eitaa logo
گیلان پرس
8.1هزار دنبال‌کننده
44.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
63 فایل
اولین کانال‌ خبری گیلان در ایتا ‌ ارتباط با ادمین ‌ 🆔 @Gilan_Press_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🚑🎂 کیک آمبولانسی تند و تیز لباس عوض کردم و جلوی آینه‌ی کنارِ در ایستادم روسری‌ام را میزان کردم و به سمت آشپزخانه برگشتم: بیرون چیزی نمی خواین؟ مادر ملاقه به دست از آشپزخانه بیرون آمد: کجا؟ - میرم کیک تولد بابا رو که سفارش داده بودم ، بگیرم. به عمه و زن عمو هم پیام دادم خانم بزرگ و خاله هم با شما می‌خوام به مناسبت 50 سالگی حسابی غافلگیرش کنم. چند قدمی جلوتر آمد و دستش را روی قلبش گذاشت: بیرون شلوغه مواظب باش، حالا ببین بابات می‌تونه امشب به موقع بیاد خونه. تو این شلوغی‌ها واجب بود کیک سفارش بدی؟ کیف دستی را روی دوشم گذاشتم: چه ربطی داره مامان، شیفتش تا ساعت 8 تموم میشه؛ سه سال تو خط مقدم بودیم وقت و بی‌وقت می‌رفت شیفت، خدا رو شکر دیگه کرونا تموم شد، امسال دیگه شب تولدش خونه است و ماموریت اورژانسی بهش نمی‌خوره .... مادر چیزی زیر لب خواند و توی صورتم فوت کرد پیشانی‌اش را بوسیدم و از در بیرون زدم. به خیابان اصلی که رسیدم برای اولین تاکسی دست بلند کردم. توی تاکسی که جا گیر شدم گفتم: دربست بریم خیابان معلم .. پیر مرد از آینه نگاهی به پشت سرش انداخت: تا هر جا که راه بود می‌رم ها. اگر شلوغ بود نمی‌تونم برم. کمی خودم را جلوتر کشیدم: مگه بازم شلوغه! پیرمرد برای چند لحظه سرش را برگرداند و دوباره به خیابان نگاه کرد: توی رشت نیستی مگه دختر؟ به پشتی صندلی عقب تکیه دادم: چرا هستم ولی فکر کردم لابد دیشب تموم شده. -نه دخترجان این سَری که اینا گرفتن تازه شروع شده. الانم داره هوا تاریک میشه. می‌بینی دوباره الکی شلوغ می‌ندازن .. یک ساعتی بود توی ترافیک گیر کرده بودیم. هوا کاملا تاریک شده بود. گوشی پشت سر هم زنگ می‌خورد. ضربان قلبم بالا رفته بود. گوشی را کنار گوشم گذاشتم: مامان جان به خدا گیر کردم خیابون بسته شده، خب کف دستم رو بو نکرده بودم که ...باشه .... الان پیاده بر می‌گردم ....چشم ....مراقبم. اسکناس 50 تومانی را به سمت راننده گرفتم: من پیاده میشم آقا. راننده سرش را به عقب برگرداند: خطرناکه دختر. بمون الان راه باز میشه. تشکر کردم و از ماشین پیاده شدم. منتظر بقیه‌ی پول نماندم. پا تند کردم و به سمت خانه راه افتادم. دو سه متر نرفته برگشتم. نمی‌توانستم از کیک تولد بابا چشم‌پوشی کنم، از چهل یا پنجاه نفر بیشتر نبودند. سرم را بالا نگرفتم، یا حفیظ خواندم و با فاصله از جمعیتی که روسری‌هایشان را توی دست گرفته بودند و بالای سرشان می‌چرخاندند رد شدم. صدای آزادی آزادی گفتنشان توی گوشم می‌پیچید. کرکره‌ی قنادی تا نصفه پایین بود سرم را خم کردم و برای دو نفری که پشت پیش‌خوان بودند دست تکان دادم. یک نفرشان جلو آمد و با احتیاط در شیشه‌ای را باز کرد. همانطور خمیده رفتم توی قنادی. دختر جوانی که روپوش سفید پوشیده بود همان جا کنار در خیره به صفحه‌ی گوشی‌اش گفت: ببین دارن چی کار می‌کنند؟وای یه ماشین ناجا رو هم آتیش زدند. قلبم هُرّی ریخت. کنار دختر ایستادم و به صفحه‌ی گوشی‌اش نگاه کردم. شعله‌های آتش از پنجره‌های ماشین زبانه می‌کشید. سر بر گرداندم، کیک تولد بابا را که توی یخچال دیدم از ذوق همه چیز یادم رفت. چقدر خوب شکل آمبولانس را در آورده بودند. روی بدنه‌ی کیک با ژله‌ی قرمز نوشته شده بود فوریت‌های پزشکی 115. جعبه‌ی کیک را بغل کردم و زدم توی کوچه پس کوچه. نزدیک ساعت 10 بود که رسیدم خانه. عمه لیوان آب قند دستش بود و زن عمو شانه‌های مامان را می‌مالید. گوشی را از توی کیفم بیرون کشیدم. روی بی‌صدا بود و 23 بار تماسش را جواب نداده بودم. جعبه‌ی کیک را روی میز گذاشتم و به صورت رنگ پریده‌اش خیره شدم: چیه مامان جان؟ چرا اینقدر نگران شدی؟ هیچ خبری نبود... اجازه نداد حرفم را تمام کنم: هیچ خبری نبود! چیه دختر؛ عموت میگه مسجد امام کاظم رو تو سبزه میدون آتیش زدن. چند تا ماشین رو آتیش زدن. تلفنت رو هم که هیچ وقت جواب نمی‌دی. مُردم و زنده شدم. تو که از خونه رفتی بیرون بابات زنگ زد گفت معلوم نیست کی برسه خونه آماده باش خورده بهشون ... یاد فیلمی افتادم که توی گوشی دیده بودم. نفس عمیقی کشیدم. ماشین بابا آمبولانس بود، ماشین مدافعان سلامت را که آتش نمی زدند. گوشی عمو زنگ خورد، صدای عمو گنگ و دور توی گوشم می‌پیچید: نه، غروب تا حالا خبری از رضا نداریم ...چی شده مگه ؟....یا حضرت عباس ....راست میگی ....آمبولانس رو چرا آتیش زدند ..... دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد. همه رفته بودند و چراغ‌ها خاموش بود. شمع‌های تولد بابا را از روی جعبه‌ی کیک برداشتم. دستم می‌لرزید. در جعبه را کنار گذاشتم جایی برای گذاشتن شمع‌ها نمانده بود. آنقدر از ترس توی کوچه پس کوچه‌ها تند دویده بودم که کیک آمبولانسی خورد و خاکشیر شده بود..... نویسنده: سمیه سلیمانی شیجانی ✍ هنر و واقعیت مهر ۱۴۰۱ 🆔 @Gilan_Press
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کار زیبای یک دبیر چادر دانش‌آموزانی که باچادر به مدرسه می‌آیند رو میبوسه👏 🆔 @Gilan_Press
⭕️فوران آگاهی سیاسی در آمریکا 🔸طرف یک ماه پیش مُرده بعد توی انتخابات میان دوره‌ای آمریکا رای آورده. فکر کنید این اتفاق تو ایران میفتاد، اونوقت رسانه‌های دنیا چیکار میکردن 🆔 @Gilan_Press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه‌آهن به خاش رسید‌ 🔹معاون اول رئیس‌جمهور پروژه راه‌آهن زاهدان- خاش به طول ۱۵۴ کیلومتر را به‌عنوان یکی از قطعات خط ریلی استراتژیک چابهار- میلک- سرخس افتتاح کرد. 🔹از اهداف اصلی این خط ایجاد کریدور ریلی شرق کشور، اتصال بندر تجاری، ترانزیتی، اقتصادی و گردشگری چابهار به شبکه ریلی کشور و کشورهای آسیای میانه، کمک به توسعه سواحل مکران، ایجاد بستر مناسب برای توسعه و رشد اقتصادی سیستان و بلوچستان و اتصال کشورهای آسیای میانه و افغانستان به آبهای آزاد است. 🆔 @Gilan_Press
🔻واکنش سرمربی پرسپولیس نسبت به بی‌احترامی اغتشاشگران به پوشش روحانیت «گل‌محمدی»: 🔹بی‌احترامی‌ به پوشش روحانیت قابل هضم نیست. 🔹مراقب فرهنگ اصیل و ایرانی خودمان باشیم. 🆔 @Gilan_Press
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞موشن کمیک جالب طعمه بر اساس یک ماجرای واقعی مربوط به روزهای اول اغتشاشات اخیر در رشت 🔺گاهی دروغی ساده ممکن است به قیمت جان های بیگناه تمام شود، به ویژه اگر در روزهای آشوب و فتنه باشیم 🆔 @Gilan_Press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚽️پیروزی ایران مقابل نیکاراگوئه در دیداری دوستانه ⚽️تیم ملی فوتبال ایران در آخرین دیدار دوستانه خود پیش از شروع جام جهانی با نتیجه یک بر صفر برابر نیکاراگوئه به پیروزی رسید. 🆔 @Gilan_Press
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعتراض گسترده بازاریان در کامیاران! 🔹اعتراضی که نه در واقعیت، بلکه فقط در شبکه‌های فارسی‌زبان بیگانه اتفاق افتاد. 🆔 @Gilan_Press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای ارکستر سمفونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تالار مرکزی رشت فیلم: 🆔 @Gilan_Press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙افشای فایل صوتی جدید رعنا رحیم‌پور برای تطهیرکردن بی‌بی‌سی فارسی 🔹فایل صوتی دیگری از مکالمه رعنا رحیم‌پور، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی علیه اینترنشنال افشا شده که با صراحت بیشتری از طراحی برای تجزیه ایران پرده برمی‌دارد. او می‌گوید: «مدیران اینترنشنال دستور داده‌اند که فقط با رهبران احزاب و قومیت‌ها مصاحبه کنند. کشورهای منطقه جنبش دموکراتیک نمی‌خواهند. اگر جنبش زنان دنبال حقوق‌شان باشد، اولین‌ نفر عربستان وحشت می‌کند. این‌ها ایران تکه‌پاره و تجزیه‌شده می‌خواهند‌». 🔸بی‌بی‌سی فارسی که طبق پیمایش‌های فنی صورت‌گرفته صدرنشین دروغ‌گویی در چندوقت اخیر بوده و ۶۵ درصد اخبارش دروغ از آب درآمده، بعد از افشای فایل صوتی اول خبرنگارش متوجه بی‌اعتبارشدن بیش از پیش خود شده و در گزارش‌هایی سعی در تطهیر کردن خود داشت. 🔸در فایل صوتی جدید هم این خبرنگار برای تطهیرکردن بی‌بی‌سی فارسی علیه اینترنشنال حرف زده و می‌گوید: «موج سایبری جدیدی علیه بی‌بی‌سی توسط سایبری‌ها و به سرکردگی اینترنشنال راه‌انداخته‌اند». 🆔 @Gilan_Press
🔺از ساعاتی قبل رسانه های معاند اقدام به انتشار تصویری از یک دختر در میدان شهدای ذهاب رشت نموده و مدعی شده اند که به سر وی با گلوله شلیک شده است. ➕پیگیری های ما حاکی است دختر مورد اشاره رسانه‌های ضد انقلاب (خانم فاطمه. ح است) که پس از حضور پلیس در میدان به منظور ایجاد نظم، در ازدحام جمعیت و پس از برخورد با افراد به زمین افتاده و از ناحیه سر دچار شکستگی مختصری شد. ➕نامبرده پس از این حادثه به بیمارستان پورسینا منتقل و پس از مداوای سرپایی از بیمارستان مرخص و به منزل انتقال یافت. ➕در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که رسانه‌های معاند با کشته‌سازی به هر قیمتی به دنبال ایجاد التهاب در فضای عمومی جامعه هستند. 🆔 @Gilan_Press