارِ سرمایه هاىِ وجود انسان، خداوند بزرگ است: إِنَّ اللّه اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنین...
*از سوى دیگر، سرمایه هاى کم را نیز خریدارى مى کند: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَه.
*و از سوى سوم، بهاى عظیم در برابر آن مى پردازد، و گاه ده برابر و گاه تا هفتصد برابر و گاه بیشتر فی کُلِّ سُنْبُلَة مِائَةُ حَبَّة وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاء و همان گونه که در دعا وارد شده است: یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ: اى خدائى که حسنات کم را مى پذیرى و گناهان بسیار را مى بخشى.
*و از سوى چهارم، با این که تمام سرمایه ها را خودش در اختیار گذاشته، آن قدر بزرگوار است که برمى گردد و همان ها را با گران ترین قیمت خریدارى مى کند!
تفسیرنمونه)
<><><><><><><><><><><>📚 @ghorun
🔵🔸.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.🔸🔵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره احقاف آیه۱۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🔵..........................................................🔵
آیه۱۵} وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِيٓ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.
آیه۱۵} ما به انسان توصیه كردیم كه به پدر و مادرش نیكی كند، مادرش او را با ناراحتی حمل میكند و با ناراحتی بر زمین میگذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شكر نعمتی را كه به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و كار شایستهای انجام دهم كه از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمیگردم و توبه میكنم، و من از مسلمانانم!»
🔵..........................................................🔵
تفسیر آیه۱۵} اى انسان! به مادر و پدر نیکى کن!
این آیات و آیات آینده، در حقیقت توضیحى است درباره دو گروه ظالم و محسن که در آیات قبل، به سرنوشت آنها اجمالاً اشاره شده است.
نخست، به وضع نیکوکاران پرداخته، و از مسأله نیکى به پدر و مادر و شکر زحمات آنها، که مقدمه اى است براى شکر پروردگار، شروع مى کند، مى فرماید: ما انسان را توصیه کردیم که درباره پدر و مادرش نیکى کند (وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً).
وصیت و توصیه به معنى مطلق سفارش است، و مفهوم آن منحصر به سفارش هاى مربوط به ما بعد از مرگ نیست، لذا جمعى در اینجا آن را به معنى امر و دستور و فرمان ، تفسیر کرده اند.
پس از آن، به دلیل لزوم حق شناسى در برابر مادر پرداخته، مى گوید: مادر، او را با اکراه و ناراحتى حمل مى کند، و با ناراحتى بر زمین مى گذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سى ماه است (حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً).
مادر در طول این سى ماه، بزرگ ترین ایثار و فداکارى را در مورد فرزندش انجام مى دهد.
از نخستین روزهاى انعقاد نطفه، حالت مادر دگرگون مى شود، و ناراحتى ها پشت سر یکدیگر مى آید، حالتى که، حالت ویار نامیده مى شود، و یکى از سخت ترین حالات مادر است روى مى دهد، و پزشکان مى گویند: بر اثر کمبودهائى است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ مى دهد.
هر قدر جنین رشد و نمو بیشتر مى کند، مواد بیشترى از شیره جان مادر مى گیرد، و حتى روى استخوان هاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او مى گیرد، و در آخر دوران حمل، راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشکل مى شود، اما با صبر و حوصله تمام، و به عشق فرزندى که به زودى چشم به دنیا مى گشاید، و بر روى مادر لبخند مى زند، تمام این ناملائمات را تحمل مى کند.
دوران وضع حمل، که یکى از سخت ترین لحظات زندگى مادر است، فرا مى رسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد.
به هر حال، بار سنگینش را بر زمین گذارده، دوران سخت دیگرى شروع مى شود، دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى که باید به تمام نیازهاى کودکى پاسخ گوید، که هیچ گونه قدرت بر بیان نیازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد، نمى تواند محل درد را تعیین کند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد، قادر به بیان آن نیست، جز این که ناله سر دهد و اشک ریزد، و مادر باید با کنجکاوى و صبر و حوصله تمام، یک یک این نیازها را تشخیص دهد و برآورده کند.
نظافت فرزند در این دوران، مشکلى است طاقت فرسا، و تأمین غذاى او که از شیره جان مادر گرفته مى شود، ایثارى است بزرگ.
بیمارى هاى مختلفى که در این دوران، دامان نوزاد را مى گیرد و مادر باید با شکیبائى فوق العاده به مقابله با آنها برخیزد، مشکل دیگرى است.
این که قرآن در اینجا تنها از ناراحتى هاى مادر سخن به میان آورده، و سخنى از پدر در میان نیست، نه بخاطر عدم اهمیت آن است; چرا که پدر نیز در بسیارى از این مشکلات، شریک مادر است، ولى چون مادر سهم بیشترى دارد بیشتر روى او تکیه شده است.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🔵🔸................................................🔸🔵
ادامه تفسیر:👇
در اینجا این سؤال مطرح مى شود که در آیه ۲۳۳ سوره بقره دوران شیرخوارگى دو سال کامل (۲۴ ماه) ذکر شده: وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَة: مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر مى دهند، (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند .
در حالى که در آیه مورد بحث، مجموع دوران حمل و شیرخوارگى فقط سى ماه ذکر شده، مگر ممکن است دوران حمل شش ماه باشد؟
فقهاء و مفسران، با الهام از روایات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى، حداقل دوران حمل، ۶ ماه و حداکثر دوران مفید رضاع ۲۴ ماه است، حتى از جمعى از پزشکان پیشین، همچون جالینوس و ابن سینا نقل شده که گفته اند: خود با چشم شاهد چنین امرى بوده اند که فرزندى بعد از شش ماه به دنیا آمده است.
ضمناً از این تعبیر قرآنى، مى توان استفاده کرد که هر قدر از مقدار حمل کاسته شود، باید بر مقدار دوران شیرخوارى افزود، به گونه اى که مجموعا ۳٠ ماه تمام را شامل گردد، از ابن عباس نیز نقل شده که هر گاه، دوران باردارى زن ۹ ماه باشد باید ۲۱ ماه فرزند را شیر دهد، و اگر حمل ۶ ماه باشد باید ۲۴ ماه شیر دهد.
قانون طبیعى نیز همین را ایجاب مى کند، چرا که کمبودهاى دوران حمل ،در دوران شیرخوارگى باید جبران گردد.
سپس، مى افزاید: حیات انسان، همچنان ادامه مى یابد تا زمانى که به کمال قدرت و نیروى جسمانى رسد، و به مرز چهل سالگى وارد گردد (حَتّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً).
بعضى از مفسران، بلوغ اشد (رسیدن به مرحله توانائى جسمى و عقلى) را با رسیدن چهل سالگى هماهنگ، و براى تأکید مى دانند، ولى ظاهر این است که بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانى ، و رسیدن به اربعین سنة (چهل سالگى) اشاره به بلوغ فکرى و عقلانى است; چرا که معروف است: انسان غالباً در چهل سالگى به مرحله کمال عقل مى رسد، و گفته اند: غالب انبیاء در چهل سالگى مبعوث به نبوت شدند.
ضمناً در این که سن بلوغ قدرت جسمانى، چه سنى است؟ در آن نیز گفتگو است، بعضى همان سن معروف بلوغ را مى دانند که در آیه ۳۴ اسراء در مورد یتیمان نیز به آن اشاره شده، در حالى که در بعضى از روایات تصریح شده که سن هیجده سالگى است.
البته مانعى ندارد، که این تعبیر در موارد مختلف، معانى متفاوتى دهد که با قرائن روشن مى شود.
🔹در حدیثى آمده است: اِنَّ الشَّیْطانَ یَجُرُّ یَدَهُ عَلى وَجْهِ مَنْ زادَ عَلَى الاَرْبَعِیْنَ وَ لَمْ یَتُبْ، وَ یَقُولُ بِأَبِی وَجْهٌ لایُفْلَحُ!: شیطان دستش را به صورت کسانى که به چهل سالگى برسند و از گناه توبه نکنند، مى کشد و مى گوید: پدرم فداى چهره اى باد که هرگز رستگار نمى شود ! (و در جبین این انسان نور رستگارى نیست!).
*از ابن عباس نیز نقل شده: مَنْ بَلَغَ الْأَرْبَعِیْنَ وَ لَمْ یَغْلِبْ خَیْرُهُ شَرَّهُ فَلْیَتَجَهَّزْ اِلَى النّارِ!: هر کس چهل سال بر او بگذرد و نیکى او بر بدیش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد!
به هر حال، قرآن به دنباله این سخن مى افزاید: این انسان لایق و با ایمان، هنگامى که به چهل سالگى رسید، سه چیز را از خدا تقاضا مى کند:
🌿 نخست مى گوید: پروردگارا! به من الهام ده، و توفیق بخش تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به جا آورم (قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ).
این تعبیر، نشان مى دهد که انسانِ با ایمان، در چنین سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمت هاى خدا بر او، آگاه مى گردد، و هم از خدماتى که پدر و مادر به او کرده، که تا به این حد رسیده; چرا که در این سن و سال، معمولاً خودش پدر یا مادر مى شود، و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود مى بیند، و بى اختیار به یاد آنها مى افتد، و به جاى آنها در پیشگاه خدا شکرگزارى مى کند.
🌿در دومین تقاضا عرضه مى دارد: خداوندا! به من توفیق ده تا عمل صالح به جا آورم، عملى که تو از آن خشنود باشى (وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ).
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🔵..........................................................🔵
ادامه تفسیر:👇
🌿و بالاخره، در سومین تقاضایش عرض مى کند: خداوندا! صلاح و درستکارى را در فرزندان و دودمان من، تداوم بخش (وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی).
تعبیر به لِى (براى من)، ضمناً اشاره به این است که صلاح و نیکى فرزندان من چنان باشد، که نتائجش عائد من نیز بشود.
و تعبیر فِی ذُرِّیَّتِی (در فرزندان من) به طور مطلق، اشاره به تداوم صلاح و نیکوکارى در تمام دودمان او است.
🔸جالب این که در دعاى اول، پدر و مادر را شریک مى کند، و در دعاى سوم، فرزندان را، ولى در دعاى دوم، براى خود دعا مى کند، و این گونه است انسان صالح، که اگر با یک چشم به خویشتن مى نگرد، با چشم دیگر به افرادى که بر او حق دارند، نگاه مى کند.
و در پایان آیه، دو مطلب را اعلام مى دارد، که هر کدام بیانگر یک برنامه عملى مؤثر است، مى گوید: پروردگارا! من در این سن و سال به سوى تو بازمى گردم و توبه مى کنم (إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ).
به مرحله اى رسیده ام که باید خطوط زندگى من تعیین گردد، و تا به آخر عمر همچنان ادامه یابد، آرى، من به مرز چهل سالگى رسیده ام و براى بنده اى چون من چقدر زشت و نازیباست که به سوى تو نیایم، و خودم را از گناهان با آب توبه نشویم.
دیگر این که: مى گوید: من از مسلمین هستم (وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ).
در حقیقت، این دو جمله پشتوانه اى است براى آن دعاهاى سه گانه، و مفهومش این است: چون من توبه کرده ام، و تسلیم مطلق در برابر فرمان توأم، تو نیز بزرگوارى کن، و مرا مشمول آن نعمت ها بفرما.
تفسیر نمونه)
.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
5f55c5f66d9fe1bfde76224af1a68efded2e8df7.mp3
213.6K
سوره احقاف:۱۵
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
•➖•🍃•➖•✨•➖•🍃•➖•✨•➖•🍃•
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره احقاف آیه۱۶ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
------------------------------------------------------------
آیه۱۶) أُولَٰٓئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِيٓ أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
.🍃..➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖..🍃..
آیه۱۶) آنها كسانی هستند كه ما بهترین اعمالشان را قبول میكنیم و از گناهانشان میگذریم و در میان بهشتیان جای دارند؛ این وعده راستی است كه وعده داده میشدند.
------------------------------------------------------------
تفسیر آیه۱۶) آیه بعد، بیان گویائى است از اجر و پاداش این گروه از مؤمنان شکرگزارِ صالح العمل و توبه کار، که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است.
🌿نخست مى فرماید: آنها کسانى هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول مى کنیم (أُولئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا).
چه بشارتى از این بالاتر که خداوند بزرگ و قادر و منان، عمل بنده ضعیف و ناچیزى را پذیرا شود، که این خود گذشته از آثار دیگر، افتخارى است بزرگ و موهبتى است عالى و معنوى.
با این که خداوند، همه اعمال نیک را مى پذیرد، چرا مى گوید: بهترین اعمال آنها را پذیرا مى شود ؟!
✨در پاسخ این سؤال، جمعى از مفسران گفته اند: منظور از بهترین اعمال
واجبات و مستحبات است، در برابر مباحات که اعمال خوبى است اما چیزى نیست که مورد پذیرش واقع شود، و اجر و ثوابى به آن تعلق گیرد.
پاسخ دیگر این که: خداوند بهترین اعمال آنها را معیار پذیرش قرار مى دهد و حتى اعمال درجه دو، و کم اهمیت آنها را به حساب اعمال درجه یک به فضل و رحمتش مى گذارد، این درست به آن مى ماند که خریدارى به عنوان فضل و کرم اجناس متفاوتى را که از طرف فروشنده اى، عرضه شده است به بهاى جنس اعلا محاسبه کند، و از فضل و لطف خداوند، هر چه گفته شود عجیب نیست.
🌿موهبت دوم پاک سازى آنها است، مى گوید: ما از گناهانشان مى گذریم (وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ).
در حالى که در میان بهشتیان جاى دارند (فِی أَصْحابِ الْجَنَّةِ).
🌿و این سومین موهبت الهى نسبت به آنها است که آنان را با این که لغزش هائى داشته اند، شستشو داده، در کنار نیکان و پاکانى جاى مى دهد که از مقربان درگاه اویند.
ضمناً از این تعبیر استفاده مى شود که منظور از أَصْحابِ الْجَنَّةِ در اینجا بندگان مقربى هستند که هرگز گرد و غبار معصیت بر دامانشان ننشسته و این مؤمنان توبه کار، بعد از مغفرت الهى در کنار آنها و در سایه آنها جاى مى گیرند.
و در پایان آیه، براى تأکید بر این نعمت ها که گفته شد، مى افزاید: این وعده صدقى است که پیوسته به آنها داده شده است (وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ).
چگونه وعده صدق نباشد، در حالى که تخلف از وعده یا به خاطر پشیمانى و نادانى است، و یا از ضعف و ناتوانى، و خداوند از همه این امور منزه است.
تفسیر نمونه)
--➖--➖--➖--➖--➖--➖--🍃 @ghorun
•➖•🍃•➖•✨•➖•🍃•➖•✨•➖•🍃•
⭐نکته ها:
🔶۱ـ این آیات ترسیمى است از یک انسان مؤمن بهشتى، که نخست رشد جسمانى و سپس مرحله کمال عقلى خود را پیموده، بعد به مقام شکرگزارى در برابر نعمت هاى پروردگار، و شکر زحمات طاقت فرساى پدر و مادر رسیده، و به موقع، از لغزش ها توبه مى کند، و به انجام اعمال صالح و از جمله تربیت فرزندان اهتمام مىورزد، و سرانجام به مقام تسلیم مطلق در برابر فرمان الهى صعود مى کند، و همین امر، سبب مى شود که غرق رحمت و غفران و نعمت هاى گوناگون خداوند شود.
آرى، باید یک انسان بهشتى را از این صفاتش شناخت.
* * *
🔶۲ـ تعبیر به وَصَّیْنَا الاِنْسانَ (به انسان توصیه کردیم) اشاره به این است که، مسأله نیکى به پدر و مادر، از اصول انسانى است، حتى کسانى که پایبند به دین و مذهبى نیستند، نیز طبق الهام فطرت به آن جذب مى شوند، بنابراین آنها که پشت پا به این وظیفه بزرگ مى زنند، نه تنها مسلمان واقعى نیستند که نام انسان براى آنها شایسته نیست.
* * *
🔶۳ـ تعبیر به اِحْساناً (با توجه به این که نکره در این موارد براى بیان عظمت مى آید) اشاره به این است که به فرمان خداوند، باید در مقابل خدمات بزرگ پدر و مادر، نیکى هاى بزرگ و برجسته انجام شود.
* * *
🔶۴ـ شرح درد و رنج هاى مادر، در راه پرورش فرزند، هم به خاطر این است که محسوس تر و ملموس تر است، و هم به خاطر این که زحمات مادر در مقایسه با پدر از اهمیت بیشترى برخوردار است، و به همین دلیل، در روایات اسلامى تأکید بیشترى در مورد مادر شده است.
✨در حدیثى آمده است: مردى نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: مَنْ اَبِرُّ؟ قالَ: اُمُّکَ، قالَ ثُمَّ مَنْ؟ قالَ: اُمُّکَ، قالَ ثُمَّ مَنْ؟ قالَ: اُمُّکَ، قالَ ثُمَّ مَنْ؟ قالَ اَباکَ: اى رسول خدا به چه کسى نیکى کنم؟ فرمود: به مادرت.
عرض کرد: بعد از او به چه کسى؟ فرمود: به مادرت.
براى سومین بار عرض کرد: بعد از او به چه کسى؟ باز فرمود: به مادرت.
و در چهارمین بار، وقتى این سؤال را تکرار کرد، گفت: به پدرت !.
✨در حدیث دیگرى آمده است: مردى مادر پیر و ناتوان خود را بر دوش گرفته بود، و به طواف مشغول بود، در همین هنگام خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید عرض کرد: هَلْ أَدَّیْتُ حَقَّها: آیا حق مادرم را اینسان ادا کرده ام ؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) در جواب فرمود: لا وَ لابِزُفْرَة واحِدَة: نه، حتى یک نفس او را جبران نکردى.
تفسیر نمونه)
➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.🍃 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
c82590478b4f7cd6d2691b32ab86aa41e08b5d26.mp3
82.4K
سوره احقاف:۱۶
شهریار پرهیزگار
🍃 @ghorun
..•...🌿.•°•💐.•° 🌺 .•° 🌺.•°💐.•°•..🌿...•..
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره صافات آیه۱۰۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
..•..🌿.•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•..🌿..•..
آیه۱۰۱} فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ
... ... ... ...💐... ... ...🌺... ... ...💐 ... ... ... ...
آیه۱۰۱} ما او [= ابراهیم] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم!
.•..🌿..•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•..🌿..•..
تفسیر آیه۱۰۱} ابراهیم در قربانگاه!
در آیات گذشته به اینجا رسیدیم که، ابراهیم(علیه السلام) بعد از اداى رسالت خویش در بابل از آنجا هجرت کرد، و نخستین تقاضایش از پروردگار این بود که: فرزند صالحى به او عطا فرماید; زیرا تا آن روز صاحب فرزندى نشده بود.
نخستین آیه مورد بحث سخن از اجابت این دعاى ابراهیم(علیه السلام) به میان آورده مى گوید: ما او را به نوجوانى حلیم، بردبار و پر استقامت بشارت دادیم (فَبَشَّرْناهُ بِغُلام حَلِیم).
در واقع سه بشارت در این جمله جمع شده است:
🔹 بشارت تولد فرزندى پسر، و بشارت رسیدن او به سنین نوجوانى، و بشارت به صفت والاى حلم.
در تفسیر حَلِیم گفته اند: کسى است که در عین توانائى، در هیچ کارى قبل از وقتش شتاب نمى کند، و در کیفر مجرمان عجله اى به خرج نمى دهد.
روحى بزرگ دارد و بر احساسات خویش مسلط است.
راغب در مفردات مى گوید: حلم به معنى خویشتن دارى به هنگام هیجان غضب است، و از آنجا که این حالت از عقل و خرد ناشى مى شود گاه به معنى عقل و خرد نیز به کار رفته، و گر نه معنى حقیقى حلم همان است که در اول گفته شد، ضمناً از این توصیف استفاده مى شود که: خداوند بشارت بقاى این فرزند را تا زمانى داده که به سنى قابل توصیف به حلم برسد، و چنان که در آیات بعد خواهیم دید، او مقام حلیم بودن خود را به هنگام ماجراى ذبح نشان داد، همان گونه که ابراهیم(علیه السلام) نیز حلیم بودن خود را در آن هنگام، و هم در موقع آتش سوزى آشکار ساخت.
قابل توجه این که: واژه حلیم پانزده مرتبه در قرآن مجید استعمال شده، و غالباً وصفى است براى خداوند جز در دو مورد که توصیفى براى ابراهیم(علیه السلام) و فرزندش در کلام خدا آمده است، و در یک مورد که توصیفى است براى شعیب(علیه السلام) از زبان دیگران.
واژه غلام به عقیده بعضى: به هر کودکى قبل از رسیدن به سن جوانى گفته مى شود، و بعضى آن را به کودکى که از ده سال گذشته، و هنوز به سن بلوغ نرسیده است اطلاق کرده اند.
از تعبیرات مختلفى که در لغت عرب آمده مى توان استفاده کرد: غلام حد فاصل میان طفل (کودک) و شاب (جوان) است که در زبان فارسى از آن تعبیر به نوجوان مى کنیم.
تفسیر نمونه}
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... .🌿💐 @ghorun