eitaa logo
گلاب
54 دنبال‌کننده
33 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین جهت ارسال اشعار پیشنهادی یا سروده های شما! @ali_ahmadi_mehr
مشاهده در ایتا
دانلود
ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی
راز عشاق چو از اشک نماند پنهان فرض عینست که از دیده برانند او را
گر تو انکار کنی مستی ما را، چه عجب کافران کفر شمارند مسلمانی را     
مگر باد سحرگاهی هواداری کند ور نه نسیم یوسف مصری که آرد پیر کنعان را؟ 
گَرَت هواست که معشوق نَگْسَلد پیمان نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد (أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ)
تا سر زلف پریشان تو محبوب منست روزگارم به سر زلف پریشان ماند
زلف آشفته ی او موجب جمعیت ماست چون چنین است پس آشفته ترش باید کرد    
چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند، می‌رانند
محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی 😃
بسی ممنونم از دشمن که پیش دوست هر ساعت بدم می گوید و می آردم هر لحظه در یادش 
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
بر سرِ تربتِ من با مِی و مُطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کُنان برخیزم
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
عجب از کشته نباشد به در خیمه‌ی دوست عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم
بکش چنان‌که توانی، ‌که بی‌‌مشاهده‌ات فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است
هر کسی را نتوان گفت که صاحب‌نظر است عشق‌بازی دگر و نفس‌پرستی دگرست
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست هم‌چنانش در میان جان شیرین منزل‌ست
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من به جز مبارزه با آفریدگارم نیست
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی بوی یک تک‌بیت ناگه مست و مدهوشت کند
باران گریه آمد و دل زنده شد حسین آباد می کند غم تو شوره‌زار را
 رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزه‌ی چای هیأتش این است
بر داغدیده، شاخه گُل هدیه می‌برند من جای گل، سر تو به دامان گرفتم (سلام الله علیها)