bd3ff6ed38802c4b1f4b63255b5b775695dbedf1.mp3
83.6K
سوره منافقون:۹
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
...•🔸•🔸•🔸•🔸•🔶•🔶•🔸•🔸•🔸•🔸•...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره منافقون آیه۱۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
..•...•...•...•...•...•.🔸🔶🔸.•...•...•...•...•...•...
آیه۱۰) وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَآ أَخَّرْتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
آیه۱۰)از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق كنید، پیش از آنكه مرگ یكی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت كمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»
..•...•...•...•...•...•.🔸🔶🔸.•...•...•...•...•...•...
تفسیر آیه۱۰) و به دنبال این اخطار شدید به مؤمنان، دستور انفاق در راه خدا را صادر کرده، مى فرماید: از آنچه به شما روزى داده ایم انفاق کنید پیش از آن که مرگ یکى از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا مرگ مرا مدت کمى به تاخیر نینداختى تا انفاق کنم و از صالحان باشم ؟! (وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِی إِلى أَجَل قَرِیب فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصّالِحِینَ).
گر چه، بعضى امر به انفاق را در اینجا به معنى وجوب تعجیل در اداى زکات تفسیر کرده اند، ولى روشن است: منظور آیه، هر گونه انفاق واجب و مستحب را که وسیله نجات انسان در آخرت است، شامل مى شود.
جالب این که: در ذیل آیه، مى گوید: من انفاق کنم و از صالحان شوم این تعبیر، بیانگر تاثیر عمیق انفاق در صالح بودن انسان است، گر چه بعضى، صالح بودن را در اینجا به معنى انجام مراسم حج تفسیر کرده اند و در بعضى از روایات نیز، صریحاً آمده، ولى اینها نیز از قبیل ذکر مصداق روشن است.
جمله مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اشاره به قرار گرفتن انسان در آستانه مرگ و ظاهر شدن علائم آن است; زیرا این سخن را انسان بعد از مرگ نمى گوید، بلکه در آستانه مرگ مى گوید.
تعبیر به: مِنْ ما رَزَقْناکُمْ: از آنچه به شما روزى داده ایم علاوه بر این که منحصر به اموال نیست، بلکه تمام مواهب را دربر مى گیرد، بیانگر این حقیقت است که: همه اینها از ناحیه دیگرى است و چند روزى این امانت نزد ما است ، بنابراین، بخل ورزیدن چه معنى دارد؟
بسیارند کسانى که وقتى چشم برزخى پیدا مى کنند، خود را در آخرین لحظات زندگى و در آستانه قیامت مى بینند، پرده هاى غفلت و بى خبرى از جلو چشمان آنها کنار مى رود، و مى بینند باید اموال و سرمایه ها را بگذارند و بروند، بى آن که بتوانند از آن توشه اى براى این سفر طولانى برگیرند، پشیمان مى شوند، آتش حسرت به جانشان مى افتد، و تقاضاى بازگشت به زندگى مى کنند، هر چند بازگشتن، کوتاه و گذرا باشد، تا جبران کنند، ولى، دست ردّ بر سینه آنها گذارده مى شود; چرا که سنت الهى است: این راه، بازگشت ندارد!
تفسیر نمونه)
•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•.🆔 @ghorun
13c96a0ddd63164147cb70c472c92251f6abe4ea.mp3
94.5K
سوره منافقون:۱۰
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
🌸✨<><><><><><><><><><><>✨🌸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره منافقون آیه۱۱ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🌸..........................................................🌸
آیه۱۱) وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
<><><><><><><><><><><><><><><><>
آیه۱۱) خداوند هرگز مرگ كسی را هنگامی كه اجلش فرا رسد به تأخیر نمیاندازد، و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
🌸..........................................................🌸
تفسیر آیه۱۱) لذا در آخرین آیه، با قاطعیت تمام، مى فرماید: خداوند هرگز مرگ کسى را، هنگامى که اجلش فرا رسد، به تأخیر نمى اندازد ! (وَ لَنْ یُؤَخِّرَ اللّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها).
حتى یک ساعت، پس و پیش در کار نیست، چنان که در آیات دیگر قرآن نیز، به آن اشاره شده است، در آیه ۳۴ سوره اعراف مى خوانیم: فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لایَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لایَسْتَقْدِمُونَ: هنگامى که مرگ آنها فرا رسد، نه یک ساعت پیشى مى گیرند نه یک ساعت، تأخیر مى کنند .
و سرانجام آیه را با این جمله پایان مى دهد: خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است (وَ اللّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).
و همه آنها را براى پاداش و کیفر، ثبت کرده و در برابر همه آنها به شما جزا مى دهد.
****
🔶 ـ نفاق اعتقادى و عملى
نفاق معنى وسیعى دارد، که هرگونه دوگانگى ظاهر و باطن را در بر مى گیرد، مصداق بارز آن، نفاق عقیدتى است، که آیات منافقون معمولاً ناظر به آن است و آن مربوط به کسانى است که در ظاهر اظهار ایمان مى کنند، ولى در دل شرک و کفر، پنهان مى دارند.
اما نفاق عملى در مورد کسانى است که اعتقاد باطنى آنها اسلام است، ولى اعمالى بر خلاف این تعهد باطنى انجام مى دهند که دوگانگى چهره درون و برون را نشان مى دهد، مانند: پیمان شکنى، دروغ و خیانت در امانت، لذا در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است: ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کانَ مُنافِقاً، وَ إِنْ صامَ وَ صَلّى، وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ: مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خانَ، وَ إِذا حَدَّثَ کَذِبَ، وَ إِذا وَعَدَ أَخْلَفَ:
سه چیز است در هر کس باشد منافق است، هر چند نماز بخواند، روزه بگیرد و خود را مسلمان بداند: کسى که در امانت خیانت کند، به هنگام سخن گفتن دروغ گوید، و هر گاه وعده اى دهد، تخلف نماید .
در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: ما زادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلى ما فِى الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنا نِفاقٌ: هر مقدار خشوع ظاهر بر آنچه در قلب است، افزون گردد او در نزد ما نفاق است .
و در جاى دیگر از امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى خوانیم: إِنَّ الْمُنافِقَ یَنْهى وَ لایَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِما لایَأْتِی: منافق، نهى از منکر مى کند، اما خود، آن را ترک نمى گوید، و امر به معروف مى کند اما خودش انجام نمى دهد !
و از شعب مهم نفاق عملى، شرک و ریاکارى است، که در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است.
تفسیر نمونه)
...<>...<>...<>...<>...<>...<>...✏ @ghorun
e9c3829999afd3bad3594b3415651cee3ca82d31.mp3
54.7K
سوره منافقون:۱۱
شهریار پرهیزگار
✏️ @ghorun
🔆•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•🔆
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره بلد آیه۴ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•
آیه۴) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ
~~~~~~~~~🔅~🔆~🔅~~~~~~~~~
آیه۴) كه ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او پر از رنجهاست)!
•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•...•
تفسیر آیه۴) مسلماً ما انسان را در رنج آفریدیم (لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ فی کَبَد).
کَبَد به گفته طبرسى در مجمع البیان در اصل، به معنى شدت است، و لذا هنگامى که شیر غلیظ شود تَکَبَّدَ اللَّبَنُ مى گویند.
ولى، به گفته راغب در مفردات ، کبد (بر وزن حسد) به معنى دردى است که عارض کبد (جگر سیاه) انسان مى شود و سپس، به هر گونه مشقت و رنج اطلاق شده است.
ریشه این لغت هر چه باشد، مفهوم فعلى آن همان رنج و ناراحتى است.آرى، انسان از آغاز زندگى، حتى از آن لحظه اى که نطفه او در قرارگاه رحم واقع مى شود، مراحل زیادى از مشکلات و درد و رنج ها را طى مى کند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانى، و از همه مشکل تر دوران پیرى، مواجه به انواع مشقت ها و رنج ها است، و این است طبیعت زندگى دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است، اشتباه، و به گفته شاعر عرب:
طُبِعَتْ عَلى کَدِر وَ أَنْتَ تُرِیْدُها *** صَفْواً عَنِ الأَقْذارِ وَ الأَکْدارِ؟
وَ مُکَلِّفُوا الأَیّامِ ضِدَّ طِباعِها *** مُتَطَلِّبٌ فِى الْماءِ حَذْوَةَ نار!
طبیعت جهان بر کدورت است و تو مى خواهى * از هر گونه کدورت و ناپاکى پاک باشد؟
هر کس دوران جهان را بر ضد طبیعتش بطلبد * همچون کسى است که در میان امواج آب، شعله آتش جستجو مى کند !
نگاهى به زندگى انبیاء و اولیاء اللّه نیز نشان مى دهد، زندگى این گل هاى سرسبد آفرینش نیز، با انواع ناملائمات و درد و رنج ها قرین بود، هنگامى که دنیا براى آنها چنین باشد، وضع براى دیگران روشن است.
و اگر افراد یا جوامعى را مى بینیم که، به ظاهر درد و رنجى ندارند یا بر اثر مطالعات سطحى ما است، و لذا وقتى نزدیکتر مى شویم، به عمق درد و رنج هاى همین صاحبان زندگى مرفه آشنا مى گردیم، و یا این که: براى مدتى محدود و زمانى استثنائى است که قانون کلى جهان را بر هم نمى زند.
تفسیر نمونه)
~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•📚 @ghorun
▫️▪️:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:▪️▫️
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره جاثیه آیه۲۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۲۱) أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَآءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ
............................🍂▪️🍂.........................
آیه۲۱) آیا كسانی كه مرتكب بدیها و گناهان شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كسانی قرارمیدهیم كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند كه حیات و مرگشان یكسان باشد؟! چه بد داوری میكنند!
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۲۱) حیات و مرگ این دو گروه یکسان نیست
در تعقیب آیات گذشته، که سخن از دو گروه مؤمنان و کافران ، یا پرهیزگاران و مجرمان در میان بود، در نخستین آیه مورد بحث، این دو را در یک مقایسه اصولى در برابر هم قرار داده مى گوید: آیا کسانى که مرتکب سیئات شدند، گمان کردند آنها را همچون کسانى قرار مى دهیم که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند که حیات و مرگشان یکسان باشد ؟! (أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ).
چه بد داورى مى کنند ! (ساءَ ما یَحْکُمُونَ).
مگر ممکن است نور و ظلمت، علم و جهل، خوب و بد، ایمان و کفر، یکسان باشد؟ مگر امکان دارد بازتاب و ثمره و نتیجه این امور نامساوى، مساوى گردد؟ هرگز چنین نیست، مؤمنان صالح العمل، از مجرمان بى ایمان، در همه چیز جدا هستند، و ایمان و کفر و اعمال نیک و بد، سرتاسر زندگى و مرگ هر یک از آنها را به رنگ خود درمى آورد.
این آیه همانند آیه ۲۸ سوره ص است که مى فرماید: آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران ؟! (أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجّارِ)؟.
یا همانند آیات ۳۵ و ۳۶ سوره قلم که مى گوید: آیا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى دهیم؟! شما را چه مى شود؟! چگونه داورى مى کنید ؟! (أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ * ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ)؟.
اجْتَرَحُوا از ماده جرح در اصل به معنى جراحت و اثرى است که بر اثربیمارى و آسیب ها به بدن انسان مى رسد، و از آنجا که ارتکاب گناه گوئى روح او را مجروح مى سازد، ماده اجتراح به معنى انجام گناه نیز به کار رفته، و گاه در معنى وسیع ترى، یعنى هر گونه اکتساب، استعمال مى شود، و اعضاى بدن را از این نظر جوارح گویند که انسان به وسیله آن مقاصد خود را انجام مى دهد و آنچه مى خواهد به دست مى آورد و کسب مى کند.
به هر حال، این آیه مى گوید: این یک پندار غلط است که تصور کنند ایمان و عمل صالح، یا کفر و گناه، تأثیرى در زندگى انسان نمى گذارد، چنین نیست، زندگى و مرگ این دو گروه کاملاً با هم متفاوت است.
مؤمنان در پرتو ایمان و عمل صالح، از آرامش خاصى برخوردارند، به طورى که سخت ترین حوادث زندگى تأثیرى در روح آنها نمى گذارد، در حالى که افراد بى ایمان و آلوده، دائماً در اضطراب اند، اگر در نعمت اند، بیم زوال آن پیوسته آنها را رنج مى دهد، اگر در مصیبت و ناراحتى اند، قدرت مقابله با آن را ندارند، چنان که در آیه ۸۲ سوره انعام مى خوانیم: الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْم أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ: (آرى) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آنهاست; و آنها هدایت یافتگانند !.
افراد با ایمان به وعده هاى الهى دلگرمند و مشمول عنایات خاص اویند، چنان که در آیه ۵۱ سوره مؤمن مى خوانیم: إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ: ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده اند، در زندگى دنیا و (در آخرت) روزى که گواهان به پا مى خیزند یارى مى دهیم!
ادامه تفسیر:👇
▪️ @ghorun
▫️▪️:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:🍂:▪️▫️
ادامه تفسیر:👇
نور هدایت، قلب گروه اول را روشن مى سازد و با گام هاى استوار به سوى هدف مقدسشان پیش مى روند: اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: خداوند ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند; آنها را از ظلمت ها به سوى نور بیرون مى برد.
اما گروه دوم نه هدف مشخصى براى زندگى مى یابند، و نه برنامه روشنى و در میان امواج ظلمات سرگردانند، وَ الَّذِینَ الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
اما با مجرمان بى ایمان، طور دیگرى سخن مى گویند چنان که در آیه هاى ۲۸ و ۲۹ سوره نحل آمده است: همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را مى گیرند در حالى که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم مى شوند (و به دروغ مى گویند:) ما کار بدى انجام نمى دادیم! آرى، خداوند به آنچه انجام مى دادید عالم است!. (به آنها گفته مى شود:) اکنون از درهاى جهنم وارد شوید در حالى که جاودانه در آن خواهید بود! چه جاى بدى است جایگاه مستکبران ! (الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنّا نَعْمَلُ مِنْ سُوء بَلى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ).
خلاصه، تفاوت در میان این دو گروه در تمام شئون زندگى و مرگ و عالم برزخ و قیامت موجود است.
تفسیر نمونه)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @ghorun
46be3093c30d0e09037f403220da743963ac3b2e.mp3
89.9K
سوره جاثیه:۲۱
شهریار پرهیزگار
◾️ @ghorun
•➖•➖▪➖▫➖▪➖▫➖▪➖•➖•
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره جاثیه آیه۲۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
------------------------------------------------------------
آیه۲۲) وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
----------------➖➖▫▪▫➖➖---------------
آیه۲۲) و خداوند آسمانها و زمین را بحقّ آفریده است تا هر كس در برابر اعمالی كه انجام داده است جزا داده شود؛ و به آنها ستمی نخواهد شد!
------------------------------------------------------------
تفسیر آیه۲۲) آیه بعد، در حقیقت تفسیر و تعلیلى است براى آیه قبل، مى فرماید: خداوند آسمان ها و زمین را به حق آفریده است (وَ خَلَقَ اللّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ).
و هدف آن است که هر کس در برابر اعمالى که انجام داده است، جزا داده شود، و به آنها ظلم و ستمى نخواهد شد (وَ لِتُجْزى کُلُّ نَفْس بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
سراسر عالم، نشان مى دهد که آفریننده این جهان، آن را بر محور حق قرار داده، و در همه جا حق و عدالت حاکم است.
با این حال چگونه ممکن است مؤمنان صالح العمل، و مجرمان بى ایمان را یکسان قرار دهد، و این امر به صورت استثنائى در قانون خلقت درآید؟
طبیعى است، آنها که هماهنگ با این قانونِ حق و عدالت حرکت مى کنند، باید از برکات عالم هستى و الطاف الهى بهره مند شوند، و آنها که بر ضد آن گام برمى دارند باید طعمه آتش سوزان قهر و غضب خدا شوند، و عدالت همین را ایجاب مى کند.
و از اینجا روشن مى شود که عدالت به معنى مساوات و برابرى نیست، بلکه، عدالت آن است که هر کسى بر طبق شایستگى هایش از مواهب بیشترى بهره گیرد.
تفسیر نمونه)
➖▪➖▪️➖▪➖▪➖ 🏴 @ghorun
🍁==========================🍁
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره جاثیه آیه۲۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.
آیه۲۳) أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
--------------------🍁🍁🍁🍁🍁 ------------------
آیه۲۳) آیا دیدی كسی را كه معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی (بر اینكه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهای افكنده است؟! با این حال چه كسی میتواند غیر از خدا او را هدایت كند؟! آیا متذكّر نمیشوید؟!
.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.
تفسیر آیه۲۳) آخرین آیه مورد بحث، نیز توضیح و تعلیل دیگرى است براى عدم مساوات کافران و مؤمنان، مى فرماید: آیا مشاهده کردى کسى را که معبود خود را هوا و هوس خویش قرار داده ؟! (أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ).
و چون خدا مى دانسته شایستگى هدایت ندارد او را گمراه ساخته (وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلى عِلْم).
بر گوش و قلبش مهر زده، و بر چشمش پرده اى افکنده ، تا در وادى ضلالت همواره سرگردان بماند (وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً).
با این حال چه کسى مى تواند غیر از خدا، او را هدایت کند (فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ).
آیا با این همه متذکر نمى شوید ؟ و تفاوت چنین کسى را با آنها که در پرتو نور حق، راه خود را یافته اند، نمى فهمید؟ (أَ فَلاتَذَکَّرُونَ).
در اینجا این سؤال مطرح است که، چگونه ممکن است انسان هواى نفس خویش را معبود خود سازد؟
ولى روشن است، هنگامى که فرمان خدا را رها کرد ، و به دنبال خواست دل و هواى نفس افتاد، و اطاعت آن را بر اطاعت حق مقدم شمرد، این همان پرستش هواى نفس است; چرا که یکى از معانى معروف عبادت و پرستش اطاعت است.
چنان که بارها در قرآن مجید، در مورد شیطان، یا احبار و علماى یهود آمده که: گروهى عبادت شیطان مى کنند و درباره یهود مى گوید: علماى خود را رب و پروردگار خویش قرار داده اند.
✨در حدیث نیز آمده است امام صادق(علیه السلام) فرمودند: اَما وَ اللّهِ ما صامُوا لَهُمْ، وَ لاصَلُّوا، وَ لکِنَّهُمْ اَحَلُّوا لَهُمْ حَراماً وَ حَرَّمُوا عَلَیْهِمْ حَلالاً، فَاتَّبَعُوهُمْ وَ عَبَدُوهُمْ مِنْ حَیْثُ لایَشْعُرُونَ: به خدا سوگند آنها (یهود و نصارى) براى پیشوایان خود نماز و روزه به جا نیاوردند، ولى پیشوایانشان حرامى را براى آنها حلال، و حلالى را حرام کردند، و آنها پذیرفتند و پیروى نمودند، و بى آنکه توجه داشته باشند آنها را عبادت و پرستش کردند !.
ولى، بعضى از مفسران، این تعبیر را اشاره به بت پرستان قریش مى دانند که به هر چیز دل مى بستند، از آن بتى مى ساختند، و در برابر آن عبادت مى کردند، و هر گاه جسم دیگرى را مى یافتند که جلب توجهشان را مى نمود، بت اول را کنار گذاشته از دومى بت مى ساختند! و به این ترتیب معبود آنها چیزى بود که هواى نفس آنها بپسندد.
ولى تعبیر: مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ: کسى که معبود خود را هواى نفس خویش قرار دهد با تفسیر اول هماهنگ تر است.
ادامه تفسیر:👇
🍁.▪.▪.▪️.▪.▪.🍁...... 🏴 @ghorun
🍁==========================🍁
ادامه تفسیر:👇
در مورد جمله أَضَلَّهُ اللّهُ عَلى عِلْم تفسیر معروف همان است که در بالا گفتیم، یعنى خداوند با علم به این که استحقاق هدایت ندارند آنها را گمراه کرده است اشاره به این که آنها با دست خود تمام چراغ هاى هدایت را شکسته، و راه هاى نجات را به روى خود بسته، و پل هاى بازگشت را پشت سر خود ویران کرده اند، در چنین شرایطى خداوند لطف و رحمتش را از آنها بر مى گیرد و حس تشخیص نیک و بد را از آنها سلب مى کند، گوئى قلب و گوش آنها را در محفظه اى گذاشته، بسته و مهر کرده است و بر چشم آنها پرده سنگینى افکنده.
اینها در حقیقت آثار چیزى است که براى خود برگزیده اند، و نتیجه شوم معبودى است که براى خود انتخاب کرده اند.
راستى، چه بت خطرناکى است هواپرستى، که تمام درهاى رحمت و طرق نجات را به روى انسان مى بندد، و چه گویا و پر معنى است حدیثى که از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده: ما عُبِدَ تَحْتَ السَّماءِ اِلهٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّهِ مِنَ الْهَوى!: هرگز در زیر آسمان معبودى مبغوض تر نزد خدا از هواى نفس پرستش نشده است!.
بعضى از مفسران گفته اند: این جمله اشاره به آن است که این هواپرستان لجوج با علم و آگاهى از طریق هدایت، راه ضلالت را پیش مى گیرند; چرا که علم و دانش، همیشه با هدایت همراه نیست، و ضلالت نیز همیشه همراه جهل نمى باشد.
علمى مایه هدایت است که، انسان به لوازم آن ملتزم باشد، و همراه آن گام بردارد، تا به سرمنزل مقصود برسد، چنان که قرآن درباره گروهى از کفار لجوج مى گوید: وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ: آنها آیات خدا را از روى ظلم و سرکشى انکار کردند، در حالى که در دل به آن یقین داشتند!
ولى تفسیر اول، با توجه به این که مرجع ضمیرها در آیه خداوند است، مناسب تر است; زیرا مى فرماید: خدا او را گمراه کرده، و بر گوش و قلبش مهر زده است.
از آنچه گفتیم به خوبى روشن مى شود که در آیه، هیچ نشانه اى از مذهب جبر نیست، بلکه تأکیدى است بر اصل اختیار و تعیین سرنوشت انسان به دست خویش.
تفسیر نمونه)
🍁.▪️.▪️.▪.▪.▪.🍁...... 🏴 @ghorun
◼▫🔹• • • • • • • • • • • • • • • • •🔹▫◼
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره عنکبوت آیه۴ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید التماس دعا
•▫•▫•▫•▫•▫️•▫️•▫•▫•▫•▫•▫•
آیه۴] أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ
...................................................................
آیه۴] آیا كسانی كه اعمال بد انجام میدهند گمان كردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داوری میكنند!
•▫️•▫️•▫•▫•▫•▫•▫•▫•▫•▫•▫•
تفسیر آیه۴] فرار از حوزه قدرت خدا ممکن نیست!
در آیات گذشته، سخن از آزمایش عمومى مؤمنان بود، و نخستین آیه مورد بحث، تهدید شدیدى براى کفار و گنهکاران است، تا گمان نکنند اگر مؤمنان را تحت فشار قرار دادند، و مجازات هاى الهى فوراً دامان آنها را نگرفت، خدا از آنها غافل است، و یا قدرت بر عذاب آنها را ندارد.
مى فرماید: آیا کسانى که سیئات را انجام مى دهند، گمان کردند بر ما پیشى خواهند گرفت؟ و از چنگال کیفر ما رهائى خواهند یافت؟ چه بد قضاوتى کردند ! (أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْکُمُونَ).
مهلت الهى، آنها را مغرور نکند، که این نیز براى آنها آزمونى است و فرصتى براى توبه و بازگشت.
این که: بعضى از مفسران آیه فوق را اشاره به مؤمنین گنهکار دانسته اند، به هیچ وجه مناسب سیاق آیات نیست، بلکه قرائن گواهى مى دهد: منظور مشرکان و کفار است.
تفسیر نمونه]
▫️◼️▫️◼▫◼▫◼▫🏴 @ghorun
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~.▫️🔲
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره عنکبوت آیه۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
... ... ... ... ... ... ▪️🔳▪️ ... ... ... ... ... ...
آیه۵) «مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۵) كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اَجَل [او از سوى] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
... ... ... ... ... ... ▪️🔳▪️ ... ... ... ... ... ...
تفسیر آیه۵) آن گاه، به سراغ برنامه هاى مؤمنان و اندرز به آنها رفته مى گوید: هر کسى که امید لقاء پروردگار دارد، باید آنچه در توان دارد از اطاعت فرمان او مضایقه نکند; زیرا سرانجام، زمانى را که خداوند تعیین کرده، فرا مى رسد (مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَأت).
آرى، این وعده الهى تخلف ناپذیر است، و راهى است که به هر حال باید پیموده شود.
از این گذشته، خداوند، سخنان شما را مى شنود، و از اعمال و نیات شما آگاه است که او شنوا و دانا است (وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
در این که: منظور از لقاء اللّه (ملاقات پروردگار) چیست؟ بعضى، آن را به معنى ملاقات فرشتگانِ پروردگار، و بعضى، به معنى ملاقاتِ حساب و جزاء، و بعضى، به ملاقاتِ حکم و فرمان حق، تفسیر کرده اند، و بعضى آن را کنایه از قیامت و رستاخیز دانسته اند، در حالى که دلیلى ندارد، آیه را به این معانى مجازى تفسیر کنیم.
باید گفت: لقاى پروردگار در قیامت، نه یک ملاقات حسى است که یک لقاى روحانى و یک نوع شهود باطنى است; چرا که در آنجا پرده هاى ضخیم عالم ماده از مقابل چشم جانِ انسان کنار مى رود، و حالت شهود به انسان دست مى دهد.
به گفته علامه طباطبائى (ره) در المیزان ، منظور از لقاء اللّه آنست: بندگان در موقفى قرار مى گیرند که حجابى میان آنها و پروردگارشان نیست; زیرا طبیعتِ روز قیامت، ظهور حقایق است چنان که قرآن مى گوید: وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ: آن روز خواهند دانست که خدا، حق آشکار است . تفسیر نمونه)
▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️ 🏴 @ghorun
f4140ad477700c714a73c46ad34bb4f4ea4c49de.mp3
56.8K
سوره عنکبوت:۵
شهریار پرهیزگار
🏴 @ghorun
⬛️▪️..........................................................
▪️
(بسم اللّه الرحمن الرحیم)
دوستان سوره حجرات آیه۹ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.....................
آیه۹) «وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»
...▪▪◼▪▪...
آیه۹)و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند، ميان آن دو را اصلاح دهيد، و اگر [باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدّى كرد، با آن [طايفهاى] كه تعدّى مىكند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد، كه خدا دادگران را دوست مىدارد.
.....................
تفسیر آیه۹) مؤمنان برادر یکدیگرند
قرآن، در اینجا به عنوان یک قانون کلى و عمومى براى همیشه و همه جا مى گوید:
✨هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، در میان آنها صلح بر قرار سازید (وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما).
درست است که اقْتَتَلُوا از ماده قتال به معنى جنگ است، ولى در اینجا قرائن گواهى مى دهد که هر گونه نزاع و درگیرى را شامل مى شود، هر چند به مرحله جنگ و نبرد نیز نرسد، بعضى از شأن نزول ها که براى آیه نقل شده بود، نیز این معنى را تأیید مى کند.
بلکه مى توان گفت: اگر زمینه هاى درگیرى و نزاع فراهم شود، ـ فى المثل مشاجرات لفظى و کشمکش هائى که مقدمه نزاع هاى خونین است واقع گردد ـ اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است; زیرا این معنى را از آیه فوق از طریق الغاء خصوصیت، مى توان استفاده کرد.
این یک وظیفه حتمى براى همه مسلمانان است، که از نزاع، درگیرى و خونریزى میان مسلمین جلوگیرى کنند، و براى خود در این زمینه مسئولیت قائل باشند، نه به صورت تماشاچى، مانند بعضى بى خبران، بى تفاوت از کنار این صحنه ها بگذرند.
این نخستین وظیفه مؤمنان در برخورد با این صحنه ها است.
سپس وظیفه دوم را چنین بیان مى کند:
✨و اگر یکى از این دو گروه بر دیگرى تجاوز و ستم روا داشت، و تسلیم پیشنهاد صلح نشد، شما موظفید با طایفه باغى و ظالم، پیکار کنید، تا به فرمان خدا باز گردد و گردن نهد (فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتّى تَفِیءَ إِلى أَمْرِ اللّهِ).
بدیهى است، اگر خون طائفه باغى و ظالم در این میان ریخته شود، بر گردن خود او است، و به اصطلاح خونشان هدر است، هر چند مسلمانند; زیرا فرض بر این است که نزاع در میان دو طائفه از مؤمنین روى داده است.
به این ترتیب، اسلام جلوگیرى از ظلم و ستم را هر چند به قیمت جنگ با ظالم تمام شود، لازم شمرده، و بهاى اجراى عدالت را از خون مسلمانان بالاتر دانسته است، و این در صورتى است که مسأله از طرق مسالمت آمیز حل نشود.
سپس به بیان سومین دستور پرداخته، مى گوید:
✨و اگر طایفه ظالم تسلیم حکم خدا شود و زمینه صلح فراهم گردد، در میان آن دو طبق اصول عدالت صلح بر قرار سازید (فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ).
یعنى تنها به در هم شکستن قدرت طایفه ظالم قناعت نکنید، بلکه این پیکار باید زمینه ساز صلح، و مقدمه اى براى ریشه کن کردن عوامل نزاع و درگیرى باشد، و گرنه با گذشتن زمان کوتاه یا طولانى، بار دیگر که ظالم در خود احساس توانائى کند، برمى خیزد و نزاع را از سر مى گیرد.
بعضى از مفسران، از تعبیر بِالْعَدْل استفاده کرده اند که: اگر در میان این دو گروه حقى پایمال شده، یا خونى ریخته شده که منشأ درگیرى و نزاع گشته است، باید آن هم اصلاح شود، و گرنه اصلاح بالعدل نخواهد بود.
و از آنجا که تمایلات گروهى، گاهى افراد را به هنگام قضاوت و داورى به سوى یکى از دو طایفه متخاصم متمایل مى سازد، و بى طرفى داوران را نقض مى کند، قرآن در چهارمین و آخرین دستور، به مسلمانان هشدار داده که:
✨قسط و عدل و نفى هر گونه تبعیض را رعایت کنید، که خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد (وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ).
تفسیر نمونه
〰▪️〰▪️〰▪️〰▪️〰🏴 @ghorun