شنیدن این توصیه ها دلگرمم میکرد
✅بنظرم تو این شرایط جامعه و بلوغ جنسی زودرس از ۱۵ _۱۶سالگی زمان عروس کردن دختراس البته به شدت با اون دویتمون موافقم که نمیشه برای همه یه نسخه پیچید من دارم تلاش میکنم به امید خدا دخترامو طوری تربیت کنم که همسران و مادران خوبی برای آینده باشن نه فقط یه دختر خوب برای مامانش😍
با مسئولیت دادن تو مسائل مختلف البته مناسب سنشون و درست رفتار کردن خودم نسبت به همسرم چون من هرچی که تو زندگی مشترکم دارم از مامانم یادگرفتم خدا عاقبت بخیرش کنه دستبوسشم😍😍😍
فاطمه عباسی:
خب برای ازدواج فقط بلوغ هورمونی و جنسی کافیه؟؟؟
Masoume joghatayi:
سلام بر دوستان عزیزم
من همیشه دوست داشتم خداوند همسری نصیبم کنه که مومن و معتقد باشه، خصوصا پایبند نماز باشه ، بعد اینکه با همسرم توی مراسم های مذهبی و هیئت ها شرکت کنیم یا زیاد تفریح داشته باشیم داخل شهر، متاسفانه من اون زمان یعنی تا ۲۰سالگی طلبه ها رو دوست نداشتم(منظورم لباسشونه😓😓😓) اما زود نظرم تغییر کرد و دوست داشتم طلبه بیاد خواستگاریم حتی به لباسشون هم الان افتخار میکنم،
کل فامیل منو مسخره میکردند که چنین پسر مذهبی وجود نداره و الکی از خواستگارها بهونه میگیری در صورتیکه اکثرا اونطور که من میخواستم نبودن
تا اینکه در سن ۲۲سالگی و همزمان با اخذ مدرک کارشناسی😁 همسرم اومدن خواستگاری
ایشون طلبه نیستن اما خدارو شکر تمام سعی شون رو میکنن مثل یک طلبه رفتار کنند
اما خوب چون بنده خدا از صبح تا شب سرکارن نمیتونیم با هم زیاد در مراسم های مذهبی شرکت کنیم
در کل خدارو شکر که خداوند لطفش رو شامل حالم کرد و چنین همسری نصیبم کرد
الآنم همیشه توصیه ام به زوج های تازه ازدواج کرده یا در شرف ازدواج اینه که اخلاق خوب(مومنی همسر) بیشتر در پایداری زندگی تاثیر داره تا قیافه و ثروت
مشکلاتی که بین من و همسرم یا با خانواده همسرم هست تقریبا متقابله یعنی به همون نسبت خودم و خانواده ام هم مشکلاتی دارند که گذر زمان حل میکنه اما از خداوند توفیق صبوری رو خواستارم
از بابت سن ازدواج که اول از همه واقعا باید آمادگی داشت من افرادی میشناسم بالای ۲۵هستن اما هنوز توانایی اداره زندگی ندارن برخی برعکس در سن کم خیلی خوب عمل میکنند
اما در کل فکر میکنم برای دختر خانم از ۱۸به بعد و برای آقا پسرها از ۲۳به بعد مناسب باشه
از بابت اینکه گفتم سن ۱۸چون چندین ملاک درنظرمه
سرباز ولایت:
درسته اما همه چیز برمیگرده به تربیت خانواده بلوغ جنسی تنها کافی نیست البته که بلوغ عقلی مهمتره که اونم بازم به تربیت خانواده بستگی داره
خانم ضیاء:
همه که نمیتونند خویشتن داری کنند یا روزه بگیرند.
این همه فساد پس برا چیه؟
ولی یک راهکاری هست برا مادران که دختران و پسران جوان و نوجوان دارند.تا زمانی که ازدواج نکردند برای به فساد کشیده نشدن.
هر روز لطف کنند تو خونه سوره نور رو تلاوت کنند.تا از برکات عجیب و معجزه اسا برای همه شون زندگی بهره مند بشن.
مریم برزویی:
چه دفتر خاطرات هایی باز شده امروز
همشو خوندم و حظ کردم.
إن شاء الله زندگی تون همیشه بر مدار اسلام ناب استوار🌸🌸🌸
خانم عباسی جان میشه اینو بیشتر باز کنید که ینی چه کارهایی می کنید که بچه ها به این آمادگی برسن؟
کاش دوستان ازین سیر تربیتی کمی بگن
نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤:
ازهمون قبل ازدواج سیاست همسرداریت و شروع کردی وتاالان داری بهره میبری
(من بهتون خیلی اعتماددارم😌)
شرف به درودت😂😂😂😂
حکمت سبز:
بنظر من یه بخش آمادگی دختر و پسرهامون برای ازدواج برمیگرده به اینکه تو کودکی و مخصوصا نوجوانی یه سری کارها بهشون سپردخ بشه مثلا برای دخترخانم ها کارهای خونه یا نگهداری از خواهروبرادر کوچکتر و برای پسرها خرید و بعضا کسب بعضی مهارتها که به درد آینده شون بخورد و از راحت طلبی و تنبلی دورشون کنه
یکی شم تقویت روحیه گذشت و صبوری توی بچه هاس بعضا بچه ها اینقدر هرچی میخوان راحت دم دستشونه و بهش میرسن که خودخواه و پرتوقع بار میان و این آفت زندگی مشترکه
نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤:
قسمت خنده دارش و میگم
من توخانواده مون غالبا پسرهامون سفیدبودن یعنی اصلا به پسر سبزه عادت نداشتم اماشوهرم سبزه بود بعدمن یادمه یکی ازدغدغه هام این بود که میگفتم آخه سبزه است😢☹️
خلاصه خداکمک کرد وبخاطرهمچین موضوعی ردش نکردم
خداشاهده الان میگم الااهی من اگه پسردار شدم سبزه بشه😂😂😂
شوهرم میگه نه به تو بره میگم نه مرد فقط سبزه 🙈😂
مریم برزویی:
چه نکات مهمی گفتید👌👌
مسیولیت پذیری+تمرین صبر و مدارا+کسب مهارت
یکی از دلایلی که من خودم دیر ازدواج کردم تو سن23 این بود که این چیزها رو نداشتم. ینی تمرینش رو نداشتم از قبل صبر، مسیولیت پذیری، درک متقابل و....
هجده سالگی که برام خواستگار می یومد اصلا یه موضوع غریب و دور از ذهنی بود برام ازدواج و چشم اندازی دیگه ای داشتم برای زندگیم....
تا این که دیگ
ه با این که به بلوغ هم نرسیده بودم عقلا، از ترس ترشیدگی😂 تو 23سالگی ازدواج کردم.
اگر صبوری و عقلانیت همسرم تو برخورد با من نبود شاید کار به جای باریک می کشید
من اون جا فک کردم چه قد اختلاف سنی خوبه. چون تا قبلش فک می کردم همسرم باید هم سن من باشه.
به تدریج تو دوران عقد چون اهل کتاب بودم خیلی، همسرم بهم انواع کتاب ها رو می داد و منم می خوندم انگار با دنیای جدیدی آشنا میشدم.
صبر ایشون و تلاش من برای فهم زندگی مشترک باعث شد به جاهای خوبی برسیم در زندگی مان😁
نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤:
در مورد حل چالش ها باخانواده همسر یه چیز بگم (البته نه خانواده همسر که حل چالش باهمه )
من همیشه فک میکردم سکوت بهترین راه حله
اما باگذشت زمان الان نظرم عوض شده یعنی بنظرم باید محترمانه آدم حرفهاشو بزنه البته اگه ظرفیت اینو داره که اگه حرف نمیزنه توی دلش هم نشخوار ذهنی نداشته باشه خیلی ایده آله ها
اما اگه قرار این حرف نزدن بهش فشار بیاره به نظرم اینجادیگه سکوت درست نیست اما محترمانه صحبت کردن خییییلی مهمه یعنی احترام همراه بانقد که البته یادگیریش خیییلی سخته وواقعا نیاز به تفکر عمیق داره که چطوری حرف بزنیم که هم احترام حفظ بشه هم دلخوری ازبین بره ✅
هادی نژاد:
سلام خاطرات جالبی بود ولی میشه خاطرات همسرانتون خصوصا کسانیکه از انتخابشون راضی بوده اندرو هم چند نمونه بذارین یعنی ازشون سوال کنید.....برا پسرم میخوام ...که بدونه برا انتخابش چه معیارهایی رو بهتره در نظر بگیره ۲۳سالشه ...احتیاج بهض مشورت و راهنمایی دارم
نازنین اسحاقیان:
سلام
رسم خانوادگی ما ترتیب اولیت بچها برای ازدواج بود چه پسر چه دختر
یعنی اول باید برادر بزرگ من ازدواج میکرد بعد من...
بخاطر همین مامانم خیالش راحت بود
ولی چون من یه خواهر با اختلاف ۱۱سال کوچکتر از خودم دارم از سن ۱۲ سالگی با مفاهیم خانه داری و مسئولیت پذیری آشنا بودم یعنی میشد زودتر ازدواج کنم ولی مامانم غفلت کرد😅😉
تا بالاخره در ۲۳سالگی ازدواج کردم
معیارم هم فقط اخلاق و ایمان بود
مادیات برام مهم نبوده و نیست
نازپرورده نبودم که با قناعت بیگانه باشم
چالش هم که اگه نباشه جای تعجب داره
من هم به کمک خدا در حد نمره قبولی چالش ها رو سپری میکنم
فقط امیدورام ادامه چالش ها رو با رو سفیدی رد کنم
در کل هم خودم ازدواجی بودم هم دخترام😅😅😅😅
بخاطر همین از الان بفکر راه و روش درست تربیت کردن هستم
مریم برزویی:
من یه بار یه نامه نوشتم برای داداش خیالیم که اگر خواست ازدواج کنه چه معیارهایی رو حواسش باشه😂🙈
چون داداش ندارم که!
خلاصه خواستین نامه خیالی مو بذارم😁
نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤:
سلام خانم هادی نژاد
چه حرفیه مگه شوهرها جرات دارن ازانتخابشون ناراضی باشن😂😂😂
اماازدید پسرها واقعا نمدونم
شوهرم میگه سرسنگینی براش مهم بوده وحجب وحیا البته درنگاه اول دیگه اینکه چقدر من معیارهاشو دارم درجریان نیستم🤨
اما یه صحبت جدی بگم
اینکه درسته که ایمان واخلاق و تقواووعمل صالح و ولایت پذیری وووووووو.....همه این معیارخوبها در اولویتند درازدواج
امابنظرم من بقیه ی معیارهاهم نسبی اند یعنی مدرک تحصیلی ممکنه برای یه شخص لازم باشه ولی برای کس دیگه ضرورتی نداشته باشه
یااختلاف فرهنگی رو نباید ندیده گرفت یااختلاف طبقاتی یا همه ی چیزهایی که گاهی فک میکنیم سخت گیریه بنظرمن اینطورنیست
ببینیددرکل توی هیچ یک از معیارهانباید سخت گیری کردها این و بعنوان یه اصل پذیرفتم امابقیه چیزها واقعا نسبیتش برمیگرده به خود شخص
وواقعا بودونبودش توی کیفیت ازدواج قطعا تاثیر گذاره
حتی من یه مشاور مذهبی میشناسم که توهمون زمانی که ماتوی اوج این مسائل بودیم میگفت همه چی رو فدای ایمان نکنید
بنظرم حرف درستی زد بلخره ظرفیت آدمها متفاوته وتوی ازدواج ظرفیتها خودشون و نشون میدن
نظرات دوستان محترمه ولی نظرمن اینه.
بله منم ثبت نام کردم و بسیار راضی ام
البته آدم گاهی فک میکنه خودش همه چی روبلده اما وقتی پای صحبتهای اساتیدمیشینی میفهمی چقدر ریزه کاری هست که یادداشتنش به کیفیت زندگی کمک میکنه وبهترازقبل میشه.
امابنظرم برای مجردها توصیه نمیکنم اخه محرداینارویادبگیره شایدهیچوقت خداااااااینکرده اماازدواج نکنه به هردلیلی بعدبنظرمن خوب نیست قبل ازدواج شرکت کنه.
حکمت سبز:
چقدر خوبه این مدارا کردن ها و پاپای هم رشد کردنا تو زندگی مشترک
😊😊😊
آره موافقم باهاتون درست میگید اما من منظورم تو دعوا ها و بحث ها ست گاهی وقتا اگه دهن باز کنی کلی حرف داری که بزنی، جواب آماده تو آستینت داری؛ شاید اگه یه قاضی هم حرفتو بشنوه حق کامل رو بهت بده ولی سکوت میکنی و میگذری بعدا اثرشو میبینی
آره عزیزم
من مشتاقم نامه تو بخوونم
لطفا بفرستش😊
نوابی:
زمانی که همسر جان اومدن خواستگاری
سؤالی که ازشون پرسیدم.
خودش هم هنگ کرد چی جواب بده😅😅
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو....
..
دیگه مونده بود چی جواب بده😄😄
حالا از همون روز تاالان هروقت یادش میاد کلی میخنده
۳۲۴۸۵ قربانی:
چه خاطره های قشنگی
انگار امروز چهارشنبه بوده همه حظ نوشتن😂
من ۱۶ سالگی ازدواج کردم
فکر میکنم یکسری چالش ها رو ادم تو هر سنی که ازدواج کنه تجربه میکنه حالا کم و زیاد داره دیگه ولی برای همه هست
معتقدم سخت بگیری؛سخت میگذره
اسون بگیری ؛راحت میگذره
هادی نژاد:
اره خوبه! چه کار جالبی؟ با چه انگیزه ای اینکار رو کردین؟!!.؟!!😊🖐
زهرا:
موافقم
آخه همین ایمان هم از دید هر کس یه چیزه
مثلا من منظورم از مومن بودن این بود که بدونم مثلا اگه توی محل کار همسرم پارتی بازی شد و حق کسی ضایع شد، سکوت نکنه
اهل پارتی بازی نباشه
اهل رعایت نوبت باشه حتی توی داروخانه
مثلا اگه میوه فروشه گاریش رو توی معتبر عمومی نزاره و سد معبر نکنه
حالا اگه اینا رو داشت ولی هر هفته هم نماز جمعه نرفت
از نظرم مشکلی نداره
اگه یقه پیراهنش رو نبست مشکلی نداره
اگه انگشتر عقیق نداشت ایرادی نداره
نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤:
آره واقعا منم نشانه های ایمان برام قبل ازدواج علاوه براصولی که شما اشاره کردی یه سری چیزهام بود که مثلا حتما هیئت بره هرهفته حتمانمازجمعه اش ترک نشه حتما مستحبات براش مهم باشه اماالحمدلله بعدا فهمیدم اینا خوبه اگه باشه وشرایطش باشه کسی انجام بده عالیه اما واقعاااا دلیل برایمان قطعی نمیتونه باشه
گاهی مرد بنده خدا نمیتونه تا 2نصف شب هیئت وایسه سینه بزنه چون فردا7صبح بایدسرکارباشه و نسبت به کارمفیدی که بایدتومحل کار انجام بده مسئوله وخدا ازش حساب میکشه نه نسبت به سینه زدن تا نصف شب
متاسفانه هنوز این معیارها توی دختران جوان هست وامیدولرم هرچه زودتر آگاه بشن و پیگیرایمان واقعی باشن
(با نهایت احترام به مردانی که هم هیئتشون و تمام وکمال میرن هم نسبت به وظایفشون احساس مسئولیت دارن☺️)
مقصودم اینه خداکنه فقط درگیر ظوارهر نشیم ان شالله
Shakerian:
همه ی پیام هاتون رو خوندن
خیلی داستان های قشنگ و بعضا رمانتیکی داشتین😇
دم همتون گرم👌❤️
منم بچه بودم دوست داشتم شوهرم از اون شوهرای باهیبت باشه... از اونا که دست بزن دارن😳😳😂😂😂
فک کنم بخاطر فیلمایی که اون زمان میدیدم و دوست داشتم مثل پدر سالار... 🤣🤣
خلاصه که نمیگم بالاخره به ارزوی کودکیم رسیدم یا نه😂😂😂😂😆😆😆😆
#طنز_آخرشبی 😝
انشالله که همیشه خوب و خوش باشین😘😘😘
اهان راستی🤚
من ۱۹ سالگی ازدواج کردم
فک میکنم برای خودم خوب بود🙂
اما برای کسی که میخواد ۶تا بچه داشته باشه بنظرم یکم دیره🙃
زهرا:
منم موقع صحبت کردن با شوهرم شب خواستگاری
گفتم از مردای زن ذلیل بدم میاد😂😂😂
پریسا مزینانی:
من ۱۸ ازدواج کردم و بنظرم اصلااااااااا برا موقعیت من خوب نبود
Shakerian:
😂😂😂😂
زهرا جان الان بعد ده بیست سال زندگی مشترک فهمیدیم که اشتباه کردیم
میخواستیم روشنفکر باشیم مثلا😆😆
زهرا:
اتفاقا الان هم سخت به این نظرم پایبندم
میخوام به دخترمم بگم زنِ مرد زنذلیل نشه😂😂😂
من که اشتباه نکردم
شما رو نمی دونم😂😂😂
البته من کلا با فاز پدرسالار مشکل دارم ها.
نه زن ذلیل و نه مدل پدرسالار😂
فکر میکنم مردِ زنذلیل نمیتونه تکیهگاه محکمی باشه🤪🤪🤪
Shakerian:
بابا ایول...
تکیه گاه رو خوب اومدی👌👌😄
پریسا مزینانی:
زن ذلیل روچی معنا میکنید
Zahra ferasat:
نه اتفاقا چون زن ذلیله بهش بگی واستا سرجات وامیسته از جاش تکون نمیخوره میشه بهش تکیه کرد .
زهرا:
طنز باحالی بود😂😂😂😂
خب اگه بگی برو میره و با سر میخوری زمین😂😂😂
کسی که ذلیل زنش است😂😂😂
Zahra ferasat:
بد نیس که 😜
Shakerian:
اره لفظش اصلا قشنگ نیست
اما کسی که مطیع زنش است
این خیلی بهتره🤪🤪
زهرا:
اینکه بدون تجزیه و تحلیل و تفکر
حرف زن رو قبول کنه و انجام بده
و این که مردی زن ذلیل نباشه
به این معنی نیس که بی محبته
یا به نطرات زنش اهمیت نمیده و....
منطورم اینه که اگر هم میخواد حرف زنش رو بپذیره
با فکر و مبنا بپذیره
نه فقط به این دلیل که زنش گفته
Shakerian:
از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم😬
زهرا:
بنظر من هم ظاهر لفظش زشته
و هم داخل عملش😂😂😂
Shakerian:
داخلش رو بیشتر دقت کن زهراجان
شاید پسندیدی😜😜😂😂😂
شوخی اخرشبی با مدیر= بلاک از گروه😱😱
زهرا:
دقت نموندم
اصلا نمی پسندم😂😂😂
نه فقط در باب همسر
توی کار تشکیلاتی هم دوست ندارم
کسی بدون فکر و مبنا ازم اطاعت کنه
Shakerian:
آقا.. من تسلیم شدم😄
حقا که مدیریت برازنده شماست عزیزم👏👏❤️❤️😊
زهرا:
با مبنا تسلیم شدی
یا بدون مبنا؟😂😂😂
Shakerian:
خیالتون راحت عزیز
با اصول و مبانی✋😅
زهرا:
پس درود خدا بر تو بانوی پاکدامن و با مبنا😘😘😘
#گفتگوی_مادرانه
#محرم
زمان : یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
موضوع: ورود به محرم
✅ شما برای ورود به ایام محرم و بزرگداشت این ایام چه ایده هایی دارید؟
✅ بنظر شما نقش مادران در انس کودکان با مراسم عزاداری چیه؟ تدابیر خودتون برای شرکت در این مراسم با کودکان ، رو برامون بگین.
✅ تجارب مثبت و احیانا منفی تون رو از هیات رفتن با بچه ها ،برای استفاده دیگران بفرمایید.
✅ برای آشنایی کودکان با داستان کربلا چه روشهایی را میپسندید و انتخاب میکنید؟
✅ به نظر شما کربلا صحنه تقابل چه چیزهایی با هم بود؟
دوستان عزیز، چنانچه برای بحث گروهی پیشنهاد ِموضوع دارین با آیدی زیر در میون بگذارین.👇
https://eitaa.com/Horeza909498
ضمنا مطالب گفتگوی مادرانه در این کانال آرشیو میشوند:
آرشیو گفتگوهای مادرانه
https://eitaa.com/goftogu
زهرا:
سلام مادران عزیز
وقتتون بخیر و بندگی
آرزو میکنم که همممممهمون از محرم امسال بیشترین بهره رو ببریم
هم خودمون بهره ببریم
هم خانواده و جامعهمون رو بهرهمند کنیم.
من از خدا میخوام بهم توفیق بده تا برنامههایی که توی ذهنم دارم رو بتونم برای محرم امسال انجام بدم.
الان سر کلاسم، میام برنامههامو میگم.
فعلا بقیه مادرا از ایدههای کوچیک و بزرگشون برای ورود به محرم بگن.
لازم نیس خیلی کار شاق و ایده خفنی باشه هاااا
هررررر چی به ذهنمون میرسه بگیم بلکه جرقه بزرگتری در ذهن بقیه ایجاد کنه.
آخه حیفه این سفره پربرکت و سازنده محرم جمع بشه و ما رزقی ازش برنداریم
پس خودمونو آماده کنیم برای بهره بردن از این ماه عزیز
بهاره خیرابادی:
ما یه کتیبه داریم هرسال میاریم بیرون میزنیم، بعد از دهه جمعش می کنیم.
کمیل از نقال ها خوشش میاد، داستانهای محرمی یا شاهنامه رو اینجوری گوش می کنه
فاطمه م کوچولو بود از گریه مردم می ترسید، جلسه روضه نمی رفتیم. خودمون هم یواشکی گریه می کردیم😅 الان بهتر شده
زهرا:
خانم فاضل میگفتن اگه بچهتون از گریه شما ناراحته لزومی نداره جلوش گریه کنین.
یه جوری برنامه بریزین که در حضور بچه گریه نکنین
مثلا موقع روضه مراسم بچه رو بفرستین قسمت مردها پیش پدرش.
خب همین بیرون آوردن کتیبه از داخل کمد و اتو زدن و نصب کردنش رو میشه تبدیل به یه آئین محرمی خانوادگی کرد.
و با کمک بچهها و در حین پخش کردن یه مداحی محرمی که بچهها دوست دارن انجامش داد.
آئین سیاهپوش کردن خونه.
دیگه چه کارایی رو میشه با کمک بچهها برای آماده شدن برای ورود به محرم انجام داد؟🤔
من توی ذهنم نقشه کشیدیم که اگه خدا بخواد، همزمان با پخش یک مداحی محرمی توی فضای خونه،
لباس مشکی خودمون و بچهها رو از تو کمد دربیاریم و اتو بزنیم و عطر بزنیم و آماده کنیم برای محرم.
سربند و چفیه و شال عزا و.....
دیگه چه کاری به ذهنتون میرسه؟🤔
من دارم کتابهای مربوط به محرم رو از قفسه کتاب میکشم بیرون و همه رو یک جا جلوی چشممون میزارم که بخونیمشون.
هم کتابهای خودمون
هم کتابهای بچهها
چون بغیر از زنده نگه داشتن شعائر و مناسک برای تعمیق معرفت نسبت به این قیام هم باید خودمونو آماده کنیم.
فعلا با آیینهتمامنمای حائری شیرازی شروع کردم.
فاطمه عباسی:
ما هم انشالله روز قبل اول محرم همراه بچه ها و بدست پدرشون پرچمهای سیاه رو بیاریم بیرون و نصب کنیم
همچنین پرچم جلوی در حیاط رو
برا خودمم کتاب فتح خون رو که پارسال از زهرا امانت گرفتم انشالله شروع کنم به مطالعه🙈🙈
زهرا:
بعضیا با فتح خون
خون گریه میکنند
بس که عمیق و دلنشینه این کتاب.
البته شاید برای همه اینطور نباشه
زینب فخاری:
ما هم محرم و هم فاطمیه منزل و به کمک بچه ها سیاه پوش میکنیم 🖤
یکی پونز نگه میداره یکی نردبانو یکی کتیبه ها رو...
منم ان شاءلله کتاب نامیرا رو تا نصفه خوندم تمومش کنم میزم سراغ یه کتاب دیگه
فاطمه جلمبادانی:
کتاب حماسه حسینی شهید مطهری هم خیلی خوب و مبنای هست.
منم و محرم و روضه خانگی❤️😭
من الان در به در دنبال یه خونه ویلایی و دربست میگردم که جابجا بشیم.با اینکه هنوز تازه تمدید کردیم خونه رو.
که لااقل تا دهه سوم بتونم خونه مون رو جابجا کنم بتونم روضه خانگی بگیرم تو خونه.
و مثل آپارتمان مزاحمتی برای همسایه ها ایجاد نشه
م قربانی:
ما هر سال کتیبه مشکی میزنیم برا محرم وصفر و بچه ها خیلی دوس دارن،فضای خونه آماده محرم میشه میگن آخ جون نذری😅
البته من خودم توخونه نذری درس میکنم،خوراکی هایی که دوس دارن رو براشون روی میز میچینم و میگم نذریه یه چادر مشکی هم روی میز میندازم
خودشون پیشنهاد میدن برای شهادت ها که لباس مشکی هاشونو بپوشن
مجلس های خونگی کوچیک تا جایی که بشه حتما میرم،بچه هامو خسته نمیکنم که حتما تا پایان مراسم ها صبوری کنن،وقتی خسته میشن مجلس رو ترک میکنیم
به نظرم داستان عاشورا برای بچه های زیر ۷ سال خیلی سنگینه،من فقط میگم امام حسین رو نامردا شهید کردن،بچه هاش تشنه شهید شدن،دیگه بازش نمیکنم که چجوری شده
البته نظر منه نمیدونم تا چه حد درسته😊🤗
زهرا:
خیلی عالیه خانم قربانی
خدا قبول کنه خواهر جان
میشه بفرمایید بچههاتون چه سنی هستن؟
درباره نکته آخرتون مطالبی دارم که میام میگم.
مریم قلی:
منم لباس مشکی وسربند بچه هارو دم دست گذاشتم.برا امین کوچولو هم لباس وشلوارسفید گذاشتم .باید ان شاالله پرچم هم بخرم برا دم در حیاط
زهرا:
ببینین
لازم نیس حتما برای آشنا کردن بچههامون با واقعه عاشورا دقیقا اونچه که اتفاق افتاده مو به مو برای بچه ها بگیم
ما میتونیم مفاهیم و آرمانهای واقعه کربلا رو به بچههامون منتقل کنیم
مقلا مفهوم استقامت
مبارزه با ظلم
فداکاری
بازم میام میگم
مریم برزویی:
اگر دوره #کشتی_نجات رو اومده بودین، با انواع بازی و قصه و دست ورزی، معرفی کتاب، منبر کودکانه با موضوع مح
رم، و ظرفیت های تربیتی محرم آشنا شده بودید 🤪😁
سو استفاده از بحث😁
هنوزم دیر نشده اگر خواستین بیاین😊
البته روی صحبتم با زهرا عباسی نیستا چون شاگرد زرنگ این دوره هاس😁
فاطمه عباسی:
آخ فاطمه!
خونه وسیع ویلایی و روضه های دهه محرم و فاطمیه و ...
خدایا به حق امام حسین نصیب همه بفرما
زهرا جلمبادانی:
سلام
✅هرساله قبل محرم پارچه مشکیا رو میریزم بیرون، اول برای اهل منزل لباس مشکی محرم و فاطمیه تیار میکنم
اصلا لباس های محرمی ک میدوزم، با تمام لباسای ک در طول سال دوختم خیییلی فرق داره، متبرکه
چون در حال دوخت، روضه گوش میدم و
دائم دعا میکنم ک آقا مارو با این پیرهن عزاداری ها بخر.... 😭
✅برای شرکت در مراسم اهل بیت راستش
دنبال فلان مراسم، فلان سخنران و فلان بهمان و... نیستم
درسته ک یک سخنران و یک مداح خوب میتونه حالتو بسازه
اما نمی خوام نه خودم نه دخترم طوری بشیم که اگه یه سخنران یا مداح باب دل ما نبود انگار هیچ بهره ای از مجلس اهل بیت نبردم...
و الحمدلله تا حدودی تونستم بهره ی معنوی رو جای دیگه پیدا کنم..
✅ ما ازم کله صبح که پامیشیم
مداحی مزاریم، نمک سبند میکنیم
شروع میکنیم به پیدا کردن داستان، شعر، بازی و درکل نوشتن برنامه برای بچه های هیئت ها یا روضه ها
و علی الخصوص بچه ی خودم
پارسال روی یه مقوای بزرگ
مثل روزنامه دیواری صحنه ی کربلا و اهل بیت امام حسین و خمیه و...
درست کردیم،
از کتاب داستان تصویر درآوردیم و جایی ک تصویر نداشتیم نقاشی کشیدیم
و
و هرشب محرم برای بچه ها قصه و شعر یک شخصیت رو میخوندیم..
الانم دارم دوباره کتابچه #امیر_من رو میخونم و برخی روایت هاشو
ساده نویسی میکنم به صورت قصه که برای بچه ها قابل فهم باشه
و اینها همه در منزل برای بچه های خودمونم صد درصد قابل اجراس
زهرا:
چقدر نکته دومت دقیق و بجا بود.
منِ جاهل خودم یه مدت این نگاه رو داشتم فکر میکردم الا و بالله باید برم فلان مراسم و الا بهرهای نبردم و...
فاطمه عباسی:
محرم پارسال یه مراسم ساده و گمنام میرفتیم که چند تا جوون با کمک بچه های خودمون بانی مراسم بودن
مداح هم آنچنان نامی نبود
ولی بهترین و لذت بخش ترین محرم عمرم بود
کاش امسال هم باشه و بریم
زهرا:
فدای امین کوچولوی خوشگل😘😘😘😘
انشاءالله سردار سپاه امام زمان عجبشن
زهرا یادم بنداز یکسری کتابها و مفاهیم رو بهت معرفی کنم
خدا خیرت بده که با شرایط بارداری و ویار از پا نمی نشینی
خدا قبول کنه
اجرت با اباعبدالله
فاطمه عباسی:
دوستان نظرتون در مورد تیک پنجم رو هم بفرمایید تا استفاده کنیم🙏
مریم برزویی:
تقابل دو تا اسلام⚔⚔⚔⚔
زهرا:
درباره سوال دوم
بنظرم مادر خییییلی نقش داره
و البته خیلی اجر داره
و البتهتر خیلی رشد داره
مادر میتونه از ظرفیتهای بی نظیر محرم برای خودش و خانوادش بهره ببره.
یکی از ظرفیتها همین برپایی مناسک و شعائر و پرچم زدن و.... هست.
ولی مهمترترش
آشنا کردن بچهها با مفاهیم عاشورا و کربلا
و نشون دادن امتداد این مفاهیم در زندگی امروزیه
یعنی بچه الان هم تقابل حق و باطل رو درک کنه
و نقش خودش رو پیدا کنه
البته قبلش مادر باید این کارو بکنه
خودش نقش خودش رو در جهاد امروز پیدا کنه
واییی چقدر حرف دارم
نمی دونم کدومشو بگم
از کجا بگم
کلی هم کار دارم
دعا کنین وقتم برکت پیدا کنه که بتونم بیام بگم
اسلام ناب محمدی
و
اسلام آمریکایی
مریم برزویی:
بچه ها بیاین بیشتر در موردش حرف بزنیم؟
ینی چه جوری دو تا اسلام جلو هم وایمیستن؟!
فاطمه عباسی:
یعنی اون زمان هم اسلام آمریکائی داشتیم؟؟
زهرا جلمبادانی:
وقتی مبانی اسلام درست ب مسلمان منتقل نشده باشه، کج و کوله اسلام رو دریافت کنند.
جلو ولی اسلام می ایستند در حالی
که فکر میکنن دارن برای اسلام شمشیر میزنن.
همین الانم مصداقش زیادی موجوده
مریم برزویی:
اون مبانی چی هستن؟
چه طوری درستش رو پیدا کنیم ؟
مریم قلی:
مثل الان که برخی مسئولین باهم ضد ونقیضن و با هم کنار نمیان چون وجه مشترک حرف خدا نیس حرف نفس ومقام وثروته.
فاطمه عباسی:
همه محرم رو روضه میریم و گریه میکنیم
ولی با تموم شدنش....
محرم میاد که چه چیزی رو در درونمون تغییر بده که ما حواسمون بهش نیست؟
این سوال همیشگیم بوده
یا این جمله که" این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته " یعنی چی؟
تو کتاب فصل شیدایی لیلاها یه شخصیتی بود به اسم ضحاک
در تمام کتاب ناله های ضحاک جریان داشت
" ضحاک خاک بر سر می ریزد،
روی میخراشد،
پیراهن چاک می دهد ،
ضجه میزند؛
اما جانش لختی آرام نمی گیرد
جنون بر تار و پود وجودش چنگ انداخته
... من با حسین بودم... به قاعده همه سفر... من به عقوبت کدام گناهم گرفتارم که همه... چرا فقط من چنین عهدی با حسین کردم... من که تمامت سفر با او بوده ام...
خیلی زیاد درک میکردم شخصیت ضحاک رو و پا به پاش اشک میریختم
و میترسیدم از ضحاک شدن
و میپرسیدم از خودم چه کنم که عاقبتم نشه ناله های ضحاک
😭😭😭😭😭
Moheb:
سلام من معمولا دو تا پرچم داریم که در میاریم و میزنیم رو دیوار،پخش مداحی هم که داریم
همسرم خیلی تاکید دارن که حتما بچه ها رو مراسم ببرم،تو مراسم هم براشون خوراکی هایی که دوست دارن میخرم چون دلم میخواد خاطره ی خوب داشته باشن ،قصه های مربوط به کربلا رو هم بازبان کودکانه میگم براشون .
بنظرم شاید بهتر باشه بگیم تقابل اسلام ناب محمدی واسلام معاویه ای
اسلام ناب محمدی همون که امام حسین علیه السلام بخاطرش با تمام اهل بیتش حتی فرزند شیر خواره اش به مصاف فساد وظلم و جهل رفت.
اسلام معاویه ای اسلام راحت طلبی،زر اندوزی،تن دادن به خواهش های نفسانی، بی تفاوتی و نادانی
سمیه:
ما هم روز قبل از محرم با کمک بچه ها پرچم مشکیا رو از بقچه در میاریم و همزمان که مداحی پخش میشه اونا رو نصب میکنیم ، و انشاءالله تصمیم دارم دهه ی اول محرم رو هرشب برا بچه هام قصه ی شخصیت های کربلا رو بگم و همچنین نذر روضه دارم تو خونمون و پخت شله زرد ، انشاءالله عمری باشه تا بتونم با دخیل کردن بچه ها تو تک تک برنامه هام همشو انجام بدم . و از خدا میخوام تو این دو ماه بتونم تو مراسمات شرکت کنم و پسر کوچیکه بد قلقی نکنه ☺️
حکمت سبز:
سلام
یه تجربه ی خیلی قشنگ البته مربوط به خودم نیست
داداش کوچیکم یه دختر۷/۵ساله و یه پسر۵ساله داره هر دوتاشون ماشاءالله یه پا مداح ان😍
هر سال محرم و فاطمیه که میشه با کمک خود بچه ها اتاقشون رو سیاه پوش میکنن بعد هر روز عصر توی اتاق بچه ها یه مراسم خانوادگی میگیرن بابا یه صحبت کوتاهی درخصوص واقعه ی عاشورا و امام حسین میکنه بعد بچه ها مداحی می کنن و مامان و بابا گریه میکنن آخر سرهم با خوراکی هایی که مامان از قبل آماده کرده بچه ها که صاحبای مجلس اند پذیرایی میکنن
😍😘😍
فیضی:
سلام
به نظر من اسلام دو بعد داره
بعد اول👈بعد عبادی
بعد دوم👈سیاسی
اکثر مسلمانان بعد اول رو درک میکنند و قبول دارند واما بعد دوم رو اکثرا یا جاهل هستند یا می فهمند ولی از روی غرور یا خودخواهی قبول نمیکنند
کسانی که در دشت کربلا مقابل امام حسین علیه السلام بودند کافر نبودند بلکه اسلام را به صورت عبادی قبول داشتند وکسانی بودند اهل نماز,روزه,قرآن,حتی نماز شب اما چیزی که باعث شد مقابل امام باشند بعد سیاسی رو نداشتند ونفهمیدند که امام وقت اونها کیه وباید از چه کسی تبعیت کنند
ونتیجه اینکه ما روایت داریم کسی ولایتش درست نباشه هیچ عملی از او قبول نیست ولی اگر ولایت(بعدسیاسی) انسان صحیح ودرست باشه ولی در عبادات(بعد عبادی) ناقص باشه در سایه ولایت بخشیده میشه
چیزی که من از دین فهمیدم👆
سمانه آتیه دوست:
سلام به همگی🌹
کتاب (پرچمدار کوچک من) هم کتاب جمع و جور و خوبیه برای مادرها.
تجربیات مادرها از راه های انتقال مفاهیم حسینی به بچه هاشون توی این کتاب جمع آوری شده.
مریم برزویی:
و کتاب کشتی نجات با موضوع داستان بازی های محرمی
با تخفیف ویژه😁
زهرا:
#ارسالی_مادران
منو بچه م طرح محرم ریختیم با هم.
میخواستم خودشم بفهمه برا همین مهمونارو نقاشی کردیم با هم.
ب بهش گفتم تو قراره تو خونه روضه بگیری دوستات بیان.
اونقدددررر ذوق کرده بود که نگو😭❤️
لوازم و برنامه ها رو هم با هم نقاشی کردیم تا بفهمه.
اگر خدا بخواد شب اول محرم بچه ها رو دعوت کنم لباس مشکی هاشونو اینجا بپوشن.
اینو ببینید
یکی دیگه از برنامههایی که ریختم اینه که هر روز یک قسمت از این برنامه رو با بچهها ببینیم.
نامههای ماریه
ماریه اسم دختریه که همراه حضرت رقیه بوده و ماجراها رو روایت میکنه.
پریسا مزینانی:
دقیقا😭😭😭پارسال ک خانم برزویی کتابو معرفی کرد قبل محرم بخونیم خیلی خوب بود
زهرا:
توی نت سرچ کنین
همه قسمتهاش هست
نامههای ماریه
مریم برزویی:
این داستان ماریه فیلم خیلی خوبیه👌
و قهرمانان کربلا منصوره مصطفی زاده
که کربلا رو قهرمانانی ساختن نه فقط یک قهرمان...
زهرا:
در مورد تجربه هیات رفتن با بچه
بنظرم جایی بریم که فضایی برای آزادی و بازی بچهها باشه
الزاما اتاق بازی منظورم نیس
چون گاهی بچهها از اتاق بازی هم حوصلهشون سر میره و دوست دارن آزاد باشن
مثلا جایی باشه که محوطه آزاد داره مثل امامزاده شعیب ع یا استان شهدا
پارسال ما توی یه محوطه مدرسه میرفتیم مراسم
تجربه خیلی خوبی بود برای خودمون و بچهها
بچه ها هم آزاد بودن
و هم چارچوبی داشتن که حیاط مدرسه بود
و نگران نبودیم که برن توی خیابون و...
خیلی لذت بخش بود
برای بچهها خوراکی سالم و ارزان برداریم
میوه و خوراکی خاص و بودار که دل بقیه رو بسوزونه برنداریم
کتاب قصه و اسباب بازیهایی که خاص و گرون و صدادار نیس برداریم
پازل
جورچین
دفتر نقاشی و مداد رنگی هم خوبه
چندتا کاعذ اضافه هم برداریم اگه بچه دیگه ای هم اونجا بود بیاد نقاشی بکشه
یه پارچه هم برداریم که زیرشون پهن کنیم که خوراکی
هاشون روی فرش نریزه
یا جارو نپتون بزاریم توی کیفمون و بعدش زیرشون رو جارو بزنیم
این ها را اگه دقت کنیم
بچه هم حساسیت روی حقوق بقیه رو می فهمه و درک میکنه
بطری آب هم یادمون نره
تجربه منفی هیات رفتن
گوشی دادن دست بچههاست
مادرای عزیز
تو رو خدا اینکارو نکنین
اینجوری اون مادری هم که با کلی فوت و فن میخواد بچش رو مدیریت کنه
نمیتونه
چون بچه اونم با دیدن گوشی دست بچههای دیگه
غرغر میکنه که منم گوشی میخوام
درمورد سوال آخر
بنظرم کتاب آیینهتمامنما رو بخونین
اینکه امام حسین ع
آیینهای بود که چهره تمام اسلام و اسلام تمام رو به همگان نشون داد
آیینه کوچیک و شکسته نبود
که اسلام رو دلبخواهی و تیکه تیکه نشون بده
تمام قامت اسلام رو نشون داد
میام میگم بقیه شو
زهرا:
این ایده نقالی قصه های کربلا هم خیلی قشنگه👏👏👏👏
سیاهپوش خونه شما رو خیلی دوست دارم
خیلی دلنشینه
مخصوصا که خونتون هم مزین به تصاویر و عکسهای شهدا هم هست
انشاءالله به خاطر همین نیت بزرگ
خدا یه خونه مستقل بزرگ نصیبتون بکنه
میتونین براشون ایستگاه صلواتی هم بزنین
جندسال قبل بهاره جان ما رو خونش دعوت کرد
نمیدونم چه مناسبتی بود
وقتی رفتیم دیدیم کمیل جلوی درشون یه میز گذاشته و شمع روشن کرده و ایستگاه صلواتی زده و به محض ورود بهمون تعارف میکرد
خیلی از این کارها و ایده ها رو میشه با بچه ها انحام داد
یه بار ما یه هیات کودکانه داشتیم توی باغ انار
بچه ها خودشون شربت درست کردند
سربند درست کردند با شابلون و پارچه مشکی
طبل درست کردند با بادکنک و لیوان
آخرشم رفتیم خیمه درست کردیم
هر کس یه اسم گذاشت برای خیمه اش
بعد نهر فرات ساختیم😭😭😭😭
خیلی به دلم نشست اون برنامه
زنده باشن انشاءالله
پس با توجه به سن بچه هاتون روالی که برای قصه گفتن بهشون درپیش گرفتین درسته بنظرم
هادی نژاد:
میشه خلاصه هاتون رو در اختیار ما هم بذارید
عفت صی:
وای چقد دوست داشتنی خوش به حالتون که همچین فضاهایی دارین و تجربه میکنین دعا کنین روزی ما هم بشه
ما هر سال محرم تو محله مون یه هیات هست مخصوص بچه ها کلا همشون بچه همه ی کارا رو بچه ها انجام میدن تو سنین مختلف که اخرین سن نوجوونی سینه زن بچه ها نوحه خون بچه اونی که اسفند دود میکنه بچه خلاصه صفر تا صدش بچه ها هستند اخرشم شام فقط مال بچه هاس پسرم خیلی دوس داره بچه های زیادی هم شرکت میکنن خیلی هم بچه های محل روز شماری میکنن برا اون هیات ولی هیات مردمی و کلا مراسمشون روتین و کار روشنفکرانه انچنانی صورت نمیگیره فضا خیلی محیا است ولی بانی اون جور که باید مدیریت کنه نیس البته اون در همین حد بلده
انشاالله خدا توفیق بده منم با همراه بچه ها توی مراسمات مسجد محله شرکت میکنیم سعی میکنم که یکی دو تا از کتابایی که دوستان معرفی داشتن برا بچه ها بخونم شما برا من و بچه هام دعا کنین
مریم برزویی:
دو تا کتابی که معرفی شد.
پرچمدار کوچک
کشتی نجات
Shakerian:
باسلام.
منم قصد دارم انشالله برای شب اول محرم کاری که قبلا تجربه کردم و بچه ها دوست داشتن رو انجام بدم.. یعنی یه هیئت یا ایستگاه صلواتی کوچیک توی خونه درست کنیم.
به این صورت که وقتی میخوایم خونه رو سیاه پوش کنیم... یه میز کوچیک بزاریم و با سربند و عکس حاج قاسم و این چیزا بچه ها خودشون تزیین میکنند.
یه شربت هم خودشون درست میکنند و میزاریم روی میز.📿
و خوراکی دیگه ای اگه خونه داشته باشیم مثل خرما یا حلوا
مداحی پخش میکنیم و دور میز میچرخیم و سینه میزنیم.
بعد هم شربت نذری😍
خیلی میچسبه😇
زهرا:
انشاءالله همه تجربه کنن
بابا نبود مامان و بچه ها با هم
بچه ها نبودن مامان و بابا
هیچکدوم نبودن
خود مامان
هر کس یه نسخه ای متناسب با شرایط خودش میتونه دربیاره مهم اینه که نامید و راکد نشیم ک یه حرکت بزنیم تا خدا بهمون برکت بده
نازنین اسحاقیان:
سلام
ما هم دو تا پرچم سیاه داریم که هر سال تو خونه نصب میکنیم و تا آخر ماه صفر برنمیدارم
برای مراسم هم چون الحمد لله محله مون پر باره بعد از ساعت کار شوهرم با بچها درمیایم و هر شب یه مراسم رو میریم
گاهی که شرایط بچها جور نباشه یکی خونه میمونه با اون بچه که بد قلق شده
بقیه میرن
اگر اصلا شرایط بیرون رفتن نباشه
تو خونه از تلویزیون یه مداحی خوب گوش میکنیم
خلاصه راه زیاده
کتاب هم بیشتر من میخونم و گلچین مباحث رو برای بقیه تعریف میکنم
دیگه کَمِ من و کَرَمِ امام حسین جان
زینب بهشتی پور:
سلام رفقا!
چقدر بحث امروز خوب ولازم وانگیزه بخشه!
خدا به همه شما خير کثیر بده🤲🤲
ما هر سال عصر روز آخر ذیحجه به روستای پدری همسرم میرویم وایشون که سيد بزرگ روستا هستن در منزلشون با حضور مردم روستا و فامیل واقوام که از سبزوار ومشهد خودشون رو میرسونن طی مراسم خاصی که همراه نوحه خوانی و سینه زنی است علم عزای امام حسین رو سیاه پوش میکنن و مهمان ها بعد از صرف چای روضه ،علم رو باعزت واحترام در حالیکه ذکر ...بر زبان دارندوبر سینه میزنند از خانه خارج میکنن ودر وسط محوطه مسجد قرار میدهند.
"خدا بیامرزه قدیمیایی که حسين حسینو به مایاد دادن"
خدا رحمت کنه مادر شوهرم رو برای برگزاری این مراسم اهتمام جدی داشت واین سومین ساله که باید بدون حضورش مراسم علم بستن رو در منزل روستاییشون که بیشتر به همین هدف ساختن برگزار کنیم.😭😭😭
زهرا:
خدا رحمت کنه مادرشوهرتون رو.
میشه در این مراسم سیاهپوش کردن عَلَم، درباره نماد علم و هدف علم برداشتن و اهمیت سرپا بودنش صحبت کرد.
#عَلَم نماد و نشان برپا بودن یک قیام و انقلاب و نهضت هست
و برای همین سعی داشتن که علم هیچ وقت زمین نیفته.
این نمادها و مناسک و شعائر
پشتش پر از مضمون و محتواست.
درباره این کتاب خوندنتون بر
ای خانواده بیشتر توضیح بدین.
چه کتابایی میخونین؟
چه جوری میخونین؟
کی میخونین؟
بچهها همراهی میکنن یا نه؟
حکمت سبز:
ان شاءالله برای شما هم شرایط فراهم بشه
البته این تجربه ی برادرم و خانواده شونه من تجربه م خیلی شبیه دویتان دیگه س حضور در مجالس عزاداری هر جا که باشه میرم مخصوصا اگه احتمال بدم یه مجلسی خلوته حتما سعی میکنیم با بچه ها اونجا بریم
زهرا:
خدا قبول کنه ازشون
بالاخره در حد توانشون دارند کار میکنن توی دستگاه اباعبدالله ع
و شاید اجر کار ایشون از خیلی هیاتهای بزرگ و معروف بیشتر باشه
محرم فرصت خوبیه که ما امتداد قیام عاشورا
و جدال حق و باطل رو درک کنیم
و به بچهها و خانواده و جامعه نشون بدیم.
جوری که بچه ما بدونه مثلا اگه مامان و باباش امروز براش لباس و لوازم التحریر و اسباب بازی خارجی نمیخرن، این کارشون خودش قیام و جهاد هست.بچه بدونه اگه خانوادش براشون مهمه که چی به سر مردم مظلوم فلسطین و لبنان و افغانستان میاد و به روشهای مختلف کمکشون میکنن
این کارشون امتداد قیام ضد ظلم اباعبدالله ع هست
بچه بفهمه که هر کجا که ظلم ک بی عدالتی دید نباید سکوت کنه
حتی توی صف نانوایی.
بچه بفهمه که نباید بی تفاوت باشه نسبت به پیرامونش
اباعبدالله علیه السلام که مظهر قیام در برابر ظلم و منکر و فساد هست
در دامان مادری پرورش پیدا کرده
که بیتفاوت نبوده
مادری که اهل قیام لله است
هم زمان با هم به خلوت عبادی و فردیش میرسه
به فرزندانش میرسه
به شوهر و پدرش میرسه
به زنهای همسایهاش میرسه
و به داد جامعهاش هم میرسه
و اینا رو در سایه بصیرت و شناخت ولایت و تکلیف انجام میده
خب از دامان چنین مادری با چنین منشی
پسری چون اباعبدالله الحسین ع متولد میشه که یک قیام به وسعت همه تاریخ به پا میکنه
و هممممه هستیشو به صحنه میاره
تا حقیقت اسلام رو به همه نشون بده
اینا رو ☝️ در وهله اول باید من مادر بفهمم و وارد زندگیم کنم
تا به بچههام هم منتقل بشه
سرباز ولایت:
ما هرساله دوسه روز به محرم با کمک بچه ها مقدمات رو فراهم میکنیم پسرا همراه پدرشون مسولیت نصب پرچم عزا به سر در حیاط رو دارن دخترا هم مسولیت سیه پوش کردن خانه منم که مسولیت آماده کردن لباس مشکی همسر وبچه ها... معمولا شبهای محرم هرشب به اتفاق خانواده مراسم هیات میریم.
ناگفته نماند هرشب بعد از برگشتن از هیات باخانواده درمورد مراسم اون شب و سخنرانی مربوط اون شب باهم صحبت میکنیم ونظر سنجی میکنیم این باعث میشه همه تو مراسم حواسمون متمرکز باشه.
محمدسالار قاسمی:
سلام دوستان شبتون بخیر
ماهرسال بابچه هاوهمسرجان ساعت ۹میریم روبه روی امامزاده شعیب وآقایون زنجیرزنی دارندوآقای من هم خیلی علاقه داره تومحرم زنجیرزنی بره
بابچه هالباس سیاه میپوشیم ومیریم ودربین روزهرخونه ازدوستان یااقوام روضه باشه بابچه هامیرم چون هم بچه هام دوست دارندمراسم عزاداری واسه اهل بیت روهم خودم دلم میخوادبچه هام عاشق اهل بیت بشن واگه خداتوفیق بده توپختن نذری تاجایی درتوانم باشه واسه کمک میرم
زهرا:
زنده باشین خ قاسمی عزیز
خدا قبول کنه.
بچه هاتونم زنجیر میزنن؟
محمدسالار قاسمی:
ممنون گلم بچه های بزرگتردخترهستن خدایک پسربهم داده که امسال میشه دوساله اگه خدابخوادبراش زنجیرگرفتم که ازامسال باپدرش بتونه زنجیربزنه
زهرا:
من دوست داشتم پسرم زنجیر بزنه.
کوچکتر که بود هر سال محرم یه زنجیر (که از عموی شهید شوهرم بود) رو دم دست میزاشتم که باهاش زنجیر بزنه
ولی هیچ وقت نرفت به سمت زنجیرزنی😂😂😂
محمدسالار قاسمی:
ولی همینکه ازواقعه ی عاشورا وازکشته شدن اهل بیت وحتی شهدای اسلام برای بچه هاتعریف کنیم یافیلم وکارتونهای ایرانی یاکتاب قصه وداستان دراین مواردبراشون تهیه کنیم به خودی خود بچه علاقمندمیشه
به طورمثال ماهرشب یک یادوساعت شبکه قرآن روتماشامیکنیم همراه بابچه هاویامن ازدوران جبهه که پدرم درجنگ بودبراشون تعریف میکنم
A:
سلام
ما هم با بچه ها پرچم روی دیوار منزل نصب میکنیم.اگر نیاز باشه لباس مشکی جدید، اگر نه همون های قبلی اتو و مرتب میشن.
دخترم که بزرگتره و هشت سالشه نقاشیهای مربوط به محرم و روضه و هیئت میکشه.کتابهای مناسب سنش رو میخونه.
مداحی هم پخش میکنیم.
چند شبم روضه خانگی میگیریم خودمون چهارتایی.
حتی پارسال باباشون چندشب نبود،نتونستیم هیئت بریم،روضه بازی کردیم. پسرم که سه سالش بود میرفت روی صندلی مداحی میکرد،دخترم با اسباببازیهاش چای و دمنوش درست میکرد، منم زیارت عاشورا و چای و خرمای روضه رو می آوردم.خیلی بهشون خوش میگذشت و در آخر ظرف نذری به مهمونهای خیالی تعارف میکردند.
برای رفتن به هیئت وسایلی دارن که در طی سال هم به همین نام شناخته میشن مثل کیف روضه، شیشه آب روضه، ظرف خوراکی روضه، لباس روضه،اسباببازی روضه، پیکسل(نشان)روضه ،دفتر و مدادرنگی روضه ،دستمال برای روضه،و....
و چون هیئت رو در مکانهای باز میریم و ساعت کوتاهی که خسته نشن