🌷یادی که دردلها هرگزنمی میرد یاد شهیدان است» 🌷
🟢 صبح رابا نام «خدا» و یاد «شهید » آغاز کنیم.
🌷خلبان شهید «حسین فرزانه وردوم»
▪️ گیلان - شهرستان - «ماسال».
🌴 سلام و درود،
صبح شما بخیر
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada
🔸بانو سراجیان همسر شهید ابوعمار :
.
«وقتی عمار سه، چهار ساله بود، همسرم حبیبالله اکثر نیمهشبها از خانه بیرون میرفت. برایم سوال شده بود که او کجا میرود؟ یک شب که از او پرسیدم، گفت: میخواهی به تو بگویم؟ گفتم: بله. گفت: فقط اگر آمدی، نترس. بعد، یک شب با هم به یکی از قبرستانهای اصفهان رفتیم. در آنجا برق نبود؛ فضایی بزرگ و تاریک بود. دیدم که او، در انتهای قبرستان، برای خودش یک قبر کنده بود، که به داخل آن میرفت و از خدا طلب مغفرت میکرد.
.
💢بیاد #گمنام شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید حبیب اله افتخاریان ( ابوعمار)
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada
💢 بعضی عکس ها با گذر زمان
عجیب خاص میشود....
🌊 شیران لشکر ویژه ۲۵ #کربلا:
۱_سردار #شهید صمد اسودی
۲_سردار #شهید تقی عظیمی
۳_سردار #شهید الیاس حامدی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada
💢 #ابوعمار لشکر ویژه ۲۵
کربلا را چقدر میشناسید ؟؟؟
#سالروز_شهادت
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada
💢 #اجازه_بده_مغازه_مونو_بفروشم
.
▪️چند روزی بود از جبهه برگشته بود فریدونکنار...اهل خونه دیدن حاجی تو خودشه چند روز.یک روز حاج خانم داشت تو آشپزخونه کار میکرد.حاجی ب محض رسیدن به خونه رفت پیشش.چند بار صداش کرد ، حاج خانم گفت : چی شده ؟
حتما میخای بگی میخای مغازه رو بفروشی گفت آره، بچه ها تو هفت تپه توی چادر
زندگی میکنن ، یک سرپناه ندارن.
میخوام براشون سوله های بتنی بخرم.
مغازه شو فروخت و با پولش واسه هفت تپه سوله های بتنی خریداری کرد.
.
💢 رفقا این ها خواب و افسانه نیست ؛ این خاطرات هویت و تاریخ و فداکاری فرزندان خمینی که مظلوم ترین بودن و هستن تا به امروز.( بیاد سردار شهید حاج حسین بصیر قائم مقام لشکر ویژه ۲۵ کربلا ) فرمانده ای که در ۲۲ عملیات دفاع مقدس بعنوان فرمانده حضور داشت و ۷ سال از عمرش را در جبهه ها گذراند.
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada
✍التماس برای شهادت از خدا در پیر مراد طبق روایت خواهر شهید رضا بیدوئی نژاد...
🔹قبل از آخرین اعزامش یک شب زمانی که همه در خواب بودند متوجه شدم محمد از جایش بلند شد و از خانه بیرون رفت.
🔸شب از نیمه گذشته بود از روی کنجکاوی دنبالش راه افتادم مسجدی در نزدیکی ما بود که به مسجد شاه سلیمانی معروف است.
🔹می گفتند پیر بزرگواری در آن مسجد دفن شده که مُراد می دهد مادرم هر شب جمعه آنجا فانوس روشن می کرد.
🔸محمد به سمت مسجد رفت من هم خودم را به مسجد رساندم از میان دَرِ نیمه باز نگاهش کردم رو به قبله نشسته بود و در حالی که به شدت اشک می ریخت با حالت خاصی نزد خدا التماس می کرد...
🔹درست مانند کسی که چیزی را می خواهد و با اشک و عجز و ناله آنقدر التماس می کند تا آنچه را که می خواهد به دست آورد.
🔸مدتی نگاهش کردم و به خانه رفتم بعد از نماز صبح به خانه آمد چند روز بعد به جبهه رفت و دیگر نیامد بی گمان او آن شب نزد خدا التماس می کرد تا شهادت روزیش شود.
#شهید_رضا_بیدوئی_نژاد
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان
https://eitaa.com/gilanshohada