eitaa logo
•کتابفروشی ارواح🌬
2.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
194 ویدیو
17 فایل
سلام به روح سردرگمی که سر از اینجا درآورده ؛) ‌ دستتو بده چهارتا کتاب خوب بدم بهت📚🫴🏼 . . اینجا با هم به دنیای کتابا سفر می‌کنیم چون ما متعلق به این دنیا نیستیم. . پیام سنجاق شده رو حتما ببین!💙 برای گرفتن کتاب‌ات: @ghosts_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
•🖤 اینکه گفته‌اند رثای حسین بن علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است و از خود پیغمبر گرفته‌اند و ائمه اطهار نیز به آن توصیه کرده‌اند. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفله‌شده بیچاره بی‌دست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازه‌ای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. 📖
ستاره‌ها، بدون تاریکی نمی‌درخشن.@book_club ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•👀 برای اولین‌بار آرزو کرد کاش او هم کور میشد تا از پوسته و مشهود اشیا بگذرد و واردِ درون آن‌ها شود تا کوری علاج‌ناپذیر و بهت‌انگیز آن‌ها را درک کند. 📖
•🔎 قبل از انجام هرکاری باید پیامدهای آن را سبک و سنگین کنیم و اوّل نتیجهٔ فوری، بعد احتمالی و سپس ممکنِ کار خود را ارزیابی کنیم و سرانجام به نتایج قابل تصور بپردازیم، هیچ‌وقت نباید فراتر از مرحله‌ای برویم که افکارمان را ما را منع کرده است. 📖
•🕯 عقل سلیم حکم می‌کند که خوب و بد کردار ما با هم محاسبه می‌شود و باید طی روزهای آتی از جمله آن روزهای کسالت‌بارِ بی‌پایان به‌شکلی متعادل و یکنواخت ظاهر شود، از جمله روزهایی که دیگر اینجا نخواهیم بود تا متوجه شویم، به خود ببالیم یا عذر تقصیر بیاوریم. 📖
•🌑 مسئله این‌جاست: من ته مغاک را دیده بودم، به چشمان زرد مرگ زل زده بودم، حالا هم دوباره برگشته بودم به سرزمین زندگان، آیا دلم آفتاب می‌خواست؟ دوست داشتم گل‌ها را ببوسم؟ دلم می‌خواست بدوم و بازی کنم و داد بزنم: « زندگی! زندگی! »؟ راستش نه. 📖
•🛌 دوست داشتم توی رختخواب بمانم. توضیح دلیلش سخت است. تمام چیزی که می‌دانم این است که در طول اغما تنبلی‌ای قدرتمند به وجودم رخنه کرده بود، تنبلی‌ای که در خونم جریان داشت و در هستهٔ وجودم جامد می‌شد. 📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Another Day (w_ The David Roy Collective).mp3
2.25M
🎧 @book_club ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ