گلبرگ ازدواج
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ #شهید_ایوب_بلندی #قسمت_یازدهم 🌸 صدای کلید انداختن به در آمد. آقا جون بود. ب
❤️ بسم رب الشهدا ❤️
#شهید_ایوب_بلندی
#قسمت_دوازدهم
💐 یک هفته از ایوب خبری نشد.
تا اینکه باز، تلفن اکرم خانم زنگ زد و با ما کار داشت.
گوشی را برداشتم:
+ بفرمایید؟
گفت: سلام
ایوب بود چیزی نگفتم! ...
_ من را به جا نیاوردید؟
محکم گفتم: نخیر
_ بلندی هستم.
+ متأسفانه به جا نمی آورم.!!!
_ حق دارید ناراحت شده باشید، ولی دلیل داشتم.
+ من نمی دانم درباره ی چی حرف می زنید. ولی ناراحت کردن دیگران با دلیل هم کار درستی نیست.
_ اجازه دهید من یک بار دیگه خدمتتان برسم.
+ شما فعلا صبر کنید تا ببینم خدا چه می خواهد.!! خداحافظ.!!!
گوشی را محکم گذاشتم. از اکرم خانم خداحافظی کردم و برگشتم خانه.
🍄 از عصبانیت سرخ شده بودم.
چادرم را پیچیدم دورم و چمباتمه زدم کنار دیوار...
🌺 اکرم خانم باز آمد جلوی در و صدا زد:
شهلا خانم تلفن..
تعجب کردم: با ما کار دارند؟؟
گفت: بله همان آقاست!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈با ما همراه باشید....
هر روز ، ساعت 15
🌷 @golbarg_ezdevaj