eitaa logo
🌷کانال دیدارخانواده‌ معظم شاهد و جانباز و ایثارگر درکنگره هشت هزار شهید استان گیلان🌷
150 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2هزار ویدیو
6 فایل
ادمین : @hasanfaqiri
مشاهده در ایتا
دانلود
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 . ▪️فاطمه خانم شهابی ۲۲ ساله بود که اواخر دهه پنجاه با آقا علیرضا اسکندری ازدواج کرد.ده روز بعد عروسیش علیرضا عازم منطقه شد و دیگه تا به امروز برنگشت...سال ۱۳۶۹ اسرا هم که برگشتند خبری از علیرضا نشد.فاطمه خانم هم با خیاطی کردن امرار معاش تنها یادگار شهیدش ( حمید) را بزرگ کرد و همچنان بعد ۴۲ سال چشم انتظار همسرش است... . 🎥 کلیپ مصاحبه با و وفادار مفقودالاجسد علیرضا اسکندری ( کاری از رسانه ای هفت تپه‌ی ) خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
⚜ فردا انشاله به دیدار پدر و مادری می‌روم، که از دل کوهستان با کشاورزی و دامداری ؛ پسری شیر پاک خورده تحویل جامعه دادند ، که روزگاری دمار از صدام و صدامیان درآورده و خون پاکش را در راه وطن و اسلام داد... . کوچیک بود که رفته بود جبهه.محاسن نداشت.مرخصی نمیومد.تو جبهه بزرگ شده بود ... واحد اطلاعات و عملیات لشکر ویژه ۲۵ کربلا رشادت های فرمانده اش را خوب بیاد دارد .و بالاخره جزیره مجنون جایی بود که حجت الله آسمانی شد و یازده سال پدر و مادر چشم انتظار حجت شان بودند. . 💢(( بیاد حجت الله نعیمی و ۲۵ )) بزودی این را بیشتر ... خبرگزاری کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
🔸بانو سراجیان همسر شهید ابوعمار : . «وقتی عمار سه، چهار ساله بود، همسرم حبیب‌الله اکثر نیمه‌شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت. برایم سوال شده بود که او کجا می‌رود؟ یک شب که از او پرسیدم، گفت: می‌خواهی به تو بگویم؟ گفتم: بله. گفت: فقط اگر آمدی، نترس. بعد، یک شب با هم به یکی از قبرستان‌های اصفهان رفتیم. در آن‌جا برق نبود؛ فضایی بزرگ و تاریک بود. دیدم که او، در انتهای قبرستان، برای خودش یک قبر کنده بود، که به داخل آن می‌رفت و از خدا طلب مغفرت می‌کرد. . 💢بیاد شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید حبیب اله افتخاریان ( ابوعمار) کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
💠 بیاد دو از ویژه ۲۵ ، علی اسدزاده ، احمد نادعلی زاده ... . ▪️شعبان ابطالی از چگونگی شهادت هم ‌رزمانش می‌گوید: «دوروز بعد از عملیات کربلای یک، هواپیماهای عراقی پشت خط مقدم را بمباران کردند. او و احمد نادعلیزاده آن روز زخمی شدند. علی به احمد گفت که من تو را با ماشین به بهداری می‌برم. وقتی سوار ماشین شد، احمد متوجه شد که حال علی هم خوب نیست. گفت: علی چه شد؟ مگر تو هم مجروح شدی؟ گفت: آره. زیر پای علی پر از خون بود. بعد به فاصله چند دقیقه، هر دو نفردر کنار هم به شهادت رسیدند.» کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
🔸بانو سراجیان همسر شهید ابوعمار : . «وقتی عمار سه، چهار ساله بود، همسرم حبیب‌الله اکثر نیمه‌شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت. برایم سوال شده بود که او کجا می‌رود؟ یک شب که از او پرسیدم، گفت: می‌خواهی به تو بگویم؟ گفتم: بله. گفت: فقط اگر آمدی، نترس. بعد، یک شب با هم به یکی از قبرستان‌های اصفهان رفتیم. در آن‌جا برق نبود؛ فضایی بزرگ و تاریک بود. دیدم که او، در انتهای قبرستان، برای خودش یک قبر کنده بود، که به داخل آن می‌رفت و از خدا طلب مغفرت می‌کرد. . 💢بیاد شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید حبیب اله افتخاریان ( ابوعمار) ♻️👇🏻 کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada