Ali Ghelich - Iliya.mp3
10.77M
مقام و شأنش را غیر از خدا که می داند
که با عشق علی آتش مرا نسوزاند..🌷
ایلیا 🎤 باصدای #علی_قلیچ
#عید_غدیر
🎊@Gilan_tanhamasir
عرض ســـــلام و ادبــــ رفقااای همیــــــشه همراه...☺️✋
و عرض تبریک و شادباش عید بزرگ #غدیر
🤲انشاءالله خداوند قلب ما و نسل مارو لبریز از محبت ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده !
در این صبح زیبا و مبارک براتون شکوفههای شادی رو آرزو میکنم ،💐
🌺حلـول عیدولایت و امامت ، که
به شکرانهے تکمیل دین و تتمـیمنعمت است ، محضر همه دوستان ، خصوصا سادات عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنیم،
👌ان شاء الله بهترین عیدی رو دستان مولا دریافت کنیم و عامل ومنتشر کننده پیام و فرهنگ غدیر باشیم
❣در این شبها و روزهای زیبا و عزیز برای همه خدمتگذاران به اسلام از خداوند سلامتی و توفیقات روز افزون خواهانیم
و امیدواریم که خداوند بحق مولود عزیز کعبه، همه ی ما رو مشمول دعای خیر امام زمان عج الله قرار دهد🌹
#تنهامسیراستانگیلان💞
🌹@Gilan_tanhamasir
🏕⛰📸 تصویر زیبایی از دریاچه سد بیجار ، ؛ امام زاده هاشم ؛ #رودبار_رشت ؛ استان #ِگیلان.
🍃⛰بهشتی که کمتر شناخته شده و سرشار از زیباییهای طبیعی هستش👌😍.
🍃🏕سد #بیجار در محدوده شهرستان رودبار، یک چشم انداز بسیار جذاب و دلنشین رو ایجاد کرده.
🍃🏕⛰☀️این سد با توجه به طبیعت جنگلی منطقه و همچنین بارانهای بسیار زیاد ساخته شده.
🍃🏕 سد شهر بیجار به همراه جنگلهای سر سبزی که در دور و اطراف آن واقع شده ، یک مکان عالی برای گذراندن اوقات فراغت هستش.
🍃🏕تفریح در سد شهر بیجار و اطرافش لذت بخشه و حتی شما میتونید شب تا صبح در کنار این سد چادر بزنین، به این دلیل که در اکثر روزهای سال حال و هوای این بخش از استان گیلان مناسبه😍👌.
🍃🏕 و آب و هوا در این منطقه کوهستانیه و خبری از هوای شرجی نیست😍👌.
🍃🏕به غیر از این موارد؛ شما میتونید در کنار این سد به ماهیگیری مشغول شده و لحظاتی پر از آرامش داشته باشین.
🔻ارتفاعات شهر زیبای #هرزویل به سمت سد #منجیل ، #گیلان
#ایران_زیبا
#گیلان_گردی
#گردشگری_مجازی
🌺@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری | عید غدیر خم
🌺 عید سعید غدیر خم بزرگترین عید مسلمانان بر همگی مبارک باد.
#عید_آسمانی
#عید_وحدت
#غدیری_ام
❣@Gilan_tanhamasir
💌🌹 آداب و اعمال روز #عید_غدیر
🔹۱. غسل کردن (ابتدای روز بهتر)
🔸۲. روزه گرفتن که کفاره گناهان است
🔹۳. خواندن نمازهای مخصوص درمفاتیح
🔸۴. ذکر خدا گفتن
🔹۵. شکرگزاری خدا به جهت نعمت ولایت و امامت
🔸۶. صلوات بسیار بر پیامبر و آلش
🔹۷. زیارت امیرالمومنین در نجف
🔸۸. زیارت از دور و نزدیک با زیارت امین الله
🔹۹. عید گرفتن
🔸۱۰. تبریک گفتن به دیگران
🔹۱۱. برپایی مجلس جشن و سرور
🔸۱۲. شاد کردن مومنان
🔹۱۳. لباس پاکیزه و نو پوشیدن
🔸۱۴. دید و بازدید
🔹۱۵ عیدی دادن به فرزندان و خانواده
🔸۱۶. صدقه دادن به فقرا و مستمندان
🔹۱۷. عقد اخوت بستن
🔸۱۸. اطعام و غذا دادن به مومنان و روزه داران
🔹۱۹. خواندن دعای ندبه
🔸۲۰. تزیین درب منازل، ساختمانها و خیابان با پارچه و پرچم
🔹۲۱. برپایی ایستگاه صلواتی
🔸۲۲. پخش شکلات و شیرینی
🔹َ۲۳. بیان قصههای غدیری برای کودکان
🔸۲۴. خواندن و بیان خطبه غدیر
🔹۲۵. راه اندازی کاروان شادی
🔸۲۶. بیان فضایل امیرالمومنین که عبادتی بزرگ است.
🔹۲۷. ابلاغ خطبه و پیام غدیر به آیندگان تا قیامت
🔸۲۸. تکریم سادات (بشرط عدم مزاحمت)
🔹۲۹. عهد و پیمان با امام زمان علیهالسلام
🔸۳۰. ذکر هنگام ملاقات: 👇🏻
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ✨
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
خطبه غدیر.pdf
7.74M
📜 متن کامل خطبه غدیر را بخوانیم
🔸 همراه با ترجمه فارسی
یه بچه شیعه باید خونده باشه 👌🏻
#خطبه_غدیر #عید_غدیر #غدیر
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 30 " طلسم عشق" 🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 31
" مهمانی بزرگ"
🔷 بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ...
علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... ☺️
💢 اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ...
منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ...
🔷بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ...
قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ...
🔸همه چیز تا این بخشش خوب بود ...
اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...
💢 پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ...
زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... 😢
🔸مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ...
یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم ....
و یکی محکم زدم پشت دست مریم...
🔺نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ...
🔺 توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ...
قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ...
🔸بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ...
مامان، مریم رو زد ...😢
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۳۲
"تنبیه عمومی"
🔹 علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ...
✅ اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم...
💢به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ...
🔹تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم😒
🔸علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ...
- جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... 😒
💢 بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...
و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ...
غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...😌
🔸داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ...
- خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...😒
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ...
💢 علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ...
خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ...
و لبخند ملیحی زد ...😊
- خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ...
❤️ و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ...
هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ...
💢 بچه ها هم دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ...
💞 منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ...
چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
✅ اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ...
این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ...
و اولین و آخرین بار من...☺️
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🌸💌 بسم الله الرحمن الرحیم 💌🌸
سلام و شبتون بخیر و پربرکت 🌹
خوب هستید ان شاءالله؟ ☺️
ادامه مبحث #افزایش_ظرفیت_روحی تقدیم نگاهتون 👇👇