ببینید
تو کشور دو تا جریان از کمی بعد از انقلاب در کشور شکل گرفت
یکی چپ ، یکی راست
چپها عموما تز و رویکردشون این بوده که باید اصلاحات اساسی در اجرای دین و حکومت داری و ... باشه و مبانی اندیشه امام رو با اینکه زبانا گفتند بهش باور دارند ، در عمل و در گفته های سالهای بعدشون ، یک به یک نقض کردند
مثلا مردمی بودن
مثلا استکبار ستیزی
مثلا دوری از اشرافی گری و تجمل گرایی
مثلا پایبندی به مبانی اسلامی
مثلا نگاه به داخل و اقتصاد مقاومتی
مثلا تلاش برای جدایی دین از سیاست و آموزش و اقتصاد و ...
مدت زیادی هم دولت دست این طیف بوده یعنی غیر از چهار دوره ، حدود ۹ دوره دولت دست جریان چپ گراها اصلاحات بوده ! شما در دوره خاتمی زاویه با ولایت فقیه شکاف طبقاتی تجمل گرایی امید به غرب ، قراردادهای ضد دینی و ضد ارزش رو شاهد هستید
در دوره روحانی هم اقتصاد وابسته به نفت و دلار ، وابسته به برجام ، سند ۲۰۳۰ fatf,، و ... رو شاهد هستید
این جریان به نوعی در کارنامه عملکردی خودش عادت کرده و لذت میبره از اینکه با غرب ارتباط داشته باشه.
فکرش اینه که جوان ایرانی نمیتونه آفتابه لگن بسازه و باید برای همه مشکلات با غرب و آمریکا ارتباط برقرار کرد. چرا چون اونها ابر قدرت هستند
حالا اگر امام بگه آمریکا دشمن بزرگه ، بارها ثابت بشه خلف وعده و تحریم و فشارها و جنایات آمریکا علیه ایران باز هم اینها مُصر هستند که نه باید ارتباط باشه .
این جریان عادت کرده به جملات #نمیشود #نمیتوانیم #نمیگذارند و دائم با شانتاژ و خبرسازی و حاشیه سازی سعی در این داره که به مردم بقبولونه راه برون رفت از مشکلات ساختار گریزی و نقض قوانین و ارتباط با آمریکا ست .
#اخلاق حلقه ی مفقوده این جریان چپ گراست.
حالا اینها آمدند نماینده معرفی کردند...