﷽ #احکام
🌻 در نماز فرادا بهتر مىتوانم به مستحبات عمل كنم، در اين صورت باز هم جماعت را توصيه مىكنيد؟ 🌻
💜 همه مراجع: بلى، #نماز_جماعت مختصر، از نماز فرادايى كه طول داده شود، بهتر است.
💜 در روايتى آمده است: اگر يك نفر به #امام_جماعت اقتدا كند، هر ركعت از آن نماز ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند، ثواب ششصد نماز دارد ... و اگر عدد آنها از ده تجاوز كند؛ چنانچه تمام آسمانها كاغذ، درياها مركب، درخت ها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمىتوانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.
📚 نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه، رساله دانشجويى ؛ پرسش ۱۴۲.
﷽ #دعوت_به_نماز
💖 طولانی کردن #نماز_جماعت مثل دیر شروع کردن نماز، خواندن دعاهای اضافی، طول دادن نمازهای نافله، صحبت کردن در بین #نماز و... باعث بیزاری مردم از نماز جماعت می شود.
💖 #امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر فرمود: «آن گاه كه امام جماعت هستی، نماز را طورى انجام بده كه نه [به جهت طولانی شدن] موجب رنجش و نفرت مردم گردد و نه [به جهت سریع خواندن] موجب ضايع شدن حق بيمار شود؛ زيرا در ميان نمازگزاران كسانى هستند كه بيمارند يا كار ضرورى دارند. [و بايد رعايت هر دو طرف بشود]
💖 «إِذَا قُمْتَ فِي صَلَاتِكَ لِلنَّاسِ فَلَا تَكُونَنَّ مُنَفِّراً وَ لَا مُضَيِّعاً فَإِنَّ فِي النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ». (نهج البلاغه ، نامه ۵۳)
📚 #استاد_علینقیفقیهی ، شیوههای ترغیب و جذب به نماز، خلاصه ای از صفحه ۱۴۵.
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ #دعوت_به_نماز
💜 #نماز_جماعت کوتاه برای کودکان 💜
خاطره ی #استاد_راستگو از شعارهای طولانی بعد از نماز جماعت
هدیه به این معلم مبلغ مجاهد خستگیناپذیر فاتحه ای همراه با #صلوات هدیه کنیم
﷽ #داستان_نماز
🦋 #آرامش قلبی 🦋
🌻 هفدهم اسفند 62 در جزیره ی جنوبی اسیر بعثی ها شدم. شبِ پیش پا و کمرم زخمی شده بود. با کتک و شکنجه مرا به بصره بردند؛ عده ای دیگر هم مثل من آن جا بودند.
🌻 نزدیک #اذان مغرب عده ای از بچه ها در اتاقی کوچک و تنگ، مشغول ذکر خدا بودند.
وقت اذان یکی از اسرا به نام ـ رشید سعدآبادی ـ بی توجه به همه ی خطرات احتمالی، اذان گفت.
🌻 اذان او به همه روحیه داد. اذانش که تمام شد، همه تیمم کردند. رزمنده ای شجاع به عنوان پیش نماز، جلو ایستاد و دیگران بدون ترس و واهمه به او اقتدا کردند و #نماز_جماعت باشکوهی برگزار شد.
🌻 هیچ کس به فکر این نبود که ممکن است عراقی ها بیایند و آن ها را از میان جمع جدا کنند و با خود ببرند. صفا و پاکی در چهره های نمازگزاران موج می زد و آرامش بر دل ها حاکم بود.
عراقی ها متوجه نماز جماعت شدند؛ خشمگین و هیجان زده آمدند.
🌻 آن ها ما را تماشا کردند تا این که نماز به پایان رسید. یکی از آن ها گفت: «الآن همه ی شما را می کشیم و هیچ اتفاقی نمی افتد». همه به عراقی ها نگاه می کردند و هیچ اهمیتی به حرف آن ها نمی دادند.
🌻 وقتی هم که دسته جمعی با کابل بر سر و صورت بچه ها می زدند، آن آرامش قلبی هم چنان وجود داشت و این از برکات نماز و #ذکر خدا بود.
📚 قصه ی #نماز_آزادگان، ص 140، خاطره ی جمشید ورسیرانی
﷽ #حدیث
🔸 #امام_صادق فرمودند : بهترین ساعات شب و روز اوقات #نماز های پنجگانه است.
📚 کافی ، ج ۲ ، ص ۸۷.
🔸 «أَفْضَلُ سَاعَاتِ اَللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ أَوْقَاتُ اَلصَّلاَةِ»
👌 خداوند در بهترین ساعات شبانه روز درهای رحمت ویژه اش را باز کرد و بنده راه برای ملاقات با خود دعوت کرد.
#نماز_جماعت
﷽ #نماز_شهیدان
💚 تلاش #شهید #مصطفی_قوی برای اقامه #نماز_جماعت 💚
❣ در تنگه شهدا برای یک گردان به فرماندهی آقای قوی خط پدافندی زدیم. در آنجا مصطفی قوی اصرار داشت، نماز را همه به جماعت بخوانیم، ولی سنگرها گنجایش تمام نیروها را نداشت
❣ به همین دلیل مصطفی یک سنگر اجتماعی که گنجایش تمامی نیروها را داشته باشد در تنگه احداث کردند.
📚 اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23 هزار شهید استانهای خراسان، شهید مصطفی قوی
﷽ #داستان_نماز
🍒 #نماز_جماعت با شکوه 🍒
🏵 اردوگاه نهروان در آتش گرمای تابستان می سوخت. آب هم کمیاب بود. گویا در و دیوار و زمین و سیم خاردار هم تشنه بودند؛ با عده ای از اسرا تازه وارد اردوگاه شده و در آستانه ی نماز ظهر بودیم.
🏵 همگی به رغم کمبود آب، وضو گرفته، نماز جماعت باشکوهی را با همان بدن های مجروح اقامه کردیم. خیلی از بچه ها تاب ایستادن نداشتند اما نماز دشمن شکنی را در برابر بعثی ها خواندند.
🏵 آن ها یورش آوردند و امام جماعت را با کتک بردند؛ یکی از بچه ها بی درنگ جایگزین او شد و نماز ادامه یافت. اسرا هم چون تن واحدی، خود را فراموش کرده بودند. ضربه های مشت و لگد بعثی ها هم تأثیری نداشت.
🏵 نماز که پایان یافت، تازه متوجه درد در جاهای مشت و لگدها شدیم. آن وقت بود که آرزو کردیم ای کاش این نماز ساعت ها طول می کشید، زیرا لحظه هایی معنوی بود و ما جسم خود را فراموش کرده بودیم.
🏵 آن روز با هجوم گرگ های حزب بعث، کتک مفصلی خوردیم و روانه ی اتاق ها شدیم.
شب بعد بدون هماهنگیِ قبلی، بیشتر بچه ها برخاستند و #نماز_شب خواندند. آن نماز، ما را بیمه کرد و فضای رعب انگیز عراقی ها را در هم شکست.
📚 قصه ی #نماز_آزادگان، ص 184، خاطره ی امان الله رحیمی.