حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ #نماهنگ
خادم قرآن
راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟
تهیه کننده: سید علاء سیادت
گروه سرود: نور مشکات
شاعر: فائزه امجدیان
آهنگساز: سپهر جامی
تنظیم کننده: احمد آشتیانی
🆔 @hozehonari_ir
اینجا که پر از بال و پر سوخته است
یک بیت نه،بوی جگر سوخته است
تاریخ!هنوز اتفاقات جهان
همنوحهی دیوار و در سوخته است
#رفح
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
چقدر کشته و زخمی چقدر آواره...
به جا گذاشته باران بمب و خمپاره
چقدر مادر بیطفل و طفل بیمادر
اضافه شد به غم بیقرار گهواره
صدای شیون پروانههای سوختهبال
رهاست در شب خاورمیانه، همواره
و بوی سوختن گوشتِ تنِ مردُم
میآید از دهن آتشی وطنخواره
قرار بود که عاشق شویم و خوش باشیم
به رغم حیلهی این روزگار مکّاره
قرار بود یکی از پرندگان باشد
نه اینکه مرگ بریزد به خاک، طیّاره
نگاه کن دل من،سخت استخوان سوز است
نگاه کن، قلمم پودر شد دگرباره...
#اعظم_سعادتمند
#فلسطین
#رفح
@azam_saadatmand
سوختن معیار ابراهیم هاست
بت شکستن کار ابراهیم هاست
بار رنج مردم و خدمت به خلق
کوله ی پربار ابراهیم هاست
قوت شان درد دل این مردم است
خون دل افطار ابراهیم هاست
دست های پینه بسته کو به کو
شاهد ایثار ابراهیم هاست
آنچه بالا رفته اینک استوار
دست پرچمدار ابراهیم هاست
چشم بیدار خدا هم شاهد
دیده بیدار ابراهیم هاست
در دل دره بجای کوه طور
وعده دیدار ابراهیم هاست
چون شهیدان زیستن تا پای جان
تا ابد پندار ابراهیم هاست
ای ستاد انتخاباتی بدان
موعد تکرار ابراهیم هاست
#صامره_حبیبی
#شهید_جمهور
#
@goharshadqom
همواره یهودیان و شیطان همدست
یا زینب کبری کمر شیعه شکست
انگار که در رفح کسی مثل شما
یک دخترک سوخته را گم کرده ست
#فاطمه_اسلامی
#رفح
@goharshadqom
"آنها روضه ها را زندگی میکنند..."
زمین لرزید و راه افتاد طوفان
پر از آوار و موشک شد خیابان
پر از پیراهن آتش گرفته
پر از عطر تن آتش گرفته
خبرهای جدید شهر سرخند
کفنهای سپید شهر سرخند
ولی مسجد میان شعله برپاست
پر از عطر نفسهای مسیحاست
پر از آواز داوود است این خاک
مقدس بوده تا بوده ست این خاک
شبی او نردبان آسمان شد
و راز سوره "اسرا" عیان شد
سلیمان معبدی را ساخت از نور
میان سینه این خاک رنجور
اگرچه زخمی از تیغ یهود است
هنوز این خاک، مشغول سجود است
هنوز این قوم فردا را ندیده است
هنوز اعجاز موسی را ندیده است
نميداند که خون، موج آفرین است
نمیداند که طوفان در کمین است
بگو شهرک نشینها! وقت تنگ است
بگو هر لالهای اینجا تفنگ است
بگو ای بی وطنها! ما اصیلیم
بگو ما صاحبان الخلیلیم
اگرچه خانه ای ویرانه داریم
ولی دشتی پر از پروانه داریم
بگو همسایه با "یعقوب" هستیم
به تاریخی کهن منسوب هستیم
بگو از مرگ گلها باکتان نیست؟
حیاط خانه ما خاکتان نیست!
تماشا کن! که میرقصند در دود
به زودی نسخههای خام "تلمود"
پس از عمری که گل توقیف میشد
و حرف آسمان تحریف میشد
بگو با باغهای خشک زیتون
به پایان میرسد کابوس صهیون
به یُمن بارش سیل ابابیل
نمیماند کسی از نسل قابیل
نفس باید کشید آن لحظهها را
و باید دید لبخند خدا را
هوای شهرمان آن روز تازه ست
تردد در خیابان بی اجازه ست
کسی در خانه خود متهم نیست
زمين آغشته با مفهوم غم نیست
جهان با عطر یوسف شاد وخوشبو ست
امام جمعه دنیا فقط اوست
#عاطفه_خرمی
#رفح #فلسطین #داغ
@atefe_khorrami
داغ رفح
داغ رفح به قلب خبر میزند شرر
سرها بدون تن شده، تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشستهاست به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
«آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند»
ای پلکهای تر شده! ای بغض شعلهور!
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایۀ این روضه بیشتر
✍🏻 #عاطفه_جعفری
🏷 #فلسطین | #غزه | #رفح
🇮🇷 @Shere_Enghelab
🏴
خبر؛ داغ است و آتش می زند دل را
#رَفَح، سوزاندن خیمه، تنِ بی سر...
قسم بر اضطراب عمه ات، مهدی!
بیا با ذوالفقار حضرت حیدر
#نگین_نقیبی
۸ خرداد ۱۴۰۳
✒️ ͜͡❥᭄@najvayebaran
🏴
اخبار سوزناک ، خبرهای شعله ور
آتش گرفته قلب جهان در تب خبر
آتش گرفته چادر امّ رفح ! کجاست_
بحری طویل، تا که بر این داغ مستمر ..؟!
سوزانده زنده زنده دلم را ، در آتشش!
گیرانده شعله شعله جهان را در این شرر
دودی چنین به چشم سفید که می رود؟!
جز چشم موش کور ، که از ترس در به در ..
چیزی نمانده است به مرگت ، رجز بخوان
ای موش کور در تله افتاده با کمر !
در آتش حماقت خود دست و پا بزن
بیدار کن تمام زمین را از این خطر
چیزی نمانده است به آن روز سرزده
چیزی نمانده است به صبحی که بی خبر _
سر برکشد سپیده و صبحی چنان شود
صبحی چنان که نیست پس از آن شبی دگر !
#مریم_فردی
#رفح
#غزه
@goharshadqom
بسم الله الرحمن الرحیم
غزل ۲۹
نمیدانم اینکه بی حسابت را بی حسیبت
بی عتابت را بی عتیبت
زیبات را زیبت
رکابت را رکیبت
حجابت را حجیبت
بگویی باز هم اختیار شاعری ست یا لهجه شاعر عوض شده؟ یکی من را روشن کند.
غزل ۳۰
هر که خصم اندر او کمند انداخت
به مراد ویش بباید ساخت
گمانم جناب سعدی اگر الان بود ازآن سازشکارهای به اصطلاح خودشان نعتدلی می شد که مسیر سازش را برای صلح پیش میگرفت
همانها که شنبه ها از خواب بیدار می شوند وفقط بلدند خودکار پرت کنند.
آخر یعنی چه که به مراد خصم باید ساخت.
نخیر اقای سعدی برو این دام بر مرغ دگر نه .
شایدهم من معنای بیت را اشتباه فهمیده ام.
اما بیت بعدی اش خیلی با حال و هوای شهدای این روزها هم خوانی داشت
هر که عاشق نبود مرد نشد
نقره فایق نگشت تا نگداخت
#تمرین_سعدی_خوانی
#غلامرضاپور