وایسید من الان یادم اومد شما رئوستا و اینا رو اصلا حل نمیکنین؟ :))) مقاومتهای غیراهمی در مسائل وجود ندارند؟ پس حرفمو پس میگیرم😭
فکر کن کلا مدارا همه تک مولد، مقاومتا همه اهمی
مدینه فاضلهست مداراتون😭😭😭
اصلا یادم اومد دچار گسست شدم
نه فیزیکامون یکیه فقط ریاضیا یکی دوتا فرمول اضافهتر دارن🤡🤡
یکی دوتا🤡🤡🤡🤡
حالا من الان نصف شبی زده به سرم وگرنه واقعا اصل مطلب همونه فقط یکم پیچیده میشه یکم حالتاش زیاد میشه و برای هرکدوم میشه یه فرمول جدید داشت و اره
وگرنه چیز خاصیم نیست(فقط نمیدونم چرا داره از سرم دود میاد)
من اجازه دارم یه تیکه عکس جزوه رو بذارم دیگه نه؟ از بابت شرعیش...
حالا اگه کسی رشتهش ریاضیه ممکنه به کارش بیاد نبینه/برای ریاضیا نفرستید چیزی گردنمون نیاد
واقعا باید نشونتون بدم که پکیج غرم کامل بشه برم بخوابم😭
گلهاهمهآفتابگردانند.✨🤏🏻
من اجازه دارم یه تیکه عکس جزوه رو بذارم دیگه نه؟ از بابت شرعیش... حالا اگه کسی رشتهش ریاضیه ممکنه ب
اینجا همون جاییه که شجاعی برمیگرده سمت تخته و میگه: بهبه میتونی ساعتها بهش خیره بشی و لذت ببری
و این دقیقا یعنی احداث جاده اهواز مشهد در دهان تکتک دانش آموزان(اینو تازه یاد گرفتم بچهها معادل دهنمون صافه🙏🏻)
اون دو جای قرمزی که علامت زدم رو وقتی داشت توضیح میداد بعد یهو یکی شدن، اون میمه که از تو سر اون یارو کامپیوتریه نورای آبی میپاشه به نشونه انفجار، دقیقا همون تو ذهنم ملی شد با همون آهنگش😭
گلهاهمهآفتابگردانند.✨🤏🏻
اینجا همون جاییه که شجاعی برمیگرده سمت تخته و میگه: بهبه میتونی ساعتها بهش خیره بشی و لذت ببری
شجاعی تدریس اصلیش رو تخته سیاهه
از اول سالم گفت
که اینا رو خلاصهشو مینویسید حین تدریس
و اون دفتر میشه مهمترین چیز زندگی شما
و واقعا ایدهش عالیه چون اینجوری دیگه آدما نمیتونن چاپشون کنن مجبورن بنویسن(البته خطشم یهطوریه رو صفحه سفیدم مینوشت آدم سرسام میگرفت بخواد باز بخونتش😭😂)
خطش کلا خیلی عجیبه یعنی وقتی داره مینویسه تو کاملا متوجه میشی کاملا میگی بهبه همه چی واضح و عالیه ولی بعد پیدیاف همونو نمیتونی بخونی🥲😂
کلا مدل خودشه
عاشقشم
امروز انقدر از دبیر فیزیکمون بدم اومد، که دلم میخواست فردا رو مدرسه نرم فقط برای اینکه نبینمش.
ولی خب خانوم برنامه تدارک دیده یه آقایی دعوت کرده بیاد یسری آزمایشا انجام بده، ظاهرا خیلیم زحمت کشیدن براش حالا ما که ندیدیم فقط یسری افراد منتخب و نور چشمی دیدن ولی خب، گفت حضور الزامیه چون هفته دیگه از همینا پرسش داریم.
خب فکر کنم فعالیت اینجا چند روز تعطیل یا تعلیق(کمتر) باشه(توسط خودم)
اینم یه چالشه بالاخره.
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
پیرزن، نه با اتوبوس مدرسه آمده و نه استخدام دولت است که بگویند بهاجبار آمده. پیرزن عوام است. مستضعف. صورتش هنوز از دوره کرونا به ماسک عادت کرده؛ البته ماسک، بین طبقه مستضعف، برای پنهان کردن دندانهای خراب هم بهکار میرود. پیرزن از کف جامعه است. با چادر کهنه، روسری معوج،چند دندان خراب در دهان. اهل محلهای از گلپایگان. نه از مجتمعهای تجاری و «سرا»ها و «مال»های عریض و طویل لاکچری خرید میکند و نه حتی احتمالا توان مسافرتهای زیارتی زود به زود دارد. استضعاف و سادگی از جزء به جزء تصویرش پیداست. او هیچ از «سفره انقلاب» بهره نبرده. پیرزن اما هرچه که ندارد، تا دلت بخواهد فریاد دارد. آنقدر که رودربایستی و خجالت را کنار بزند، از بین زنان همسالش جلو بیاید و بیآنکه حتی دستی به مرتبکردن ظاهرش بکشد، مقابل دوربین، اعتقاداتش را فریاد کند. درد نکشیدهها نمیفهمندش. پیرزن از همه آنهایی که نمیفهند کجای تاریخ ایستادهاند جلوتر است. از همه آنهایی که برای دفاع از عقایدشان رودربایستی میکنند. پیرزن نماینده مستضعفین بود. نورچشمی خمینی. بین همه شوخیهای بامزه و بیمزه، ما خاک پای پیرزنایم و مستضعفان همشکل او.
«مهدی مولایی»
من واقعا نیازمندم مثل اون شبی، خیلی رندوم راه بیفتیم بریم مزار شهدای گمنام دانشگاه چمران. یهجور عجیبی خوش گذشت. یهجور عجیبی جمع قشنگ بود. یهجور عجیبی سادگی و صمیمیت و خوبی میبارید🥲
کاش الان گلزار شهدا بودم. یا مثلا معراج.
یا مثلا برمیگشتیم به اعتکاف پارسال وقتی تونستیم بریم پیش شهید.
از بودن تو جمع آدمایی که وصل دنیان خسته شدم. خودم که عرضهشو نداشتم ببُرم، لااقل چند ساعت بشینم پیش اونایی که تونستن. شاید یکم آروم شدم...