eitaa logo
گوهرغیرت
118 دنبال‌کننده
51 عکس
24 ویدیو
3 فایل
📢از کار کردن برای حجاب خسته نشوید.📢 (فرمان رهبرانقلاب به همسنگران موسسه خیبر) کانال تخصصی واقعه ی گوهرشاد و اسناد آن مجاهدان فاطمی استان فارس موسسه خیبر گوهرشاد - لیست پخش https://www.aparat.com/playlist/1684017 راه ارتباطی👇 @Sj1369 @raYousefi
مشاهده در ایتا
دانلود
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵📣 سرود گوهر شاد 🌹 تقدیم به شهدای گوهر شاد که برای مقابله با کشف حجاب رضا خانی در خون خود غلتیدند ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال غیرت زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/gohare_gheiratt
پویش مردمی *صدای گوهرشاد باشیم * 🔹 خاطرات شنیده شده خود از پدربزرگ ، مادربزرگ و گذشتگان در خصوص کشف حجاب رضاخانی را بصورت سلفی و قاب عمودی و حداکثر در مدت زمان ۱ دقیقه ضبط و برای ما از طریق شماره ۰۹۱۰ ۸۹۹ ۴۳۷۰ در پیام‌رسان های داخلی بله ، ایتا و شاد ارسال نمایید . 🔹همچنین با مشاهده خاطرات مردمی قیام گوهر شاد از طریق مراجعه به نشانی زیر 👇 ، احساس خودتان را در قالب های مختلف ویدئو سلفی ، نقاشی، دلنوشته و .... برای ما ارسال کنید : https://www.reihane.ir/goharshad/ _________________________________ دفتر امور زنان و خانواده استانداری فارس آموزش و پرورش فارس صدا و سیمای فارس ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال غیرت زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/gohare_gheiratt
17.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال غیرت زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/gohare_gheiratt
شهیدِ حجاب / زهرا بیداد بچۀ چهارمش را باردار بود. دردش شروع شده بود. با شوهرش رفت دنبال قابله. پاسبان‌ها دیدندشان. دوره‌اش کردند که چادرش را بردارند؛ اما نگذاشت. شروع کردند به زدنش. یک‌باره اسب یکی از آژان‌ها رم کرد و افتاد روی زن. بچه‌اش همان جا سقط شد. خودش هم دو هفته‌ بعد تمام کرد. ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال غیرت زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/gohare_gheiratt
آژان خپل | خاطره مجید علمیان چادر را از سر زن کشید. او هم کلاه آژان را برداشت و گذاشت روی سرش و فرار کرد. آژان هرچه دنبالش دوید، به او نرسید. شکم گنده‌اش نمی‌گذاشت سریع‌تر بدود! هرکس توی خیابان آن‌ها را می‌دید، خنده‌اش می‌گرفت. زن که پیچید داخل بازار و رفت مغازۀ برادرش، آژان هم رسید. بریده‌بریده حرف می‌زد: -‌ چادرت را می‌دهم؛ فقط فرار نکن و کلاهم را پس بده. بدون کلاه، توبیخ می‌شوم. زن یکی از طاقه‌های پارچه را باز کرد و انداخت روی سرش و کلاه را در آورد. آژان هم چادرش را پس داد. بعد از آن، هروقت آژان توی خیابان او را با چادر می‌دید، چیزی نمی‌گفت. حسابی ترسیده بود از بار قبلی! ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/gohare_gheiratt