گفتمانِ کتابی📚
#ترگل بیست دلیل عقلی و روانشناسی بر حجاب😍👌👌👌 📔📝📔📝📔📝📔
برای شروع حتما از همینجا مطالعه کنید😊
#طرح_کلی_آقا
توحید در ایدئولوژی اسلام👌👌
اسلام کاملترین دین
📚🌸📚🌸📚🌸📚🌸📚
#من_ماسک_میزنم😷
〰〰〰✨🌹✨〰〰〰 @gofteman245
📎 با ما همراه باشید👆
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوکران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
1⃣6⃣ #قسمت_شصت_ویکم
📖زهرا دستش را روی دهان گذاشت تا صدای هق هقش بلند نشود. محمدحسین داد کشید: میگویم #باباایوب کجاست؟
رو کرد به پرستار ها، اقا نعمت دست محمد را گرفت و کشیدش عقب، محمد برگشت سمت نعمت اقا
_بابا ایوب رفت⁉️ اره؟😭
📖رگ گردنش بیرون زده بود. با #عصبانیت به پرستارها گفت: کی بود پشت تلفن گفت حالش خوب است؟ من از پاسگاه زنگ زدم☎️کی گفت توی ای سی یو است؟ بابا ایوب من #مرده، شما گفتید خوب است؟ چرا دروغ گفتید؟
📖دست اقا نعمت را کنار زد و دوید بیرون🏃♂ سرم گیج رفت، نشستم روی صندلی. اقا نعمت دنبال #محمدحسین دوید وسط خیابان محمدحسین را گرفت توی بغلش، محمد خشمش، را جمع کرد توی مشت هایش و به سینه ی اقا نعمت زد، اقا نعمت تکان نخورد
+بزن محمدجان، من را بزن. داد بکش، گریه کن محمد😭
📖محمد داد میکشید و اقا نعمت را میزد. مردم ایستاده بودند و نگاه میکردند😟 محمد نشست روی زمین و زبان گرفت
_شماها ک نمیدانید؛ نمیدانید #بابا ایوبم چطوری رفت. وقتی میلرزید شما ها که نبودید. همه جا تاریک🌚 و سرد بود. همه وسایل ماشین را دورش جمع کردم.
📖ایوب را دیدم به #سرش ضربه خورده بود. رگ زیر چشمش ورم کرده بود. محمدحسین ایوب را توی #قزوین درمانگاه میبرد تا امپولش را بزند. بعد از امپول، ایوب به محمد میگوید. حالش خوب است و از محمد میخواهد که راحت بخوابد😴 هنوز چشم هایش گرم نشده بود که ماشین چپ میشود. ایوب از ماشین🚗 پرت شده بود بیرون.
📖دکتر گفت: پشت فرمان #تمام_شده بوده
از موبایل📱 اقا نعمت زنگ زدم به خانه. بعد از اولین بوق #هدی گوشی را برداشت
_سلام مامان
گلویم گرفت
+سلام هدی جان، مگر مدرسه نبودی؟
-ساعت اول گفتم بابام تصادف💥 کرده، اجازه دادند بیایم خانه پیش دایی رضا و خاله
مکث کرد
_بابا ایوب حالش خوب است؟
📖بینیم سوخت و اشک دوید به چشمانم😢
+اره خوب است دخترم، #خیلی_خوب است.
اشک هایم سر خوردند روی رد اشک های آن چند ساعت و راه باز کردند تا زیر چانه ام، صدای هدی لرزید
_پس چرا اینها همه اش گریه میکنند⁉️
صدای گریه ی #شهیده از ان طرف گوشی می امد. لبم را گاز گرفتم و نفسم را حبس کردم. هدی با گریه حرف میزد.
_بابا ایوب #رفته؟
اه کشیدم
+اره مادر جان، بابا ایوب دیگر رفت😭
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
#من_ماسک_میزنم😷
〰〰〰✨🌹✨〰〰〰 @gofteman245
📎 با ما همراه باشید👆
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📜نهج البلاغه📜
سهم امروز ⬅️حکمت ۴۳۷ و ۴۳۹
✅از کتاب ترجمه دشتی✨
ما را به دوستانتون معرفی کنید😊👇
〰️〰️〰✨🌹✨〰️〰️〰️
🆔️ @gofteman245
🌹⚜⚜⚜⚜
⚜⚜⚜
⚜
🍃🍃
💞از امام پرسيدند عدل يا بخشش، كدام يك برتر است، فرمود:
عدالت هر چيزی را در جای خود می نهد، در حالی كه بخشش آن را از جای خود خارج می سازد، عدالت تدبير عمومی مردم است، در حالی كه بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شريف تر و برتر است.👌👌
📒 #نهج_البلاغه #حکمت437
〰️〰️〰✨🌹✨〰️〰️〰️
🆔️ @gofteman245
⚜
⚜⚜⚜
🌹⚜⚜⚜⚜
🌹⚜⚜⚜⚜
⚜⚜⚜
⚜
🍃🍃
💞 و درود خدا بر او فرمود:
مردم دشمن آنند كه نمی دانند.👌👌
📒 #نهج_البلاغه #حکمت438
〰️〰️〰✨🌹✨〰️〰️〰️
🆔️ @gofteman245
⚜
⚜⚜⚜
🌹⚜⚜⚜⚜