🔰
📝 #وصیت_عبید_زاکانی
💠 گویند عبید زاکانی در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند
لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت:
🔹من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار.
🔹این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت.
🔹پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد.
🔹اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود:
خدا داند من دانم و تو هم دانى
که یک دینار ندارد عبید زاکانى
🔘 عبید زاکانى در سال ۶۹۰ قمرى در روستاى زاکان قزوین به دنیا آمد و در سن ۸۲ سالگى درگذشت.
➖➖➖💠➖➖➖
🇮🇷 کانال خبری #گلبانگ_شمال
رسانه فعال استان مازندران/عضوشوید👇
@GOLBANG_SHOMAL