eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
417 دنبال‌کننده
89.2هزار عکس
62.6هزار ویدیو
311 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
#سہ_بـرادر سه #برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونه با هم سر کار میرفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت ها سیاسی آخر هم جبهه و #شـهــــادت... #ابراهیم شهید شد #عبدالله مفقود الاثر شد #حبیب رو هم پس از نه سال تکه اے از استخونهاشو به همراه پلاک براے خانواده اش آوردند #برادران_شهید_جعفرزاده 🆘کانال رسمی انقلابیون👇 http://eitaa.com/joinchat/2245328896C48e7560e93
هدایت شده از بیداری ملت
نبود... و آنها بودش کردند✌️ #عصای_موسی نداشتند اما یقین #ابراهیم چرا😊 #پل_خیبر #شبتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 ✍بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat
🔴 نه برادر مفت خورداره که بخاطرش مملکت رو به جنگ تهدید کنه، نه دختر بینوا و بیکاری داره که قاچاق لباس کنه ، نه از سفره انقلاب خونه چند میلیاردی برداشته‌نگران باشه ، نه دنبال پرستویی که با کلت بره سراغش. پاک و پرقدرت رو سر مفسدها خراب میشه، با مفسد بیرحم باش #ابراهیم #رئيسي_مچكريم 🆔👇👇👇 @javan_hezbollahi
📚برشی از کتاب #خدای_خوب_ابراهیم 🌷گاهی وقت ها با خودم میگویم: چه میشود که شهیدی مانند #ابـراهـیـم اینقدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود؟! 🌷خدای خوب ابراهیم جوابم را می دهد که اگر بنده خوبی باشی محبتت را در دل مردم می اندازم همانطور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم. 🌷محبت دست #خداست. من و تو کاره ای نیستیم. ما فقط برای او #بنده باشیم، آن موقع خدا جبران می کند. * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا * (به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد!) (مریم۹۶) 📚 خدای خوب ابراهیم #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @bidariymelat
🌙❣🌙❣🌙❣🌙 ما در وسط معرکه‌ی عشـ❤️ــق چه بود❓ غم و و حسرت 😔 همه یکجا با هم .. ؛👨‍👩‍👦‍👦 تصویری از وداع همسر و فرزندان مدافع حرم رشید🌼🍃 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
✳ کُشته‌ی اشک... 🔻 ...آن‌چه به علیه السلام دادند نیز بالاتر از آن است که به علیه السلام دادند. خدا چشمه‌ی زمزم را برای ابراهیم علیه السلام در کنار بیت سنگی خودش قرار داده است؛ اما بیت اصلی خداوند مؤمن است و خدا از کنار خانه‌ی اصلی خودش برای حسین‌بن‌علی علیه السلام و صلی الله علیه و آله چشمه‌ی اشک را قرار داده است. از این جهت علیه السلام می‌فرماید: «انا قتیل العبره»(من کشته‌ی اشکم). 👤 📚 از کتاب ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
سبک زندگی اسلامی 👧🧒😊 🔰 در این ♻️⏹ 🔔 خوبی هست تا 👧🧒 خود را با 📿 و 📖 آشنا کنیم! 💠 خداوند در قرآن به (ص) مى فرمايد: 🕋 وَأْمُر اَهْلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيها 🌷 به 👨‍👩‍👧‍👦 خود فرمان 📿 بده و بر انجام آن ♻️ داشته باش! 📖 سوره طه آیه ۱۳۲ 💠 قرآن در ستايش حضرت (ع) مى فرمايد: 🕋 وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلوةِ 🌷 او 👨‍👩‍👧‍👦 را به 📿 فرمان مى داد! 📖 سوره مریم آیه ۵۵ 💠 هم به فرزندش 📝 نماز مى كرد: 🕋 يابُنَىَّ أَقِمِ الصَّلوة 📖 سوره لقمان آیه ۱۷ 📚 کتاب ۱۱۴ نکته درباره نماز ✍تهیه و تنظیم: حجت الاسلام عادلی نشر این پیام صدقه جاریه است.🌹
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🌹خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه ♦️ حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم حج نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد مکه شدند، در اوایل ماه خبر رسید که یزید بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را ترور کن. پس این مصیبت جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و عمره و عبادت!. به امام خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، طواف را طواف عرشی قرار داده، مردم را برای بندگی به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از مرگ کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را عزت و آبرو داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای انسان چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی یعقوب از یوسف است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی 🇮🇷
شهید ابراهیم هادی دوست امام زمان عج بود ... 🌿ابراهیم را دیدم ؛ خیلی ناراحت بود ؛ پرسیدم چیزی شده ؟ گفت: دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی؛ هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشا الله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی ها تیر اندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم. 🌹تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن همرزمش بوده... هوا که تاریک شد و ابراهیم حرکت کرد ... و نیمه های شب برگشت ؛ آنهم خوشحال و سرحال ...! مرتب داد میزد امدادگر ؛ امدادگر ... سریع بیا، ما شاالله زنده است! 🌿بچه ها خوشحال شدند ... مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب... ولی ابراهیم گوشه ای نشست و رفت توی فکر ... رفتم پیش ابراهیم گفتم چرا توی فکری؟ با مکث گفت ماشالله وسط میدان مین افتاد؛ آنهم نزدیک سنگر عراقی ها ... اما وقتی رفتم انجا نبود ... کمی عقب تر پیدایش کردم و در مکانی امن!!! 🌹بعد ها ماشاالله ماجرا را اینگونه توضیح داد: خون زیادی از من رفته بود و بی حس بودم... عراقی هاهم مطمئن بودند زنده نیستم. حال عجیبی داشتم ... زیر لب فقط می گفتم: یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی 🌿هوا تاریک شده بود؛ جوانی خوش سیماونورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد ... و مرا به نقطه ای امن رساند. من دردی احساس نمیکردم. 🌹آن آقا کلی با من صحبت کرد؛بعد فرمودند کسی میآید و شما را نجات می دهد. او دوست ماست! 🌿لحظاتی بعد ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خودش معرفی کرد ؛خوشابه حالش... کتاب سلام بر ابراهیم
✳️ چه زمانی از دایره‌ی ولایت امام خارج می‌شویم؟ 🔻 «یحیی بن ام طویل» حواری به مسجد مدینه می‌آمد و رو به مردم می‌ایستاد. همان مردمی که به ظاهر جزو خاندان پیغمبر بودند، همان مردمی که و علیهماالسلام بیست سال در بین آن‌ها زندگی کرده بودند، همان مردمی که نه اموی بودند و نه وابستگان بنی امیه بودند، پس چه بودند؟ بزدلانی بودند که برای و از ترس خفقانی که بنی امیه به‌وجود آورده بودند، دور را خالی گذاشته بودند. «یحیی بن ام طویل» در مقابل همین گونه مردم می‌ایستاد و همین سخن قرآنی را تکرار می‌کرد: «یقول: کفَرْنَا بِکمُ وَ بَدَا بَینَنَا وَ بَینَکمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ - ما به شما کافر شدیم و میان ما و شما خشم و کینه نمودار شد.» یعنی همان حرفی را می‌زد که به کفار و به مشرکان و منحرفان و گمراهان معاصر خودش می‌گفت. 🔺 ببینید که همان ولایت است. ابراهیم هم دارای ولایت است، علیه السلام هم در زمان خود دارای ولایت است؛ همدیگر را باید داشته باشند و از دشمنان جدا باشند. اگر شیعه‌ای از شیعیان امام سجاد علیه السلام در زمان ایشان از روی یا دنبال جبهه‌ی دشمن رفت، او از ولایت امام سجاد علیه السلام خارج است. او دیگر به جبهه‌ی امام سجاد علیه السلام متصل نیست. 👤 📚 از کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» 📖 صفحات ۵۳۲ و ۵۳۳
💔 مادر می گوید « از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده اش به شهرضا رسیده بود با اینکه دیروقت بود، نیمه شب باصدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم و دیدم داره نماز شب می خونه صبح همان شب، وقتی که قصدبازگشت به جبهه را داشت، به او گفتم یک مقدار بمان و خستگی ات را رفع کن پاسخ داد مادرجان ما تا به حال درخواب های سنگین غوطه ور بودیم☺️، اما حالا دیگر وقت بیداری است ما هیچ وقت نمی توانیم فقط به راحتی و استراحت خودمان فکر کنیم☝️ اگر به این چیزها فکر کنیم دیگرنمی توانیم مزه‌ی بیداری را بچشیم من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق و برقش به دنیادارها می بخشم😊 مادر، این دنیا تنگ است و جای من نیست »🕊 راوی:مادرشهید