eitaa logo
گفتمان تحلیلی مقاومت
56 دنبال‌کننده
237 عکس
33 ویدیو
14 فایل
این کانال با رویکرد تحلیلی به منظور تقویت مباحث تخصصی گفتمان مقاومت تاسیس شده است. ارتباط با ادمین @admin14027 @admin1352
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ نبرد آتی اسرائیل و حزب‌الله 🔹 ست‌جونز، معاون «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی» به همراه دنیل‌بایمن، الکساندر پالمر و رایلی‌مک‌کیب، کارشناسان این اندیشکده، طی گزارش مفصلی مورخ ۲ فروردین ۱۴۰۳ به ارزیابی درگیری اسرائیل و حزب‌الله پس از طوفان‌الاقصی پرداختند. 🔸 طبق این گزارش، اسرائیل بر سر یک دوراهی خطرناک قرار دارد. از یک‌سو اگر وارد نبرد با حزب‌الله شود، پیامدها و تلفاتی بیش از نبرد با حماس متحمل خواهد شد. از سوی دیگر اگر به حزب‌الله زمان دهد، به مرور مسلح‌تر و توانمندتر می‌شود. 🔹 مطابق این گزارش، مجموع عملیات‌های حزب‌الله و اسرائیل علیه یکدیگر بیش از ۴۴۰۰ مورد بوده است. هم‌چنین حداقل ۸۰ هزار نفر از ساکنان شمال فلسطین اشغالی و ۷۵ هزار نفر از ساکنان جنوب لبنان، آواره شده‌اند. تلفات رسمی اسرائیل حداقل ۵۴ نفر ذکر شده، گرچه حزب‌الله با شفافیت بیشتری، تعداد شهدای خود را ذکر کرده که حداقل ۱۵۰ نفر را شامل می‌شود. 🔸 نویسندگان بیان داشته‌اند که حزب‌الله ۳۰ هزار نیروی رزمی زبده و ۲۰ هزار نیروی ذخیره دارد. هم‌چنین حدود ۲۰۰ هزار موشک اعم از بالستیک دوربُرد، کوتاه‌بُرد، کروز و ضدتانک در اختیار دارد. علاوه بر این، وجود تونل‌های عمیق در جنوب لبنان و هم‌چنین پوشش گیاهی و ناهمواری‌های صخره‌ها و تپه‌های این محدوده نیز فضای مانور مناسبی برای حزب‌الله پدید آورده است. 🔹 به گفته نویسندگان، در صورت بروز نبردی تمام‌عیار علیه حزب‌الله، این گروه می‌تواند مزارع شبعا از خاک لبنان و حتی بخش‌هایی از جولان سوریه را از اشغال اسرائیل آزاد کند و به مناطق شمال فلسطین اشغالی نیز نفوذ نماید. علاوه بر اینکه حزب‌الله «به سبب ریشه‌های عمیق داخلی در لبنان و حمایت ایران» نابود نخواهد شد و هر حمله‌ای نهایتاً شاید آن را به عقب‌نشینی از رودخانه لیتانی وادار نماید. 🔸 این نویسندگان معتقدند که حزب‌الله نیز علی‌رغم هدف ایدئولوژیک مبنی بر نابودی دولت یهود و هدف ملی‌گرایانه مبنی بر آزادی مناطق اشغالی مزارع شبعا و روستای الغجر، ولی به دلیل اقتصاد نابسامان لبنان، تمایلی به یک درگیری تمام‌عیار با اسرائیل ندارد. 🔹 بنابراین نظر نویسندگان این است که اسرائیل دو گزینه دیگر پیش‌رو دارد. اول درگیری محدود با حزب‌الله و دوم، فشار دیپلماتیک برای برقراری بازدارندگی قبل از طوفان‌الاقصی. اما مشکل درگیری محدود برای اسرائیل نیز این است که اولاً ممکن است در اثر یک برخورد تصادفی مانند تلفات بالای غیرنظامی، به یک جنگ تمام‌عیار بدل شود. ثانیاً هم‌چنان برآوردی از توفیق نظامی و بازگشت آوارگان یهودی به مناطق شمالی فلسطین اشغالی در این گزینه وجود ندارد. 🔸 نهایتاً پیشنهاد نویسندگان، فشار دیپلماتیک بر حزب‌الله به واسطه فرانسه و آمریکاست. بدین ترتیب که در ازای عقب‌نشینی محدود حزب‌الله به رودخانه لیتانی، اسرائیل نیز پروازهای شناسایی پهپادی بر فراز حریم هوایی لبنان را متوقف نموده و از اشغال روستای الغجر نیز عقب‌نشینی کرده و آن را به یونیفل(نیروهای سازمان ملل) واگذار کند. ✅ به نظر نمی‌رسد با توجه به همبستگی حزب‌الله با مقاومت فلسطین، هیچ راه‌حلی تا پیش از پایان جنگ غزه، بتواند نیروهای مقاومت لبنان را به توقف درگیری با اسرائیل، راضی نماید.
♦️ آمریکا، نیازمند رویکردی جدید نسبت به ایران 🔹 سوزان‌مالونی، مدیر «برنامه ایران و خلیج فارس» در «اندیشکده بروکینگز» طی گفتگویی با کریم سجادپور، مدیر «برنامه ایران» در «بنیاد کارنگی» مورخ ۷ فروردین ۱۴۰۳، به ارزیابی سیاست آمریکا درباره ایران پرداخته‌اند. 🔸 مالونی دو نقطه عطف در مواجهه ایران و آمریکا طی دو دهه گذشته را حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳ و توافق برجام در ۲۰۱۵ می‌داند. اولی به گسترش منازعه ایران و آمریکا در «منطقه خاکستری» انجامید و دومی امیدی به کاهش این منازعه پدیدار ساخت. 🔹 به نظر سجادپور، ایران سه هدف عمده را نسبت به آمریکا دنبال می‌کند:«خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه، جایگزینی اسرائیل با فلسطین و شکست نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده». به ادعای سجادپور، آمریکا با حمله به عراق به پیشبرد سیاست منطقه‌ای ایران «در یک فضای بی‌ثبات و آنارشی» کمک کرد. به‌زعم وی، دشمنی ایران با آمریکا نه‌تنها ایدئولوژیک بلکه استراتژیک و بر مبنای حفظ قدرت منطقه‌ای ایران است. 🔸 به نظر مالونی، ایران در پی «آزمایش سلاح هسته‌ای یا خروج از پیمان ان‌پی‌تی» نیست بلکه صرفاً درصدد دست‌یابی به توانایی ساخت سلاح بوده است. مالونی معتقد است که ترکیب «فشار و دیپلماسی» که دولت‌های متعدد جمهوری‌خواه و دمکرات در قبال ایران در پیش گرفته‌اند، پاسخگو نبوده است. به نظر مالونی آمریکا باید سه هدف واقع‌بینانه و کوتاه‌مدت را هم‌زمان در پیش بگیرد:«محدودسازی فعالیت منطقه‌ای، کاهش توان سرکوب داخلی و توقف پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران». 🔹 سجادپور منتقد سیاست خاورمیانه‌ای بایدن در قبال ایران است. به نظر وی ایران پس از طوفان‌الاقصی، در پی کاهش تنش با آمریکا نبوده است. بلکه صرفاً در پی «جلوگیری از حمله به خاک ایران» بوده ولی از تشدید تنش «در خاک دیگر کشورها» استقبال کرده و علامت بایدن مبنی بر اینکه درصدد تشدید تنش نبوده، موجب جسارت ایران و متحدانش شده است. سجادپور گمان دارد که ترامپ درصدد معامله با ایران خواهد بود ولی تهران حاضر به مذاکره و توافق با کسی که سردار سلیمانی را ترور کرده، نخواهد بود. ✅  به نظر می‌رسد دولت بایدن در دوره دوم، جسارت و فرصت بیشتری برای تعامل با ایران در پرونده هسته‌ای داشته باشد. زیرا کمتر نگران واکنش‌های داخلی خواهد بود. هرچند که تأثیر جنگ غزه بر تنش هسته‌ای انکارناپذیر است.
♦️ دیدگاه مرشایمر درباره حمله اسرائیل به سفارت ایران 🔹 جان‌مرشایمر، نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل و ایده‌پرداز نظریه رئالیسم تهاجمی، طی گفتگویی با «برنامه سیستم‌آپدیت» مورخ ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ به ارزیابی هدف اسرائیل از تشدید حملات به نیروهای ایرانی پرداخته است. 🔸 حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق و کاروان ارسال کمک‌های غذایی نشان می‌دهد اسرائیل از کنترل خارج شده است. اقدام اسرائیل ضربه‌ای جدی به نظام حقوق بین‌الملل است که آمریکا سال‌ها برای تثبیت آن تلاش کرده بود. 🔹 هدف اسرائیل از این حمله، این است که آمریکا را به جنگ با ایران یا حزب‌الله بکشاند و این اصلاً برای ایالات متحده خوب نیست. آمریکا نه‌تنها خواستار نبرد با ایران و حزب‌الله نیست، بلکه تمایلی به نبرد با انصارالله نیز ندارد. حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس و مدیترانه صرفاً برای افزایش بازدارندگی بوده، نه برای آمادگی جهت نبرد. آمریکا خواستار ورود به هیچ نبردی در خاورمیانه نیست. 🔸 هدف اسرائیل از ادامه نبرد این است که از فرصت این جنگ برای نابودی حزب‌الله و هم‌چنین پاک‌سازی کرانه باختری استفاده کند. این جنگ ماه‌ها به طول خواهد انجامید. 🔹 اسرائیل تا قبل از ۷ اکتبر با تقویت حماس و تضعیف تشکیلات خودگردان درصدد مدیریت موضوع فلسطین، بدون پیشبرد راه‌حل دوکشوری بود ولی رخداد ۷ اکتبر این شیوه مدیریت را به چالش کشید. 🔸 نتانیاهو هیچ طرحی برای فردای غزه و هیچ تشکیلات یا معماری جایگزینی برای حکومت حماس در غزه ندارد. به همین دلیل حاضر به پذیرش آتش‌بس نیست. آتش بس، فشار داخلی و خارجی بر اسرائیل برای مدیریت امور غزه را افزایش خواهد داد. 🔹 یک فرضیه غلط در غرب شکل گرفته مبنی بر اینکه مشکل نتانیاهوست و با حضور فردی مانند بنی‌گانتز یا نفتالی‌بنت در قدرت، وضعیت بهتر خواهد شد. در حالی که تفاوت جدی بین نگرش این افراد در قبال بحران فلسطین وجود ندارد. 🔸 هر سه نفر به هدف جلب آرای بیشتر، به گروه‌های اولتراارتدکس یهودی در اسرائیل که حدود یک‌سوم یهودیان ساکن را تشکیل می‌دهند، نزدیک بوده و از ایده آنها مبنی بر اینکه کل فلسطین به یهودیان تعلق دارد، پشتیبانی می‌کنند. به همین دلیل هیچ‌یک حاضر به پیشبرد راه‌حل دو کشوری نیستند. 🔹 اسرائیل به ایده «دیوار آهنین» عمل می‌کند که طبق آن با تثبیت و تعمیق تبعیض سیستماتیک بین فلسطینیان و یهودیان، قصد اخراج تدریجی آنان از فلسطین را دارد. رفتار اسرائیل با غزه به مثابه یک زندان روباز، همین معنا را می‌دهد. البته من تمام دارایی‌ام را شرط می‌بندم که اسرائیل در تحقق این ایده شکست خواهد خورد. ✅ اذعان مرشایمر به اینکه هدف اصلی اسرائیل از تشدید حملات به ایران، تحریک مقاومت به یک نبرد جدی با اسرائیل جهت مداخله آمریکاست، نشان می‌دهد که تل‌آویو آمادگی یک نبرد تمام‌عیار بدون همراهی آمریکا را نخواهد داشت. بنابراین ایران و جبهه مقاومت با یک پاسخ حساب‌شده می‌توانند ضربه‌ای وارد کنند که هدف تل‌آویو مبنی بر مداخله آمریکا نیز محقق نگردد. ◾️اشراق
♦️خطرات طولانی شدن جنگ غزه 25 فروردین 1403- 13 آوریل 2024 🔹با گذشت شش ماه از حملات حماس در 7 اکتبر به اسرائیل و متعاقب آن آغاز جنگ در غزه، به نظر نمی رسد این درگیری به پایان برسد.  این در حالی که خطر جنگ منطقه ای همچنان در حال افزایش است و شواهدی مبنی بر اینکه هیچ یک از طرفین آماده تسلیم شدن یا کاهش اهداف خود باشند مشاهده نمی شود. 🔹آیا هنوز امکان آتش بس موقت به عنوان اولین گام برای دستیابی به پایان جنگ و از سرگیری مجدد روند حل مناقشه وجود دارد؟ در همین زمینه موسسه خاورمیانه در گزارشی به این موضوع پرداخته است که نکات حائز اهمیت این گزارش در ادمه خواهد آمد. 🔹در این گزارش آمده است که ادامه جنگ منافع راهبردی قابل توجهی برای اسرائیل به همراه نخواهد داشت. چه اسرائیل رفح را بگیرد یا نه، مشکلات دراز مدت برای اسرائیل همچنان باقی خواهد ماند و حماس به عنوان یک جنبش همچنان وجود خواهد داشت. 🔹این اندیشکده تنها راه رو به جلو را یک مسیر سیاسی می داند که توسط تشکیلات خودگردان فلسطین، کشورهای عربی، ایالات متحده و جامعه بین المللی می بایست پیگیری شود و معتقد است چشم انداز بهتر برای اسرائیلی ها و فلسطینی ها به دیپلماسی بستگی دارد که در روز پس از پایان جنگ آغاز شود و برای همه طرف ها از جمله بازیگران منطقه ای و ایالات متحده ضروری است که آن روز را بسیار نزدیک کنند. ✅اگرچه این اندیشکده به برخی از واقعیت های این جنگ اشاره کرده و خواهان توقف جنگ است اما به این نکته اشاره نکرده است که پس از گذشت 6 ماه از جنگ غزه، ایالات متحده با اقدامات خود بر دامنه جنگ افزوده و واشنگتن به عنوان حامی و متحد اصلی اسرائیل، حمایت سرسختانه‌ای از اقدامات تل آویو برای ریشه کن کردن حماس در غزه به عمل آورده است. 🔸Think tank: Middle East Institute 🔸https://www.mei.edu/publications/expert-views-what-needed-end-war-gaza
♦️ سناریوهای واکنش اسرائیل به عملیات موشکی ایران 🔹  دنیل‌بایمن، کارشناس ضدتروریسم «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی» طی یادداشتی در «فارن‌پالیسی» مورخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به ارزیابی سناریوهای احتمالی واکنش حکومت اسرائیل به حملات موشکی ایران پرداخت. 🔸 بایمن در توضیح تفاوت این عملیات با حمله ایران به عین‌الاسد به یک تفاوت و یک شباهت اشاره کرده، تفاوت اینکه در حمله به عین‌الاسد، تهران صرفاً درصدد «اعاده حیثیت در برابر ترور وقیحانه شخصیت مهم و محبوبی چون سلیمانی» بود ولی در حمله به فلسطین اشغالی، «فراتر از اعاده حیثیت، درصدد احیای بازدارندگی بود». شباهت اینکه در هر دو مورد، ایران «مقیاس حمله را به گونه‌ای طراحی کرده که صرفاً موجب رعب و وحشت و درجاتی از آسیب شود» ولی به جنگ نینجامد. زیرا اولاً تعداد موشک‌های پرتابی به سوی مناطق اشغالی اندک بوده، ثانیاً اهداف نیز صرفاً نظامی بوده‌اند و ثالثاً متحدان ایران مانند حزب‌الله نیز در این عملیات مشارکت نداشته‌اند. 🔹 نویسنده توضیح می‌دهد که فرآیند جنگ غزه تاکنون برای ایران دستاورد بیشتری به همراه داشته تا برای اسرائیل. اسرائیل ضربه جدی به حماس زده ولی هنوز آن را نابود نکرده حال‌آنکه ایران توانسته عادی‌سازی ریاض و تل‌آویو را به تأخیر انداخته، زندگی عادی ساکنان مناطق اشغالی را مختل و و فضای منطقه و جهان را ضداسرائیلی‌تر کند. پس تهران دلیلی ندارد که در این شرایط با ورود به نبرد مستقیم با اسرائیل، برای خود هزینه بیشتری ایجاد کند. به‌خصوص که «با چالش‌های اقتصادی، نارضایتی‌های داخلی و تروریسم قومی» روبروست و در صورت مداخله آمریکا به نفع اسرائیل در یک جنگ تمام‌عیار، «ایران قطعاً شکست خواهد خورد و در پایان بازنده نبرد منطقه‌ای خواهد بود». 🔸 بایمن معتقد است ایران از خط قرمز مهمی عبور کرده که همانا حمله مستقیم به مناطق اشغالی فلسطین بود. و اگر اسرائیل بخواهد مقابله‌به‌مثل کند، «می‌تواند بسیار بیشتر از این حمله، به ایران آسیب بزند». ولی اسرائیل به دلیل وجود حزب‌الله، از حمله مستقیم به ایران اجتناب خواهد کرد. پس اسرائیل برای احیای بازدارندگی‌اش چه خواهد کرد؟ 🔹 نویسنده به ۲ ملاحظه فنی که مانع حمله مستقیم اسرائیل به ایران شده یا آن را دشوار ساخته، اشاره می‌کند. اولاً تنها حریم هوایی مطلوب برای اسرائیل، از اردن به سوریه و سپس عراق خواهد بود. زیرا عربستان تمایلی به تسهیل حریم هوایی‌اش برای حمله به ایران ندارد. ترکیه نیز مسیر طولانی‌تری است. مسیر اردن به سوریه و عراق نیز، قطعاً منجر به درگیری گسترده‌تر گروه‌های مقاومت با اسرائیل خواهد شد که عملاً نابودی این گروه‌ها را به پیش‌نیاز حمله مستقیم به ایران بدل می‌کند. ثانیاً تعداد و تسلیحات زیردریایی‌های اسرائیل در اقیانوس هند که از آن‌ها امکان پرتاب موشک به ایران را داشته باشد، محدود است. 🔸 پس به نظر بایمن تنها سناریوی باقی‌مانده برای اسرائیل «هدف‌گیری پرسنل و دارایی‌های نظامی ایران در سوریه و لبنان، و احتمالاً در آینده در عراق و یمن» است. به‌ویژه که دولت آمریکا نیز به جهت کنترل بازار انرژی، مانع اراده اسرائیل برای حمله مستقیم به ایران و گسترش نبرد منطقه‌ای است. هر چند که «یک اشتباه محاسباتی ساده در یکی از دو طرف یعنی تهران و تل‌آویو، مانند این باور که دشمن به هر حال حمله شدیدتری خواهد داشت، می‌تواند به یک پیش‌گویی خود تحقق‌بخش بدل شده و آتش‌بازی روز شنبه را به یک انفجار بزرگ تبدیل کند». ✅ به نظر می‌رسد مهم‌ترین پیامد این عملیات برای سیاست خارجی منطقه‌ای آمریکا در غرب آسیا، این باشد که اولاً تا اطلاع ثانوی از کاهش نیروهای نظامی‌اش در منطقه به خصوص عراق و سوریه خودداری کند، زیرا گمان دارد که حضور این نیروها برای بازدارندگی علیه ایران، مفید است. ثانیاً تلاش‌هایش برای تحکیم روابط اعراب و اسرائیل را، ناظر به کمک‌های اردن به پدافند نظامی اسرائیل، تقویت خواهد کرد و فضای لازم برای ارائه امتیاز به عربستان جهت پذیرش توافق ابراهیم، مهیاتر خواهد شد
♦️جدول زمانی تنش های ایران و رژیم صهیونیستی بعد از عملیات طوفان الاقصی 🔹الجزیره در روزشماری از تاریخ هفت اکتبر 2023 ( روز حمله حماس و گروه های مقاومت فلسطینی به سرزمین های اشغالی) تا به امروز نگاهی به مجموعه تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل انداخته است. تنش هایی که در نهایت به حمله مستقیم ایران به اسرائیل پس از هدف قرار گرفته شدن ساختمان بخش کنسولی ایران در دمشق، پایتخت سوریه منجر شد: 🟢7 اکتبر(15 مهر 1402): حمله حماس به اسرائیل(عملیات طوفان الاقصی) 🟢17 اکتبر(25 مهر 1402): ایران درباره «اقدام پیشگیرانه» علیه اسرائیل هشدار داد. 🟢19 نوامبر( 28 آبان 1402): توقیف یک کشتی توسط ارتش یمن در دریای سرخ 🔴18 دسامبر( 27 آذر1402): حمله سایبری رژیم صهیونیستی به جایگاه های سوخت در ایران. 🔴25 دسامبر(4 دی ماه 1402): حمله هوایی رژیم صهیونیستی به حومه دمشق و شهادت سید رضی موسوی. 🟢15 ژانویه(25 دی 1402): حمله ایران به پایگاه جاسوسی موساد در اربیل عراق. 🔴20 ژانویه(30 دی 1402):حمله اسرائیل به ساختمانی در دمشق و شهادت 5 تن از مستشاران نظامی ایران. 🟢10 فوریه(21 بهمن 1402): ایران نسبت به حمله تمام عیار رژیم صهیونیستی به لبنان هشدار داد. 🔴21 فوریه(1 اسفند 1402): خط لوله اصلی گاز جنوب به شمال ایران دو بار مورد حمله قرار گرفت و باعث اختلال در عرضه در چندین استان شد.ایران، اسرائیل را مسئول انفجار خط لوله گاز اعلام کرد. 🔴1 مارس(11 اسفند 1402): در حمله ای در شهر بندری بانیاس سوریه یک عضو سپاه (شهید رضا زارعی)و دو تن دیگر به شهادت رسیدند. 🔴1 آوریل(13 فروردین 1403): اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد. 🟢13 آوریل(25 فروردین 1403):: سپاه پاسداران یک کشتی مرتبط با رژیم صهیونیستی را در نزدیکی تنگه هرمز توقیف کرد. 🟢13 آوریل(25 فروردین 1403): حمله ایران با پرتاب صدها موشک و پهپاد به سمت رژیم صهیونیستی(عملیات وعده صادق) 🔴19 آوریل( 31 فروردین 1403): اقدام ناموفق رژیم صهیونیستی جهت خرابکاری در تاسیسات هسته ای و نظامی اصفهان 🔹در این گزارش آمده است که انفجارهای اصفهان و حملات در سوریه در بحبوحه تشدید تنش‌ها بین دو طرف از زمان آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه رخ می‌دهد. در حالی که اسرائیل و ایران برای دهه‌ها درگیر یک «جنگ در سایه» بوده‌اند، ماه‌های اخیر، تنش‌ها را به نقطه اوج رسانده و نگرانی‌هایی را در مورد یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر برانگیخته‌است.
♦️واکنش آتی جهان عرب: رژیم‌های عربی و آمریکا، خشم افکار عمومی را نادیده می‌گیرند 🔹 «فارن افرز» در گزارش اخیر خود به بررسی افکار عمومی جهان عرب نسبت به تحولات غزه پرداخته و می‌نویسد از آغاز حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل، تظاهرات گسترده ای در حمایت از مردم فلسطین برگزار شده که همین امر موجب تحولات زیادی در غرب آسیا گردیده است. تعداد زیادی از مصری‌ها، عراقی‌ها، مراکشی‌ها، تونسی‌ها و یمنی‌ها به خیابان‌ها آمدند. اردنی‌ها با راهپیمایی به سمت سفارت اسرائیل ها خطوط قرمز را شکسته و عربستان سعودی نیز از سرگیری مذاکرات عادی‌سازی با اسرائیل به دلیل خشم عمیق مردمش خودداری کرد. 🔹چنین به نظر می‌رسد که این اتفاقات برای واشنگتن مهم نیست چرا که رهبران عرب تجربه کافی برای سرکوب این اعتراضات، نادیده گرفتن آن و درمجموع توانایی کنترل آن را دارند. علاوه براین، احتمالا به زودی جنگ در غزه پایان خواهد رسید و در ادامه آن اعتراضات نیز به فراموشی سپرده خواهد شد و رهبران عرب نیز هر یک به دنبال منافع شخصی خود خواهد رفت و اوضاع منطقه نیز به حالت عادی باز خواهد گشت. 🔹 ارزیابی گزارش این است که مفروضات فوق، منعکس کننده یک سوء تفاهم اساسی از چگونگی اهمیت افکار عمومی در غرب آسیا و همچنین درک نادرست از تحولات بهار عربی در سال 2011 است. امروزه، این تصور برای ایالات متحده که می‌تواند افکار عمومی عرب در مورد رفتار با فلسطینیان را نادیده بگیرد، کاملا اشتباه است و اعراب در واقع حساسیت خود را نسبت به این موضوع از دست نداده‌اند. 🔹در حال حاضر حمایت بی‌وقفه واشنگتن از اسرائیل در ویرانی غزه، بحران مشروعیتی را آغاز کرده که چارچوب برتری ایالات متحده در منطقه را تهدید می‌کند. شهروندان عرب متوجه این موضوع شده‌اند که فقط کمک‌های نظامی  ایالات متحده و وتوهای آن در شورای امنیت سازمان ملل به اسرائیل اجازه می‌دهد که به جنگ خود ادامه دهد. 🔹کاخ سفید چنان رفتار می‌کند که گویی هیچ یک از اینها مهم نیست. رژیم‌های عربی برقرار خواهند ماند، خشم‌ها فروکش خواهد کرد و ظرف چند ماه، عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان از سر گرفته خواهد شد. اما این بار ممکن است متفاوت باشد. ماهیت و درجه خشم مردم، فروپاشی مشروعیت ایالات متحده در  بین مردم منطقه، نگرانی رژیم‌های عربی از بقا  در ساحت قدرت و همچنین رقابت‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد که نظم جدید با افکار عمومی مردم منطقه غرب آسیا گره خورده است.
♦️پس از حملات ایران و اسرائیل، آیا فرصتی برای برجام باقی می ماند؟ 🔸 طبق گزارش اندیشکده استیمسون، برخی از نشانه ها حاکی از این است که تماس‌هایی اندک بین آمریکا و ایران نه تنها در مورد بحران غزه بلکه در مورد پرونده هسته‌ای ادامه دارد. 🔹 در این گزارش تحلیلی آمده است که پس از حمله موشکی و  پهپادی اخیر ایران به اسرائیل و پاسخ محدود اسرائیل، تهران ارزیابی می کند که به طور موثر بازدارندگی هسته‌ای اسرائیل و اتحاد نظامی آن با آمریکا را به چالش کشیده است.  🔹همچنین، حمله مستقیم ایران به اسرائیل، تهران را با تحلیل دقیق‌تری از واکنش اسرائیل و آمریکا به ایران خارج از «منطقه خاکستری» ارائه کرد. با ارزیابی این اطلاعات، ایران می‌تواند اهرمی برای استفاده در مذاکرات هسته‌ای آینده به دست آورد. 🔹 نویسنده مدعی است حتی اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، احتمالاً در مورد کاهش تحریم‌ها علیه ایران با احتیاط عمل خواهد کرد . ایران  نیز ممکن است  تا زمانی که قطعنامه سازمان ملل (محدودیت‌های ایران در حوزه همکاری‌های هسته‌ای) که در اکتبر سال 2025 منقضی شود و شورای امنیت دیگر درگیر این موضوع نباشد به دنبال اهرم‌هایی خارج از موضوع هسته‌ای برای حفظ برجام در تئوری باشد. 🔹نویسنده در پایان گزارش چنین استدلال می کند که بهترین راه پیش‌رو ممکن است این باشد که دو طرف به تعهدات «تک اقدامی» ادامه دهند و در عین حال خطوط قرمز را برای جلوگیری از تشدید درگیری در عرصه هسته‌ای و منطقه‌ای رعایت کنند. با یادگیری از تجربیات گذشته، یک راه‌حل متعادل برای حل مسئله هسته‌ای بر اساس فرآیند «گام به گام» هنوز امکان‌پذیر است. 
♦️ چرا تشکیلات خودگردان فلسطین در قبال جنگ غزه سکوت کرده است؟ 🔸 اندیشکده «میدل‌ایست آی» در گزارشی به قلم «عونی الماشنی» به نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در طول جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه پرداخته که خلاصه آن به شرح زیر است: 🔹 تشکیلات خودگردان فلسطین در طول جنگ تاکنون به طور قابل‌توجهی غایب بوده است. سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) نیز در دوره محمود عباس به یک نهاد فرعی تشکیلات خودگردان تبدیل شده است. ساف بین رهبری مقاومت مسلحانه و ایستادن منفعلانه (مانند تشکیلات خودگردان) گزینه‌های زیادی داشت که می‌توانست انجام دهد. 🔹 از نظر نویسنده تشکیلات خودگردان احتمالاً چنین پیش‌بینی می‌کرد که این وضعیت به حذف حماس به عنوان نیروی نظامی یا قدرت حاکم در غزه منجر خواهد شد و به همین دلیل با اتخاذ موضع «بی‌طرفی منفی» منتظر نتیجه ماند تا بتواند بعداً کنترل غزه و بازسازی آن را با کمک‌های مالی فراوان بر عهده بگیرد. 🔹 نویسنده در ادامه می‌افزاید تشکیلات خودگردان توانایی توقف جنگ را نداشت و  فراخوان‌های آن برای پایان دادن به جنگ، اغلب تبلیغاتی بوده و به اقدامات سیاسی منجر نشد. از سوی دیگر، این تشکیلات به محور کشورهای اردن، مصر، عربستان، و امارات متمایل است که جنگ را یک شر ضروری می‌دانند، به خصوص اگر منجر به پایان حکومت حماس در غزه شود. 🔹 تشکیلات خودگردان در واقع قبل از جنگ غزه در همین محور قرار داشت، اما با استفاده از روابط خود با روسیه و چین به عنوان اهرم فشار، مانورهای زیرکانه‌ای برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده انجام داد اما نمی‌تواند از طریق چنین تاکتیک‌هایی فشار قابل‌توجهی را اعمال کند. 🔹 «الماشنی» به این نکته اشاره می‌کند که پرهیز از برگزاری انتخابات توسط تشکیلات خودگردان باعث کاهش مشروعیت آن در نظر نیروهای خارجی شده است. در چنین لحظه تاریخی، سوگیری تشکیلات خودگردان، به ویژه با توجه به خصومت آشکار واشنگتن نسبت به آرمان‌های مردم فلسطین، جایگاه جهانی آن را تضعیف کرده است. 🔹 نویسنده به این موضوع نیز اشاره می‌کند که بنیامین نتانیاهو و دولت راست‌افراطی او  تشکیلات خودگردان را جایگزینی قابل قبول نمی‌دانند، زیرا این تشکیلات متحد در کرانه باختری و غزه می‌تواند تهدیدی سیاسی برای حکمرانی آنها و گام مهمی به سوی تشکیل کشور فلسطین باشد. 🔹 شعار تشکیلات خودگردان «نوسازی‌شده»، جایگزین ترجیحی آمریکا به جای برگزاری انتخابات دوره‌ای است، البته به شرط این که این نوسازی با سیاست‌های واشنگتن هماهنگ شود. این موضوع تشکیلات خودگردان را تابع موضع ایالات متحده و در عمل تابع موضع اسرائیل می‌کند. 🔹 نویسنده در پایان چنین می‌نویسد که در طول حدود هشت ماه جنگ در غزه، اهداف اسرائیل مکرراً خنثی شده است؛ به استثنای کشتار بی‌رحمانه هزاران فلسطینی بیگناه. حماس ممکن است هرگز مانند قبل بر غزه حکمرانی نکند اما در تعیین  تحولات آینده دست برتر را خواهد داشت.
♦️جنگ با حزب‌الله، اسرائیل را با فاجعه‌ای بزرگتر از غزه روبرو خواهد کرد 🔹 هفته نامه «نیوزویک» در گزارش اخیر خود به تشدید تنش ها بین اسرائیل و حزب الله پرداخته و مدعی است تحت شرایط حاضر، اگر جنگ تمام عیار آغاز شود، حزب الله طی ۲۴ ساعت، اسرائیل را شکست خواهد داد. وضعیتی که در تاریخ جنگ‌های اسرائیل هیچگاه مشاهده نشده است. 🔹 طبق این گزارش، این درگیری احتمالی می‌تواند منجر به ویرانی‌های گسترده در هر دو کشور شده و در ادامه به چالشی عظیم برای بنیامین نتانیاهو بدل گردد.  مقامات اسرائیلی با توجه به سابقه طولانی نبرد با حزب‌الله  هشدار داده اند که تشدید تنش‌ها و لفاظی‌های کنونی می‌تواند منطقه را به سمت وضعیت نامشخصی سوق دهد. 🔹 طبق این گزارش، اگرچه اسرائیل هنوز از عملیات ۷ اکتبر(طوفان الاقصی) در شوک به سر می برد اما اکنون نگرانی‌ها به طور فزاینده‌ای به سمت تشدید تنش‌ها در مرزهای شمالی معطوف شده است. 🔹 این گزارش می افزاید که حزب‌الله که از آخرین جنگ تمام‌عیار با اسرائیل در ۱۸ سال پیش تاکنون به طور چشمگیری زرادخانه خود را ارتقا داده است. اکنون به تخمین مقامات اسرائیلی،  حزب الله دارای حدود ۲۰۰۰۰۰ موشک، پهپاد، موشک‌های زمین به هوا و ضد تانک و سایر تسلیحات پیشرفته است.
♦️همکاری مستقیم سنتکام با نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین 🔹 اندیشکده «میدل ایست آی» در گزارشی به طرح پیشنهادی ایالات متحده برای تقویت روابط بین فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) و نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین پرداخته است. این طرح در چارچوب تلاش‌های دولت بایدن برای ایجاد گزینه‌های حکمرانی غزه پس از جنگ طراحی شده است. 🔹 بر اساس این گزارش، برخی منابع مطلع اعلام کرده‌اند که حمایت مقامات ایالات متحده از طرح هماهنگی سنتکام با نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین  بر پایه تقویت همکاری‌های امنیتی و افزایش تعاملات با کشورهای عربی است. 🔹 طرفداران این ایده به تصمیم آمریکا برای قرار دادن اسرائیل تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در سال ۲۰۲۱ اشاره می‌کنند. این تصمیم با هدف ادغام بهتر اسرائیل با متحدان عرب ایالات متحده و تعمیق اشتراک اطلاعات اتخاذ شد. 🔹 گزارش‌های قبلی این اندیشکده نشان می‌دهد که دولت بایدن در حال هماهنگی با برخی از متحدان عرب به منظور ارسال نیروهای حافظ صلح به مناطق غزه، تا هنگامی که تشکیلات خودگردان بتواند امنیت آنجا را تامین کند، بوده است. 🔹 این گزارش می‌افزاید که سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده، به ویژه سیا، نقش مهمی در هماهنگی با تشکیلات خودگردان فلسطین ایفا می‌کنند. این همکاری ریشه در سابقه تعامل تشکیلات خودگردان فلسطین با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، به ویژه در مواجهه با جاسوسان و عملیات‌های امنیتی، دارد. 🔹 در بخشی از این گزارش آمده است که محمود عباس و حلقه نزدیک به وی در کرانه باختری اشغالی به شدت منفور هستند و به عنوان همدستان فاسد اسرائیل تلقی می‌شوند. تشکیلات خودگردان برای سرکوب مخالفان به امنیت پیشگیرانه و سرویس‌های اطلاعاتی عمومی متکی است. در عین حال، با وجود موج خشم عمومی علیه اسرائیل به خاطر جنگ با غزه و درخواست‌های حماس برای قیام علیه اسرائیل در کرانه باختری، نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان توانسته‌اند تا حدی تنش‌ها را کنترل کنند، امری که برخی از مقامات دولت بایدن را شگفت‌زده کرده است.
♦️ میزان محبوبیت حزب‌الله در لبنان و خطای محاسباتی اسرائیل 🔹 هم‌زمان با تداوم گرفتاری ارتش اسرائیل در غزه که هم‌چنان نتوانسته به سه هدف اعلامی این حکومت مبنی بر آزادسازی اسیران، نابودی حکومت حماس و نظامی‌زدایی از غزه دست یابد، زمزمه‌هایی مبنی بر تشدید تنش در جبهه شمالی و نبرد علیه حزب‌الله لبنان به گوش می‌رسد. 🔹 نتانیاهو برای بقای سیاسی خود به تطویل نبرد و جلوگیری از آتش‌بس نیازمند است. بنابراین در شرایطی که فشارهای خارجی برای پذیرش آتش‌بس در غزه افزایش یافته، ائتلاف حاکم با آغاز نبردی دیگر می‌تواند به طور موقت زمینه جلب رضایت بخشی از افکار عمومی یهودیان ساکن در فلسطین اشغالی را، به این بهانه که درصدد احیای امنیت مناطق اشغالی در مرزهای شمالی برآمده، کسب کند. علاوه بر اینکه در کوتاه‌مدت اپوزوسیون را بار دیگر از هدف‌گذاری شکل‌گیری ائتلاف آلترناتیو و انتخابات زودهنگام، دور می‌کند. 🔹 البته نتانیاهو و متحدانش در تل‌آویو آگاه‌تر از آن هستند که گمان کنند از طریق حمله نظامی به لبنان قادر به نابودی حزب‌الله خواهند بود. به‌خصوص که نتیجه تهاجم نظامی گسترده به غزه پیش چشم همگان قرار دارد که هنوز نتوانستند حماس را نابود سازند. حال‌آنکه هم حزب‌الله توانمندتر و مجهزتر از حماس است و هم لبنان مانند غزه تحت محاصره نیست و امکان تجهیز حزب‌الله در طول نبرد، وجود دارد. 🔹 بنابراین به نظر می‌رسد سناریوی احتمالی، نه نابودی حزب‌الله، بلکه یک ضربه محکم و سریع برای وادارسازی حزب‌الله به پذیرش پیشنهاداتی از جمله عقب‌نشینی به سوی رود لیتانی و احتمالاً استقرار نیروهای یونیفل در جنوب است. پیشنهادهایی که قبلاً از طریق مذاکرات طرف‌های آمریکایی و فرانسوی به حزب‌الله ارائه شده و این جنبش، صراحتاً آن را رد کرده بود. علاوه بر اینکه هر مذاکره‌ای را منوط به پایان جنگ غزه نمود. 🔹 کابینه تل‌آویو تصور نموده که حزب‌الله به دلیل نگرانی از واکنش جامعه لبنان به پیامدهای اقتصادی و سیاسی نبرد، به‌ویژه در شرایط سخت معیشتی کنونی، از بروز یک نبرد فراگیر اجتناب خواهد کرد. پس ارتش اسرائیل با یک جمله جدی ولی کوتاه‌مدت خواهد توانست اهرم فشار مناسبی برای آمریکا و فرانسه در مذاکره فراهم کنند. اما این تصور، یک خطای محاسباتی جدی است. زیرا 1️⃣ موضوع حفظ بازدارندگی برای حزب‌الله یک مسأله حیاتی است. حزب‌الله می‌داند که اگر امروز به واسطه یک حمله نظامی مجبور به عقب‌نشینی شود، زین پس توان تداوم حیات سیاسی و نظامی‌اش در چارچوب هدف‌گذاری دفاع از تمامیت ارضی لبنان و مقابله با اشغال‌گران، با دشواری مواجه خواهد شد. پس فارغ از پیامدهای اقتصادی و هزینه‌های انسانی، حاضر به عقب‌نشینی نخواهد بود. به‌ویژه که ناظر به توانمندی تسلیحاتی، مهارت‌های نظامی و پشتیبانی‌های دیپلماتیک و هم‌چنین موج فزاینده مخالفت‌ها با اسرائیل در فضای افکار عمومی غرب، دلیلی برای عقب‌نشینی نمی‌بیند. 2️⃣ خطای محاسباتی دیگر اینکه کابینه حاکم در اسرائیل گمان دارد که حزب‌الله از موقعیت اجتماعی مناسبی برخوردار نیست. در حالی که نظرسنجی «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» که ۱۴ نوامبر تا ۶ دسامبر ۲۰۲۳ با جامعه آماری ۱۰۰۰ نفر(از جمله ۳۶۶ مسیحی، ۲۹۳ اهل‌سنت و ۲۷۱ شیعه) برگزار شد، نشان می‌دهد محبوبیت حزب‌الله نسبت به ۲۰۲۰ افزایش داشته است. روند تغییر گرایش پیروان مذاهب در لبنان نسبت به حزب‌الله چنین بوده است. 🔺 گرایش به حزب‌الله در ۲۰۲۰ 📶 شیعیان (۶۶ درصد بسیار مثبت، ۲۳ درصد تاحدی مثبت، ۱۰ درصد تاحدی منفی، ۱ درصد بسیار منفی) 📶 اهل‌سنت (۲ درصد بسیار مثبت، ۶ درصد تاحدی مثبت، ۳۲ درصد تاحدی منفی، ۶۰ درصد بسیار منفی) 📶 مسیحیان (۶ درصد بسیار مثبت، ۱۰ درصد تاحدی مثبت، ۲۳ درصد تاحدی منفی، ۵۹ درصد بسیار منفی، ۲ درصد بی‌پاسخ) 🔺 گرایش به حزب‌الله در ۲۰۲۳ 📶 شیعیان (۸۹ درصد بسیار مثبت، ۴ درصد تاحدی مثبت، ۶ درصد تاحدی منفی، ۱ درصد بسیار منفی) 📶 اهل‌سنت (۱۴ درصد بسیار مثبت، ۲۰ درصد تاحدی مثبت، ۳۲ درصد تاحدی منفی، ۳۴ درصد بسیار منفی) 📶 مسیحیان (۱۹ درصد بسیار مثبت، ۱۰ درصد تاحدی مثبت، ۱۱ درصد تاحدی منفی، ۵۹ درصد بسیار منفی، ۱ درصد بی‌پاسخ) ✅ برخلاف تصور نتانیاهو و متحدانش، حمله به لبنان نه‌تنها موجب تضعیف پایگاه اجتماعی حزب‌الله نخواهد شد، بلکه با جلب حمایت افکار عمومی جهانی نسبت به جامعه لبنان و محکومیت حملات اسرائیل، موقعیت حزب‌الله به‌ویژه در بین شیعیان و مسیحیان، تقویت خواهد شد. این نبرد، حمایت از ضرورت فعالیت نظامی حزب‌الله به هدف دفاع از خاک لبنان را تقویت و اتفاقاً جریان‌های سیاسی رقیب این جنبش را تضعیف نموده و هدف‌گذاری آنان مبنی بر خلع سلاح حزب‌الله را به محاق خواهد برد./اشراق