eitaa logo
🌷کانال دیدارخانواده‌ معظم شاهد و جانباز و ایثارگر درکنگره هشت هزار شهید استان گیلان🌷
150 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2هزار ویدیو
6 فایل
ادمین : @hasanfaqiri
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘️همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... شهید🕊🌹 کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
♦️آثار ۱ | 🔻 ثواب براى اذان گو ▫️قال الباقر - عليه السلام : المؤذن يغفر الله له مد بصره و مد صوته فى السماء و يصدقه كل رطب و يابس سمعه ، و له من كل من يصلى معه فى مسجده سهم و له بكل من يصلى بصوته ؛ ▫️خداوند مؤذن را به اندازه اى كه چشمش مى بيند و صدايش در آسمان مى پيچد مى آمرزد، هرخشك وترى كه آواز او را مى شنود او را تصديق مى كند، و از ثواب هر كس كه با او در مسجد نمازگزارد سهمى نصيب اوشود و به شمار هر كس كه به بانگ او نماز بخواند حسنه اى براى اوست . (محجة البيضاء، ج ۱، ص ۳۳۱ . من لايحضره الفقيه ، ج ۱، ص ‍ ۲۷۸) کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هر به ؛ تو اقرار میکنم یا أَبوتراب ... أَشْهَدُأَنَّ‌عَلِيّاًأمِيرَالمُؤمِنينَ‌وَلِىُّ‌الله...💚 کنگره۸۰۰۰ شهید استان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada
💢شهید حسن ضیایی(ساری)_شهادت ۲۲ دی ۱۳۶۵ شلمچه_سن هجده سال : ‌. ▪️مادر : بود.وقتی حسن به دنیا اومد زمان الله اکبر گفتن بود. ماما وقتی او را گرفت، روی پای چپ اش مهر یا نشانه ای داشت. ماما به مادرم گفت: این بچه به مقام عالی خواهد رسید هر چه به مادرم اصرار کردم که ماما چی گفت به من چیزی نگفت بعد از این که حسن شد، گفت: یادت ماما به من چیزی گفته بود ، مبارکت باشه به مقام بالا رسید. کنگره۸۰۰۰ شهیداستان گیلان https://eitaa.com/gilanshohada