📝روایت جشن نیمه شعبانِ
ومامان بزرگ های خانه سالمندان
طبقهی سوم؛ اتاق نقاهت
دستگیره در را فشار میدهم،باز نمیشود. در میزنم، پرستار در را باز میکند. با یک سلام وارد سالن میشوم. اولین چیزی که به چشمم میخورد، بادکنکهای رنگارنگ روی دیوار و میزی است که با پارچهی گلدار آراسته شده بود. چقدر پرچم زرد مزین به نام یامهدی (عجلاللهتعالی) درچشم جلوه میکرد. وقتی مامانبزرگ های خانه سالمندان را دیدم، این آیه برایم مدام یادآوری میشد و من را در فکر فرومیبرد:
۞ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ (٥٤-روم)
خداست آن كس كه شما را ابتدا ناتوان آفريد، آنگاه پس از ناتوانى قوّت بخشيد، سپس بعد از قوّت، ناتوانى و پيرى داد. هر چه بخواهد مىآفريند و اوست داناى توانا.
به سمت تخت اولین مامان بزرگ میروم؛سلامش میکنم... کمی منتظر میمانم تا جواب دهد، نمیشناسد؛ اما به هرحال لبخند میزند و او هم سلام میکند.
به همین منوال ادامه میدهم تا با تمام مامان بزرگ ها دیدارکنم و عید را تبریک بگویم.
بعد گوشهای ایستادم و به تک تکشان نگاه میکردم، به کسانی که نه من آنها را میشناختم نه آنها مرا...
به کسانی که از تمام دنیا، فقط یک تخت داشتند آن هم در خانه سالمندان!
ناراحتی روی سینهام سنگینی میکرد اما سعی میکردم در این حال و هوا نمانم تا خاطرکسی پریشان نشود.
1⃣
💚 💚 💚 💚
@golabbaton95
#ولادت_امام_زمان (عج) #هیئت
#نیمه_شعبان #خانه_سالمندان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📝روایت جشن نیمه شعبان
مامان بزرگ های خانه سالمندان
ظاهرش کمی با بقیه فرق میکرد، مثل بقیه لباس گلگلی تن نکرده بود. مانتو فیروزه ای رنگ پوشیده بود با کفشهای قهوهای که کمی پاشنه داشتند.برایم از زندگی اش میگفت. از اینکه چطور دیگران رهایش کرده اند. از خانه و زندگی ای که کاملا از آن بیخبر بود، از ۴ماه زندگی، بین کسانی که خود را جزو آنها نمیدانست. دست هایش میلرزید، در دست خودم آن ها را گرفتم و گرم فشردم. با صدای آرامتری میگفت: من کارمند دولتم،مثل اینها نیستم. من سالمم، خانه دارم، تخت خواب دارم، کمد دارم، لباس دارم و... همه ی عکسهایم در خانه مانده، عکس مادرم و عکسهای بچگی ام، اینجا فقط همین یک عکس را از خودم دارم...) نیمی از حرف هایش را میشنیدم و نیمی دیگر را، هم بله هم نه... باورم نمیشد؛ مات و مبهوت قصه و غصه هایش مانده بودم.
2⃣
💚 💚 💚 💚
@golabbaton95
#ولادت_امام_زمان (عج) #هیئت
#نیمه_شعبان #خانه_سالمندان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📝روایت جشن نیمه شعبان
مامان بزرگ های خانه سالمندان
ناهید خانم از وقتی فهمید مولودی خوانی داریم، رفته بود روسری شادتری پوشیده بود و گونه هایش هم کمی سرخ تر شده بود. صدایم کرد و به من سپرد تا چندبادکنک برایش ببرم. آنطرف تر مامان بزرگی گفت: به ما میوه هم میدهید؟! برای من سالم بیارید، خودم بلدم پوست بگیرم.
دیگری دستم را محکم گرفت و با یک لهجه ی شیرین یزدی شروع به صحبت کرد و سر شوخی را باز کرد:
ازدواج کرده ای؟!
گفتم: نه حاج خانوم
گفت:ببخشید اینو پرسیدم!،خیلی ببخشید،ناراحت شدی؟
گفتم: نهه اصلا!
گفت: دختر فلان همسایه ازدواج کرده، چنین و چنان شده، صورتش را به چه روزی انداخته...
خنده ام گرفته بود،شوخی بامزهای بود؛شوخی ای که فقط از یک مادربزرگ برمیآمد!
شوخی اش تمام نشده بود که مامان بزرگ دیگر صدایش زد: اشرف برقص!
چشمانم گرد شد! خنده ام پهنا گرفت...
شروع کرد به شعر خواندن! و تکان دادن دست هایش به حالت بانمکی.
بلافاصله با دست زدن همراهی اش کردم، در عرض چند ثانیه تمام سالن باما همراه شدند! صدای دست زدن در سالن میپیچید و لبخندهای روی صورت نحیف مامان بزرگ ها بیشتر و بیشتر میشد...
3⃣
💚 💚 💚 💚
@golabbaton95
#ولادت_امام_زمان (عج) #هیئت
#نیمه_شعبان #خانه_سالمندان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
📝روایت جشن نیمه شعبان
مامان بزرگ های خانه سالمندان
آمده بودیم رد لبخند را روی صورت ماهشان ببینیم. برای مامان بزرگ ها، مسابقه طراحی کرده بودیم... چشم هایشان را با روسری میبستیم و مجری میپرسید: مامان مریم چیزی نمیبینی که؟! بعد یک پرتقال، لواشک یا پفک و... میگذاشتیم گوشه لپشان. درست که حدس میزدند، صدای تشویق و ذوق دخترها بلند میشد و آن ها هم از این شور و تشویق به ذوق میآمدند. آخر مسابقه جایزه هایشان را تقدیم کردیم، یک یادگاری از دختران حسینیه انقلاب اسلامی...🎁💚
آخرین لحظه های جشن نیمه شعبان، از همه مامان بزرگ ها خواستیم تا برای ما دخترانشان دعا کنند. مامان ناهید با صدای بلند گفت: الهی همتون عروس بشید و صدای خنده سالن را پر کرد.
و همینطور تک تکشان با دعاهای قشنگ بدرقهمان کردند و گوشه چشمانمان اشک خداحافظی نشست.
.
آمده بودیم رد لبخند را روی صورت ماهشان ببینیم اما این فرشته های خانه سالمندان بودند که ما دختران را با دعای عاقبت بخیری مادرانه، بدرقه کردند...🌹
4⃣
💚 💚 💚 💚
@golabbaton95
#هیئت #نیمه_شعبان #خانه_سالمندان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
این متفاوت ترین خادمی هیئت بود که تجربه کردیم، شور و امید و شادی در جشن نیمه شعبان خانه سالمندان جریان داشت؛
تا زمانیکه نگاهمان در چشمهای معصومشان گره خورده بود...
تا زمانیکه حرفهایشان را میشنیدیم...
تا زمانیکه روی تختشان مینشستیم...
تا زمانیکه برایشان ژله بستنی بردیم و کامشان شیرین شد...
تا زمانیکه صدای مولودی سالن را فراگرفته بود...
تا زمانیکه همراهشان نمایش طنز و بانمک خانمی را نگاه میکردیم و میخندیدم...
تا زمانیکه باهم همخوانی میکردیم و (اباصالح خوش آمدی)سر میدادیم...
تا زمانی که مامان بزرگ های که مسابقه شرکت کرده بودند، را حسابی تشویق میکردیم و کادوهایشان را دستشان میدادیم...
تا زمانیکه از آنها میخواستیم برایمان دعا کنند و آمین بگوییم؛
تا زمانیکه، کنارشان بودیم...
نمیدانم عمر من کفاف میدهد تا یکبار دیگر ببینمشان یا نه؟عمر آنها چطور؟
آیا عذرا خانم تا اون موقع کمی آرامتر شده و بیقراری نمیکند؟
آیا رنگ سفید موهای بتول ِ۴۰ ساله،سیاه میشود؟
آیا کسی سکینه خانم را که از روی تخت نمیتواتد بلند شود، برای چند دقیقه به حیاط میبرد تا کمی محوطه را ببیند؟
آیا پرستار مهربان و باحوصله ی آنجا، خستگی اش کمتر میشود؟
آیا مرور این خاطرات قرار است توام با غمی باشد که انسان را رها نمیکند؟
آیا دعاهای ما برای تعجیل در ظهور آن ماه دل آرام مستجاب شده؟
آیا توانستیم با شادی دل مامان بزرگ های خانه سالمندان، دل حضرت را شاد کنیم؟
آیا روزی را تجربه میکنیم که زمین خالی از تنهایی ها و غمها باشد؟
-اللهم عجل لولیک الفرج
5⃣
💚 💚 💚 💚
@golabbaton95
#هیئت #نیمه_شعبان #خانه_سالمندان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
🌼 پخش ارزاق نیمه شعبان
پدرم! واسطهی فیضِ جهان، حضرت عشق
فیضی از عشق خودت را به جهانم هِبه کن
به مناسبت ولادت آقاجان امام زمان(عج) و اعیاد مبارک شعبان و به مدد مهربونی و قطره قطره خیر شما عزیزان، بسته های متفاوت ارزاق به دست خانواده های محترم بهشت کریمه رسید🌹
📦🎁بسته های ارزاق شاملِ:
🐏🐓 مرغ و گوشت قربانی
🛍👗عیدانه: لباس، پوشاک و روسری
🧩🎲 بازی فکری و عروسک
هزینه آن ها با مِهر شما فراهم و بازی فکری و عروسکها متناسب با سن کودک و نوجوان انتخاب شدن.
🥧🍰 کیک خونگی
کیکهای تازه خونگی که شما پختین و به دست ما رسوندین.
🍩🍪 شیرینی های دختر پز
شیرینی های عیدانه که شما بانی مالی مواد اولیه اش بودید و خادم های حسینیه انقلاب پخت و بسته بندیش رو انجام دادن.
🚩 هدیه ولادت آقا و تبرکی
کتیبه منقش به ذکر "اللهم عجل لولیک الفرج"و نبات تبرکی حرم امام رضا(ع) رزق و برکت بسته های پخش ارزاق بودن.
📚📖 کتاب های امانی و مسابقه
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی کتاب امانی متناسب با سن مادر و دخترامون عزیز بهشت کریمه تقدیم شان شد و سال نو رو با طعم مسابقه جذاب کتابخوانی پیش رو دارن.
➕ سرویس پارچهای آشپزخانه برای عروس خانم بهشت کریمه
نگاه پدرانه آقا امام زمان (عجل اللهتعالیفرجهالشریف) بدرقه راهتون...☘
🌹🌹🌹🌹🌹
@golabbaton95
#ولادت_امام_زمان (عج)
#عید #نیمه_شعبان
#پخش_ارزاق #خیریه_بهشت_کریمه
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم