نمیدانم چرا ایرانی ها با اینکه سیصد و شصت و پنج روز برای کارهای سال تحویل بعدی وقت دارند، باز هم همه کارها را میگذراند برای دقایق آخر.
📖 #آبنبات_پستهای
- ببین پسر جان، باید بدانی اینجا بازاره. چشماتِ باز نکنی سرت کلاه رفته؛ اما اگه خوب به حرفام گوش کنی، بعد از چند سال، دو سه مغازه دیگه یَم مِتانی بخری.
+ آقا جان پس چرا توی این سی چهل سالی که شما توی بازارین، ما فقط همین یک مغازه رِ داریم؟
- برو بیرون اصلا نمنمخواد کاسب بشی!
📖 #آبنبات_پستهای
بیخود نیست که به ماه رمضان میگویند ماه میهمانی خدا؛ چون بی بی بنا به گفته خودش، بخاطر مریضی و سفارش دکتر نمیتوانست همه ماه رمضان را روزه بگیرد، اما در روزهایی که روزه نمیگرفت، همه وعده های غذایی مهمان خدا بود.
📖 #آبنبات_پستهای
مارمولک ها در همین چند ثانیه که چراغ خاموش و روشن شده بود، کمی به هم نزدیک شده بودند. اگر آدم بودند باید آدرس همان بستنی فروشی خلوتی را که دایی و زندایی رفتند، به آنها میدادم و سفارش میکردم که گیر نیفتند.
📖 #آبنبات_پستهای
میخواستم از حالا آن قدر پول در بیاورم که در آینده، بدون چشم داشتی از خانواده خود یا خانواده همسر آینده ام، برای خوردن ساندویچ و نوشابه و سایر چیزهای خوشمزه نیازمند پیدا کردن پول از زیر فرش خانه خودمان یا فروش یواشکی النگوی همسر آینده ام یا پیش فروش کلیه پدرزنم نباشم.
📖 #آبنبات_پستهای