گُلابَتون
📌مروری بر برخی نکات مهم و کلیدی گعدههای دکتر کشکولی در اعتکاف ۱۴۰۲:
(رفقای اعتکافی مون خوب میدونن این جملات چه حس و حالی داره...🥺💔)
➖ وقتی اومدید در مسجد مهمانی دنبال صاحبخانه باشید!
➖چرا اعتکاف انقدر احکام و سخت گیری و مراقبت دارد؟ چون میخواد همه توجه شما به او باشد، بند اتصالهای دنیایی را قطع کنید.
➖مسجد را پادگان نظامی ببینید. فکر کنید خداوند برای چه کاری شما را انتخاب کرده و آورده دوره آموزشی فشرده؟
➖برای اینکه امام زمان (عجلالله) ظهور کند باید ما جای خود را در پازل نقشه امام زمان (عجلالله) پیدا کنیم و بعد خودمان را نسبت به آن نقش انعطاف و تغییر دهیم.
➖برای مبارزه زندگی کن!
لباس رزم تن کن!
اگر میخوای ناصر امام زمانت باشی، باید قیام کننده باشی...
(آیه ۶۲ سوره انفال)
➖از خودت بپرس زندگی با ماموریت را بعد از اعتکاف شروع میکتی یا نه؟
وقتی ماموریت داری، خیلی از کارهای خوب را انجام نمیدهی چون باید طبق برنامه کارهای خوب دیگری را که اولولیت دارد، بارها و بارها انجام دهی.
➖معرکه نبرد تا خونه ما هم اومده!
۳ روز تمیز شدی، ۳ روز تو بغل خدا بودی.حالا برگرد به شَهرت، به خونهت، اما شبیه بقیه مردم نباش! زندگیت هدف دار و ماموریت دار باشه...
➖باید بدونیم که چجور حال و هوای اعتکاف رو زندگی کنیم؟! اینجا بهشت دنیاست! هیچ جا نمیشه پیداش کرد.
برای اینکه حال و هوای اینجا رو در خودت حفظ کنی، معتکف زندگی کن از این به بعد! به یاد این ۳ روز هفته ای یک بار برو حرم حضرت معصومه و یه ربع معتکف باش...
➖یک دعا، یک سوره یا یک آیه قران رو ار اعتکاف به یادگار ببر و باهاش مانوس باش...
➖عادیات و عملیات ، عملیات اصلی زندیگتو پیدا کن!
سوره عادیات کمکت میکنه :)
➖چند کاری که قرار بزاریم بعد از اعتکاف انجام بدیم:
1⃣ قدم گذاشتن در مسیر حکمت(خود کنترل باش، برای اعمال عبادی وقت بزار، قران رو به شکل کاتولوگ عملیاتی نگاه کن و...)
2⃣ به امامزاده شاه جعفر شهید سر بزن تا برات یادآوری بشه، به رفیقات هم یادآوری کن.
3⃣ برای خانواده وقت بگذار
حواست به پدر، مادر، همسرت و... باشه، دلشون رو به دست بیار.
4⃣ جهاد اجتماعی، زندگی با ماموریت، همراه تشکیلات و شبکه سازی معنی میدهد! بدون گروه و انفرادی اثر نداره! کارگروهی انسان ساز است!
پس کنشگر فعال باش در تشکیلات، تنبلی و بیحوصلگی رو بزار کنار! بحث های معرفتی رو جدی بگیر، کتاب بخون و مسیولیت پذیری خودت رو تقویت کن!
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣2⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📌مروری بر برخی نکات مهم و کلیدی گعدههای دکتر هدایت در اعتکاف ۱۴۰۲:
(رفقای اعتکافی مون خوب میدونن این جملات چه حس و حالی داره🥺💔)
➖معتکف یعنی چی؟ از ریشه عکوف، به معنی شدت توجه به یک حقیقت. قرارمون این باشه که همه دغدغه ها رو بریزیم دور! نگران درس هاتی؟ نگران مادرتی؟ خدایی که بهت علم میده اینجاست. خدای مادرت هم اینجاست. تو اومدی پیش حقیقت عالم. این کار توی زندگی هم به کار مون میاد؛کجا؟
موقع نماز، با قرار دورریختن دغدغه ها کمکت میکنه!
اعتکاف یعنی فقط هوای خدارو داشته باش، همه چی درست میشه.
➖پیاده روی اربعین که رفتیم رو یادتون هست؟ پیاده می رفتی پیش امام حسین (علیهالسلام). الان داری میری پیش خدای امام حسین (علیهالسلام). پس دغدغه ها و نگرانی هات رو بریز دور.
➖تو اوج ناامیدی ها خداست که همه امید ماست.
➖یه زندگی تشکیلاتی، هیچ وقت منفعلانه نیست.
➖بی معرفتیه اگه کسی ده دقیقه به یاد محبوبش نباشه، محبوب عالم تو که ساعت هاست به فکر مایی:)
➖الان ما چیکار کنیم امام زمان (عجلالله) ظهور کنند؟
1⃣ شناخت امام (با افزایش دانش و مهارت، با نگاه به کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی و انسان ۲۵۰ ساله، امام را بشناسیم)
2⃣ برای هرکاری بپرس آقا تو چی میخوای؟
تو دوراهی های زندگی به امام زمان (عجلالله) چشم بگو.
برای معرفت به حضرت، خودتون رو شبیه یک ویژگی و یک خصوصیت امام کنید. مثل ماجرای حضرت یوسف و بنیامین، امام اگر ببین مالشون در اموال شماست، شما رو مال خودشون میکنن.
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣3⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
📌مروری بر برخی نکات مهم و کلیدی گعدههای دکتر آقامیری در اعتکاف ۱۴۰۲:
(رفقای اعتکافی مون خوب میدونن این جملات چه حس و حالی داره...🥺💔)
➖ما امام زمان (عجلالله) را به سبک انجمن حجتیه می شناسیم! در واقع درباره امام زمان (عجلالله) چیزی نمی دانیم!
بررسی پیش فرضها و به چالش کشیدن دانسته هامون:
+ آخرالزمان چه اتفاقی می افتد؟
❌غلط رایج: دنیا نابود میشود، ما در پایان دنیا در اوج تکنولوژی قرار میگیریم، خون و خونریزی های فراوان و...
✅صحیح: بالاترین انتقام امام زمان (عجلالله) در زمینه گفتمانی است. دوران ظهور، ما بالاترین سطح قدرت انسانی را شاهدیم اما فلسفه غرب میگوید بالاترین سطح تکنولوژی...
➖زمان ظهور حضرت جنگ با گروه اقلیت کفر و معاندین، جاهلین با گفتمان و برداشت موانع درونی و بیرونی دیدن حق به گروه مومنین می پیوندن.
➖بازه زمانی ابتدای دنیا از حضرت ادم تا قیامت انتهای دنیا چند دوره را انسان طی میکند:
دوره انبیا (علیهمالسلام)
حضور اهلبیت (علیهمالسلام)
دوران غیبت صغرا و کبری
دوران ظهور مطلق ولی عصر (عجلالله)
در روایات ما اخرالزمان به معنی پایان دنیا نیست!
برخلاف تصور ما که فکر میکنیم ظهور نزدیک به قیامت است و بعد از ظهور حضرت حجت (عجلالله) به سرعت قیامت میشود! باید بدانیم که ظهور امام زمان در این بازه زمانی به ابتدای دنیا نزدیک است و بعد از ظهور بخش بیشتری از زمان زندگی تا قیامت باقی است...
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣4⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📌مروری بر برخی نکات مهم و کلیدی گعدههای دکتر سعیدی آریا در اعتکاف ۱۴۰۲:
(رفقای اعتکافی مون خوب میدونن این جملات چه حس و حالی داره...🥺💔)
➖در دعای ۸ صحیفه سجادیه موانع هدایت ذکر شده است...
گاهی خدا شرایط هدایت رو برای بنده هاش فراهم کرده ولی بنده درون خودش رو پذیرای هدایت نکرده...
مثل چوب خیسی که با هیچ جرقه ای آتیش نمیگیره!
راهکار هایی که زمینه هدایت را در درون مان فراهم میکنه:
1⃣ ساختن خودم
۱. مخالفت با نفس
۲.بیان و رفتارم بهرنگ امام باشه: یعنی مردم اخلاق و رفتار من رو میبینند، به دین خدا علاقه مند بشن.
2⃣ غیر از خودم، نسبت به جهنم نرفتن دیگران خودم را موظف بدانم.
وظیفه اجتماعی ما نسبت به دیگران نیاز به بلد بودن و شناخت مخاطب و.... دارد. گاهی بلد نیستی و کار را خراب تر میکنی! پس یادبگیر چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنی و تاثیر بگذاری.
➖اگر الماس تو دستت باشه یا گردو نحوه مراقبت و محافظتت فرق میکنه! شیطان میخواد اسلام محو بشه، اسرائیل میخواد اسلام و شیعه محو بشه؛ پس ما باید الماس دین اسلام رو محافظت کنیم.
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣5⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
#⃣#هشتگ_های_اعتکاف#⃣
بعد از هرگعدههای افطار تا سحر و گپ و گفتهای اختصاصی و پرسش و پاسخهای فراوان در دل نیمه شب با اساتید؛ لپ مطالب و نکات کلیدی گعده رو به صورت هشتگ روی دیوار مسجد میزدیم تا در طول روز برامون یاداوری بشه... نقطه قوت و وجه تمایز گعدههای دخترانه ما زندگی با نکاتش در طول اعتکاف بود... پشت هرهشتگی یه رمز و رازی هست که امروز میخوایم قسمتی از کلیدشون رو به شما هم بدیم💯💯💯
#خداش_کو؟
توی هر کاری که میخوای انجام بدی، باید از خودمون بپرسیم خداش کو؟
کجای این کار، این فکر، این رفتار و... خداست؟!
#لات_باش
یعنی یعنی مثل لوتی ها و جوون مردای قدیم غیر از جلوی خدا، جلوی هیچ کسی سرت رو خم نکن!
اسلام یعنی همین!
#زندگی_با_ماموریت
برای مبارزه زندگی کن! لباس رزم تن کن!
اگر میخوای ناصر امام زمانت باشی، باید قیام کننده باشی. از خودت بپرس زندگی با ماموریت را بعد از اعتکاف شروع میکنی یا نه؟
برای ماموریتت به مادر و پدر احترام میزاری، برای ماموریتت کارهای خیر انجام میدهی، برای ماموریتت به تفریح میروی. غیر از خودت هوای چند نفر دیگر را هم داری و دستشون رو میگیری.
وقتی ماموریت داری، خیلی از کارهای خوب را انجام نمیدهی چون باید طبق برنامه کارهای خوب دیگری را که اولولیت دارد، بارها و بارها انجام دهی.
#ته_کیسه_بگیر
رابطه ما با امام زمان (عجلالله) چیست؟ پدرها را دیدید وقتی با کیسه میوه وارد خانه میشوند، بچه ها میان استقبال و اصرار میکنند کیسه را تا آشپزخانه ببرند؟ باباها میگن زورت که قد نمیده، فعلا ته کیسه رو بگیر باهم ببریم.
بعد بچه ها کیسه را که در آشپزخانه زمین میگذارند فکر میکنند چقدر زحمت کشیده اند...
همه ما در رابطه با امام زمان (عجلالله) ته کیسه بگیر هستیم، بار اصلی رو دوش مان نیست...امام کنارمان قدم به قدم بارمان زندگیمان را میآورد...
#طفره_تدریج_تسریع
طفره یعنی برای رسیدن از مرحله ۱ به ۵ یکدفعه از یک به پنج برسی به صورت پرش و یکباره!
ما در سنت عالم چیزی با نام طفره نداریم. باید مراحل را یک به یک طی کنید.
تدریج یعنی مرحله به مرحله و رعایت سلسله مراتب که یکی از سنت های الهی است. حتی ابلیس هم برای اقدامات خود باید از این سنت پیروی کند!
تسریع یعنی در این مسیر تدریجی میشود که آهسته حرکت کنید، می توانید با سرعت حرکت کنید.
امام زمان (عجلالله) با ظهورش کمک میکند موانع شما از سرراه برداشته شود و تسریع در هدایت بشر اتفاق افتد. با ظهور امام کار خارق العاده ای رخ نمیدهد.. بلکه زمینه را برای سنت الهی فراهم میشود.
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣6⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📌مروری بر برخی نکات مهم و کلیدی گعدههای دکتر تقدیری در اعتکاف ۱۴۰۲:
(رفقای اعتکافی مون خوب میدونن این جملات چه حس و حالی داره...🥺💔)
➖اختیار یعنی انتخاب میکنی، اما هر چه دوست داری ...نه!
انتخابی که داری بر مبنای هدف توست..
➖فعال فرهنگی، دلال فرهنگی، علاف فرهنگی... دوتای آخری نباشیم!
➖با اراده باش تا موفق باشی...
و قلبت رو به خدا وصل کن تا نگندد...
➖یک قدم از شیطان جلو تر باش...
#گعدههای_نیمه_شب🗣
#کلید_واژه_ها🔖
#دلتنگی💔
1⃣7⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
یک اذان تا وصال
به سمت ضریح پا تند کردم. قرآن امامزاده در آغوشم بود و اشکهای روی صورتم هنوز خشک نشده بودند.
جلوی امامزاده ایستادم. هنوز معتکف بودم و نمیتوانستم نزدیک ضریح شوم. چرا که مکان امامزاده خارج از محوطهی مسجد بود و همین موضوع سه روز تمام همهی معتکفین را مشتاقتر و دلتنگتر به زیارت امامزاده کرده بود. وداعهایمان را کرده بودیم و اشکهایمان را ریخته بودیم. فقط مانده بود وداع با میزبانمان، امامزاده شاه جعفر که اذن ورودش با پخش شدن اذان مغرب روز آخر صادر میشد. الله اکبر اذان که به گوشم خورد، پیش از آنکه خود را در آغوش ضریح بیاندازم، از دختر کنار دستیام پرسیدم: الان میشه زیارت کرد؟ مکثی کرد و گفت: نمیدونم. بنظرم بهتره تا آخر اذان صبر کنی. این را گفت و رفت. نگاهی به موذن انداختم. هنوز داشت بر امامت امیرالمومنین (علیهالسلام) شهادت میداد. اذان طولانی شده بود یا من کمطاقت شده بودم، نمیدانم. اما میدانم اذان که به انتهایش نزدیک شد، خود را مقابل ضریح یافتم، با شانهای که از شدت گریه تکان میخورد، دستهایی که شبکههای ضریح را رها نمیکردند و لبی که مشغول درد و دل بود.
امامزاده شاه جعفر عزیزم؛
میهمانی شما بهترین میهمانی بود که در آن شرکت و میزبانی شما مهربانانهترین میزبانی بود که در طول عمرم تجربه کردم. آقا جان؛ دعوتنامهی اعتکاف سال آیندهمان را امضا کنید و مقابل مکان اعتکافش بنویسید:
در آغوش خودم❤️
1⃣8⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
رزقهای لایحتسب
بین هر دو گعده، چهل دقیقه_ یک ساعتی فاصله بود. دفتر و خودکارم را کنار گذاشتم و قصد کردم تا شروع گعدهی بعدی، چُرتی بزنم. گیج خواب بودم و در آن موقعیت، بالشت و پتو نیاز اصلی زندگیام شده بود. هنوز کمرم روی زمین آرام نگرفته و لبخند حاصل از به وصالِ خواب رسیدن از لبهایم محو نشده بود که از گوشهی امامزاده صدایی آمد: حسین مولا حسین مولا...
سری چرخاندم و نگاه کردم. چند معتکف دور هم حلقه زده بودند و تمرین نوکری میکردند. با خودم گفتم: گعدهی بعدی خیلی مهمه. نیاز به استراحت دارم. توجیه کودکانهای بود اما راضیام کرد. چشمهای روی هم نرفته بود که صدای دخترا بیشتر شد...
نشستم و چرخیدم سمتشان. تعدادشان بیشتر شده بود. صدایشان هم. دم گرفته بودند و چه عرض ارادتی هم میکردند. حسودیام شد. غبطه هم خوردم. نگاهی به دور و برم انداختم. دخترها یا به حلقهی سینهزنی پیوسته بودند یا در حال پیوستن بودند. یک لحظه از خودم بدم آمد. فقط تو گعده داری دانشمند؟؟ جوابی به خودم ندادم. از جا بلند شدم. قلبم تند میزد. کمی عقبتر از اتاق خودم، بیآنکه اجازه بگیرم توی اتاق دیگری ایستادم. با خودم گفتم: بعدا ازش حلالیت میگیرم. و نشستم روی پتوی تیرهرنگی که وسط اتاقش انداخته بود. تا چادر را روی صورتم انداختم، رزق اشک را مادر سادات به چشمهایم داد و خواست که فراموش کند همین چند لحظهی قبل بود که برای حضور در حلقهی عزاداری پسرش، کمی تردید و اکراه داشتم. همانطور که زیر تاریکی چادر، با دخترها دم گرفته بودم و اشک میریختم، یادم افتاد همین چند ساعت قبل بود که وقتی روضهخوانی زودتر از انتظارم تمام شد، در دلم خطاب به امام حسین گفتم: کم بود آقا. من هنوز دلم میخواد برات گریه کنم. همینجا بود که اشکهایم شدت گرفت و در ذهنم آن مداحی معروف پخش شد:
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست برنمیدارم💔
1⃣9⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
دعوتنامهای که به کربلا رسید...
کنار اضطراب مردم، مضطرب بودم و همراه یونس با عجله کوچه و پس کوچهها را طی میکردم تا برای صلاح و مشورت با شاه جعفر و دیگر بزرگان شهر درمورد حملهی بیرحمانه مغولها به شهرمان دیدار کنم. نزدیک خانه شاه جعفر بودیم که ناگاه کسی صدایم زد: ببخشید شما خانم فلانی هستید؟؟ کتاب را بستم و خودم را از دل کتاب جذاب شاه جعفر که به محض ورود از خادمین هدیه گرفته بودم، بیرون کشیدم و همانطور که رو به صدایی که فامیلیام را پرسیده بود سر میچرخاندم، گفتم: بله خودم هستم.
روی دو زانو نشسته بود. حالتش طوری بود که انگار میخواهد حرفی بزند و زود برود. همانطور که نگاهم میکرد با لبخند گفت: راستش اومدم فقط بگم اون شبی که شما بهم پیام دادید و دعوتم کردید برای اعتکاف، من کربلا بودم. چشمهایم برق زد و لبهای به خنده باز شد. با اشتیاق فراوان پرسیدم: جدیییی؟ لبخندش عمیق و دندانهایش نمایان شد و محکم و با خوشحالی گفت: بله. سریع پرسیدم: پس حتما دعام کردی. به تایید خندید و گفت: با خودم گفتم بیام بهتون بگم، شاید خوشحال بشید از اینکه پیام دعوتتون توی کربلا به دستم رسیده. گفتم: بله بله خیلیییی خوشحال شدم. ممنون که گفتید. تشکر کرد، خندید و به سمت اتاقش رفت. من هنوز خوشحال بودم. با خود تصور میکردم که مثلا او وسط بینالحرمین، پیامم را باز کرده و ارباب و علمدار زودتر از او پیامم را سین کردهاند و لبخند رضایت روی لبهای مبارکشان نقش بسته است. بعد هم کلی دعایم کرده، هر کدام برات کربلای جداگانهای را برایم امضا کردهاند و پیش مادرشان از من اسم بردهاند و ... با لبخند نگاهی به دختری که حالوهوایم را دگرگون کرد میکنم و متواضعانه با امام حسین حرف میزنم:
ارباب جان؛ حالا که ما را گوشه و کنار خانهی پسرت جا دادی، جایی هم کنار ششگوشهات برایم نگهدار...❤️
2⃣0⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
آقای شاه جعفر شهید سلام!
در دل اعتکاف وقتی همه مسجد در تاریکی و سکوت شب قرار گرفته بود، نور سبز مرقدتان چشمم را میدزدید به سمت خودش. بی هوا حاجت هایم را میگفتم و ته دلم حسودی میکردم. خوش به حال همسایه های شما، میآیند امامزاده نماز میخوانند، رازدل هایشان را با شما میگویند و آخر سر از لا به لای درخت های سبز و بلند قامت حیاط رد میشوند و با دلی سبک تر بر میگردند خانه هایشان💚.
چند خطی برایتان مینویسم و ان شاالله بار بعدی که مسیرم به آن امامزاده سبز و قشنگتان خورد، این نامه را میاندازم داخل شبکه های ضریح شما💌.
چند روز قبل، در شب اول اعتکاف دخترانه مان کتابتان را هدیه دادند. ما را که یادتان هست؟ معتکف مسجد بودیم، در جوار امامزاده شما. من از همان هایی هستم که گاهی صدای خنده هایمان بالا میرفت و هیس هیس پاسخ می گرفتیم از جمع. امیدوارم با شلوغکاری های ما، حاجت ها جا به جا نشده باشد. هرچند کار شما که خیلی درست است☺️.
همانجا در مسجد چند خطی کتاب را خواندم و ماجرای عاشقانه یونس و عطیه کمی کنجکاوم کرد تا ببینم آخرش چه میشود! ان لحظه ها راستش را بخواهید خیلی شما را نمیشناختم. شما در اول قصه پیرمردی دوست داشتنی برای یونس بودید. چرا شما را دوست داشت و مدام دور و بر شما میگشت؟ نمیدانستم😌.
من نمیدانستم شما فراتر از پیرمرد مهربانی هستید که میشود ازتان حاجت خواست. وقتی شهر دوست داشتنی من قم، در تهدید حمله مغول بود، شما همه مردم را هوشیار کردید؛ نور ایمان را در قلب هایشان زنده کردید تا از زن و بچه خود محافظت کنند و از آن مهم تر مدافع حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) باشند✨.
نمیدانستم پای دیوارهای شهرم، خون مردان با غیرت ریخته است. نمیدانستم زنان بی گناه را چه وحشیانه و بی پناه کشته اند و حتی به جنین داخل رحم مادر هم رحم نکرده اند😔!
عالم بودید، درس طلبگی خوانده بودید و از هیچ کاری برای درد مردم کوتاهی نمیکردید؛ نگران فقرا بودید، غصه محصول کشاورزها را میخوردید و اختلاف قومیت ها را رفع و رجوع میکردید و همه روی اسمتان قسم میخورند. در هیاهوی حمله مغول، همه سازماندهی مبارزه و دفاع از حریم حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) را انجام دادید و خودتان هم شمشیر به دست همراه مردم قم دلاورانه جنگیدید💪🏻.
خیلی سخت است از شما بگویم و آخر قصه را لو ندهم! من اخر قصه یونس را خیلی دوست داشتم. آنجا که شجاعت و غیرت را حتی در وجود زنان قمی زنده کردید! در اول کتاب پیرمردی دوست داشتنی برای یونس بودید. حالا بعد از اعتکاف که اخرین صفحه های کتاب شاه جعفر را خواندم، حکیم، عالم و مبارز دوست داشتنی من هم شده اید❤️.
راستش را بخواهید نامه یک بهانه است، میخواهم دوباره به مرقد و مزارتان برگردم آقا سید، روی شبکه های ضریح تان دست بکشم، بیشتر از قبل نمک گیرتان شوم. میخواهم بیایم آن جا و دعا کنم، تا شما یادم بدهید چگونه دخترانه مبارزه کنم! در لحظه های سخت زندگی بین دوراهی بله و خیر جوابِ خواستگار، در تردید وحشتناک کنکور و انتخاب رشته دانشگاه، وسط دعواها و اعصاب خرابی ها، در دل تاریکی ناامیدی ها، آن زمان که طوفان اختلاف میافتد در فامیل، وقتِ ترمیم زخمی در خانواده، دلی میشکند در دوستی های چند ساله، ان جاهایی که در نقش های دخترانه و خواهرانه ام مستاصل هستم و.... از شما راهنمایی بخواهم. شما رسم زندگی با ماموریت را یادم بدهید و بگویید چگونه وسط شلوغی خیابان ها شهر و دود ماشین ها، گم نشوم؟ و چه کار کنم تا روزمرگی های ملال آور غرقم نکنند و همه زندگیم را برای باارزش ترین شخصی که میشناسم خرج کنم. چگونه همه زندگیم را برای ظهور مهربان امامم برنامه ریزی کنم؟ من هم یکی از اهالی شهر قم هستم، دختر کوچک شما و خادم بارگاه حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)، مطمئنم در خانه تان را بزنم جوابم نمیکنید. آقا سید من را بدجور نمک گیر خودتان و جدتان حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) کنید لطفا....🙏🏻🍃
➖ نامهای با برداشت از کتاب شاه جعفر شهید و گعدههای نیمه شب اعتکاف ۱۴۰۲
2⃣1⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
گُلابَتون
آغوش خدا باز شد؛ تو آزادی...
وسایلم را جمع کردم و اتاقم را تحویل دادم. چادر نماز صورتی رنگم را تا زده و کنار میگذارم. همان چادری که این سه روز با آن مقابل خدا تواضع کردم، زیر تاریکیاش اشک ریختم، وقت خستگی، پتویم شد و زیر لطافتش خوابیدم و وقت سرما به گرمای محدودش پناه بردم❤️.
همهی معتکفین با چادر نمازهایشان که حالا دیگر عطر و بوی امامزاده شاه جعفر را گرفته بود، وداع کرده بودند و آمادهی رفتن بودند. مراسم وداع و نماز جماعت خیلی وقت بود تمام شده بود. خیلیها دور هم نشسته بودند و به یاد افطاریهای دورهمی، برای آخرینبار روزههایشان را در کنار یکدیگر باز میکردند. رفتن به حریم امامزاده، حیاط، حسینیهی کناری، آشپزخانه و آبدارخانه که تا همین چند ساعت قبل مجاز نبود، حالا دیگر ممنوعیتی نداشت و دخترها آزادانه در همهجا رفت و آمد داشتند. یاد حرفهای استاد کشکولی افتادم:
بچهها؛ این سه روز خدا شما ها رو محکم گرفته تو بغلش. اونقدر محکم که نمیتونید از خونهش یعنی مسجد خارج بشید. علاوهبر اون نمیذاره آب و غذا هم بخورید. میگه فقط باید بشینی توی خونهی من. فقط باید توجهت به من باشه. من باشم و تو. تو باشی و من. بگی، بشنوم. بگم، بشنوی. یه وقتایی هم سکوت و تفکر. اما حالا این سه روز تموم شده. خدا محدویتهای شیرینش رو برداشته. آغوش خدا باز شد؛ تو آزادی.. ولی بچهها حالا نوبت ماست که خدا رو محکم بغل کنیم و بیخیال خدا نباشیم.
بیخیال خدا نباشیم...🥺
خدایا؛ محکم بغلت میکنم، هر چند میدونم در اصل این تو هستی که من رو تو آغوشت گرفتی؛ اما اگر سهم من توی این همآغوشی فقط ۱ درصده، کمکم کن کم نذارم و یک درصدم رو پُر کنم. خیالم از ۹۹ درصد تو راحته... ۱ درصد نصفه و نیمهی منو بپذیر و جبران کن❤️
🌸پایانِ روایتِ بخشی از اعتکاف دلچسب،
شیرین و پر از حرفِ ۱۴۰۲...
2⃣2⃣
🌱🌱🌱🌱🌱
@golabbaton95
#اعتکاف #دخترانه #گعده_گپ #معنویت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
#گعده_گپ
+چون که دکورمون خعلی قشنگه😍🎈
مشکلات، گرونی، بیکفایتیِ بعضی مسئولین؟؟ اصلا کی منکر ایناس؟؟
رفیق، حرفمون اینجاست که نمیزاریم کسی از مشکلات درون خانوادگیمون سوءاستفاده کنه واسه بهم زدن کانون گرم خونهمون، یعنی ایران مون🇮🇷
✨✨✨✨✨
@golabbaton95
#دختر_ایران #انتخابات۱۴۰۲ #من_رای_میدهم
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم