نه که مسخره کنم، بلکه اعتراض کنم. هدف خوبی دارم. من میتونم غیرمستقیم برای تبلیغ عقاید کمکی کرده باشم. هر انسانی وظیفه داره به پرورش و تبلیغ عقاید بپردازه و شاید هرقدر این کار رو قاطع تر انجام بده، بهتر باشه. من میتونم یه فکری رو مثل دونه بپاشم... و از همین دونه واقعیت بوجود بیاد. این دیگه مسخره کردن نیست که؟ شاید اول بهشون بربخوره اما بعدش متوجه میشن که من چه خدمتی بهشون کردم.
📖 #جنایت_و_مکافات
«شرافتمندانه تر»، «بزرگوارانه تر»! همهٔ این ها تعصبات قدیمی و از مُد افتاده است که من نفی میکنمشون. هرچیزی که به درد آدم بخوره، شریفه. من فقط همین یه کلمه رو میفهمم: فایده! میتونید هرچقدر دلتون میخواد زیرلبی بخندید، اما همینه که هست.
📖 #جنایت_و_مکافات
به نظر میآد خیلی خوشحالن که تونستن موفق بشن. البته شما هم ازشون متنفر نیستین، بلکه بیشتر از خودتون متنفرین که توانایی های اونها رو نداشتین و نتونستین همه ی مشکلات رو حل کنین.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
به دقت حسابکتاب کردم و فهمیدم زنده بودنم بهعنوان یه آدمِ بیفایده و بههیچجانرسیده، دردناکتر از چیزیه که هر کسی از مُردنم حس میکنه.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
خواستن؛ کلمه ی جالبیه. کمبود رو نشون میده. گاهی اگه یه کمبود رو با چیزِ دیگهای پُر کنیم، اونمیل و خواستنمون هم به کل از بین میره. شاید تو هم مشکلت یه کمبود باشه، نه اینکه صرفاً چیزی رو بخوای.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
قراره چیزهای زیادی وجود داشته باشن
که تو نمیفهمیشون.
📖 #کتابخانه_نیمهشب