حسبی الله،شریفی: " توقف"، سرآغاز خداشناسیِ حقیقی است. هر گاه توانستی این ذهن شلوغ و شرطی شده را "متوقف" کنی و از القائات گذشته خلاصش نمایی، تازه به راه خداشناسیِ زنده و پویا قدم نهاده ای. نکته شگفتی است که این " توقف"، به "راه افتادن" است! @haghightx از پیرهرات پرسیدند عبادت چیست؟ فرمود : عبادت خدمت کردن به خلق است. پرسیدند چگونه؟ گفت اگر هر پیشه‌ای که به آن اشتغال داری رضای خدا که بالطبع رضای مردم را هم همراه دارد در نظر داشته باشی نامش عبادت است. پرسیدند: پس نماز و روزه و خمس و... این‌ها چه هستند؟! گفت : اینها اطاعت هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد. عبادت به جز خدمت به خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست ... 📕 چنین گفت پیر هرات #خواجه_عبدالله_انصاری @haghightx 🌺وَ لِلَّهِ‌ الْمَشْرِقُ‌ وَ الْمَغْرِبُ‌ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَ‌وَجْهُ‌ اللَّهِ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ وَاسِعٌ‌ عَلِيمٌ‌ مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست! خداوند بی‌نیاز و داناست! البقرة ١١٥ @haghightx یادمان باشد که تغییرات از درون شروع می‌شوند نه از بیرون. مثلاً اگر کسی گفت: شاید اگر به شهر دیگری بروم بتوانم از نو شروع کنم، این تعبیر، تعبیر غلطی است. تا مادامی که ما تغییرات را از بیرون شروع می‌کنیم نه از خودمان و درون خودمان، هرگز تغییر نخواهیم کرد. معمولاً بهترین جا برای شروع، همان جایی است که در آن قرار داریم. #اندرو_متیوس 📕 آخرین راز شاد زیستن  @haghightx موسیقی خوب نوش کنیم #بی_کلام استاد #پرویز_یاحقی چه زیباست كه چون صبح پیام ظفر آریم گل سرخ، گل نور ز باغ سحر آریم ‌ #فریدون_مشیری @haghightx این گرایش ذهنی ما است که دنیا را همانگونه که برای ما هست، شکل می دهد. افکار ما همه چیز را زیبا می کند، افکار ما همه چیز را زشت می کند. کل دنیا در درون ذهن ما است. بیاموزیم که همه چیز را با نور مناسب ببینیم. " سوامی ویوکاناندا " @haghightx بزرگ‌ترین خطر در کجاست ؟ در دلسوزی ... نیچه ...🌹 حکمت شادان... @asraarehasti 💫 چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد سفر درشت گردد چو بهشت جاودانی... مولانای جانم...❤️ @asraarehasti🥰 چاوانم.. پدری دست برشانه پسر گذاشت و از او پرسید؛ فکر می کنی، تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟ پسر جواب داد؛ من می زنم... پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرارکرد تا شایدجوابی بهتر  بشنود. پسرم من می زنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد تو می زنی. پدر گفت چرا دو بار اول این را نگفتی؟ پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی... به بهانه ی روز پسر ...❤️ 🌸 پروردگارا ! ذهن و جسم و جانم را با نور رحمتت بشوی از تمامی  دردها، خشمها،کینه ها، انرژیهای منفی و هر آنچه از تو نیست... مرا در آغوش پر مهرت پناه ده و آرامش و آگاهی را بر من ببار. آمین🌺🙏 🔰 کانال اطلاع رسانی قرارگاه فرهنگی رودبار قصران در ایتا https://eitaa.com/ghrargahfarhangi1ghasran