- مادربزرگم همیشه می گفت : « به درد رویاهات که نخوری ، گاهی تو بیست سالگی ، گاهی تو چهل سالگی ، میری تو کمای زندگی . اون وقته که مجبوری دست بزاری زیر چونت و در انتظار بوق ممتد نفس هات ، با تیک تیک ساعت همخونی کنی »
📖 #چایت_را_من_شیرین_میکنم
میدانی چرا این کتاب ها آنقدر اهمیت دارند؟ زیرا جان دارند. به عقیده من، جان یعنی کیفیت، یعنی جنس، یعنی بافت. این کتابها را میتوان زیر میکروسکوپ برد و دید که تار و پود دارند. از زیر شیشهی میکروسکوپ میتوانی زندگی را ببینی که با سرعتی بی پایان از گذشته تا به امروز در جریان است.
ـــ ـ پروفسور فابربه موناگ
این بار راه فراری نبود. نمیتوانستم برگردم، نمیتوانستم بدون پذیرفتن مسئولیت آنچه انجام داده بودم، فرار کنم. تنها یک راه برای رها شدن وجود داشت و آن بدون عبور از مسیر درد مقدور نبود.
📖 #زبان_گلها
در آن لحظه، یکی بودیم. هر کداممان به خاطر درک محدودمان از واقعیت، نابود شده بودیم.
📖 #زبان_گلها
با کمک کتابها میتوانید ارزشهای خود را تعریف کنید. اهداف خود را بشناسید و بدانید در واقع چه کسی هستید. به تعبیری، میتوان گفت کتابها مانند آینهای هستند که ما تصویر خودمان را در آنها میبینیم، اما بیش از آن که بازتاب تصویر ما باشند؛ هدایتگرِ این تصویرند.
ـــ ـ رابرتسون دیویس
همانطور که خزه میتواند بدون ریشه رشد کند، عشق مادری نیز ریشه ندارد. عشق مادری میتوانست فوری حتی از هیچ رشد کند.
📖 #زبان_گلها