eitaa logo
•کتابفروشی ارواح🌬
2.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
194 ویدیو
17 فایل
سلام به روح سردرگمی که سر از اینجا درآورده ؛) ‌ دستتو بده چهارتا کتاب خوب بدم بهت📚🫴🏼 . . اینجا با هم به دنیای کتابا سفر می‌کنیم چون ما متعلق به این دنیا نیستیم. . پیام سنجاق شده رو حتما ببین!💙 برای گرفتن کتاب‌ات: @ghosts_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان دلدادگی جوانی از اهل سنت، به دختری شیعه مذهب...
‌ گاهی واقعیت آن‌قدر عجیب و باورنکردنی است که آدم را گیج می‌کند. 📖
‌ گاهی پیش‌آمدی کوچک می‌تواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. 📖
‌ او فقط دو عیب دارد و بزرگی گفته: در بزرگواری یک مرد همین بس که عیب‌هایش را بشود شمرد. 📖
‌ همان‌طور که سایه‌ها در غروب قد می‌کشند، این بچه‌ها هم زود بزرگ می‌شوند. بعد ازدواج می‌کنند و دنبال زندگی‌شان می‌روند. 📖
‌ گذشت زمان با آنچه در چنته داشت، بین ما دیواری نامرئی کشیده بود. 📖
‌ تنها امیدم آن بود که آنچه بر من می‌گذشت بر او هم بگذرد. 📖
‌ او و دخترش شیعه بودند و من و پدربزرگم، سنی و نمی‌دانستم چه چیزی بین ما که مسلمان بودیم فاصله انداخته بود. این فاصله بیش از همیشه ناراحتم می‌کرد. کاش آن‌ها به مذهب ما درمی‌آمدند، آن‌وقت دیگر هیچ مانعی در میان نبود. ولی چطور چنین چیزی ممکن بود؟ 📖
‌ نمی‌دانستم چرا باید چیزی به نام مذهب، بین ما فاصله بیندازد. 📖