#ټَݪَݩْڱُږآݩِہ.. 📖 #احسن_القصص 🍀آرام‌گرفتن‌زلزله‌به‌فرمان امام‌علۍ(علیه‌السلام)... : روزی معاویه وارد مڪه شد. به او خبر دادند ڪه ابن‌عباس، ڪرسی تدریس برپا ڪرده و تفسیر قرآن را برای مردم مۍگوید. معاویه در پاسخ به این خبر گفت ڪه عیبی ندارد. ابن‌عباس، پسر عموۍ پیامبراڪرم (صلۍالله‌علیه‌وآله‌وسلم) است. از بنۍهاشم است و قرآن در میان آنها نازل شده است. اگر اینها تفسیر قرآن نگویند، پس چه ڪسۍ این ڪار را انجام بدهد؟ شخصۍ دیگر ڪه در جلسه حاضر بود خبر داد ای معاویه، ڪرسی تفسیر قرآن ابن‌عباس بهانه است. او به این بهانه، فضائل علۍ‌بن‌ابۍطالب (علیه‌السلام)را براۍ مردم بازگو مۍڪند. معاویه چنان برافروخت ڪه از جا برخاست و با چهره‌ای درهم ڪشیده فریاد زد خودم امروز بر این مجلس وارد مۍشوم و بساط این محفل را به هم زده و ریشه این گونه نشست‌ها را برمۍچینم. معاویه با خشم و غضب وارد مجلس ابن‌عباس شد. ابن عباس فرمود ڪجای قرآن را بخوانم ڪه حرفۍ از علۍبن‌ابۍطالب(علیه‌السلام) در آن نباشد؟ معاویه گفت این آیه را بخوان: «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا» «آنگاه ڪه زمين به لرزش شديد خود لرزانيده شود» ابن‌عباس گفت اۍمعاویه، همین آیه هم در فضل و منقبت علۍبن‌ابۍطالب (علیه‌السلام) است. معاویه گفت علۍ(علیه‌السلام) چه ارتباطۍ با این آیه دارد؟ ابن‌عباس گفت نشنیدی بعد از رسول خدا، یک سال نگذشته بود ڪه زلزله ای در مدینه آمد و همه مردم از شدت ترس و وحشت از خانه‌ها در آمدند و دیدند ڪه علۍبن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) وارد شد و در بین مردم قرار گرفت و پای مبارڪ را بر زمین ڪوبید و این آیه را خواند: «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا» و فرمود ابوتراب بر تو امر میۍڪند ڪه آرام باش. همه شاهد بودند زمینۍ ڪه در زیر پاۍ همه مردم مۍلرزید، به امر عالۍ علوۍ در زیر پاۍ مولۍالموحدین آرام گرفت. ندیدم از آن پس ڪسۍ این آیه را بخواند و شرح و تفسیرش را علۍبن‌ابۍطالب (علیه‌السلام) نداند. معاویه ڪه از غضب در خود می پیچید، رو ڪرد به ابن‌عباس و گفت پس راحت بگو تا قرآن باشد، علۍبن‌ابۍطالب نیز هست. 📚 منابع: ۱. بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۲۵ ۲. منهاج الولایة، علی قرنی گلپایگانی ۳. سوره زلزله، آیه ۱ ‌‌‌‌