آرمان رنو, شاعر فرانسوی:
🌿 سرانجام، حسین که همهٔ یاران و فرزندانش را از دست داده بود، خود نیز با پیکری خونین و چاک چاک بر زمین افتاد، از آن پس، هر شامگاه آسمان خون میگرید.
🌿 و أخیراً، حینما فقد الحسین کل أصحابه و أبنائه، سقط هو أیضاً بجسم مضرج بالدماء و مقطع علی الأرض، و منذ ذلک الحین تبکی السماء دماً فی کل مساء.
Eventually, Imam Hussein who has lost all his children and disciples, with a bleeding and slaughtered body fell on the ground and from that time on the sky cries out tears of blood in every sunset.
#کتاب_حسین_ص۹۸
#کتاب_نوشت
#حسین_الحسین_Hussein
@giyume69
شبیه هانیه...
هرسال هر چه به عاشورا نزدیکتر میشویم، زندگی آدمهای کربلا را بیشتر میگذارم وسط و مرور میکنم. توی این بالا و پایین کردنها، هربار نام شما میپیچد توی بلندگوهای ذهنم: هانیه...
بعضیها نوشتهاند هنوز بیست ساله نشده بودی و کمتر از بیست روز از عروسیات نگذشته بود که دم مسیحایی عیسی را در عشقِ به حسین پیدا کردی.
گفتهاند توی کربلا، همراه وهب اسلام را بغل گرفتی و ماه عسلتان را با عشقِ حسین، شیرین کردید. میگویند وهب را تو انداختهای توی آغوش حسین...
نوشتهاند وقتی آمدی بر پیکر وهب، طول موج عشقتان، چشم سپاه یزید را تَر کرد. اصلا چشمهایت را برای همیشه بستند تا نکند که عشقتان به حسین، دل سربازان عمربنسعد را بلرزاند. و تو شدی تنها زن شهید کربلا.
به دور و برم که نگاه میکنم میبینم مرامت هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم آدمهایی هستند که هانیه بودن را به یاد دنیا بیاورند. همان وقت که تازه عروسها دامادهایشان را راهی میکنند:
مصطفی ردانیپور را...
نوید صفری را...
وحید زمانینیا را...
و صدها تازه داماد دیگر.
#دل_نوشت
#یاحسین
@giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کَیفَ یمکنك یَخافُ الَّیل و أَنتَ القمر...
چگونه میتوان از شب ترسید وقتی ماه تویی؟!
#السلامعلیكیاقمرالعشیرة🖤
#تیکه_کتاب
عده قلیلی متوجه میشوند که تجربه عمیق شادی، زمانی که تجربه عمیق محرومیت وجود نداشته باشد به دست نمیآید!
#روح_پراگ
#ایوان_کلیما
#ترجمهخشایاردیهیمی
@giyume69
گیومه «....»
#تیکه_کتاب عده قلیلی متوجه میشوند که تجربه عمیق شادی، زمانی که تجربه عمیق محرومیت وجود نداشته باشد
بعضی هاتون دربارهٔ این کتاب👆 پرسیدید:
«روح پراگ» کتابی است برای کسانی که علاقهمند به تاریخ و تحولات جهاناند آن هم از نگاه یک نویسنده.
نویسندهای که زمانی آثارش در کشور خودش اجازه چاپ نداشته، کودکیاش را در اردوگاههای کار اجباری گذرانده ولی باز هم کنار کشورش میماند و مینویسد.
همیشه شنیدن و خواندن از جنگیدن آدمها و رسیدن به سبکِ خاصِ خودشان، در فرهنگهای مختلف برایم جالب بوده، حتی اگر بخشی از تفکراتشان را هم دوست نداشته باشم، درست مثل همین کتاب.
ایوان کلیما از نویسندههای معروف جمهوری چک است که زندگی پر فراز و نشیبی داشته. توی این کتاب بخشهای مختلفی از زندگی و نگاهش به جامعه را در قالب جستار و مقاله نوشته است. اوایل کتاب بیشتر روایت زندگی و اواخر کتاب بیشتر تحلیل سیاسی است. با ترجمه خوشخوان از آقای دیهیمی.
ارزشش را دارد که بخوانیدش.
#کتاب_نوشت
#بیشتردربارهدنیابدونیم
@giyume69