💐.💐💐💐💐💐💐💐🍃💐🍃💐🍃.💐
دوستان سوره مائده آیه۶۷ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعای فراوان
•°🍃🍃🍃°•
🍃آیه۶۷) «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»
•💐💐💐💐•⚜
💐آیه۶۷)اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
⚜⚜⚜ °•🍃🍃🍃•°⚜
🍃تفسیر آیه۶۷) انتخاب جانشین، نقطه پایان رسالت
این آیه لحن خاصى به خود گرفته که آن را از آیات قبل و بعد، مشخص مى سازد، در این آیه، روى سخن، فقط به پیامبر است، و تنها وظیفه او را بیان مى کند، با خطاب اى پیامبر! شروع شده و با صراحت و تأکید دستور مى دهد، که آنچه را از طرف پروردگار بر او نازل شده است به مردم برساند.
مى فرماید: اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملاً به مردم برسان (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ).
آنگاه، براى تأکید بیشتر به او اخطار مى کند: اگر از این کار خوددارى کنى (که هرگز خوددارى نمى کرد) رسالت خدا را تبلیغ نکرده اى ! (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ).
پس از آن، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که گویا از واقعه خاصى اضطراب و نگرانى داشته ـ دلدارى و تأمین مى دهد و به او مى فرماید: از مردم در اداى این رسالت وحشتى نداشته باش; زیرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت (وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
و در پایان آیه به عنوان یک تهدید و مجازات، به آنهائى که این رسالت مخصوص را انکار کنند، و در برابر آن از روى لجاجت کفر بورزند، مى فرماید: خداوند کافران لجوج را هدایت نمى کند (إِنَّ اللّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ).
جمله بندى هاى آیه، لحن خاص و تأکیدهاى پى در پى آن و همچنین شروع شدن با خطاب یا أَیُّهَا الرَّسُولُ که تنها در دو مورد از قرآن مجید آمده، و تهدید پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عدم تبلیغ رسالت در صورت کوتاهى کردن ـ که منحصراً در این آیه از قرآن آمده است ـ نشان مى دهد که سخن از حادثه مهمى در میان بوده که عدم تبلیغ آن، مساوى با عدم تبلیغ رسالت بوده است.
به علاوه این موضوع مخالفان سرسختى داشته که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مخالفت آنها ـ که ممکن بوده است مشکلاتى براى اسلام و مسلمین داشته باشد ـ نگران بوده و به همین جهت خداوند به او تأمین مى دهد.
اکنون این سؤال پیش مى آید که: با توجه به تاریخ نزول سوره که مسلّماً در اواخر عمر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است، چه مطلب مهمى بوده که خداوند پیامبر (صلى الله علیه وآله) را با این تأکید، مأمور ابلاغ آن مى کند؟
آیا مسائل مربوط به توحید، شرک و بت شکنى بوده؟ که از سال ها قبل براى پیامبر و مسلمانان حل شده بود.
آیا مربوط به احکام و قوانین اسلامى بوده؟ با این که مهم ترین آنها تا آن زمان بیان شده بود.
آیا مربوط به مبارزه با اهل کتاب و یهود و نصارى بوده؟ با این که مى دانیم مسأله اهل کتاب بعد از ماجراى بنى نضیر ، بنى قریظه ، بنى قینقاع و خیبر و فدک و نجران مشکلى براى مسلمانان محسوب نمى شد.
و آیا مربوط به منافقان بوده؟ در حالى که مى دانیم پس از فتح مکّه و سیطره و نفوذ اسلام، در سراسر جزیره عربستان، منافقان از صحنه اجتماع طرد شدند، نیروهاى آنها در هم شکسته شد، و هر چه داشتند در باطن بود.
راستى چه مسأله مهمى در این آخرین ماه هاى عمر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مطرح بوده که آیه فوق این چنین درباره آن تأکید مى کند؟!
این نیز جاى تردید نیست که وحشت و نگرانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى شخص خود و جان خود نبوده، بلکه براى کارشکنى ها و مخالفت هاى احتمالى منافقان بوده که نتیجه آن براى مسلمانان خطرات یا زیان هائى به بار مى آورد. بر این اساس:
آیا مسأله اى جز تعیین جانشین براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سرنوشت آینده اسلام و مسلمین مى تواند مورد توجه باشد؟
گر چه متأسفانه پیش داورى ها و تعصب هاى مذهبى مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه، بدون پرده پوشى در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولى در عین حال در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشته اند، روایات زیادى دیده مى شود که با صراحت مى گوید: آیه فوق درباره علی (ع) نازل شده
اکنون به خلاصه شرح واقعه ی غدیر می پردازیم.{تفسیر نمونه)
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐@ghorun
🍃💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🍃
💎خلاصه جریان غدیر
در روایات فراوانى که در این زمینه نقل شده ـ در عین این که همه یک حادثه را تعقیب مى کند ـ تعبیرات گوناگونى وجود دارد.
بعضى از روایات بسیار مفصل و طولانى;
بعضى مختصر و فشرده است;
بعضى از روایات گوشه اى از حادثه را نقل مى کند; و بعضى گوشه دیگر را، ولى از مجموع این روایات و همچنین تواریخ اسلامى و ملاحظه قرائن، شرائط، محیط و محل چنین استفاده مى شود که:
✨در آخرین سال عمر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مراسم حجة الوداع، با شکوه هر چه تمام تر در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان رسید، قلب ها در هاله اى از روحانیت فرو رفته بود، و لذت معنوى این عبادت بزرگ، هنوز در ذائقه جان ها انعکاس داشت.
یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) که عدد آنها فوق العاده زیاد بود، از خوشحالىِ درک این فیض و سعادت بزرگ، در پوست نمى گنجیدند.
نه تنها مردم به مدینه در این سفر، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را همراهى مى کردند که مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز براى کسب یک افتخار تاریخى بزرگ به همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودند.
آفتاب حجاز آتش بر کوه ها و دره ها مى پاشید، اما شیرینى این سفر روحانى بى نظیر، همه چیز را آسان مى کرد، ظهر نزدیک شده بود، کم کم سرزمین جُحفه و سپس بیابان هاى خشک و سوزان غدیر خم از دور نمایان مى شد.
اینجا در حقیقت چهارراهى است که مردم سرزمین حجاز را از هم جدا مى کند، راهى به سوى مدینه در شمال، راهى به سمت عراق در شرق، و راهى به سمت غرب و سرزمین مصر و راهى به سوى سرزمین یمن در جنوب پیش مى رود و در همین جا باید آخرین خاطره و مهم ترین فصل این سفر بزرگ انجام پذیرد، و مسلمانان با دریافت آخرین دستور که در حقیقت نقطه پایانى در مأموریت هاى موفقیت آمیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود از هم جدا شوند.
روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربانمى گذشت، ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر(صلى الله علیه وآله) به همراهان داده شد، مسلمانان با صداى بلند، آنهائى را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند به بازگشت دعوت کردند، و مهلت دادند تا عقب افتادگان نیز برسند، خورشید از خط نصف النهار گذشت، مؤذّن پیامبر(صلى الله علیه وآله) با صداى اللّه اکبر مردم را به نماز ظهر دعوت کرد، مردم به سرعت آماده نماز مى شدند، اما هوا به قدرى داغ بود که بعضى مجبور بودند، قسمتى از عباى خود را به زیر پا و طرف دیگر آن را به روى سر بیفکنند، در غیر این صورت ریگ هاى داغ بیابان و اشعه آفتاب، پا و سر آنها را ناراحت مى کرد.
نه سایبانى در صحرا به چشم مى خورد و نه سبزه و گیاه و درختى، جز تعدادى درخت لخت و عریان بیابانى که با گرما، با سرسختى مبارزه مى کردند.
جمعى به همین چند درخت پناه برده بودند، پارچه اى بر یکى از این درختان برهنه افکندند و سایبانى براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ترتیب دادند، ولى بادهاى داغ به زیر این سایبان مى خزید و گرماى سوزان آفتاب را در زیر آن پخش مى کرد.
نماز ظهر تمام شد.
مسلمانان تصمیم داشتند فوراً به خیمه هاى کوچکى که با خود حمل مى کردند پناهنده شوند، ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها اطلاع داد که: همه باید براى شنیدن یک پیام تازه الهى که در ضمن خطبه مفصلى بیان مى شد، خود را آماده کنند.
کسانى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) فاصله داشتند قیافه ملکوتى او را در لابلاى جمعیت نمى توانستند مشاهده کنند.
لذا منبرى از جهاز شتران ترتیب داده شد، و پیامبر(صلى الله علیه وآله)بر فراز آن قرار گرفت، نخست حمد و سپاس پروردگار به جا آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود:
من به همین زودى دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما مى روم!
من مسئولم شما هم مسئولید!
شما درباره من چگونه شهادت مى دهید؟
مردم صدا بلند کرده گفتند: نَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ جَهَدْتَ فَجَزاکَ اللّه خَیْراً:
ما گواهى مى دهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردى و شرط خیر خواهى را انجام دادى و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودى، خداوند تو را جزاى خیر دهد .
سپس فرمود: آیا شما به یگانگى خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز گواهى نمى دهید ؟!
همه گفتند: آرى، گواهى مى دهیم .
فرمود: خداوندا گواه باش !...
بار دیگر فرمود: اى مردم! آیا صداى مرا مى شنوید؟...
گفتند: آرى، و به دنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صداى زمزمه باد چیزى شنیده نمى شد.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:... اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار مى گذارم چه خواهید کرد؟
تفسیر نمونه)
ادامه👇
💐 @ghorun
🍃💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🍃
یکى از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللّه؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) بلافاصله گفت:
🔸 اوّل، ثقل اکبر، کتاب خدا است که یک سوى آن به دست پروردگار، و سوى دیگرش در دست شما است، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید.
🔸و اما دومین یادگار گرانقدر من، خاندان منند و خداوند لطیفِ خبیر به من خبر داده که این دو، هرگز از هم جدا نمى شوند، تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشى نگیرید، که هلاک مى شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد.
ناگهان مردم دیدند پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اطراف خود نگاه کرد، گویا کسى را جستجو مى کند و همین که چشمش به على(علیه السلام) افتاد، خم شد، دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدى زیر بغل هر دو نمایان شد، و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان افسر شکست ناپذیر اسلام است.
در اینجا صداى پیامبر(صلى الله علیه وآله)رساتر و بلندتر شد و فرمود: أَیُّهَا النّاسُ مَنْ أَوْلَى النّاسِ بِالْمُؤْمِنِیْنَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ: چه کسى از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است ؟!
گفتند: خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) داناترند!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت: خدا، مولا و رهبر من است، و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم).
سپس فرمود: فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاه: هر کس من مولا و رهبر او هستم، على، مولا و رهبر او است ـ و این سخن را سه بار و به گفته بعضى از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد ـ .
و به دنبال آن سر به سوى آسمان برداشته عرض کرد:
اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَیْثُ دارَ:
خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار، محبوب بدار آن کس که او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد، یارانش را یارى کن، و آنها که یاریش را ترک کنند، از یارى خویش محروم ساز، و حق را همراه او بدار به هر سو که او مى چرخد .
سپس فرمود: أَلا فَلْیُبَلِّغِ الشّاهِدُ الْغائِبَ: آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند این خبر را به غائبان برسانند .
خطبه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان رسید، عرق از سر و روى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و مردم فرو مى ریخت، و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحى خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خواند: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی...: امروز آئین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم .
پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: اَللّهُ أَکْبَرُ، اَللّهُ أَکْبَرُ عَلى إِکْمالِ الدِّیْنِ وَ إِتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسالَتِى وَ الْوِلایَةِ لِعَلِىٍّ مِنْ بَعْدِى:
خداوند بزرگ است ، همان خدائى که آئین خود را کامل، و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از نبوت و رسالت من و ولایت على(علیه السلام) پس از من راضى و خشنود گشت .
در این هنگام شور و غوغائى در میان مردم افتاد و على(علیه السلام) را به این موقعیت تبریک مى گفتند، و از افراد سرشناسى که به او تبریک گفتند، ابوبکر و عمر بودند، که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جارى ساختند: بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طالِب أَصْبَحْتَ وَ أَمسَیتَ مَوْلایَ وَ مَوْلى کُلِّ مُؤْمِن وَ مُؤْمِنَة:
آفرین بر تو باد! آفرین بر تو باد! اى فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان باایمان شدى .
در این هنگام ابن عباس گفت: به خدا این پیمان در گردن همه خواهد ماند .
پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) گفت: برخیز; زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم .
و سپس فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد، مولا و رهبر او است پس شما همه از سر صدق و راستى از او پیروى کنید .
در این هنگام، پیامبر(صلى الله علیه وآله)عرض کرد: بارالها! دوست او را دوست بدار و با آن کس که با على دشمنى ورزد دشمن باش... .
این بود خلاصه اى از حدیث معروف غدیر که در کتب دانشمندان اهل تسنن و شیعه آمده است.
تفسیر نمونه)
🍃💐💐 @ghorun 💐💐🍃
هدایت شده از علیرضا
0f369d5b825b050ba5376c71f626d896e77d7bd6.mp3
103.5K
سوره مائده:۶۷
شهریار پرهیزگار
💐🍃 @ghorun
==🔹.🔷.🌺============🌺.🔷.🔹==
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره تحریم آیه۶ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفاپس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
============🔹🔷🔹============
آیه۶} يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوٓا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَآئِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
🌺============🌺============🌺
آیه۶} ای كسانی كه ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی كه هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی كه فرشتگانی بر آن گمارده شده كه خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مینمایند!
============🔹🔷🔹============
تفسیر آیه۶} خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید!
به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله)، خداوند در آیات مورد بحث، روى سخن را به همه مؤمنان کرده، دستوراتى درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها مى دهد، نخست مى فرماید:
اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ).
نگهدارى خویشتن به ترک معاصى و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهدارى خانواده به تعلیم، تربیت، امر به معروف، نهى از منکر و فراهم ساختن محیطى پاک و خالى از هرگونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است.
این برنامه اى است که باید از نخستین سنگ بناى خانواده، یعنى از مقدمات ازدواج، و سپس، نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزى صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگى و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمى شود، مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
قابل توجه این که: تعبیر به قُوا (نگاه دارید) اشاره به این است که، اگر آنها را به حال خود رها کنید، خواه ناخواه به سوى آتش دوزخ پیش مى روند، شما هستید که باید آنها را از سقوط در آتش دوزخ حفظ کنید.
وَقُود (بر وزن کبود) چنان که قبلاً نیز اشاره کرده ایم، به معنى آتشگیره یعنى ماده قابل اشتعال، مانند هیزم است (نه به معنى آتش زنه مثل کبریت ، چرا که عرب آن را زناد مى گوید).
به این ترتیب، آتش دوزخ مانند آتش هاى این جهان نیست، شعله هاى آن از درون وجود خود انسان ها زبانه مى کشد! و از درون سنگ ها! نه فقط سنگ هاى گوگردى که بعضى از مفسران به آن اشاره کرده اند، بلکه، همه انواع سنگ ها، چون لفظ آیه مطلق است، و امروز مى دانیم: هر قطعه از سنگ ها مرکب از میلیاردها میلیارد دانه اتم است، که اگر نیروى ذخیره درون آنها آزاد شود، چنان آتشى برپا مى کند که انسان را خیره مى کند.
بعضى از مفسران حِجارَة را در اینجا به بت هائى تفسیر کرده اند که از سنگ ساخته مى شد، و مورد پرستش مشرکان بود.
آنگاه مى افزاید: فرشتگانى بر این آتش گمارده شده که خشن و سخت گیرند هرگز معصیت فرمان خدا نمى کنند، و هر دستورى به آنها دهد بدون چون و چرا اجرا مى کنند (عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لایَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ).
به این ترتیب، نه راه گریزى وجود دارد، و نه گریه، التماس، جزع و فزع مؤثر است.
روشن است، هر مأمورى براى کارى گمارده شود، باید با روحیاتى متناسب آن ساخته شده باشد، و مأموران عذاب طبعاً باید خشن باشند; چرا که جهنم کانون رحمت نیست، کانون خشم و غضب الهى است، اما در عین حال، این مأموران هرگز از مرز عدالت خارج نمى شوند، فرمان خدا را بى کم و کاست اجرا مى کنند.
جمعى از مفسران در اینجا سؤالى مطرح کرده اند و آن این که:
تعبیر به عدم عصیان در آیه فوق، با مسأله عدم وجود تکلیف در قیامت چگونه سازگار است؟
در پاسخ باید توجه داشت: اطاعت و ترک عصیان فرشتگان، یک نوع اطاعت تکوینى است، نه تشریعى، و اطاعت تکوینى همیشه وجود دارد، و به تعبیر دیگر، آنها آن چنان ساخته شده اند که فرمان هاى الهى را با کمال میل و رغبت و عشق، در عین اختیار اجرا مى کنند.
تفسیر نمونه)
==================🔷🌺 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
3ffbf32bb697efa16dc5ff3349b396c1062762a2.mp3
134.7K
سوره تحریم:۶
شهریار پرهیزگار
🔷🌺 @ghorun
•---------------------------------------------🌿---•<🌺
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره اسرا آیه۴۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
-----------------------------------------------------•<🌿
آیه۴۱) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا
•----------------------------------------------------•<🌺
آیه۴۱) ما در این قرآن، انواع بیانات مؤثر را آوردیم تا متذكر شوند! ولی (گروهی از كوردلان،) جز بر نفرتشان نمیافزاید.
-----------------------------------------------------•<🌿
تفسییر آیه۴۱) چگونه از حق فرار مى کنند؟!
از آنجا که سخن در آیات گذشته، به مسأله توحید و شرک منتهى شد، در آیات مورد بحث، این مسأله با بیان روشن و قاطعى دنبال مى شود.
نخست، از لجاجت فوق العاده جمعى از مشرکان در برابر دلائل مختلف توحید، سخن به میان آورده، مى گوید: ما در این قرآن انواع استدلالات و بیانات مؤثر را آوردیم تا آنها متذکر شوند و در راه حق گام بردارند، ولى این همه بیان و استدلال جز بر نفرت و فرار آنها نیفزود (وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزِیدُهُمْ إِلاّ نُفُوراً).
صَرَّفَ از ماده تصریف به معنى تغییر دادن و دگرگون ساختن است، و مخصوصاً با توجه به این که: از باب تفعیل است، معنى کثرت را نیز در بردارد.
و از آنجا که بیانات قرآن، در زمینه اثبات توحید و نفى شرک، گاهى در لباس استدلال منطقى، گاهى فطرى، زمانى در شکل تهدید، گاهى تشویق، و خلاصه از انواع طرق و فنون مختلف کلام، براى آگاه ساختن و بیدار کردن مشرکان استفاده شده است، تعبیر به صَرَّفْنا در مورد آن بسیار مناسب است.
قرآن با این تعبیر مى گوید: ما از هر درى وارد شدیم، و از هر راهى استفاده کردیم تا چراغ توحید را در دل این کوردلان بیفروزیم، اما گروهى از آنها آن قدر لجوج، متعصب و سرسخت اند که نه تنها این بیانات آنها را به حقیقت نزدیک نمى سازد، بلکه، بر نفرت و دورى آنها مى افزاید!
در اینجا این سؤال به ذهن مى رسد: اگر این بیانات گوناگون، نتیجه معکوس دارد، ذکر آنها چه فائده اى خواهد داشت؟!
پاسخ این سؤال، روشن است: قرآن براى یک فرد، یا یک گروه خاص، نازل نشده، براى کلّ جامعه انسانى است، و مسلماً همه انسان ها این گونه نیستند، بسیارند کسانى که این دلائل مختلف را مى شنوند، و راه حق را بازمى یابند، هر دسته اى از این تشنگان حقیقت، از یک نوع بیان قرآن بهره مى گیرند و بیدار مى شوند، و همین اثر، براى نزول این آیات، کافى است، هر چند کوردلانى از آن نتیجه معکوس بگیرند.
به علاوه، این گروه متعصب لجوج، گر چه راهشان خطا است و خود بدبختند، ولى، حق طلبان مى توانند با مقایسه خویش با آنها، راه حق را بهتر بیابند که در مقابله نور و ظلمت، ارزش نور بیشتر معلوم مى شود، و ادب را حتى از بى ادبان مى توان آموخت.
ضمناً، از این آیه این درس را در زمینه مسائل تربیتى و تبلیغى مى توان فرا گرفت که: باید براى رسیدن به هدف هاى عالى تربیتى، تنها از یک طریق استفاده نکرد، بلکه، از طرق گوناگون و وسائل مختلف بهره گرفت; چرا که مردم ذوق ها و استعدادهاى مختلفى دارند، و براى نفوذ در هر یک، باید از راهى وارد شد و یکى از فنون بلاغت نیز همین است.
تفسیر نمونه)
---------------------------------------<🌿 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
68829e9feddfa248512341fb72c4f3bab3cf4929.mp3
43.4K
سوره اسرا:۴۱
شهریار پرهیزگار
🌿 @ghorun
...🍃.🍂.🍃.🍂.🍃.🍂.🍃.🍂.🍃.🍂.🍃...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره اسرا آیه۴۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
... ... ... ... ... ... ... .🍃🍂🍃 ... ... ... ... ... ...
آیه۴۲}قُلْ لَوْ كَانَ مَعَهُٓ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَىٰ ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا
... ... ... . ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
آیه۴۲} بگو: «اگر آنچنان كه آنها میگویند با او خدایانی بود، در این صورت، (خدایان) سعی میكردند راهی به سوی (خداوند) صاحب عرش پیدا كنند.»
... ... ... ... ... ... ... .🍃🍂🍃 ... ... ... ... ... ...
تفسیر آیه۴۲} دلیل تمانع
آیه بعد به یکى از دلائل توحید، اشاره مى کند که در لسان دانشمندان و فلاسفه به عنوان دلیل تمانع معروف شده است، مى گوید:
اى پیامبر به آنها بگو اگر با خداوند قادر متعال، خدایان دیگرى بود ـ آن چنان که آنها مى پندارند ـ این خدایان سعى مى کردند راهى به خداوند بزرگ صاحب عرش پیدا کنند، و بر او غالب شوند (قُلْ لَوْ کانَ مَعَهُ آلِهَةٌ ـ کَما یَقُولُونَ ـ إِذاً لاَبْتَغَوْا إِلى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً).
گر چه جمله إِذاً لاَبْتَغَوْا إِلى ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً مفهومش این است که: آنها راهى به سوى صاحب عرش پیدا مى کردند، ولى، طرز سخن نشان مى دهد: منظور، پیدا کردن راهى براى غلبه بر او است، مخصوصاً تعبیر به ذِى الْعَرش به جاى اللّه ، اشاره به همین مطلب مى کند یعنى آنها هم مى خواستند مالک عرش اعلا شوند، و بر پهنه جهان هستى حکومت کنند، و به همین جهت به مبارزه با او برمى خاستند.
به هر حال، طبیعى است: هر صاحب قدرتى مى خواهد قدرت خود را کامل تر و قلمرو حکومت خویش را بیشتر کند، و اگر راستى خدایانى وجود داشت این تنازع و تمانع بر سر قدرت، و گسترش حکومت در میان آنها در مى گرفت.
ممکن است گفته شود: چه مانعى دارد که خدایان متعدد با همکارى یکدیگر، بر این عالم حکومت کنند؟
و چه لزومى دارد که به تنازع برخیزند؟!
در پاسخ این سؤال باید به این واقعیت توجه داشت: قطع نظر از این که: علاقه به تکامل و توسعه قدرت، براى هر موجودى طبیعى است، و قطع نظر از این که: خدایانى را که مشرکان به آن اعتقاد داشتند، داراى بسیارى از صفات بشرى بودند که یکى از روشن ترین آنها علاقه به حکومت و قدرت بیشتر است، اصولاً لازمه تعدّد، اختلاف است و لازمه اختلاف تنازع و عدم هماهنگى و همکارى; و اگر هیچ گونه اختلافى در رویه، برنامه و جهات دیگر نباشد، تعدّد معنى نخواهد داشت بلکه هر دو یک چیز خواهند بود (دقت کنید).
نظیر این بحث، در آیه ۲۲ سوره انبیاء نیز آمده است: آنجا که مى گوید: لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا: اگر در زمین و آسمان خدایان دیگرى جز اللّه وجود داشتند، نظام جهان به هم مى ریخت .
اشتباه نشود، این دو بیان، گر چه از پاره اى جهات شبیهند ولى اشاره به دو دلیل مختلف مى کنند، که یکى بازگشت به فساد نظم جهان بر اثر تعدّد خدایان است، و دیگرى قطع نظر از نظم جهان، از وجود تمانع و تنازع در میان خدایان متعدد سخن مى گوید.
تفسیر نمونه}
... ... ... ... ... ... ... . ... ... ... ..🍃 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
dd149600996cd0c4cdcfd32b32dc44a77200d6f1.mp3
50.8K
سوره اسرا:۴۲
شهریار پرهیزگار
🍃 @ghorun
✨⚪✨-----------------------------------✨⚪✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره اسرا آیه۴۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.
آیه۴۳} سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا
✨----------------------------------------------------✨
آیه۴۳} او پاك و برتر است از آنچه آنها میگویند، بسیار برتر و منزهتر!
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.
تفسیر آیه۴۳} و از آنجا که در تعبیرات مشرکان، خداوند بزرگ، تا سر حدّ یک طرف نزاع تنزل کرده است، در آیه بعد، بلا فاصله مى گوید: خداوند از آنچه آنها مى گویند پاک و منزه است و از آنچه مى اندیشند بسیار برتر و بالاتر است (سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یَقُولُونَ عُلُوّاً کَبِیراً).
در واقع، در این جمله کوتاه با چهار تعبیر مختلف، پاکى دامان کبریائیش از این گونه نسبت هاى ناروا بیان شده است:
* ۱ ـ خداوند از این نقائص و نسبت هاى ناروا منزّه است (سُبْحانَهُ).
* ۲ ـ او برتر از آن است که اینها مى گویند (وَ تَعالى عَمّا یَقُولُونَ).
* ۳ ـ با ذکر کلمه عُلُوّاً که مفعول مطلق است و براى تأکید، این گفتار را تأکید نموده است.
* ۴ ـ سرانجام، با تعبیر به کَبِیراً تأکید جدیدى بر آن مى افزاید.
قابل توجه این که: جمله عَمّا یَقُولُونَ (از آنچه آنها مى گویند) معنى وسیعى دارد که همه نسبت هاى نارواى آنان و لوازمى را که در بردارد، شامل مى شود (دقت کنید).
تفسیر نمونه}
.-------.------.------.-------.-------.🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
42864fd76911e76bf0ba546f54b43b732dd6398f.mp3
38.3K
سوره اسرا:۴۳
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸.
🍃🍃🍃.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸.🍃🍃🍃
🍃 .🌸°🌸. 🍃
دوستان سوره آل عمران آیه۶۱ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.🍃🍃🍃🍃🍃.
آیه۶۱) «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»
.🌸🌸.
آیه۶۱)پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه كند، بگو: «بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم؛ سپس مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.»
.🍃🍃🍃🍃🍃.
تفسیر آیه۶۱) مباهله با مسیحیان نجران
این آیه، به دنبال آیات قبل و استدلالى که در آنها بر نفى خدا بودن مسیح(علیه السلام)شده بود، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: هر گاه بعد از علم و دانش که (درباره مسیح) براى تو آمده (باز) کسانى با تو در آن به محاجّه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت مى کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود (کسانى که به منزله ما جان هستند) دعوت مى کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله مى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار مى دهیم (فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ).
ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند; زیرا چنین عملى به تنهایى هیچ فایده اى ندارد، بلکه منظور این است: این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند.
به تعبیر دیگر، گرچه در این آیه، به تأثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده اما از آنجا که این کار به عنوان آخرین حربه ، بعد از اثر نکردن منطق و استدلال ، مورد استفاده قرار گرفته، دلیل بر این است که: منظور، ظاهر شدن اثر خارجى این نفرین است نه تنها یک نفرین ساده.
تفسیر نمونه)
🍃🍃🌸.✨.🌸🍃🍃
🆔📚 @ghorun
.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸.
🍃🍃🍃.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸.🍃🍃🍃
🍃 .🌸🌸. 🍃
🔅 شأن نزول:
گفته اند: این آیه و آیات قبل از آن درباره هیأت نجرانى مرکب از عاقب و سیّد و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، عرض کردند: آیا هرگز دیده اى فرزندى بدون پدر متولد شود؟ در این هنگام آیه اِنَّ مَثَلَ عِیْسى عِنْدَ اللّهِ... نازل شد و هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را به مباهله
دعوت کرد. آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به شخصیت هاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت:
شما فردا به محمّد(صلى الله علیه وآله) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید; زیرا چیزى در بساط ندارد .
فردا که شد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد در حالى که دست على بن ابیطالب(علیه السلام) را گرفته بود و حسن و حسین(علیهما السلام) در پیش روى او راه مى رفتند، و فاطمه(علیها السلام) پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود، هنگامى که نگاه کرد، دید پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد، به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوب ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على(علیه السلام) هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه(علیها السلام)است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک ترین افراد به قلب او است... .
سیّد به اسقف گفت: براى مباهله قدم پیش گذار .
گفت: نه، من مردى را مى بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مى کند و من مى ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمى گذرد که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نخواهد داشت.
اسقف به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: اى ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمى کنیم، بلکه مصالحه مى کنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آنها مصالحه کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى عدد نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) ضامن این عاریت ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند، و عهد نامه اى در این زمینه نوشته شد.
و در روایتى آمده است: اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورت هائى را مى بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند: کوه ها را از جا برکند، چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند .
✨.🌸.✨
🆔📚 @ghorun
🌼🌿::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌿🌼
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره اسرا آیه۴۴ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...................................................................
آیه۴۴] تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
🌼:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:..:.:.:.:.:🌼
آیه ۴۴] آسمانهای هفتگانه و زمین و كسانی كه در آنها هستند، همه تسبیح او میگویند؛ و هر موجودی، تسبیح و حمد او میگوید؛ ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.
...................................................................
تفسیر آیه۴۴] سپس براى اثبات عظمت مقام پروردگار، و این که: او برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم مشرکان است، به بیان تسبیح موجودات جهان در برابر ذات مقدسش پرداخته، مى گوید: آسمان هاى هفتگانه، زمین و کسانى که در آنها هستند همگى تسبیح خدا مى گویند (تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الاْ َرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ).
نه تنها آسمان ها و زمین، که هیچ موجودى نیست مگر این که: تسبیح و حمد خدا مى گوید ولى شما تسبیح آنها را درک نمى کنید (وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لاتَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ).
با این حال او حلیم و غفور است (إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً).
شما را به خاطر شرک و کفرتان فورا مؤاخذه نمى کند، به مقدار کافى مهلت مى دهد، و درهاى توبه را به روى شما باز مى گذارد تا اتمام حجت شود.
به تعبیر دیگر، شما این توانائى را دارید که: زمزمه تسبیح موجودات را از درون همه ذرات جهان، بشنوید، و به خداوند یگانه قادر متعال، پى برید، ولى کوتاهى مى کنید، خداوند هم شما را به این کوتاهى فوراً مؤاخذه و مجازات نمى کند، بلکه، حداکثر مجال و فرصت را در راه شناخت توحید و ترک شرک به شما مى دهد.
تفسیر نمونه)
.......................................🌼📖 @ghorun
35dd43d54ea003be15ee3a48de6e427cc0bbd580.mp3
98.9K
سوره اسرا:۴۴
شهریار پرهیزگار
📖 @ghorun
•〰🔹〰🌿〰🔹〰🌿〰🔹〰🌿
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره بروج آیه۱۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید التماس دعا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۱۰) إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ
🌿•〰〰〰〰〰〰〰〰〰•🌿
آیه۱۰) كسانی كه مردان و زنان باایمان را شكنجه دادند سپس توبه نكردند، برای آنها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۱۰) شکنجه گران در برابر مجازات الهى
بعد از بیان جنایت عظیم شکنجه گران اقوام پیشین، که مؤمنان با استقامت را زنده، زنده در آتش مى سوزاندند، در این آیات، به کیفر سخت الهى نسبت به آن شکنجه گران و پاداش هاى عظیم مؤمنان اشاره مى کند.
نخست، مى فرماید: کسانى که مردان و زنان با ایمان را مورد آزار و عذاب و شکنجه قرار دادند، سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ براى آنها است، و همچنین عذاب آتش سوزان (إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ).
فَتَنُوا از ماده فتن (بر وزن متن)، و فتنه در اصل به معنى قرار دادن طلا در آتش است تا میزان خلوص آن روشن شود، سپس این ماده (فتنه) هم به معنى آزمایش ، هم به معنى عذاب و مجازات و هم به معنى گمراهى و شرک به کار رفته است و در آیه مورد بحث، به معنى عذاب و آزار و شکنجه است، نظیر آن در آیات ۱۳ و ۱۴ ذاریات نیز آمده: یَوْمَ هُمْ عَلَى النّارِ یُفْتَنُونَ * ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ: همان روزى که آنها بر آتش سوزانده مى شوند * و به آنها مى گویند: بچشید عذاب خود را، این همان چیزى است که درباره آن عجله داشتید !
جمله ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا نشان مى دهد: راه توبه حتى براى چنین شکنجه گرانِ ستمگرى باز است، و این نهایت لطف پروردگار را نسبت به گنهکاران نشان مى دهد، و ضمناً هشدارى است به مردم مکّه که تا دیر نشده است، دست از آزار و شکنجه مؤمنان بردارند، و به سوى خدا بازگردند.
اصولاً، قرآن راه بازگشت را به روى کسى نمى بندد، و این نشان مى دهد قرار دادن مجازات هاى سخت و دردناک نیز، براى اصلاح فاسدان و مفسدان و به منظور بازگشت آنها به سوى حق است.
قابل توجه این که: در این آیه، دو گونه عذاب براى آنها ذکر کرده: یکى عذاب جهنم و دیگرى عذاب حریق (عذاب آتش سوزان)، ذکر این دو ممکن است به خاطر این باشد که در جهنم انواعى از مجازات ها وجود دارد که یکى از آنها آتش سوزان است، و ذکر آن بالخصوص به خاطر این است که شکنجه گران مزبور، مؤمنان را با آتش مى سوزاندند و باید در آنجا با آتش مجازات شوند، اما این آتش کجا؟ و آن آتش کجا؟
این آتش، از شعله هاى قهر و غضب خدا افروخته شده، آتشى است جاویدان و همیشگى، آتشى است توأم با ذلت و خوارى، ولى آتش دنیا، آتش ناپایدارى است که به دست خلق ضعیف افروخته شده است، و مؤمنانى که با آن مى سوزند سربلند و مفتخرند، و در صف اول شهیدان راه خدا جاى دارند.
بعضى نیز گفته اند: عذاب جهنم در برابر کفر آنها بوده، و عذاب حریق در مقابل اعمال شکنجه آنها است.
تفسیر نمونه)
~~~~~~~~~~~~~🖌 @ghorun
191196e1714fdf66278df633859bd3577277cfad.mp3
68.8K
سوره بروج:۱۰
شهریار پرهیزگار
🖌 @ghorun
🌿¤🌷¤🌷¤🌷¤🌷¤🌷¤🌷¤🌷¤🌿
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره منافقون آیه۹ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.¤..¤...¤...¤...¤...¤...¤..¤...¤...¤...¤...¤.
آیه۹) يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَآ أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَأُولَٰٓئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
🌷..¤..¤...¤...¤...¤..¤..¤...¤...¤...¤...🌷
آیه۹) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نكند! و كسانی كه چنین كنند، زیانكارانند!
.¤..¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤..¤.
تفسیر آیه۹) اموال و فرزندان، شما را از یاد خدا غافل نکنند!
از آنجا که یکى از عوامل مهم نفاق، حبّ دنیا، و علاقه افراطى به اموال و فرزندان است، در این آیات که آخرین آیات سوره منافقون است، مؤمنان را از چنین علاقه افراطى باز مى دارد و مى گوید: اى کسانى که ایمان آورده اید اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ).
و آنها که چنین کنند زیانکارانند (وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ).
درست است که اموال و اوّلاًد از مواهب الهى هستند، ولى، تا آنجا که از آنها در راه خدا و براى نیل به سعادت، کمک گرفته شود، اما، اگر علاقه افراطى به آنها، سدّى در میان انسان و خدا ایجاد کند، بزرگ ترین بلا محسوب مى شوند، یکى از عوامل انحراف همین حبّ دنیا بود.
🔶در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) این معنى به روشن ترین وجهى ترسیم شده است، آنجا که مى فرماید: ما ذِئْبانِ ضارِیانِ فِی غَنَم لَیْسَ لَها راع، هذا فِی أَوَّلِها وَ هذا فِی آخِرِها بِأَسْرَعَ فِیها مِنْ حُبِّ الْمالِ وَ الشَّرَفِ فِی دِینِ الْمُؤْمِنِ:
دو گرگ درنده در یک گله بى چوپان که یکى در اول گله و دیگرى در آخر آن باشد، آن قدر ضرر نمى زنند، که مال پرستى و جاه طلبى به دین مؤمن ضرر مى رسانند !
در این که منظور از ذکر خدا در اینجا چیست؟ مفسران احتمالات زیادى ذکر کرده اند:
* بعضى آن را به نمازهاى پنجگانه.
* و بعضى به شکر نعمت و صبر بر بلا و رضاى به قضا.
* و بعضى به حج و زکات و تلاوت قرآن.
* و بعضى به تمام فرائض تفسیر کرده اند، ولى، روشن است: ذکر خدا، معنى وسیعى دارد که، همه اینها و غیر اینها را شامل مى شود، بنابراین تفسیر به امور فوق، از قبیل ذکر مصداق هاى روشن است.
تعبیر به خاسِرُون: زیانکاران به خاطر آن است که، حبّ دنیا چنان انسان را سرگرم مى کند که سرمایه هاى وجودى خویش را در راه لذات ناپایدار، و گاهى، در اوهام و پندارها، صرف مى کند و با دست خالى از این دنیا مى رود، در حالى که، با داشتن سرمایه هاى بزرگ، براى زندگى جاویدانش کارى نکرده است.
تفسیر نمونه)
¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤...¤.🆔 @ghorun