eitaa logo
آیات برگزیده
802 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
125 فایل
﷽ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي  [به شرط توفیق هرشب یک آیه] به همراه ترجمه،تفسیرو صوت ارتباط با خادم کانال👈 @Ghorun14 پیام رسان سروش http://sapp.ir/ghorun ✔️کپی مطالب کانال با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی (ع) مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐.💐💐💐💐💐💐💐🍃💐🍃💐🍃.💐 دوستان سوره مائده آیه۶۷ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعای فراوان •°🍃🍃🍃°• 🍃آیه۶۷) «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» •💐💐💐💐•⚜ 💐آیه۶۷)اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‌دارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند. ⚜⚜⚜ °•🍃🍃🍃•°⚜ 🍃تفسیر آیه۶۷) انتخاب جانشین، نقطه پایان رسالت این آیه لحن خاصى به خود گرفته که آن را از آیات قبل و بعد، مشخص مى سازد، در این آیه، روى سخن، فقط به پیامبر است، و تنها وظیفه او را بیان مى کند، با خطاب اى پیامبر! شروع شده و با صراحت و تأکید دستور مى دهد، که آنچه را از طرف پروردگار بر او نازل شده است به مردم برساند. مى فرماید: اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملاً به مردم برسان (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ). آنگاه، براى تأکید بیشتر به او اخطار مى کند: اگر از این کار خوددارى کنى (که هرگز خوددارى نمى کرد) رسالت خدا را تبلیغ نکرده اى ! (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ). پس از آن، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که گویا از واقعه خاصى اضطراب و نگرانى داشته ـ دلدارى و تأمین مى دهد و به او مى فرماید: از مردم در اداى این رسالت وحشتى نداشته باش; زیرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت (وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). و در پایان آیه به عنوان یک تهدید و مجازات، به آنهائى که این رسالت مخصوص را انکار کنند، و در برابر آن از روى لجاجت کفر بورزند، مى فرماید: خداوند کافران لجوج را هدایت نمى کند (إِنَّ اللّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ). جمله بندى هاى آیه، لحن خاص و تأکیدهاى پى در پى آن و همچنین شروع شدن با خطاب یا أَیُّهَا الرَّسُولُ که تنها در دو مورد از قرآن مجید آمده، و تهدید پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عدم تبلیغ رسالت در صورت کوتاهى کردن ـ که منحصراً در این آیه از قرآن آمده است ـ نشان مى دهد که سخن از حادثه مهمى در میان بوده که عدم تبلیغ آن، مساوى با عدم تبلیغ رسالت بوده است. به علاوه این موضوع مخالفان سرسختى داشته که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مخالفت آنها ـ که ممکن بوده است مشکلاتى براى اسلام و مسلمین داشته باشد ـ نگران بوده و به همین جهت خداوند به او تأمین مى دهد. اکنون این سؤال پیش مى آید که: با توجه به تاریخ نزول سوره که مسلّماً در اواخر عمر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است، چه مطلب مهمى بوده که خداوند پیامبر (صلى الله علیه وآله) را با این تأکید، مأمور ابلاغ آن مى کند؟ آیا مسائل مربوط به توحید، شرک و بت شکنى بوده؟ که از سال ها قبل براى پیامبر و مسلمانان حل شده بود. آیا مربوط به احکام و قوانین اسلامى بوده؟ با این که مهم ترین آنها تا آن زمان بیان شده بود. آیا مربوط به مبارزه با اهل کتاب و یهود و نصارى بوده؟ با این که مى دانیم مسأله اهل کتاب بعد از ماجراى بنى نضیر ، بنى قریظه ، بنى قینقاع و خیبر و فدک و نجران مشکلى براى مسلمانان محسوب نمى شد. و آیا مربوط به منافقان بوده؟ در حالى که مى دانیم پس از فتح مکّه و سیطره و نفوذ اسلام، در سراسر جزیره عربستان، منافقان از صحنه اجتماع طرد شدند، نیروهاى آنها در هم شکسته شد، و هر چه داشتند در باطن بود. راستى چه مسأله مهمى در این آخرین ماه هاى عمر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مطرح بوده که آیه فوق این چنین درباره آن تأکید مى کند؟! این نیز جاى تردید نیست که وحشت و نگرانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى شخص خود و جان خود نبوده، بلکه براى کارشکنى ها و مخالفت هاى احتمالى منافقان بوده که نتیجه آن براى مسلمانان خطرات یا زیان هائى به بار مى آورد. بر این اساس: آیا مسأله اى جز تعیین جانشین براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سرنوشت آینده اسلام و مسلمین مى تواند مورد توجه باشد؟ گر چه متأسفانه پیش داورى ها و تعصب هاى مذهبى مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه، بدون پرده پوشى در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولى در عین حال در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشته اند، روایات زیادى دیده مى شود که با صراحت مى گوید: آیه فوق درباره علی (ع) نازل شده اکنون به خلاصه شرح واقعه ی غدیر می پردازیم.{تفسیر نمونه) 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💐@ghorun
🍃💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🍃 💎خلاصه جریان غدیر در روایات فراوانى که در این زمینه نقل شده ـ در عین این که همه یک حادثه را تعقیب مى کند ـ تعبیرات گوناگونى وجود دارد. بعضى از روایات بسیار مفصل و طولانى; بعضى مختصر و فشرده است; بعضى از روایات گوشه اى از حادثه را نقل مى کند; و بعضى گوشه دیگر را، ولى از مجموع این روایات و همچنین تواریخ اسلامى و ملاحظه قرائن، شرائط، محیط و محل چنین استفاده مى شود که: ✨در آخرین سال عمر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مراسم حجة الوداع، با شکوه هر چه تمام تر در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان رسید، قلب ها در هاله اى از روحانیت فرو رفته بود، و لذت معنوى این عبادت بزرگ، هنوز در ذائقه جان ها انعکاس داشت. یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) که عدد آنها فوق العاده زیاد بود، از خوشحالىِ درک این فیض و سعادت بزرگ، در پوست نمى گنجیدند. نه تنها مردم به مدینه در این سفر، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را همراهى مى کردند که مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز براى کسب یک افتخار تاریخى بزرگ به همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودند. آفتاب حجاز آتش بر کوه ها و دره ها مى پاشید، اما شیرینى این سفر روحانى بى نظیر، همه چیز را آسان مى کرد، ظهر نزدیک شده بود، کم کم سرزمین جُحفه و سپس بیابان هاى خشک و سوزان غدیر خم از دور نمایان مى شد. اینجا در حقیقت چهارراهى است که مردم سرزمین حجاز را از هم جدا مى کند، راهى به سوى مدینه در شمال، راهى به سمت عراق در شرق، و راهى به سمت غرب و سرزمین مصر و راهى به سوى سرزمین یمن در جنوب پیش مى رود و در همین جا باید آخرین خاطره و مهم ترین فصل این سفر بزرگ انجام پذیرد، و مسلمانان با دریافت آخرین دستور که در حقیقت نقطه پایانى در مأموریت هاى موفقیت آمیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود از هم جدا شوند. روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربانمى گذشت، ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر(صلى الله علیه وآله) به همراهان داده شد، مسلمانان با صداى بلند، آنهائى را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند به بازگشت دعوت کردند، و مهلت دادند تا عقب افتادگان نیز برسند، خورشید از خط نصف النهار گذشت، مؤذّن پیامبر(صلى الله علیه وآله) با صداى اللّه اکبر مردم را به نماز ظهر دعوت کرد، مردم به سرعت آماده نماز مى شدند، اما هوا به قدرى داغ بود که بعضى مجبور بودند، قسمتى از عباى خود را به زیر پا و طرف دیگر آن را به روى سر بیفکنند، در غیر این صورت ریگ هاى داغ بیابان و اشعه آفتاب، پا و سر آنها را ناراحت مى کرد. نه سایبانى در صحرا به چشم مى خورد و نه سبزه و گیاه و درختى، جز تعدادى درخت لخت و عریان بیابانى که با گرما، با سرسختى مبارزه مى کردند. جمعى به همین چند درخت پناه برده بودند، پارچه اى بر یکى از این درختان برهنه افکندند و سایبانى براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ترتیب دادند، ولى بادهاى داغ به زیر این سایبان مى خزید و گرماى سوزان آفتاب را در زیر آن پخش مى کرد. نماز ظهر تمام شد. مسلمانان تصمیم داشتند فوراً به خیمه هاى کوچکى که با خود حمل مى کردند پناهنده شوند، ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها اطلاع داد که: همه باید براى شنیدن یک پیام تازه الهى که در ضمن خطبه مفصلى بیان مى شد، خود را آماده کنند. کسانى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) فاصله داشتند قیافه ملکوتى او را در لابلاى جمعیت نمى توانستند مشاهده کنند. لذا منبرى از جهاز شتران ترتیب داده شد، و پیامبر(صلى الله علیه وآله)بر فراز آن قرار گرفت، نخست حمد و سپاس پروردگار به جا آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود: من به همین زودى دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما مى روم! من مسئولم شما هم مسئولید! شما درباره من چگونه شهادت مى دهید؟ مردم صدا بلند کرده گفتند: نَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ جَهَدْتَ فَجَزاکَ اللّه خَیْراً: ما گواهى مى دهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردى و شرط خیر خواهى را انجام دادى و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودى، خداوند تو را جزاى خیر دهد . سپس فرمود: آیا شما به یگانگى خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز گواهى نمى دهید ؟! همه گفتند: آرى، گواهى مى دهیم . فرمود: خداوندا گواه باش !... بار دیگر فرمود: اى مردم! آیا صداى مرا مى شنوید؟... گفتند: آرى، و به دنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صداى زمزمه باد چیزى شنیده نمى شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:... اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار مى گذارم چه خواهید کرد؟ تفسیر نمونه) ادامه👇 💐 @ghorun
🍃💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🍃 یکى از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللّه؟! پیامبر(صلى الله علیه وآله) بلافاصله گفت: 🔸 اوّل، ثقل اکبر، کتاب خدا است که یک سوى آن به دست پروردگار، و سوى دیگرش در دست شما است، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید. 🔸و اما دومین یادگار گرانقدر من، خاندان منند و خداوند لطیفِ خبیر به من خبر داده که این دو، هرگز از هم جدا نمى شوند، تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشى نگیرید، که هلاک مى شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد. ناگهان مردم دیدند پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اطراف خود نگاه کرد، گویا کسى را جستجو مى کند و همین که چشمش به على(علیه السلام) افتاد، خم شد، دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدى زیر بغل هر دو نمایان شد، و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان افسر شکست ناپذیر اسلام است. در اینجا صداى پیامبر(صلى الله علیه وآله)رساتر و بلندتر شد و فرمود: أَیُّهَا النّاسُ مَنْ أَوْلَى النّاسِ بِالْمُؤْمِنِیْنَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ: چه کسى از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است ؟! گفتند: خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) داناترند! پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت: خدا، مولا و رهبر من است، و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم). سپس فرمود: فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاه: هر کس من مولا و رهبر او هستم، على، مولا و رهبر او است ـ و این سخن را سه بار و به گفته بعضى از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد ـ . و به دنبال آن سر به سوى آسمان برداشته عرض کرد: اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَیْثُ دارَ: خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار، محبوب بدار آن کس که او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد، یارانش را یارى کن، و آنها که یاریش را ترک کنند، از یارى خویش محروم ساز، و حق را همراه او بدار به هر سو که او مى چرخد . سپس فرمود: أَلا فَلْیُبَلِّغِ الشّاهِدُ الْغائِبَ: آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند این خبر را به غائبان برسانند . خطبه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان رسید، عرق از سر و روى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و مردم فرو مى ریخت، و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحى خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خواند: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی...: امروز آئین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم . پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: اَللّهُ أَکْبَرُ، اَللّهُ أَکْبَرُ عَلى إِکْمالِ الدِّیْنِ وَ إِتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسالَتِى وَ الْوِلایَةِ لِعَلِىٍّ مِنْ بَعْدِى: خداوند بزرگ است ، همان خدائى که آئین خود را کامل، و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از نبوت و رسالت من و ولایت على(علیه السلام) پس از من راضى و خشنود گشت . در این هنگام شور و غوغائى در میان مردم افتاد و على(علیه السلام) را به این موقعیت تبریک مى گفتند، و از افراد سرشناسى که به او تبریک گفتند، ابوبکر و عمر بودند، که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جارى ساختند: بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طالِب أَصْبَحْتَ وَ أَمسَیتَ مَوْلایَ وَ مَوْلى کُلِّ مُؤْمِن وَ مُؤْمِنَة: آفرین بر تو باد! آفرین بر تو باد! اى فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان باایمان شدى . در این هنگام ابن عباس گفت: به خدا این پیمان در گردن همه خواهد ماند . پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) گفت: برخیز; زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم . و سپس فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد، مولا و رهبر او است پس شما همه از سر صدق و راستى از او پیروى کنید . در این هنگام، پیامبر(صلى الله علیه وآله)عرض کرد: بارالها! دوست او را دوست بدار و با آن کس که با على دشمنى ورزد دشمن باش... . این بود خلاصه اى از حدیث معروف غدیر که در کتب دانشمندان اهل تسنن و شیعه آمده است. تفسیر نمونه) 🍃💐💐 @ghorun 💐💐🍃
هدایت شده از علیرضا
0f369d5b825b050ba5376c71f626d896e77d7bd6.mp3
103.5K
سوره مائده:۶۷ شهریار پرهیزگار 💐🍃 @ghorun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
==🔹.🔷.🌺============🌺.🔷.🔹== بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ دوستان سوره تحریم آیه۶ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفاپس از خواندن نشر دهید. التماس دعا ============🔹🔷🔹============ آیه۶} يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوٓا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَآئِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ 🌺============🌺============🌺 آیه۶} ای كسانی كه ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی كه هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی كه فرشتگانی بر آن گمارده شده كه خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌كنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور كامل) اجرا می‌نمایند! ============🔹🔷🔹============ تفسیر آیه۶} خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید! به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله)، خداوند در آیات مورد بحث، روى سخن را به همه مؤمنان کرده، دستوراتى درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها مى دهد، نخست مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ). نگهدارى خویشتن به ترک معاصى و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهدارى خانواده به تعلیم، تربیت، امر به معروف، نهى از منکر و فراهم ساختن محیطى پاک و خالى از هرگونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است. این برنامه اى است که باید از نخستین سنگ بناى خانواده، یعنى از مقدمات ازدواج، و سپس، نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزى صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگى و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمى شود، مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است. قابل توجه این که: تعبیر به قُوا (نگاه دارید) اشاره به این است که، اگر آنها را به حال خود رها کنید، خواه ناخواه به سوى آتش دوزخ پیش مى روند، شما هستید که باید آنها را از سقوط در آتش دوزخ حفظ کنید. وَقُود (بر وزن کبود) چنان که قبلاً نیز اشاره کرده ایم، به معنى آتشگیره یعنى ماده قابل اشتعال، مانند هیزم است (نه به معنى آتش زنه مثل کبریت ، چرا که عرب آن را زناد مى گوید). به این ترتیب، آتش دوزخ مانند آتش هاى این جهان نیست، شعله هاى آن از درون وجود خود انسان ها زبانه مى کشد! و از درون سنگ ها! نه فقط سنگ هاى گوگردى که بعضى از مفسران به آن اشاره کرده اند، بلکه، همه انواع سنگ ها، چون لفظ آیه مطلق است، و امروز مى دانیم: هر قطعه از سنگ ها مرکب از میلیاردها میلیارد دانه اتم است، که اگر نیروى ذخیره درون آنها آزاد شود، چنان آتشى برپا مى کند که انسان را خیره مى کند. بعضى از مفسران حِجارَة را در اینجا به بت هائى تفسیر کرده اند که از سنگ ساخته مى شد، و مورد پرستش مشرکان بود. آنگاه مى افزاید: فرشتگانى بر این آتش گمارده شده که خشن و سخت گیرند هرگز معصیت فرمان خدا نمى کنند، و هر دستورى به آنها دهد بدون چون و چرا اجرا مى کنند (عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لایَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ). به این ترتیب، نه راه گریزى وجود دارد، و نه گریه، التماس، جزع و فزع مؤثر است. روشن است، هر مأمورى براى کارى گمارده شود، باید با روحیاتى متناسب آن ساخته شده باشد، و مأموران عذاب طبعاً باید خشن باشند; چرا که جهنم کانون رحمت نیست، کانون خشم و غضب الهى است، اما در عین حال، این مأموران هرگز از مرز عدالت خارج نمى شوند، فرمان خدا را بى کم و کاست اجرا مى کنند. جمعى از مفسران در اینجا سؤالى مطرح کرده اند و آن این که: تعبیر به عدم عصیان در آیه فوق، با مسأله عدم وجود تکلیف در قیامت چگونه سازگار است؟ در پاسخ باید توجه داشت: اطاعت و ترک عصیان فرشتگان، یک نوع اطاعت تکوینى است، نه تشریعى، و اطاعت تکوینى همیشه وجود دارد، و به تعبیر دیگر، آنها آن چنان ساخته شده اند که فرمان هاى الهى را با کمال میل و رغبت و عشق، در عین اختیار اجرا مى کنند. تفسیر نمونه) ==================🔷🌺 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
3ffbf32bb697efa16dc5ff3349b396c1062762a2.mp3
134.7K
سوره تحریم:۶ شهریار پرهیزگار 🔷🌺 @ghorun
صلی الله علیک یا موسی بن جعفر علیه السلام @ghorun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•---------------------------------------------🌿---•<🌺 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ دوستان سوره اسرا آیه۴۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا -----------------------------------------------------•<🌿 آیه۴۱) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا •----------------------------------------------------•<🌺 آیه۴۱) ما در این قرآن، انواع بیانات مؤثر را آوردیم تا متذكر شوند! ولی (گروهی از كوردلان،) جز بر نفرتشان نمی‌افزاید. -----------------------------------------------------•<🌿 تفسییر آیه۴۱) چگونه از حق فرار مى کنند؟! از آنجا که سخن در آیات گذشته، به مسأله توحید و شرک منتهى شد، در آیات مورد بحث، این مسأله با بیان روشن و قاطعى دنبال مى شود. نخست، از لجاجت فوق العاده جمعى از مشرکان در برابر دلائل مختلف توحید، سخن به میان آورده، مى گوید: ما در این قرآن انواع استدلالات و بیانات مؤثر را آوردیم تا آنها متذکر شوند و در راه حق گام بردارند، ولى این همه بیان و استدلال جز بر نفرت و فرار آنها نیفزود (وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزِیدُهُمْ إِلاّ نُفُوراً). صَرَّفَ از ماده تصریف به معنى تغییر دادن و دگرگون ساختن است، و مخصوصاً با توجه به این که: از باب تفعیل است، معنى کثرت را نیز در بردارد. و از آنجا که بیانات قرآن، در زمینه اثبات توحید و نفى شرک، گاهى در لباس استدلال منطقى، گاهى فطرى، زمانى در شکل تهدید، گاهى تشویق، و خلاصه از انواع طرق و فنون مختلف کلام، براى آگاه ساختن و بیدار کردن مشرکان استفاده شده است، تعبیر به صَرَّفْنا در مورد آن بسیار مناسب است. قرآن با این تعبیر مى گوید: ما از هر درى وارد شدیم، و از هر راهى استفاده کردیم تا چراغ توحید را در دل این کوردلان بیفروزیم، اما گروهى از آنها آن قدر لجوج، متعصب و سرسخت اند که نه تنها این بیانات آنها را به حقیقت نزدیک نمى سازد، بلکه، بر نفرت و دورى آنها مى افزاید! در اینجا این سؤال به ذهن مى رسد: اگر این بیانات گوناگون، نتیجه معکوس دارد، ذکر آنها چه فائده اى خواهد داشت؟! پاسخ این سؤال، روشن است: قرآن براى یک فرد، یا یک گروه خاص، نازل نشده، براى کلّ جامعه انسانى است، و مسلماً همه انسان ها این گونه نیستند، بسیارند کسانى که این دلائل مختلف را مى شنوند، و راه حق را بازمى یابند، هر دسته اى از این تشنگان حقیقت، از یک نوع بیان قرآن بهره مى گیرند و بیدار مى شوند، و همین اثر، براى نزول این آیات، کافى است، هر چند کوردلانى از آن نتیجه معکوس بگیرند. به علاوه، این گروه متعصب لجوج، گر چه راهشان خطا است و خود بدبختند، ولى، حق طلبان مى توانند با مقایسه خویش با آنها، راه حق را بهتر بیابند که در مقابله نور و ظلمت، ارزش نور بیشتر معلوم مى شود، و ادب را حتى از بى ادبان مى توان آموخت. ضمناً، از این آیه این درس را در زمینه مسائل تربیتى و تبلیغى مى توان فرا گرفت که: باید براى رسیدن به هدف هاى عالى تربیتى، تنها از یک طریق استفاده نکرد، بلکه، از طرق گوناگون و وسائل مختلف بهره گرفت; چرا که مردم ذوق ها و استعدادهاى مختلفى دارند، و براى نفوذ در هر یک، باید از راهى وارد شد و یکى از فنون بلاغت نیز همین است. تفسیر نمونه) ---------------------------------------<🌿 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
68829e9feddfa248512341fb72c4f3bab3cf4929.mp3
43.4K
سوره اسرا:۴۱ شهریار پرهیزگار 🌿 @ghorun