eitaa logo
نویدشاهدگیلان
1.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
101 فایل
پایگاه اطلاع رسانی نویدشاهدگیلان تازه ترین اخبار و رویدادهای فرهنگی در حوزه ایثار و شهادت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان ارتباط با ادمین: @Navid_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نویدشاهدگیلان
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_اول‌_پدرانه✍ حواسش همیشه به همه چیز و همه کس بود الا به جیب خودش یک بار
📚 ✍ عملکت به على اكبر شماءکه‌ سن وسال تازه فهم کمی داشت حمام نداشت اصلا زمانه ی بدی بود ا روز و شب همه گره خورده بود به تظاهرات و تیراندازی و فرار و.... یادش به خیر جمعه ها که نباید سرکار میرفتیم با پسر عمویم حکم میرفتیم .تظاهرات به سعادتش او هم مثل نوید من و برادرم منوچهر عاقبتش ختم به شهادت شما طول هفته هم اگر می شد، بهانه ای پیدا می کردیم و از محل کار می زدیم بیرون و آن رو می رفتیم لابه لای جمعیت شب ها هم که می رفتیم روی پشت بام و شعار می دادیم. دست خالی بودیم؛ ولی امید داشتیم رشیدت نشرمن كجا وخوش اسم کنم. توان سال ۶۱ بود که این خانه ی تهرانپارس را خریدم. آن موقع همه ی این اطراف صدای - بیابان بود. نه آب داشت و نه برق فقط دو تا اتاق بود. از خانه که می رفتیم بیرون قربان صد سگهای ولگرد دنبالمان می.کردند وسیله ای هم که نبود تا میدان اصلی را باید زمین نبیپیاده می رفتیم کم کم اوضاع بهتر شد و خانه را سروسامان دادم و یک ژیان هم خریدم ولی نوید اصلا رابطه ی خوبی با ماشین بیچاره نداشت. همین که می نشست توی ماشین جیغش در می آمد مادرش هم که تحمل گریهی پسرش را نداشت تحمل اینکه یک خارتوی دست این پسر برود، نداشت. بروم این موکت ها را جارو بزنم و پهن کنم که تا دوسه ساعت دیگر مهمان های روضدی شما از راه میرسند خوبیت ندارد روی موکت جارو نزده برای شما اشک بریزند. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید 📗 / 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3087728889C48c501c0dc