🔴 نظریه «برخورد تمدن ها»ی ساموئل هانتینگتون و اسلام سیاسی
🔸پس از فروپاشى شوروى که به یک معنا هم شکست کمونیسم بود و هم شکست تئورىهاى غربى، دوران جنگ سرد به پایان رسید. تحلیلهایى که از وضعیت جدید ارائه مىشد، همگى از این نقطه آغاز مىگردید که فروپاشى شوروى به معنى پیروزى غرب است. از میان تحلیلهاى ارائهشده، دو نظریه توجه بیشترى را به خود معطوف کرد: یکى نظریه خوشبینانه فرانسیس فوکویاما بود که جهان آینده را نظامى تکقطبى و تحت سیطره لیبرال دموکراسى غرب مىدید و لیبرالیسم را پایان تاریخ اعلام کرد. و نظریه دوم به هانتینگتون تعلق داشت که واکنشی در مقابل نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما بود. هانتینگتون معتقد بود دنیاى جدید به مرحلهاى نایل آمده که در آن نه کشورها و سیاستپردازان، بلکه #تمدنها و #فرهنگسازان نقشآفرینان اصلى خواهند بود.
🔹نظریهٔ برخورد تمدنها در سال ۱۹۹۲ ابتدا در یک سخنران مطرح و بعد هم در مقالهای در سال ۱۹۹۳ منتشر شد. هانتینگتون در سال ۱۹۹۶ تئوری خود را با انتشار کتابی به نام «برخورد تمدنها و دوباره سازی نظم جهانی» بسط داد.
وی در تئوری خود تمدنهای جهان را به قسمتهای مجزا تقسیم میکند که شامل ۹ حوزۀ تمدن غرب، تمدن اسلامی، ارتدوکسها، ژاپن، چین، آمریکای لاتین، آفریقا، تمدن بودایی و هندوئیسم میشود.
🔸 در این بین، هانتینگتون کانونهاى اصلى منازعات تمدنى را، میان تمدن #غرب و دو تمدن #کنفوسیوسى و #اسلامى به رهبری ایران می داند
🔹در مقابل این نظریه _ که #اسلام_هراسی و سیاست آمریکا در تقابل با اسلام سیاسی را هم تئوریزه می کرد_ محمد خاتمی رئیس جمهور وقت طرح «#گفتگوی_تمدنها» را در سازمان ملل از طرف ایران مطرح نمود که قدری پیامدهای منفی نظریه برخورد تمدن ها را در افکار عمومی غرب تعدیل کرد.
🔸دو نکته جالب این است که در دنیای غرب مباحث معناگرایانه و مذهبی از عرصه نظریات علمی کنار گذاشته شده بود اما با انقلاب اسلامی ایران و به هم ریختن محاسبات، مذهب و ایدئولوژی به صحنه فکری، تحلیلی و علمی بازگشت و حتی اندیشمندی مانند هانتینگتون آن را پایه نظریه خود و بلکه تعیین کننده آینده جهان قلمداد می کند.
نکته دوم توجه به رهبری تمدنی ایران در میان قرائت های مختلف اسلامی است.
✅ بنابراین اختلافات ما با غرب را نباید به سطح مسائل جزئی، حزبی و روبنایی تقلیل داد آنها انقلاب اسلامی را حامل یک تمدن پرفروغ و سابقه دار می دانند که رقیب اصلی موجودیت ظالمانه و ارباب رعیتی آنان است. نیم قرن است در این سطح علیه ما به میدان آمده اند و ملت ایران هم در این سطح ایستاده و رو به جلو حرکت می کند.
💢 نمیشود جوان را از سرِ صبح تا بعد از ظهر در مقابل علم و عقلانیت غربی تحقیرش بکنم، بعد با یک درس اخلاق، توقع داشته باشم مثل غربیها لباس نپوشد! چرا نپوشد؟ به چه دلیل، شیوۀ آرایش غربی بد باشد؟ مگر همان دانش و عقلانیت نیست که این سبک زندگی غربی و این نوع پوشش را ایجاد کرده است؟
✍ آیتالله میرباقری:
«نکتهای را سالها قبل در جلساتی با حضور دبیران عرض کردم؛ جلسهای بود راجع به اینکه برای اخلاق جوانها چه کار کنیم؟ ناچار شدم عرض کنم که: شما از اول صبح تا بعد از ظهر که سر کلاس هستید، دانشجوهایتان را در مقابل غرب تحقیر میکنید، هر معادلۀ علمی که میگویید با زبان غرب میگویید؛ یعنی گاهی زبانتان زبانِ فارسی نیست و اصطلاحاتتان اصطلاحاتِ غربی است. نام دانشمندان غربی را هم تجلیل میکنید و بالاسر آن میگذارید!
بعد به چه جرأتی به جوان میگویید موهایت را مثل آنها نزن و مدل لباست مثل او نباشد و سبک پوشاکت را عوض بکن؟! او سبک آرایشش را چرا عوض بکند؟! مگر همان دانش و عقلانیت نیست که این سبک زندگی غربی را ایجاد کرده است؟! چرا من جوان را از سر صبح تا بعد از ظهر در مقابل غرب تحقیرش بکنم، بعد با یک درس اخلاق، توقع داشته باشم مثل غربیها لباس نپوشد! چرا نپوشد؟ به چه دلیل، شیوۀ آرایشش بد باشد؟ اگر بنیانِ تمدن جدید بر اومانیزم است چرا وقتی به #سبک_زندگی و به شیوۀ آرایش که میرسد پوچی و نیهیلیزم و فوکولیزم را شما بد میدانید؟ چرا بد میدانید؟ چرا وقتی به شیوۀ آرایش که میرسد، میگوئید بد است؟ (معنای این شیوههای جدید آرایش این است که زیبایی اصلاً هیچ معنای مطلقی ندارد. دیدهاید: هر روز، یک قیافههای عجیبوغریبی درست میکنند که انسان وقتی نگاهش میافتد متنفر میشود. اما بعد از یکمدتی، در خیابان جوانهای زبادی همان قیافه را به خودشان میگیرند!) به جوان میگویم آقا در سبک پوشاکت از او تبعیت نکن! چرا تبعیت نکند؟ چرا الگوی خوراکش را از آنها برداشت نکند؟ چرا فستفودها شلوغ نشود؟
اگر واقعاً دانشگاههای ما، همۀ دانشش وارداتی است و همۀ عقلانیتی که آنها آوردند عقلانیت حقی است و دانش است و علم است و محترم است و مبارک است، چرا این سبک زندگی مبارک نباشد؟ چرا مدل شهرسازیشان و مدل معماریشان، بد باشد؟ چرا سبک خوراک و پوشاکشان بد باشد؟
چه کسی مأموریت دارد که نسل جوان را با این نقطهضعفهای تمدنی آشنا کند و از منحل شدن در این تمدن باز بدارد؟ جز شما اساتید چه کسی هست؟ و جز با اینکه نسبت به این تمدن، واقعاً افشاگری کنید و این تمدن را عریان نشان بدهید و نشان بدهید که این تمدن، یک مجموعۀ بههمپیوسته است و بهراحتی نمیشود خوب و بدش کرد و بلکه باید استحالهاش کرد. من نمیخواهم بگویم صددرصد فاسد است و نقاط مثبت در آن وجود ندارد و نمیشود استفاده کرد، اما میگویم جهتِ حاکم بر او، جهت حقّی نیست. و الاّ در کاخ فرعون هم، موسی کلیم رشد میکند؛ یا آسیه همسر فرعون و مؤمن آل فرعون در کاخ فرعون هست.
بنابراین نمیخواهیم بگوییم که در تمدن غرب اصلاً عنصر خوب پیدا نمیشود. ولی ببینید این جریان، یک جریان به هم پیوسته است. نمیشود بهراحتی غربِ خوب و بد کرد. نمیشود بهراحتی ژاپن را اسلامی درست کرد. ژاپن ایدئولوژی خودش را با خودش بههمراه دارد و اثر میگذارد. این غربِِ به هم پیوسته، لایههایی دارد. ظاهرش محصولاتِ مدرن است. ظاهرش نظم خیابانی و کارخانه و شهر و فستفود و ماشین بنز است. این ظاهر آن است. باطنش عقلانیت است و سرّش ایدئولوژی غرب است. این مجموعه را شما باید به نسل جوان معرفی بکنید و بهخصوص این کار را بهشکل عالمانه و تخصصی در حوزۀ دانشی خودتان انجام بدهید. یعنی نشان بدهید که این دانش با فلسفهاش با ایدئولوژیاش یک پیوستارِ به هم پیوستهاند. نمیشود بگویید من دانش اقتصاد غربی را قبول میکنم، ولی ایدئولوژی غرب را قبول ندارم، نمیشود.
نمیشود بگویید من علوم انسانی آن را لااقل، قبول میکنم ولی ایدئولوژیاش را قبول نمیکنم! اصلاً ایدئولوژیِ تجسّدیافته در حوزۀ عقلانیت، تبدیل به دانش میشود و ایدئولوژیِ تجسدیافته در حوزۀ عینیت تبدیل به مظاهر تمدنی میشود. شهر و جاده و خیابان و کارخانه و برق و همۀ اینها تجسّد آن میشود. ایدئولوژی در عقلانیت تجسد مییابد. ساختارها و علوم و فناوریها و رسانههای غربی، فرهنگ غربی را به همراه خود میآورد.
البته این تمدن را نمیشود کنار گذاشت؛ باید به قلههای علمِ مدرن دست یافت و حتی مرزشکنی کرد. مقدمهٔ عبور از تمدن غربی و منحل کردن آن در تمدن اسلامی، تسلّطِ به قلههای علمی موجود و استحاله آن در جهاز هاضمه #تمدن اسلامی است، اما این «تسلّط» بهمعنای «مسخّر شُدن» نیست.» (۱۳۹۰)
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
@gofteman_engelabi